روزنامه های صبح تهران: شنبه ۸ مرداد
+0
رأی دهید
-0
روزنامه های صبح تهران: شنبه ۸ مرداد
روزنامه‌های اول هفته تهران در صفحات اول خود از قول مردم مصر نوشته اند که آن ها انقلاب اسلامی می خواهند و از زبان تحلیلگران داخلی اعتراض های مردم سوریه را کار آمریکا خوانده اند، کنسرت شهرام ناظری و حسین علیزاده در صدر اخبار داخلی این روزنامه هاست و با انتشار خبر ادامه کشمکش های دولت از تلاش اصولگرایان برای رسیدن به وحدت نوشته اند. با نزدیک شدن ماه رمضان سخن از مناجات ربنا و گفتگو با محمد رضا شجریان از دیگر مطالب این روزنامه هاست.
روزنامه های امروز صبح تهران همزمان با آخرین شب کنسرت شهرام ناظری و حسین علیزاده در تهران، صفحات اول خود را به عکس و گزارش هائی از این کنسرت اختصاص داده اند.
علی اصغر رضوی در گزارشی در تهران امروز نوشته بیش از هر چیز نام گروه، تصویری متفاوت را در ذهن موسیقی‌دوستان تداعی می‌کند. نامی که شاید در این سال‌ها بزرگ‌ترین خلأ در موسیقی ایرانی بوده است. "دوستی" نامی است که حسین علیزاده و شهرام ناظری آن را با هوشمندی تمام برای گروهشان انتخاب کرده‌اند.
در این گزارش آمده "دوستی" در واقع برخلاف چیزی است که در چندسال گذشته بین هنرمندان بزرگ کشور ما جریان داشته است. در چند سال گذشته اخبار و شایعات و حرف و حدیث‌ها در مورد اختلاف بزرگان موسیقی تا حدی بود که دیگر به نظر نمی‌رسید این هنرمندان بتوانند بار دیگر در کنار همدیگر جمع شوند و آثار ماندگاری مانند آثار گروه چاووش و مرکز حفظ و اشاعه موسیقی خلق کنند.
به تاکید تهران امروز وقتی دونام حسین علیزاده و شهرام ناظری در کنار هم قرار می‌گیرد، دیگر نیازی به نوشتن مقدمه درمورد اهمیت این دور هم جمع شدن نیست. علیزاده و ناظری هر کدام در جایگاه خودشان از مشهورترین و البته محبوب‌ترین موسیقیدان‌های سنتی هستند که اتفاقا هر دو هم به نوآوری در موسیقی سنتی اعتقاد زیادی دارند.
دولت محمود کبیر و سرنوشت مشائی
روزنامه جمهوری اسلامی از نشست مشترک هیات دولت و مسئولان اجرایی کشور گزارشی داده که با حضور استانداران، معاونین و ۲ نفر از مسئولین اجرایی هر استان برگزار گردید و به نوشته این روزنامه دارای حواشی جالبی بود.
گزارش این روزنامه نشان می دهد اولین سخنران این جلسه محمدرضا رحیمی معاون اول رئیس‌جمهور بود که سخنانش با تعریف و تمجید فراوان از رئیس‌جمهور همراه بود. استانداران مرکزی، یزد، اصفهان و بوشهر در مورد مشکلات طرح هدفمندی یارانه‌ها سخن گفتند که رئیس‌جمهور پس از این سخنان به آنها گفت: "من انتظار داشتم نسبت به مسائل کلان‌تر حرف بزنید"!
بعد از استانداران، ثمره هاشمی گفت: "این طرح هدفمندی یارانه‌ها صرفاً ایده آقای احمدی نژاد بوده است و نتیجه پیگیریهای ایشان بوده است." که البته این سخنان ثمره هاشمی لبخندی را بر لبان احمدی نژاد نشاند.
روزنامه جمهوری اسلامی گزارش داده که در آن جلسه احمدی نژاد در سخنرانی ۲ ساعته بار دیگر مدیریت امام زمان علیه السلام را مطرح کرد و گفت: ۳ دلیل برای موفقیت این طرح وجود دارد اینکه دولت خوب کار کرده، اعتماد مردم و در نهایت مدیریت امام زمان از عوامل موفقیت این طرح بوده است.
براساس همین گزارش، احمدی نژاد همچنین خطاب به حاضرین گفت: شما برای خدا کار کنید هر کس و هر عالمی هم مخالفت کرد شما اهمیتی ندهید خدا همه را جارو می‌کند و به زباله دان تاریخ خواهد انداخت.
پوریا عالمی در ستون کاناپه اعتماد این سئوال را مطرح کرده "به نظر شما مشایی چه تلاش‌هایی کرده است که به این مرحله برسد؟" و خود پاسخ داده:
الف- با سختی فراوان و به دلایل نامعلوم و بدون اطلاع وزارت امور خارجه، در این چند سال و به صورت وی.آی.پی به کشورهای مختلف سفر کرده و رنج سفر را در هتل‌های لوکس و پنج ستاره و در پروازهای فرست‌کلاس متحمل شده، طفلک.
ب- با مشقت بسیار ۱۸ـ۱۷ شغل رسمی را که با حکم آقای احمدی‌نژاد در دولت نهم و دهم به دست آورده، قبول زحمت کرده و سختی خدمت به مردم را بی‌مزد و منت و مواجب (و تنها با حقوق و مزایای دولتی) به جان و پیکر نحیفش خریده، طفلک.
