بررسی روزنامه های صبح تهران، شنبه ۱۵ مرداد
روزنامه های امروز صبح، در اول هفته تهران به محاکمه حسنی مبارک و پی آمدهای آن اهمیت داده و در عین حال از بحران اقتصادی جهان نوشته اند. این روزنامه ها بحران اقتصاد جهانی را با اهمیت دیده در عین حال از گرانی در کشور خبر داده و خواستار آمار شفاف برای کار روشن و برنامه ریزی شده چهار وزیر جدید کابینه شده اند.
"دیکتاتورهای عرب خواب قفس می بینند" تیتر اول کیهان است و روزنامه جمهوری اسلامی از "توطئه جدید صهیونیست ها برای حذف زبان عربی در فلسطین" خبر داده است.
دشوارترین انتخابات، با رقیبان نامعلوم
مردم سالاری از قول سید حسن خمینی نوشته "وضعیت معیشتی مردم سخت است"، آرمان همین خبر را با تیتر "دغدغه های سید حسن" منعکس کرده است.
محمدعلی وکیلی در مقاله ای در ابتکار نوشته کمتر از هشت ماه به انتخابات مهم مجلس دوره نهم باقی است. سخنهای بسیاری در اهمیت این انتخابات نوشته و گفته شده است. انتخابات مجلس نهم نقطه عطف وزنکشی گروههای سیاسی است. کلید ریاستجمهوری یازدهم در دستان مجلس نهم است. اما با نگاهی به آنچه این روزها در سپهر سیاست ایران میگذارد، آشفتگی و بههمریختگی سیاسی نمایان میشود.
تا مدتها اصولگرایان تنها مدعیان بلامنازع و حاضر در صحنه انتخابات بودند که به توهم نبودِ رقیب قدرتمند گذشته، یعنی اصلاحطلبان، مسیر را هموار میدیدند و نگاهی از سر فراغت به انتخابات میانداختند؛ اما ناگهان متوجه شدند که در درون خود، رقیبی قدرتمند و البته خطرناکتر از اصلاحطلبان وجود دارد؛ پس هراسان و بیمناک شدند. اما عنوان جریان انحرافی برای این گروه شانس عرضاندام را از آنان گرفت.
به نظر سرمقاله ابتکار چشمانداز آرایش سیاسی گروهها معماوار و پیچیده خواهد بود. معمای اصلی این است که آیا جبهه اصولگرایان به وحدت کامل میرسند؟ اگر مثبت است، رقیب آنان کیست؟ تکلیف یاران رئیسجمهور چه خواهد شد؟ آیا آنان فرصت رخنمایی خواهند یافت؟ آیا اصلاحطلبان اصلی قدرت هماوردی پیدا خواهند کرد؟ نسبت جبهه پایداری با یاران رئیسجمهور چگونه است و موضع محمود احمدینژاد در برابر اینگونه گروهها چه خواهد بود؟
در آخر این مقاله آمده: شاید جمله امام جمعه مشهد درخصوص انتخابات مجلس آتی صحیح باشد که گفتند: انتخابات مجلس نهم مشکلترین انتخابات در طول جمهوری اسلامی خواهد بود!
بحران جهانی، پول ایران بلوکه و محمود کبیر
"زنگ خطر در اقتصاد جهانی" تیتر اول شرق است، "روز سقوط بورس های جهان" عنوان اصلی تهران امروز است، دنیای اقتصاد از "صعود نفتی رشد اقتصادی" خبر داده، روزگار از قول امام جمعه موقت تهران نوشته "شاه هم دم از کوروش می زد"، "حذف هجده رشته علوم انسانی" عنوان اصلی اعتماد است، "تصممیات تازه بانک مرکزی برای بازار پول" تیتر یک جهان صنعت است، ابتکار "مهار آتش بزرگترین خط لوله نفت" را در صدر اخبار خود آورده است.
در شرق آمده: "کرکسها دوباره پرواز کردند". این واقعیتی است که این روزها میتوان در شاخصهای اقتصادی جهان دید. واقعیت آن است که بحران دوباره از راه رسیده است و یکبار دیگر اقتصاد جهانی در گرداب وحشت فرو رفته است. در سال ۲۰۰۸ وقتی شاخصهای اقتصادی فروریختند و بازارهای سرمایه گرفتار ترس و لرز شدند، شاید کسی گمان نمیبرد که دامنه بحران تا چند سال اقتصاد جهانی را رها کند.
به نوشته این مقاله بعد از آن دوران و چند وقتی پس از بحران ۲۰۰۸ بسیاری از تحلیلگران اقتصادی از ضعف بحران سخن گفتند ولی به نظر میرسد اشتباه بزرگی رخ داده است، بحران یکبار دیگر از راه رسیده است و گزارشها نشان میدهد که ساکنان اروپا و آمریکا و حتی بخشهایی از اهالی اقتصادی آسیا از وحشت اقتصادی رنج میبرند.
