ناسازگاری در دوران بلوغ
اغلب نوجوانان پیش از شروع بلوغ مطیع و دارای رابطه عاطفی قوی با افراد خانواده و والدینشان هستند. چنین رابطهای آنان را قابل کنترل و سازگار میکند، اما با شروع بلوغ جسمی روابط آنان با خانواده، محیط، مربیان مدرسه و افراد جامعه دستخوش تغییر میشود و گویا به موجودی دیگر تبدیل میگردند.
بلوغ جسمی که با تحول در رفتارها، نیازهای عاطفی، هیجانات درونی و روحیه اجتماعی نوجوان همراه است، تضادها و تعارضها را در روابط وی با محیط و سایرین اجتنابناپذیر میکند. بالطبع چنین تعارضهایی که به اشکال مختلف پدیدار میشوند، از طبیعت بلوغ و دوران آخر نوجوانی ناشی میشود اما باید هدایت و کنترل شود وگرنه میتواند مخرب باشد. رفتارهای منفی نزد نوجوانان در علم روان شناسی به ناسازگاری تعبیر میشود که ادامه و تعمیق آن در رفتارهای فردی و جمعی میتواند زنگ خطری برای رشدند شخصیتی و ویژگیهای رفتاری وی در بزرگسالی باشد. ناسازگاری در مفهوم دقیق کلمه از ضعف نوجوان در تطبیق با شرایط محیطی و واقعیتهای زندگی حکایت دارد و در صورتی که از حد بگذرد و درمان نشود، سلامت شخصیت نوجوان در زندگی آیندهاش را به خطر میاندازد.
بزهکاری، گرایش به مفاسد اخلاقی و اجتماعی، اعتیاد و توسل به مصرف آرامبخشها و الکل، پرخاشگری، انزوا و مردمگریزی، ضد اجتماعی بودن و... تنها بخشی از آسیبهای ناسازگاری حاد در نوجوانی محسوب میشود. نکته مهم، نقش رفتار والدین در ناسازگاری نوجوان است. فرزندان تا حدودی آینه رفتارهای والدین هستند، ریشههای ناسازگاری نوجوان را باید در نوع و ماهیت رفتار والدین وی جستجو کرد. رفتار والدین به صورت مستقیم یا غیرمستقیم مولد انواع ناسازگاری در رفتار نوجوانان بویژه در دوران بلوغ و شروع مرحله عملی اجتماعی شدن است. اگر فرزند نوجوانی دارید که از ناسازگاری وی به ستوه آمدهاید رفتارهای خود را تغییر دهید و کلیدهای طلایی رفتار با نوجوان را از یاد نبرید.
با نوجوان خود، دوست باشید. هیجانات درونی مختص سن نوجوان و دوران بلوغ، وی را نیازمند محبت و حمایت عاطفی میکند. اگرچه ممکن است این نیاز را به صورت مستقیم مطرح نکند و اصلا آشکار نسازد.
از تحکم بپرهیزید. نوجوان احتیاج دارد که برای آنچه به وی امر و نهی میشود متقاعد شود یا حداقل دلیل خواستههای والدین را بداند. هر چند آن را دقیقا درک نکند. تحکم بیمنطق برای نوجوان حتی اگر پذیرفته شود در جایی دیگر رفتار تهاجمی وی را در پی خواهد داشت.
شرایط ویژه نوجوان را درک کنید. نوجوانی از نظر جسمی، روانی و عاطفی موقعیت پیچیدهای ایجاد میکند. نمیتوان رفتارهای کودکان یا بزرگسالان را از نوجوان انتظار داشت. مهم این است که او به تدریج و طی مراحل رشد بداند در بزرگسالی باید چه رفتاری داشته باشد وگرنه بزرگسالانی هستند که در موقعیتهایی از زندگی مانند کودکان رفتار میکنند!
اخلاقهای ویژه نوجوانی را به ذات او نسبت ندهید. پرخاشگری، لجبازی، عصیانگری، صحبتهای ممنوعه! و رفتارهای هیجانی را از وی بپذیرید و هرگز از عباراتی نظیر «تو ذاتت خراب است»، «تو بیشخصیت هستی» و... استفاده نکنید. تخریب شخصیت نوجوان، ظلم در حق آینده وی است.
گوش شنوا داشته باشید. دنیای کوچک و سردرگم نوجوان حرفهای بسیاری برای گفتن در ذهن او انبار میکند و صحبت کردن با والدین درباره آنچه ناراحتکننده، نفرتانگیز، ترسناک، شگفتآور و... است در نوجوان نوعی واکنش دفاعی برای هضم کردن و فراموش کردن وقایع است.