پ- برای رسیدن به مرتاضی چه ریاضتی از این بدتر که با سوپراستارها شام خورده و وام بلاعوض داده و عکس یادگاری گرفته باشد، طفلک.
ت- تلاش زیادی نکرده، برنامه‌اش را دانلود کرده و روی خودش اینستال و نصب کرده است.
سئوال دیگر طنز نویس اعتماد این است: رحیم‌مشایی الان در چه مرحله‌یی است و مرحله بعد کجا می‌رود؟ و پاسخ این که:
الف- مشایی الان در مرحله مرتاضی است، مرحله بعد می‌رود قالیچه پرنده، مرحله بعد سلپوت.
ب- الان مرحله آخر است، منتها بازی‌ای که می‌کند "سیو از" ندارد. اگر بسوزد "گیم اور" می‌شود.
پ- الان رسیده به مرحله آخر. دارد دنبال کدهای تقلب بازی می‌گردد.
ت- خودش مرحله آخر است. هر کی بتواند ردش کند بازی را برده.
سومین بخش نقل جمله ای از حسین طائب است که گفته بود: "جریان انحرافی باد هوا بود و رفته است و احمدی‌نژاد هم کارش را می‌کند"، مفهوم این جمله کدام است؟ پاسخ نویسنده ستون کاناپه این است که:
الف- جریان انحرافی باد هوا بوده که آمده و رفته است. اما هنوز اثرش را حس می‌کنیم.
ب- جریان انحرافی باد هواست. باد هوا همیشه هست اما دیده نمی‌شود.
پ- جریان انحرافی باد هوا بوده که رفته، اما دوباره ممکن است باد بیاید.
ت- آقای احمدی‌نژاد دارد کارش را می‌کند. او بیدی نیست که به باد جریان انحرافی بلرزد و نتواند کارش را بکند.
اصولگرایان به دنبال وحدت و اصلاح طلبان با نفوذ و در سکوت
"وزش باد به پرچم یاران آیت الله مصباح" گزارش اصلی اعتماد است، کیهان از " تازه ترین گزارش ها از وحدت انتخاباتی در جبهه اصولگرایان" خبر داده، آرمان از "نشست وحدت یا اتمام حجت" نوشته و ابتکار در صدر گزارش های خود از "خیمه جدید در اردوگاه اصولگرایی" نوشته است.
ثمینا رستگاری در مقاله ای در روزگار نوشته سال نود سال افول اقبال احمدی نژاد شد. در این زمان کوتاه اصولگرایان توانستند با نهادینه کردن تعبیر جریان انحرافی و ساختن یا برملا کردن پرونده های آنها آینده سیاسی این افراد را از بین ببرند.
برای منتقدان دیرینه احمدی نژاد پنج ماه اخیر در فقدان تحلیل شرایط سپری شده است. کسانی که شش سال برای انتقاد و اعتراض به دولت ناچار به پرداخت هزینه های گزاف بوده اند، می بینند که حرفهایشان از زبان اصولگرایان گفته می شود. حالا دیگر انتقاد از احمدی نژاد رایگان شده است و هیچ هزینه ای ندارد. امروز دیگر منتقدان غیراصولگرای احمدی نژاد در آخر صفی ایستاده اند که ابتدای آن نام آیت الله مصباح و جنتی و علم الهدی و... دیده می شود.
تحلیلگر روزگار با این سئوال که چرا به یکباره احمدی نژاد محبوب، مغضوب اصولگرایان شد نوشته برای کشف این که بعد از گذشت پنج ماه چرا شعف تغییر دوران فروکش کرده، کاری است که تحلیلگران باید بنشینند و از حرفهای نگفته اصولگرایان دریابند.
گمانه اول این است که احمدی نژاد تغییر کرده است. او دیگر آن مرد ساده ای نیست که با تمام دنیا درافتاد و در پی احیای "گفتمان فراموش شده انقلاب" بود. رئیس جمهور خدومی که با عکسهای سیاه و سفید و کوچک توانست بر هاشمی و اصلاح طلبان پیروز شود. حالا او در پی احیای اشرافی گری است و برخی اطرافیانش به فساد مالی و دینی متهمند.
به نوشته روزگار اگر اصلاح طلبان در پی "بی دین کردن" مردم بودند حالا نزدیکان احمدی نژاد می خواهند "دین مردم را تغییر دهند". پس احمدی نژاد دیگر آن رئیس جمهور مردمی اسلام گرا نیست بلکه در پی احیای ایران باستان و مکتب ایران در مقابل مکتب اسلام است. در یک کلام او دیگر فرقی با اصلاح طلبان ندارد. به همان میزان چوب لای چرخ شورای نگهبان و نهادهای انتصابی میگذارد. در نتیجه باید همانند اصلاح طلبان با اطرافیان او برخورد کرد.
مهسا امرآبادی در اعتماد گفتگوئی دارد با محمد رضا خاتمی که از زبان دبیرکل سابق جبهه مشارکت در آن آمده روزگار اصلاحات را از دو زاویه می‌توان نگاه کرد. یک مساله اینکه یک جریانی حاکم است که محدودیت ایجاد کرده و تریبون‌ها بسته شده و حتی اجازه حضور فیزیکی به خیلی از اصلاح‌طلبان اصلی را نمی‌دهد و سعی می‌کند حضور اصلاح‌طلبان را بین مردم محدود کند. این موضوع درست است. این محدودیت وجود دارد اما اگر از زاویه دیگر نگاه کنیم، متوجه می‌شویم امروز نفوذ کلام و اثرگذاری که اصلاح‌طلبان در درون جامعه ایران دارند، طی سال‌های گذشته کم‌نظیر است.