شرق بر اساس گزارش خبرگزاری ها نوشته بازارهای سرمایه و هنگکنگ نیز از بحران در امان نماندهاند اما در نهایت افزوده غرببیها به خوبی میدانند که چگونه باید از بحران اقتصادی خارج شوند. آنها در نهایت بحرانها را عقب میرانند اما در سوی دیگری از جهان باید احتیاط بیشتری صورت بگیرد. قدرت اقتصادی در کشورهای آسیا به باور کارشناسان توان مقابله با ضخامت بحران را ندارد. به هر حال بحران دوباره از راه رسیده است.
جهان صنعت خبر داده پرونده بدهیهای خریداران نفت ایران هر روز گستردهتر میشود. پس از بدهی مهاراجهها واهالی کشور اژدها حال بلوکه شدن پول نفت ایران در بانکهای کرهجنوبی در صدر اخبار رسانههای غربی وداخلی قرار گرفته است.
به نوشته این روزنامه منابع آگاه کرهجنوبی از بدهی نزدیک به چهار میلیاردی این کشور خبر داده که خبرش از سوی مقامات دولتی تهران و سئول تایید یا تکذیب نشده است.کرهجنوبی پنجمین واردکننده نفت خام در جهان است که بر اساس اطلاعات شرکت نفت ملی کره، نزدیک به ۹ درصد از کل ۵۴/۲ میلیون بشکه نفت مورد نیاز روزانه خود را در نیمه اول سال از ایران خریداری کرده است.
جهان صنعت نوشته شماری از منابع دولتی کرهجنوبی که نامی از آنها برده نشده میگویند این مبلغ تا پایان سال۲۰۱۱ میتواند به میزان پنج میلیارد دلار نیز برسد.
"چگونه محمود، کبیر شد؟!" سئوالی است که محمد حسین روانبخش در مردم سالاری مطرح کرده و نوشته زمان کوروش کبیر هنوز نفت کشف نشده بود وکوروش کبیر، کشور را با فروش نفت اداره نمی کرد ولی با توجه به نظر کارشناسی استاندار گیلان مبنی بر اینکه دنیا قبلا ایران را با کوروش کبیر می شناخت ولی امروز با محمود کبیر می شناسد، دنیا کاری با زمان کوروش ندارد و نگاهش به دولت محمود کبیر است که نفت می دهد و پولش را ...معلوم نیست کی می گیرد!
به نوشته این مقاله بعد ازاینکه اعلام شد که هند پول نفت ما را نداده و نمی دهد و این بدهی از طرف ایرانی ها زیر۴ میلیارد دلار و از طرف هندی ها بالای ۹ میلیارد دلار اعلام شد و پس از اینکه چین هم به هند پیوست، دیروز هم اعلام شد که برادر، کره جنوبی هم حدود ۵ میلیارد دلار بدهی معوقه نفتی به ایران دارد! اگر به همین ترتیب پیش برود باید حرف استاندار گیلان را تائید کنیم که دنیا امروز ایران را با محمود کبیر می شناسد.
به نوشته طنزپرداز مردم سالاری قبل از انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸، بین مردم کشورمان گونی های مجانی سیب زمینی توزیع می شد و همان وقت هم بعضی ها سیب زمینی ها را می خوردند و شوخی شوخی به احمدی نژاد لقب کبیر می دادند، وقتی یک گونی سیب زمینی چنین می کند توقع دارید کشوری که ۵ میلیارد دلار بدهکار است از اعطای یک لقب ناقابل کبیر خودداری کند؟!
عفو خواهی به چه حقی
عباس عبدی در سرمقاله روزگار نوشته با تصمیم آمنه گویی بار سنگینی از دوش عده ای برداشته شده از این رو اقدام این خانم زجردیده با استقبال گسترده آنان مواجه شد. اگرچه اطلاعاتی درباره جزییات این اقدام در دست نیست، یا این کار اقدامی یکسویه بوده یا مبتنی بر توافق دوطرفه یا با اشخاص ثالث توافق انجام شده است؟
به نوشته این مقاله مساله این است که قانون موجود، این جنایت را موضوعی عموماً شخصی تلقی میکند، چنانچه گویی جامعه هیچ نقش و نفع و حقی در چگونگی حل موضوع ندارد و اتفاقی است که فقط دو طرف دارد. در یک سو جانی و در سوی دیگر قربانی؛ که با درخواست قصاص یا عفو جانی از سوی قربانی مساله خاتمهیافته تلقی میشود. اگر قانون این است، فعالان سیاسی و کسانی که در سطوح بالای سیاسی حضور داشته اند، به چه حقی مطالبه خود را متوجه فرد قربانی کرده و با فشار آوردن به وی می خواهند از حق قصاص بگذرد؟
نویسنده مقاله روزگار معقتد است حقی که در قانون به شاکی داده شده است؛ قانونی که با رضایت یا سکوت همین افراد، تدوین و تصویب شده است. اگر به قانون اشکال دارند، در این صورت باید کوشش خود را متوجه اصلاح آن کنند، نه آنکه از یک قربانی توقع داشته باشند حق خودش را نادیده بگیرد تا آنان با خیال آسودهتری بخوابند.
