بررسی روزنامه های صبح تهران، چهارشنبه
دوازده مرداد
روزنامه های صبح امروز تهران در عنوان های اصلی خود از این که اصلاح طلبان برنامه ای برای شرکت در انتخابات ندارند یاد کرده اند، از قول اصولگراها نوشته اند که وحدت بینشان نزدیک است و اختلافاتشان تاکتیکی است، ادامه بحث درباره دستگیری چند جوان بعد از شرکت در شادمانی آب بازی، ابراز شادمانی از محاکمه حسنی مبارک و ابراز امیدواری از مهار شورش های سوریه و آرام شدن اوضاع آن کشور از دیگر مسائلی است که در این روزنامه ها آمده است.
انتخابات، بدون اصلاح طلبان و بدون وحدت اصولگرایان
روزگار از قول یکی از اصولگراها نوشته "اختلافی اگر هست تاکتیکی است"، "پیام مهم مجلس به اصولگرایان" گزارش اصلی تهران امروز است، "جریان اصولگرائی از سهم خواهی پرهیز کند" تیتر اصلی سیاست روز است.
مهسا امرآبادی در گزارشی در اعتماد نوشته هرچند سال جاری روزها و لحظات خوبی برای اردوگاه اصولگرایی نبوده است اما سال 90 را میتوان سال انسجام و سال وحدت جبهه اصلاحات نامید. بار دیگر فضای رسانهها و محافل سیاسی کشور پر از گمانهزنی و پیشبینیها درباره انتخابات شده است و به نظر میرسد با نزدیک شدن به انتخابات مجلس این حدس و گمانها بیشتر شود.
به نوشته گزارشگر اعتماد تا الان حضور قطعی اصولگرایان با احتمال ارایه چند لیست در انتخابات باعث شده که حدسها به سمت چگونگی و فرآیند رسیدن به وحدت برود اما این امر برای اصلاحطلبان رنگی متفاوت به خود گرفته، همزمان با انتشار شایعاتی درباره لیست بیست نفره اصلاح طلبان سخن از قطعی نبودن حضورشان، و هم خبر در این باره که حتما در انتخابات حاضر نخواهند شد در محافل سیاسی به گوش می خورد.
بنا به این گزارش شرکت نداشتن در انتخابات در صورت عدم قبول شروط محمد خاتمی موضوعی است که بیشتر اصلاحطلبان آن را قبول و روی آن تاکید میکنند چنان که روز گذشته نیز مجید انصاری، عضو مجمع روحانیون مبارز تاکید کرد که اصلاحطلبان هیچ برنامهیی برای حضور در انتخابات ندارند و شایعاتی مبنی بر کاندیداتوری خودش را تکذیب کرد
"وقتی محمود کبیر شد" عنوان مقاله ای است در ابتکار که در ابتدای آن علیرضا کریمی نوشته نمی دانم آن هنگام که یک مسوول پشت تریبون، محمود احمدی نژاد را «محمود کبیر» نامگذاری کرد و بیان داشت که اکنون ایران را با نام او می شناسند واقعا به نظر خود اعتقاد داشته و حس قلبی نسبت به رئیس دولت داشته یا خیر؟ مثلا اگر احمدی نژاد به جای رئیس جمهور یک مدیر دست چندم بود باز هم این مسئول به خود جرات می داد به او بگوید«محمود کبیر» یا اگر به جای محمود احمدی نژاد در آن جلسه محمد خاتمی بود آیا آن زمان همین مسوول و امثال او نمی گفتند «محمد کبیر!» به همین ترتیب فی المثل اگر رفسنجانی سکاندار بود نمی گفتند «اکبر کبیر!»
به تاکید نویسنده همواره متملقان و نان به نرخ روز خوران با تغییر جهت وزش باد مواضع و اصول خود را تغییر داده اند. در تاریخ فراوان بوده کسانی که صبح یک نظر داشتند و شب نظر دیگر. تا زمانی که منافع برقرار بوده دلباخته چپ بودند و هنگامی که جهت وزش باد سیاست تغییر کرده و منافع دستخوش تغییر شده آنان هم عاشق راست شده اند.این خصلت چاپلوسان و متملقان است که اصولشان وابسته به جیبشان است.