به نوشته این روزنامه نایب رییس مجلس ششم گفته سال‌های گذشته که اصلاح‌طلبان بودند، مسوولیت بخشی از امور برعهده آنها بود، کاستی‌ها و کمبودها به اسم آنها نوشته می‌شد و طرف مقابل هم از تمام امکانات و رسانه‌های خود برای سیاه جلوه دادن شرایط استفاده می‌کرد و طبعا ذهن‌ها را نسبت به اصلاح‌طلبان بویژه اصلاح‌طلبانی که در درون حاکمیت بودند، خراب می‌کرد.امروز دو تابلوی واضح جلوی چشم مردم است؛ یک تابلویی که اصلاح‌طلبان زمانی در بخشی از قدرت بودند و زمانی که الان تمام قدرت در اختیار مخالفان اصلاحات است.
از دید محمد رضا خاتمی، در مصاحبه با اعتماد این تابلوها در ابعاد اقتصادی، فرهنگی و سیاست خارجی برای همه طبقات کشور به‌خوبی قابل مقایسه است و به همین جهت امروز اصلاح‌طلبان ارج و قربی میان مردم پیدا کرده‌اند - هرچند به‌خاطر فشارهای موجود، امکان بیان آن را ندارند، ارج و قربی که در یک دهه گذشته بی‌نظیر است. پس از این دید شرایط بد نیست. همچنین باید به تفاوت کارکرد اصلاح‌طلبان و مخالفان اصلاحات، مطلوبیت کنونی اصلاحات را هم اضافه کنیم.
ابتکار در سرمقاله خود نوشته سالهاست دلسوزان و آگاهان سیاسی در مورد جدی گرفتن نقش احزاب هشدار می دهند و به هر طریقی اعلا م کرده اند که اگر احزاب را جدی نگیرید و بها ندهید، باند درست می شود، باند برای محبوبیت خود مطالبات اضافی ایجاد می کند و قول کارهای نشدنی را می دهد و همگرایی و محصول مشترک باندها افرادی می شوند که سیاست روشن ندارند، برنامه ندارند، مسوولیت نمی پذیرند، به استمرار و آینده سیاست ها بی توجه اند و به طور روزمره در میدان های اجتماعی خودشان را بالانس می کنند تا به هر قیمتی در قدرت بمانند، امواج احساسات تعزیه گردان امور می شود.
نویسنده این مقاله معتقد است این هشدارها شنیده نشد و تا آنجا که توانستند احزاب را از صحنه بیرون راندند و فضا را برای تنفس آنها تنگ و تنگ تر کردند تا به امروز رسیدند و امروز هم به جای آنکه میدان سیاست را به احزاب رسمی و پروانه دار بسپرند، یک شبه جبهه می سازند و میدان داری می کنند و هنوز هم نمی خواهند بپذیرند که باید مسیر تشکل مدنی حزبی راطی کنند و به دنبال آن هستند که افراد نقش حزب را ایفا کنند.
سرمقاله ابتکار به یادها آورده روح الله حسینیان سخنگو و یکی از اعضای موسس جبهه پایداری اعلا م می کند: نه به عنوان یک حزب یا گروه سیاسی، بلکه به عنوان یک جریان فرهنگی جبهه پایداری را تشکیل دادیم! جریان فرهنگی از درون مجلس! و برای تصاحب کرسی های بیشتر از مجلس بعد؛ مجلسی که در همه جای دنیا هویت سیاسی دارد، آیا برآنید که مجلس را از هویت سیاسی خود تهی کنید؟ هویت کارشناسی به آن بدهید؟ اگر هم قرار است جریان سازی فرهنگی در مجلس و برای مجلس صورت بگیرد، باید احزاب جریان سازی کنند، نه افراد .
صبا آذرپیک در گزارشی در اعتماد نوشته آیت‌الله مصباح‌یزدی که در شش سال گذشته همواره پدر معنوی حامیان احمدی‌نژاد در عرصه سیاسی کشور خوانده می‌شد، سرانجام روز پنجشنبه تشکل سیاسی را افتتاح کرد که قرار است به اتفاق آیت‌الله یزدی و آیت الله خوشوقت پدران معنوی این تشکل جدید باشند. جبهه پایداری اسلامی که ستون‌های اصلی‌اش را چهره‌های اخراج شده از دولت نهم و دهم و طیفی از حامیان احمدی‌نژاد تشکیل می‌دهند، با این داعیه که نمی‌توانند ببینند آنچه کاشتند توسط جریان خاص درو می‌شود، گرد هم آمدند.
به نوشته این گزارش تشکلی که سخنان تمام لیدرهایش در یک جمله خلاصه می‌شد: "اختلاف ایجاد نمی‌کنیم؛ انشقاق نمی‌کنیم؛ خیالتان راحت" پیغامی که به اصولگرایان می‌دادند تا مبادا اصولگرایان فکر کنند که حامیان قدیمی احمدی‌نژاد و دلخوران امروز آمده‌اند تا ساز و کاری که آیت‌الله مهدوی‌کنی راه‌انداخته را با چالش مواجه کنند. صادق محصولی که مرد اجرایی تشکیلات آیت‌الله مصباح‌یزدی است، به صراحت اعلام کرد که آمده‌اند تا آنهایی که روزگاری به احمدی‌نژاد رای دادند، این روزها دلخور نشوند که تلاش‌هایشان بی‌نتیجه مانده است.
