یکشنبه ۲۷ تیر ۱۳۸۹ - ۱۸ جولای ۲۰۱۰
درخواست ضارب علی خلیلی : پشیمانم، مرا ببخشید
ضارب علی خلیلی از پشت میله های زندان به خانواده خود گفته است: به خانواده علی خلیلی و مردم بگوئید با کمال شرمندگی اظهار ندامت و پشیمانی می کنم و درخواست بخشش دارم.
یکی از اعضای خانواده احسان «ش» ضارب علی خلیلی - روحانی آمر به معروف - در گفتگو با مهر از ابراز ندامت و پشیمانی این متهم خبر داد و افزود: در چند باری که توانستم به ملاقات احسان بروم دائما گریه می کرد و می گفت اصلا باورم نمی‌شود این اتفاق افتاده است. انگار در آن لحظه من آدم دیگری بودم، نتوانستم بر عصبانیتم غلبه کنم.
این فرد در مورد شب حادثه گفت: احسان جوانی 19 ساله است که به گفته خودش در شب حادثه داخل یک پراید که دارای سیستم های پیشرفته صدا بود همراه با یک موتورسیکلت در خیابان جولان می دادند که علی خلیلی همراه با سه نفر دیگر سوار بر موتور سیکلت کنار خودرو آمدند و گفتند: شما حال عادی ندارید و صدای ضبطتان خیلی زیاد است.
وی افزود: احسان بارها گفته است پس از توقف خودرو نفهمیدم چطور درگیری و نزاع شکل گرفت و من به دلیل عصبانیت از داخل خودرو چاقویی را برداشتم تا علی خلیلی را بترسانم که منجر به این حادثه شد.
خانواده احسان برای ملاقات از علی خلیلی به بیمارستان رفتند و خانواده علی خلیلی با احترام از آنها پذیرایی کرده و گفته اند تنها خواسته شان سلامتی علی است.
این عضو خانواده احسان می گوید: پزشکان بیمارستان اعلام کرده اند خطر فلج شدن علی خلیلی رفع شده و این یک معجزه است که او دوباره می تواند حرکت کند.
بنا بر گفته‌های رئیس کلانتری 144 جوادیه تهرانپارس، هر 6 متهم این پرونده دستگیر و برای تکمیل تحقیقات در اختیار کارآگاهان پایگاه چهارم پلیس امنیت تهران قرار گرفتند. متهمان این پرونده بین 19 تا 22 سال سن داشته و سابقه کیفری قبلی نیز ندارند.
|
ARTEMIS-SW - فرانسه - پاریس
|
از دولتی سر عنقلاب شکوهمند و اسلام عزیز پس از شورش 57 گسترش چاقو کشی و اسید پاشی حال چه کسی جوابگو است چرا هر جوانی چاقو در جیب دارد و این اسید فروشی کجاست که 4 لیتر 4 لیتر می توان خرید??????? بقیه ی جنایات حکومت پیشکشتان/ |
چهار‌شنبه 19 مرداد 1390 |
|
|
zahra50 - دانمارک - کپنهاگ
|
صدای ظبتشان بلند بوده .خوب که چی؟اینا از موتور سوارهای شخصی بودن که واسه همه تصمیم میگیرن. |
چهار‌شنبه 19 مرداد 1390 |
|
|
lucina - ایران - تهران
|
اینا که میگفتن چند تا جوان مزاحم دختر شده بودن این علی اقا رفته کمکش که اسیب دیده پس جریان صدای ضبظ زیاد دیگه چه صیغه ایه؟ بر پدرشون لعنت که همیشه از احساساته مردم سو استفاده میکنن |
چهار‌شنبه 19 مرداد 1390 |
|
|
a.ahooraei - المان - کلن
|
:Zahra 50 اومدم تصحیح کنم که خودت کردی. البته من زیاد از این تپق ها میزنم اما بجون خودم بعد از سی سال شروع کردم دوباره فارسی نوشتن و دیکته رو فراموش کردم. البته خوب, ما اکثرآ با کلمات عربی بیگانه مسءله داریم. |
پنج‌شنبه 20 مرداد 1390 |
|
|
بچه شمرون - هلند - روتردام
|
عجبا بخاطر چه مسائل پیش پا افتاده جنگ و خون وخونریزی میشه, داستان که دختر بازی بود قبلا, کسی که خودشو نخود هر آشی میکنه یه روز هم اینجوری میشه دیگه. |
پنج‌شنبه 20 مرداد 1390 |
|