فیلتر شدن سایت دیپلوماسی
صادق خرازی در مقاله ای که اعتماد آن را در صفحه آخر خود منعکس کرده نوشته : در بیمارستان بستری هستم. روی تخت در حالی که سرم بر دستانم است و تنفسم با دستگاه انجام میشود، ایمیلهایم را چک میکردم که خبر فیلتر شدن سایت دیپلماسی ایرانی رسید. از اینجا مشکلی برای دسترسی به سایت نیست. هنوز این دیار در حوزه استحفاظی دوستان در قدرت قرار نگرفته است. هنوز هم نمیدانم چرا فیلتر کردند و چگونه شد که رفع فیلتر گشت. خدا کند گره از کار فرو بسته همه سایتها گشوده شود و رفع فیلتر؟!
مدیر سایت دیپلوماسی ایرانی تاکید کرده تا آنجا که من و همکارانم معتقد هستیم و نسبت به این اعتقاد هم با تعصب ادعا داریم باورمند به خطقرمزهای نظام اسلامی و استراتژیهایی که در چارچوپ منافع ملی نظام مفهوم پیدا میکنند بوده و هستیم ولی اینگونه نیست که ما تابع سیاستهای دولت باشیم. استقلال و استغنا اساس هویت کاری ما را تعریف میکند. ما به هیچ خط وگروه و حزبی دلبستگی و وابستگی نداریم. ما یک هدف داریم آن هم ارتقای سطح بینش و دانش ملی در عرضه سیاست خارجی است. میخواهیم بگوییم صدای دیگری و تفکر و اندیشه دیگری هم هست.
معاون سابق وزارت خارجه در انتهای مقاله اعتماد نوشته تا آنجا که تجربه به ما آموخته سیاستهای انقباضی راه منطقی و درستی نبوده و نیست.
بیانیه هائی برای خوشایند خود و علیه استکبار
ابراهیم رها در ضمن بیانیه های خود در اعتماد نوشته : شاعر میفرماید اول آشناییمون یادم میاد، یادم میاد، کلام بسیار حکیمانه و البته در رفتار سیاسی مجلسیان بسیار تعیینکنندهیی است! گویا وقت رای دادن به چهار وزیر پیشنهادی دولت، اغلب نمایندگان این شعر تاریخساز و حماسی را زمزمه میکردهاند که آنطوری رای دادهاند.
نویسنده از شیخالاسلامی تازه وزیر کار حمایت کرده و نوشته به چند دلیل: الف) شیخالاسلامی قبلا وزیر کار بود و میگفت بیکاری مردم به او ربطی ندارد. ببینید چقدر وارسته! ببینید چقدر آزاده. ببینید چقدر صاحب دیدگاه متفاوت. به چنین انسان شایستهیی باید کل کابینه را یکجا سپرد! ب) شیخالاسلامی نزدیک به احمدینژاد است. خیلی نزدیک. یهکم نزدیکتر، نزدیکتر... آها! حالا شد! ج) الف و ب صحیح است، د) دال هم ندارد همین قدر دلیل کافی است.
دومین نکته ای که طنزنویس این روزنامه بر آن تاکید کرده آن جاست که مسوولان اعلام کرده اند «رسانهها چهره واقعی ایران را ترسیم کنند» بله بکنند. اصولا درست نیست چهرهیی ترسیم شود که مردم جهان فکر کنند بر فرض ما وقتی با ماشین تصادف میکنیم برای همدیگر قفل فرمان میکشیم. یا غلط است اگر چنین برداشتی شود که در حادثه خمینیشهر اتفاقات ناخوشایندی افتاده، آگاهان معتقدند آنجا یک همایش علمی بوده یا چیزی شبیه به همین. یا غلط است که تصور شود پاکیده شده به وضعیت تورم در کشور. یا اینکه پاک زدهاند به فوتبال ایران و همهاش شکست خوردهایم...
در پایان طنز اعتماد آمده: ما از تعطیل کردن کشور در روزهای پنجشنبه حمایت میکنیم. اساسا کار، کار بیهوده است. یکدفعه برسر بغلدستی آدم داد میزنند آدمیزاد غش میکند! حسن تعطیلی پنجشنبهها این است که ما پنجشنبه، جمعه تعطیل میشویم. خارجیهای استکباری هم شنبه و یکشنبه تعطیل هستند و بدینشکل ما چهار روز با ددمنشان غرب و شرق دنیا ارتباطمان کلا قطع میشود. کمی نگرانی در باب ارتباط با چین و ونزوئلاست که آن را هم با اضافهکاری جبران میکنیم!