اعتراض مصری ها برای حکومت اسلامی است و شورش سوری ها کار آمریکاست
سیاست روز از قول یک مرکز آمریکائی نوشته "ایران بزودی جایگزین آمریکا در خلیج فارس می شود"، جام جم خبر داده "مصری ها خواستار حکومت اسلامی شدند" و "تاکید مردم در التحریر قاهره بر اسلامی بودن انقلاب مصر" تیتر اول روزنامه جمهوری اسلامی است.
در حالی که برخی از روزنامه های مستقل تهران از دو هفته پیش گاه گاه و با احتیاط برخلاف سیاست رسمی دولت از اعتراض های مردمی سوریه می نویسند و آن را نیز بخشی از تحولات تازه خاورمیانه قلمداد می کنند اما روزنامه های جناح راست و هوادار دولت همچنان بر شعار گذشته پافشاری می کنند. به نوشته این روزنامه برخی از مردم سوریه در اعتراض به دولت این کشور به خیابان ها آمدند. دولت هم در بیشتر موارد با سیاست مشت آهنین با آنها برخورد کرد. در این میان یک چیز را نباید نادیده گرفت: امپریالیسم آمریکا سعی دارد از مخالفت های مردم سوریه به نفع سیاست های خود استفاده کند. سیاست روز که در صفحات ضمیمه خود به سوریه ها و اعتراض های آن کشور پرداخته در مقدمه این صفحات نوشته خواسته های تظاهرکنندگان سوری به هیچ وجه برای دولت امریکا مهم نیست. مردم سوریه پس از سیاستهای ریاضت اقتصادی صندوق بین المللی پول که در سال ۲۰۰۶ به این کشور تحمیل شد، وضعیت اقتصادی بدتری نسبت به گذشته پیدا کردند. این موضوعات برای آمریکایی ها و دنباله روهایشان اهمیتی ندارد. پس یک چیز روشن است: آمریکا و دوستانش به دنبال منافع مردم سوریه نیستند.
به نوشته سیاست روز اخبارنشان می دهد یک گروه سازمان یافته مسلح قبل از آغاز تظاهرات سوریه، از مرز اردن وارد خاک سوریه و شهر درعا شد مدت کمی نگذشت که مخالفت ها در این شهر آغاز شد. از طرف دیگر، رسانه های سوریه که در انحصار حکومتند چیز زیادی درباره اخبار اعتراض ها نگفتند. این در حالی است که رسانه های غربی و رسانه های غربگرای منطقه، همچون الجزیره، بارها به بزرگنمایی مخالفت ها و در عین حال بزرگنمایی سرکوب مخالفت ها توسط حکومت متهم شده اند.
رمضان و ربنای شجریان
دو روز مانده به آغاز ماه رمضان روزنامه ها صفحاتی را به این ماه اختصاص داده اند. شرق مصاحبه ای دارد با محمد رضا شجریان که از وی درباره مناجات "ربنا" پرسیده که نزدیک سی سال میهمان افطار روزنامه داران بود و با اعتراض وی حذف شد.
فاضل میبدی در همین باره در شرق می نویسد این سال ها دعاهای زیبا و پرمعنایی خوانده می‌شود، اما اگر دعا در قالب صدای سروربخش و سحرانگیز نباشد بر دل نمی‌نشیند و دلی را جلا نمی‌دهد. شاید عذر صاحبان ساختمان شیشه‌ای صداوسیما این باشد که چرا شجریان به زمره منتقدان درآمده است؟و در جایی و گوشه‌ای مصاحبه‌ای انجام داده است و او باید در برابر پاره‌ای سوالات سکوت می‌کرد و هنرمندی می‌ماند ساکت. اما رسالت هنرمندان، تحمل رنج خود و کاهش رنج دیگران است.
نویسنده روحانی تاکید کرده انتظار نمی‌رفت صداوسیما "بانگ ربنای" هنرمندی چون شجریان که حق روزه‌داران است تا آن را با گوش جان بشنوند، جهت ملاحظات غیر هنری حذف کند و به اصطلاح صدا را سیاسی کند. برخورد سیاسی، به معنای حذفی آن، با هر پدیده‌ای که به ذوق و سلیقه طبقه‌ای خوش نیاید، دور از اخلاق و انصاف است. اگر سایه سیاست‌زدگی بر سر هر چیزی سیاهی اندازد، به‌گونه‌ای که صدا و موسیقی در جهت خط خاص سیاسی قرار گیرد، نتیجه آن اضمحلال و نابودی فرهنگ و میراث ملی است.
شعار تا کی، احمدی نژاد تا چاوز
روزگار در تیتر اول خود از قول یک نماینده مجلس نوشته "مردم می پرسند شعار تا کی"، مردم سالاری در عنوان اصلی خود نوشته " اخلاق اسلامی بر فضای کسب و کار و سیاست حاکم نیست"، "اعلام سهم یارانه‌ها در تورم" در صدر گزارش های تهران امروز آمده، دنیای اقتصاد هم از "مهار شتاب تورم در تیرماه" خبر داده، جهان صنعت از زبان رییس بانک مرکزی نوشته " نرخ ارز واقعی می شود" و "آغاز بررسی صلاحیت مدیران بانکی" گزارش اول شرق است.
روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله خود به انتقاد از افزایش واردات مواد کشاورزی به کشور پرداخته و نوشته این افزایش‌های بی‌رویه، دارای علل متعددی است، رئیس مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی نیز گفت: "ضریب وابستگی ایران به واردات از ۳۵ درصد در سال ۱۳۸۴ به ۷۵ درصد در سال ۱۳۸۹ افزایش یافته است". این، یک رقم هشدار دهنده است، زیرا نشان می‌دهد واردات ظرف ۵ سال اخیر ۴۰ درصد افزایش داشته است.
در این مقاله اشاره شده مقامات دولتی با اینکه آمار و ارقامی درباره تولیدات کشاورزی و میزان تعرفه واردات ارائه کردند اما پاسخ قانع کننده‌ای به انتقادات نمایندگان مجلس ندادند. در نتیجه، با توجه به ابراز اطمینانی که نمایندگان مجلس درباره اطلاعات خود از واردات کردند و با عنایت به آنچه در بازارهای سراسر کشور مشاهده می‌شود، تردیدی باقی نمی‌ماند که واردات بی‌رویه محصولات کشاورزی اکنون به یک تهدید جدی برای کشور تبدیل شده و باید هرچه زودتر جلوی آن گرفته شود و همه تلاش‌ها مصروف تقویت تولیدات داخلی در این بخش گردد.
محمد حسین روانبخش در مردم سالاری همین موضوع را از زوایه طنز مطرح کرده و نوشته دولت خیلی به شادی مردم اهمیت می دهد و سعی دارد با تمام توان کاری کند که همه ، از کوچک و بزرگ و پیر وجوان بخندند. چنان که رئیس کمیسیون کشاورزی مجلس با اشاره به واردات خربزه و هندوانه گفت: این خنده دار است. در سال ۸۴، ۵۷۵ هزار تن به ارزش ۱۸۲ میلیون دلار خربزه و هندوانه به کشور وارد شده و در سال ۸۹ ارزش واردات این دو میوه یک میلیارد و ۶۳ هزار و ۵۴۵ هزار تن بوده است.
به نوشته طنز نویس این روزنامه خوب نیست فقط از دولت خودمان تعریف کنیم . بالاخره هوگو چاوز هم از این ستون حقی دارد ! این رئیس جمهور مردمی قبلا اعلام کرده بود که تا سال ۲۰۲۱ (ده سال دیگر) رئیس جمهور خواهد بود و مردم وظیفه دارند تا آن تاریخ به او آزادانه رای بدهند اما حالا چند ماهی است که سرطان گرفته و به همین مناسبت به مردم وعده داده بر بیماری سرطان فائق آمده و تا سال ۲۰۳۱ رئیس جمهور می ماند و مردم هم باید آزادانه به او رای بدهند!
مردم سالاری در نهایت چند سئوال درباره هوگو چاوز مطرح کرده و خود پاسخ داده است:
سوال اول: هوگو چاوز کمونیست چگونه وعده می دهد که بر سرطان فائق می آید:
الف- بر اساس مشاوره پزشکان که سرطانش را خوش خیم تشخیص داده اند.
ب-بر اساس اعتماد به نفس.
ج-براساس اطلاعات رمال های وارداتی !
د- وعده دادن که کاری ندارد . کافی است چشم را ببندند و دهان را باز کنند!
سوال دوم چنین است: اگر مردم به چاوز رای ندهند او چطور بیست سال دیگر رئیس جمهور می ماند؟ و در پاسخ آمده:
الف -مردم به او رای داده اند و خودشان خبر ندارند!
ب-رئیس جمهور شدن چاوز ربطی به رای مردم ندارد!
ج-رئیس جمهورها وقتی سرکار نمیآیند رایشان زیاد می شود، پس چاوز با توجه به مریضی و غیبتش خیلی رایش بیشترتر شده است!
د- هر سه مورد صحیح است.
روزنامه های امروز صبح تهران همزمان با آخرین شب کنسرت شهرام ناظری و حسین علیزاده در تهران، صفحات اول خود را به عکس و گزارش هائی از این کنسرت اختصاص داده اند.
علی اصغر رضوی در گزارشی در تهران امروز نوشته بیش از هر چیز نام گروه، تصویری متفاوت را در ذهن موسیقی‌دوستان تداعی می‌کند. نامی که شاید در این سال‌ها بزرگ‌ترین خلأ در موسیقی ایرانی بوده است. "دوستی" نامی است که حسین علیزاده و شهرام ناظری آن را با هوشمندی تمام برای گروهشان انتخاب کرده‌اند.
در این گزارش آمده "دوستی" در واقع برخلاف چیزی است که در چندسال گذشته بین هنرمندان بزرگ کشور ما جریان داشته است. در چند سال گذشته اخبار و شایعات و حرف و حدیث‌ها در مورد اختلاف بزرگان موسیقی تا حدی بود که دیگر به نظر نمی‌رسید این هنرمندان بتوانند بار دیگر در کنار همدیگر جمع شوند و آثار ماندگاری مانند آثار گروه چاووش و مرکز حفظ و اشاعه موسیقی خلق کنند.