نویسنده مقاله ابتکار اضافه کرده اگر چه تلخ، اما حقیقت مطلب آن است که کارخانه چاپلوس سازی در سالهای اخیر رونق گرفته است و مسوولا ن دسته چندم برای به دست آوردن دل مدیر مافوق و رسیدن به مطامع سیاسی، برخی رسانه ها را بازیچه خود کرده اند. این دست از رسانه ها نیز برای مطامع مالی حاضر شده اند با عقب نشینی از عقاید و تفکرات خود سر تعظیم در برابر خواسته های ناصواب عده ای مدیر متخلف فرود بیاورند. اگر نیک بنگرید در چرخه مدیر مافوق، مدیر متملق و رسانه های چاپلوس، این منافع مردم است که نادیده گرفته می شود. حال در این شرایط چه کسی پاسخگوست؟
شادی مساله ساز، وقتی مردم می جهنمیدند
آمنه شیرافکن در گزارشی در روزگار از حرکت خودجوش یا غیرخودجوش عده ای از جوانان یاد کرده که با تبلیغی فیس بوکی روانه پارک آب و آتش شدند و این شادمانی چندساعته آنها دو سه روزی است که جنجالی در رسانه ها به راه انداخته، تا جایی که یک روزنامه نزدیک به دولت اظهار نظر کرده که »تقاضای برخی گروه های سیاسی برای بهره گیریهای خاص از این اتفاق [آب پاشی در پارک آب و آتش] بالا گرفت.
این گزارش با اشاره به دستگیری تعدادی از جوانان شاد نوشته شاید تنها در ایران میشود این همه برای چند ساعت شادمانی داستان پردازی کرد. جالب این است که هیچ مسوول و مدیر و برنامه ریزی چه در شهرداری تهران و چه در دیگر نهادها و وزارتخانه ها یک بار هم به فقدان برنامه ها و سیاست های بالادستی در عدم ترویج فرهنگ شادمانی اشاره نداشته و معلوم نیست تا کی قرار است برای بروز هر مساله اجتماعی شهروندان قربانی و نقد شوند.
عبدالجواد موسوی در صفحه اول همین روزنامه شعر ایرج میرزا را یاد کرده از وقتی که تصویر زنی را به گچ بر سر کاروانسرائی ساختند و شریعت در خطر افتاد و مردم می جهنمیدند و نوشته اگر معیار شریعت محمد مصطفی است که در هیچ کجای سنت رسول آب پاشیدن دختر و پسری جوان به یکدیگر – گیرم به زنندهترین شکلش – از دروغ و نفاق و تهمتی که بام تا شام از در و دیوار بر سر ما باریدن گرفته است، قبیح تر نیست. اگر معیار طریقت علی مرتضی است در هیچ مقطعی از زندگی آن حضرت اهمیت دادن به ظواهر اخلاقی و غفلت از مال و جان و آبروی افراد دیده نمی شود. گمان نمی کنم در قوانین جمهوری اسلامی هم تا بدین اندازه به ظواهر اهمیت داده شده باشد.
به نظر نویسنده روزگار حفظ ظاهر بسیار امری مهم است. نه تنها در سرزمین ما که در همه ممالک دنیا احترام به عرف و عقاید مردم از اوجب واجبات است اما جار و جنجال و هیاهو به راه انداختن باید با جرم هم تناسبی داشته باشد یا نه؟ چگونه میشود از اختلاس های میلیاردی و تجاوزهای دسته جمعی و خشونت لجام گسیخته و تورم کمرشکن و فقر فزاینده و اعتیاد رو به گسترش چشم پوشید اما در مقابل آب پاشی چند پسر و دختر زمین و آسمان را به یکدیگر دوخت؟ می گویند و شاید هم درست می گویند که اهل سیاست گرداننده اصلی ماجرایند و پشت ظاهر این اتفاق ساده، ماجرای دیگری در جریان است.
در همین شماره روزگار شهلا اعزازی جامعه شناس هم با عنوان شادی برای جوانان لازم است نوشته اظهارنظر درباره تفریح جمعی عده ای از جوانان در پارک آب و آتش را می توان با بحث اوقات فراغت شروع کرد. اوقات فراغت یک مقوله اجتماعی است که در فضای شهری و زندگی شهری معنا یافته است. فراغت در جامعه روستایی تابعی از طبیعت است، اما زندگی شهری و شیوه تولیدی که در شهرها صورت می گیرد، فراغت را به یک مقوله مهم اجتماعی تبدیل میکند.
