هیچی گوشت سرخ کرده روی هیزم مادرم نمیشه ! بوی دودش میارزه به 100 تا این مخلفات ! این گوشت سرخ کرده با میرزاقاسمی و کته ( با طعم دود ) با سالاد و خریزه " شیرین " مشهد که من خودم میخریدم, که همه چیزها را در تابستان گرم و شرجی شمال بر روی ایوان خانه که نسیم پنکه یک جلاعی به من میداد ! یادش بخیر, کجاست ان روزها و ان غذاها ? که وقتی همه چاشت خواب میکردند, یواشکی میرفتم سنجاقک ابی کنار رودخانه را شکار میکردم و با بستن نخ به دمشان در اتاق بزرگ و دربسته با انان بازی میکردم که متاسفانه بچه بودم و نادان, که وقتی دم شان کنده میشد, از بس که نخ را میکشیدم, انها را به خروس لاری میدادم که بخوره که چاق بشه ! |