به تاکید تهران امروز وقتی دونام حسین علیزاده و شهرام ناظری در کنار هم قرار می‌گیرد، دیگر نیازی به نوشتن مقدمه درمورد اهمیت این دور هم جمع شدن نیست. علیزاده و ناظری هر کدام در جایگاه خودشان از مشهورترین و البته محبوب‌ترین موسیقیدان‌های سنتی هستند که اتفاقا هر دو هم به نوآوری در موسیقی سنتی اعتقاد زیادی دارند.
دولت محمود کبیر و سرنوشت مشائی
روزنامه جمهوری اسلامی از نشست مشترک هیات دولت و مسئولان اجرایی کشور گزارشی داده که با حضور استانداران، معاونین و ۲ نفر از مسئولین اجرایی هر استان برگزار گردید و به نوشته این روزنامه دارای حواشی جالبی بود.
گزارش این روزنامه نشان می دهد اولین سخنران این جلسه محمدرضا رحیمی معاون اول رئیس‌جمهور بود که سخنانش با تعریف و تمجید فراوان از رئیس‌جمهور همراه بود. استانداران مرکزی، یزد، اصفهان و بوشهر در مورد مشکلات طرح هدفمندی یارانه‌ها سخن گفتند که رئیس‌جمهور پس از این سخنان به آنها گفت: "من انتظار داشتم نسبت به مسائل کلان‌تر حرف بزنید"!
بعد از استانداران، ثمره هاشمی گفت: "این طرح هدفمندی یارانه‌ها صرفاً ایده آقای احمدی نژاد بوده است و نتیجه پیگیریهای ایشان بوده است." که البته این سخنان ثمره هاشمی لبخندی را بر لبان احمدی نژاد نشاند.
روزنامه جمهوری اسلامی گزارش داده که در آن جلسه احمدی نژاد در سخنرانی ۲ ساعته بار دیگر مدیریت امام زمان علیه السلام را مطرح کرد و گفت: ۳ دلیل برای موفقیت این طرح وجود دارد اینکه دولت خوب کار کرده، اعتماد مردم و در نهایت مدیریت امام زمان از عوامل موفقیت این طرح بوده است.
براساس همین گزارش، احمدی نژاد همچنین خطاب به حاضرین گفت: شما برای خدا کار کنید هر کس و هر عالمی هم مخالفت کرد شما اهمیتی ندهید خدا همه را جارو می‌کند و به زباله دان تاریخ خواهد انداخت.
پوریا عالمی در ستون کاناپه اعتماد این سئوال را مطرح کرده "به نظر شما مشایی چه تلاش‌هایی کرده است که به این مرحله برسد؟" و خود پاسخ داده:
الف- با سختی فراوان و به دلایل نامعلوم و بدون اطلاع وزارت امور خارجه، در این چند سال و به صورت وی.آی.پی به کشورهای مختلف سفر کرده و رنج سفر را در هتل‌های لوکس و پنج ستاره و در پروازهای فرست‌کلاس متحمل شده، طفلک.
ب- با مشقت بسیار ۱۸ـ۱۷ شغل رسمی را که با حکم آقای احمدی‌نژاد در دولت نهم و دهم به دست آورده، قبول زحمت کرده و سختی خدمت به مردم را بی‌مزد و منت و مواجب (و تنها با حقوق و مزایای دولتی) به جان و پیکر نحیفش خریده، طفلک.
پ- برای رسیدن به مرتاضی چه ریاضتی از این بدتر که با سوپراستارها شام خورده و وام بلاعوض داده و عکس یادگاری گرفته باشد، طفلک.
ت- تلاش زیادی نکرده، برنامه‌اش را دانلود کرده و روی خودش اینستال و نصب کرده است.
سئوال دیگر طنز نویس اعتماد این است: رحیم‌مشایی الان در چه مرحله‌یی است و مرحله بعد کجا می‌رود؟ و پاسخ این که:
الف- مشایی الان در مرحله مرتاضی است، مرحله بعد می‌رود قالیچه پرنده، مرحله بعد سلپوت.
ب- الان مرحله آخر است، منتها بازی‌ای که می‌کند "سیو از" ندارد. اگر بسوزد "گیم اور" می‌شود.
پ- الان رسیده به مرحله آخر. دارد دنبال کدهای تقلب بازی می‌گردد.
ت- خودش مرحله آخر است. هر کی بتواند ردش کند بازی را برده.
سومین بخش نقل جمله ای از حسین طائب است که گفته بود: "جریان انحرافی باد هوا بود و رفته است و احمدی‌نژاد هم کارش را می‌کند"، مفهوم این جمله کدام است؟ پاسخ نویسنده ستون کاناپه این است که:
الف- جریان انحرافی باد هوا بوده که آمده و رفته است. اما هنوز اثرش را حس می‌کنیم.
ب- جریان انحرافی باد هواست. باد هوا همیشه هست اما دیده نمی‌شود.
پ- جریان انحرافی باد هوا بوده که رفته، اما دوباره ممکن است باد بیاید.
ت- آقای احمدی‌نژاد دارد کارش را می‌کند. او بیدی نیست که به باد جریان انحرافی بلرزد و نتواند کارش را بکند.
اصولگرایان به دنبال وحدت و اصلاح طلبان با نفوذ و در سکوت
"وزش باد به پرچم یاران آیت الله مصباح" گزارش اصلی اعتماد است، کیهان از " تازه ترین گزارش ها از وحدت انتخاباتی در جبهه اصولگرایان" خبر داده، آرمان از "نشست وحدت یا اتمام حجت" نوشته و ابتکار در صدر گزارش های خود از "خیمه جدید در اردوگاه اصولگرایی" نوشته است.