با گسترش شهرها و آگاهی مردم از حقوقشان هر سال حیطه مسوولیت ها و وظایف دولتها هم گسترده می شود. امروزه رسیدگی به وضعیت سلامت جامعه نیز در حوزه این مسوولیت ها قرار میگیرد. در چنین چارچوبی است که مسوولیت سلامت روان جامعه نیز از انتظاراتی است که مردم از مسولان خود دارند. ایجاد فضایی امن، سالم و مناسب برای زندگی اجتماعی و تمام مظاهر زندگی از جمله شادی از ملزومات شهری است که مردم درگیر زندگی ماشینی آن شده اند.
همراه گزارش روزگار مریم بهروزی شادی عمومی را ضد هنجار خوانده و کسانی هم با این هنجار شکنی مخالفت کرده اند.
امید به انقلاب در خاورمیانه و کشف محبوبیت خندان اسد در سوریه
"پانصد دانشمند عراقی را سیا و موساد ترور کرده اند" تیتر اصلی کیهاناست و "محاکمه فرعون امروز در مصر" عنوان اول روزنامه جمهوریاسلامی.
کیهان برای اثبات بی فایده بودن تحریم های سازمان ملل اتحادیه اروپا و کشورهای متحد آمریکا علیه ایران در سرمقاله امروز خود یک نمونه ذکر کرده و نوشته شرکت تانکر پاسیفیک که در سنگاپور مستقر است یک تانکر نفتی را به شرکت کریستال گروپ در دوبی فروخته و آن شرکت هم این تانکر را در اختیار ایران قرار داده است. چند هفته قبل، آمریکایی ها بعد از گذشت حدود 10 ماه به قضیه پی برده اند اما مدرکی نداشتند که ثابت کند تانکر پاسیفیک مستقیما با ایران معامله کرده است. شبیه همین اتفاق در مورد نفتکش هایی که به بنادر ایرانی تردد می کردند هم رخ داده است. همانطور که تانکر پاسیفیک هم در بیانیه ای رسمی اعلام کرد تانکرها در واقع نه متعلق به این شرکت بلکه از آن شرکت سامانا واقع در موناکو بوده اند.
به نظر سرمقاله کیهان این یک الگوی کلی است که نشان می دهد اجرای موثر تحریم علیه کشوری مانند ایران آن هم در جهانی که مملو از شرکت های کوچک و بزرگ با کارکردهای بسیار متنوع است تا چه حد دشوار است و اقتصاد فقط یک منطق دارد: سود. وقتی کسی به عنوان خریدار، طرفی به عنوان فروشنده، پولی برای پرداخت و کالایی برای مبادله وجود دارد، معامله تجاری که محصول ترکیب اینهاست بدون شک رخ خواهد داد. اصلا مهم نیست که طرف های معامله در کجای جهان قرار دارند یا نامشان چیست.
کیهان بدون اشاره به مشکلاتی که در جریان اقتصاد ایران شروع شده و از جمله بدهی های هند و چین که امکان ورودش به داخل کشور وجود ندارد نوشته همین حالا میان تحریم های شورای امنیت و تحریم های یکجانبه اعمال شده از سوی آمریکا، و همچنین میان این دو دسته تحریم با تحریم های یک جانبه اروپا علیه ایران، اختلاف های فاحشی وجود دارد. تحریم های آمریکا خرید نفت را ممنوع نمی کند اما برای معامله با دلار محدودیت هایی ایجاد می کند. در عوض این تحریم ها فروش بنزین به ایران را ممنوع می کند. اما تحریم های اروپا هیچ محدودیتی برای خرید نفت از ایران یا فروش بنزین به آن قائل نیست و معامله با یورو را هم ممنوع نمی کند.
امیرحسین قاضی زاده در سرمقاله قدس با اشاره به ماه رمضان ابراز نگرانی کرده که ایام ماه رمضان و شبهای برگزاری نماز تراویح است که توسط سلفی ها در مساجد برگزار می شود، زیرا ممکن است تجمع دوباره، باعث ساماندهی و ایجاد آشوب شود.