پیگیر فعالیتهای درسی وی باشید. حتی اگر نمیتوانید در درسها به نوجوان کمکی کنید با حرف و رفتار به وی نشان دهید که پیگیر مسائل تحصیلش هستید. نوجوانان به این اهمیت دادنها واکنش نشان میدهند و نوعی تعهد تحصیلی در خود احساس میکنند.
با نوجوان خود، صحبت کنید. حرفهای روزمره گرهی از کار نوجوانان باز نمیکند. آنها نیاز دارند که با والدینشان به صورت مشخص و مستقیم درباره مسائل مختلف صحبت کنند.
هنگامی که در گفتوگو باز شود خواهید فهمید که وی چقدر مسائل برای بازگو کردن دارد، چه اندازه محتاج مشاوره شماست و این نوع رابطه چقدر میتواند گرهگشا و آرامشبخش باشد. نوجوانان بویژه درباره مسائل جنسی و تغییرات بدنشان خواهان اطلاعات هستند و اگر چنین نباشد حتما نوعی مشکل پزشکی یا روانی وجود دارد که باید با مشاوره متخصصان برطرف شود.
آنان این اطلاعات را به هر طریق ممکن به دست خواهند آورد اما تنها والدین میتوانند اطلاعاتی درست و اطمینانبخش به نوجوانان بدهند. متاسفانه بهداشت بلوغ در مدارس نادیده گرفته میشود و در این باره نقش والدین حیاتی و تعیینکننده است.
فضائل اخلاقی را در آنان پرورش دهید. خمیره شخصیت فرد در نوجوانی شکل میگیرد و بعید است کسی که در این دوران به آدابی نظیر رعایت حال دیگران، زور نگفتن، پاکدستی، قانونمداری، اخلاقگرایی و... مودب نشوند در آینده چنین صفاتی را از خود نشان دهند. لازم هم نیست خودتان در این حوزهها کارنامه درخشانی داشته باشید. به قول حکما انسان آنچه نیست که میتواند، آنچه است که میخواهد.
استقلال شخصیت وی را محدود نکنید. اجازه دهید نوجوان آنچه باشد که واقعا هست نه آنچه شما میخواهید از وی بسازید. به جای این کار شخصیت مستقل و توانمند خود را ارتقا دهید تا الگویی مناسب برای وی باشید.
نوجوان را از افراط و تفریط برحذر دارید. بیتوجهی به زمانی که برای خواندن درسها لازم است، همه چیز را فدای بازی با دوستان کردن، پرداختن طولانی به بازیهای مجازی، شببیداری، پرخوری بویژه مصرف تنقلات و ... رفتارهایی هستند که نوجوان بنا به ویژگیهای سنی به آنها گرایش دارد. کنترل دوستانه و منطقی والدین میتواند تعادل را در رفتارهای نوجوان حفظ کند.
منطقی برخورد کنید . امیرالمومنین میفرمایند: آداب و رسوم خود را به فرزندانتان تحمیل نکنید چرا که آنان برای روزگاری غیر روزگار شما آفریده شدهاند. به فرزندتان اجازه دهید خود هنگام بزرگسالی و کاملا آزادانه روش زندگیاش را برگزیند.
در دنیای امروز بسیاری از سنتها و آداب قومی که ریشه در نیازها و تصورات گذشتگان دارند، محکوم به فنا هستند، هرچند ارزشمند و بیبدیل به نظر برسند. دیگر این که همان روشی را برای تربیت نوجوان به کار نگیرید که پدرانتان برای شما به کار بردهاند.
درباره او و دوستانش ، قضاوت و فحاشی نکنید. مسخره کردن، دست انداختن و تحقیر نوجوان عقدههای روحی مختلفی برای وی پدید میآورد که روزی به بدترین شکل آشکار خواهد شد.
نوجوان در لحظه نمیتواند بپذیرد که درباره فلان کار یا فلان شخص اشتباه میکند و نیازمند گذشت زمان است. زبان تند، تیغی است که بر احساس او کشیده میشود.
تنبیه بدنی را به هر شکل و شدتی ترک کنید. اگر شما در ترک چنین شیوهای ضعیف باشید، فرزندی ضعیف تربیت خواهید کرد که یا آسیبپذیر خواهد بود یا آسیبرسان.
|
|