ثمینا رستگاری در مقاله ای در روزگار نوشته سال نود سال افول اقبال احمدی نژاد شد. در این زمان کوتاه اصولگرایان توانستند با نهادینه کردن تعبیر جریان انحرافی و ساختن یا برملا کردن پرونده های آنها آینده سیاسی این افراد را از بین ببرند.
برای منتقدان دیرینه احمدی نژاد پنج ماه اخیر در فقدان تحلیل شرایط سپری شده است. کسانی که شش سال برای انتقاد و اعتراض به دولت ناچار به پرداخت هزینه های گزاف بوده اند، می بینند که حرفهایشان از زبان اصولگرایان گفته می شود. حالا دیگر انتقاد از احمدی نژاد رایگان شده است و هیچ هزینه ای ندارد. امروز دیگر منتقدان غیراصولگرای احمدی نژاد در آخر صفی ایستاده اند که ابتدای آن نام آیت الله مصباح و جنتی و علم الهدی و... دیده می شود.
تحلیلگر روزگار با این سئوال که چرا به یکباره احمدی نژاد محبوب، مغضوب اصولگرایان شد نوشته برای کشف این که بعد از گذشت پنج ماه چرا شعف تغییر دوران فروکش کرده، کاری است که تحلیلگران باید بنشینند و از حرفهای نگفته اصولگرایان دریابند.
گمانه اول این است که احمدی نژاد تغییر کرده است. او دیگر آن مرد ساده ای نیست که با تمام دنیا درافتاد و در پی احیای "گفتمان فراموش شده انقلاب" بود. رئیس جمهور خدومی که با عکسهای سیاه و سفید و کوچک توانست بر هاشمی و اصلاح طلبان پیروز شود. حالا او در پی احیای اشرافی گری است و برخی اطرافیانش به فساد مالی و دینی متهمند.
به نوشته روزگار اگر اصلاح طلبان در پی "بی دین کردن" مردم بودند حالا نزدیکان احمدی نژاد می خواهند "دین مردم را تغییر دهند". پس احمدی نژاد دیگر آن رئیس جمهور مردمی اسلام گرا نیست بلکه در پی احیای ایران باستان و مکتب ایران در مقابل مکتب اسلام است. در یک کلام او دیگر فرقی با اصلاح طلبان ندارد. به همان میزان چوب لای چرخ شورای نگهبان و نهادهای انتصابی میگذارد. در نتیجه باید همانند اصلاح طلبان با اطرافیان او برخورد کرد.
مهسا امرآبادی در اعتماد گفتگوئی دارد با محمد رضا خاتمی که از زبان دبیرکل سابق جبهه مشارکت در آن آمده روزگار اصلاحات را از دو زاویه می‌توان نگاه کرد. یک مساله اینکه یک جریانی حاکم است که محدودیت ایجاد کرده و تریبون‌ها بسته شده و حتی اجازه حضور فیزیکی به خیلی از اصلاح‌طلبان اصلی را نمی‌دهد و سعی می‌کند حضور اصلاح‌طلبان را بین مردم محدود کند. این موضوع درست است. این محدودیت وجود دارد اما اگر از زاویه دیگر نگاه کنیم، متوجه می‌شویم امروز نفوذ کلام و اثرگذاری که اصلاح‌طلبان در درون جامعه ایران دارند، طی سال‌های گذشته کم‌نظیر است.
به نوشته این روزنامه نایب رییس مجلس ششم گفته سال‌های گذشته که اصلاح‌طلبان بودند، مسوولیت بخشی از امور برعهده آنها بود، کاستی‌ها و کمبودها به اسم آنها نوشته می‌شد و طرف مقابل هم از تمام امکانات و رسانه‌های خود برای سیاه جلوه دادن شرایط استفاده می‌کرد و طبعا ذهن‌ها را نسبت به اصلاح‌طلبان بویژه اصلاح‌طلبانی که در درون حاکمیت بودند، خراب می‌کرد.امروز دو تابلوی واضح جلوی چشم مردم است؛ یک تابلویی که اصلاح‌طلبان زمانی در بخشی از قدرت بودند و زمانی که الان تمام قدرت در اختیار مخالفان اصلاحات است.
از دید محمد رضا خاتمی، در مصاحبه با اعتماد این تابلوها در ابعاد اقتصادی، فرهنگی و سیاست خارجی برای همه طبقات کشور به‌خوبی قابل مقایسه است و به همین جهت امروز اصلاح‌طلبان ارج و قربی میان مردم پیدا کرده‌اند - هرچند به‌خاطر فشارهای موجود، امکان بیان آن را ندارند، ارج و قربی که در یک دهه گذشته بی‌نظیر است. پس از این دید شرایط بد نیست. همچنین باید به تفاوت کارکرد اصلاح‌طلبان و مخالفان اصلاحات، مطلوبیت کنونی اصلاحات را هم اضافه کنیم.