نویسنده معتقدست بشار اسد گام های جدیدی برای دادن آزادیهای مدنی به مردم برداشته که می توان آنها را به فال نیک گرفت، هر چند این اصلاحات باید خیلی پیش از این اتفاق می افتاد. شرکت در انتخابات آزاد و داشتن برخی آزادیها حق مردم است.
قدس تاکید کرده با اینکه بشار اسد را یک رئیس جمهور انقلابی می دانیم، اما معتقدیم این آزادیها در جامعه لازم است و اگر راه مشارکت گسترده مردم در حکومت باز شود، جبهه مقاومت - که غربی ها در صدد تخریب آن هستند - حفظ خواهد شد. تصور اینکه اعتراضها در سوریه به تشکیل یک حکومت همراه با اسرائیل منجر خواهد شد، تصوری اشتباه است و سوریه با توجه به محبوبیتی که خاندان اسد در این کشور دارند و اصلاحاتی که انجام می دهند، روزهای آرامی را پیش رو خواهد داشت.
کیهان در ستون گفت و شنود خود پرسیدهاز محاکمه دیکتاتور مصر چه خبر؟ و پاسخ داده گفتم: قرار است امروز محاکمه بشود.
گفت: ولی اعلام کرده که به شدت مریض است و نمی تواند در دادگاه حاضر شود!
گفتم: همه دیکتاتورها مریضند. همین حسنی مبارک اگر مرض نداشت که به آنهمه قتل عام مردم بی گناه و غارتگری و نوکری برای اسرائیل دست نمی زد.
گفت: مردم مصر می گویند دادگاه نباید به این دروغ ها توجه کند. آمریکا و اسرائیل از طریق عوامل خود آنقدر به این بهانه ها ادامه می دهند تا دیکتاتور مصر بمیرد و محاکمه نشود و اسرار آمریکا و اسرائیل را فاش نکند!
طنز پرداز کیهان در نهایت نوشته: قاتلی محکوم به اعدام بود. از او پرسیدند آخرین آرزویت را بگو. قاتل گفت آرزو دارم قبل از مرگ پسرم را ببینم! قاضی گفت، بسیار خوب! پسرت کجاست که برویم و او را بیاوریم؟! قاتل گفت؛ آقای قاضی! متاسفانه هنوز ازدواج نکرده ام.
وزیران در مجلس
پوریا عالمی در ستون کاناپه اعتماد نوشته: امروز، چهارشنبه، قرار است نمایندگان به چهار وزیر پیشنهادی آقای احمدینژاد رای اعتماد بدهند یا ندهند. البته من تعجب میکنم سوژه به این خوبی برای کاناپه را، همکارانم در سرویس سیاسی موضوع گزارش و تیتر یک خود قرار دادهاند. اصولا خبرنگاران سیاسی سوژههای طنز را جدی میگیرند. (اگر بر خلاف کارگران که به گفتهی آگاهان سندیکا نیاز ندارند، طنزنویسان سندیکا داشتند، ما از خبرنگاران سیاسی به خاطر تداخل صنفی شکایت میکردیم.)
خلاصه امروز در مجلس خبرهایی است.
1- به نظر شما در مجلس چه خبر است؟
الف- بزن و بکوب
ب- دو دو (یعنی برو بابا، مخالفیم)
پ- چهار چهار (یعنی بیا بابا، موافقیم)
ت- شش شش (یعنی دیگه چه خبر؟، ممتنعیم یا غایب هستیم یا حاضر هم باشیم داریم با موبایل عکس یادگاری میگیریم)
سئوال دیگر نویسنده کاناپه این است که نمایندگان مجلس [وزارت] نفت را چه کار میکنند؟ و پاسخ ها:
الف- نفت را میدهند سردار قاسمی، که آقای قاسمی هم سرداری کند هم وزیری.
ب- نفت را نمیدهند سردار قاسمی، که آقای قاسمی فقط سرداری کند.
پ- نفت که سر سفره مردم است. چه فرقی میکند کی وزیر شود؟
ت- راستی نفت اگر سر سفرهی مردم است، آن چیزی که میرود هندوستان، آب پرتقال است؟