ابتکار در سرمقاله خود نوشته سالهاست دلسوزان و آگاهان سیاسی در مورد جدی گرفتن نقش احزاب هشدار می دهند و به هر طریقی اعلا م کرده اند که اگر احزاب را جدی نگیرید و بها ندهید، باند درست می شود، باند برای محبوبیت خود مطالبات اضافی ایجاد می کند و قول کارهای نشدنی را می دهد و همگرایی و محصول مشترک باندها افرادی می شوند که سیاست روشن ندارند، برنامه ندارند، مسوولیت نمی پذیرند، به استمرار و آینده سیاست ها بی توجه اند و به طور روزمره در میدان های اجتماعی خودشان را بالانس می کنند تا به هر قیمتی در قدرت بمانند، امواج احساسات تعزیه گردان امور می شود.
نویسنده این مقاله معتقد است این هشدارها شنیده نشد و تا آنجا که توانستند احزاب را از صحنه بیرون راندند و فضا را برای تنفس آنها تنگ و تنگ تر کردند تا به امروز رسیدند و امروز هم به جای آنکه میدان سیاست را به احزاب رسمی و پروانه دار بسپرند، یک شبه جبهه می سازند و میدان داری می کنند و هنوز هم نمی خواهند بپذیرند که باید مسیر تشکل مدنی حزبی راطی کنند و به دنبال آن هستند که افراد نقش حزب را ایفا کنند.
سرمقاله ابتکار به یادها آورده روح الله حسینیان سخنگو و یکی از اعضای موسس جبهه پایداری اعلا م می کند: نه به عنوان یک حزب یا گروه سیاسی، بلکه به عنوان یک جریان فرهنگی جبهه پایداری را تشکیل دادیم! جریان فرهنگی از درون مجلس! و برای تصاحب کرسی های بیشتر از مجلس بعد؛ مجلسی که در همه جای دنیا هویت سیاسی دارد، آیا برآنید که مجلس را از هویت سیاسی خود تهی کنید؟ هویت کارشناسی به آن بدهید؟ اگر هم قرار است جریان سازی فرهنگی در مجلس و برای مجلس صورت بگیرد، باید احزاب جریان سازی کنند، نه افراد .
صبا آذرپیک در گزارشی در اعتماد نوشته آیت‌الله مصباح‌یزدی که در شش سال گذشته همواره پدر معنوی حامیان احمدی‌نژاد در عرصه سیاسی کشور خوانده می‌شد، سرانجام روز پنجشنبه تشکل سیاسی را افتتاح کرد که قرار است به اتفاق آیت‌الله یزدی و آیت الله خوشوقت پدران معنوی این تشکل جدید باشند. جبهه پایداری اسلامی که ستون‌های اصلی‌اش را چهره‌های اخراج شده از دولت نهم و دهم و طیفی از حامیان احمدی‌نژاد تشکیل می‌دهند، با این داعیه که نمی‌توانند ببینند آنچه کاشتند توسط جریان خاص درو می‌شود، گرد هم آمدند.
به نوشته این گزارش تشکلی که سخنان تمام لیدرهایش در یک جمله خلاصه می‌شد: "اختلاف ایجاد نمی‌کنیم؛ انشقاق نمی‌کنیم؛ خیالتان راحت" پیغامی که به اصولگرایان می‌دادند تا مبادا اصولگرایان فکر کنند که حامیان قدیمی احمدی‌نژاد و دلخوران امروز آمده‌اند تا ساز و کاری که آیت‌الله مهدوی‌کنی راه‌انداخته را با چالش مواجه کنند. صادق محصولی که مرد اجرایی تشکیلات آیت‌الله مصباح‌یزدی است، به صراحت اعلام کرد که آمده‌اند تا آنهایی که روزگاری به احمدی‌نژاد رای دادند، این روزها دلخور نشوند که تلاش‌هایشان بی‌نتیجه مانده است.
اعتراض مصری ها برای حکومت اسلامی است و شورش سوری ها کار آمریکاست
سیاست روز از قول یک مرکز آمریکائی نوشته "ایران بزودی جایگزین آمریکا در خلیج فارس می شود"، جام جم خبر داده "مصری ها خواستار حکومت اسلامی شدند" و "تاکید مردم در التحریر قاهره بر اسلامی بودن انقلاب مصر" تیتر اول روزنامه جمهوری اسلامی است.
در حالی که برخی از روزنامه های مستقل تهران از دو هفته پیش گاه گاه و با احتیاط برخلاف سیاست رسمی دولت از اعتراض های مردمی سوریه می نویسند و آن را نیز بخشی از تحولات تازه خاورمیانه قلمداد می کنند اما روزنامه های جناح راست و هوادار دولت همچنان بر شعار گذشته پافشاری می کنند. به نوشته این روزنامه برخی از مردم سوریه در اعتراض به دولت این کشور به خیابان ها آمدند. دولت هم در بیشتر موارد با سیاست مشت آهنین با آنها برخورد کرد. در این میان یک چیز را نباید نادیده گرفت: امپریالیسم آمریکا سعی دارد از مخالفت های مردم سوریه به نفع سیاست های خود استفاده کند. سیاست روز که در صفحات ضمیمه خود به سوریه ها و اعتراض های آن کشور پرداخته در مقدمه این صفحات نوشته خواسته های تظاهرکنندگان سوری به هیچ وجه برای دولت امریکا مهم نیست. مردم سوریه پس از سیاستهای ریاضت اقتصادی صندوق بین المللی پول که در سال ۲۰۰۶ به این کشور تحمیل شد، وضعیت اقتصادی بدتری نسبت به گذشته پیدا کردند. این موضوعات برای آمریکایی ها و دنباله روهایشان اهمیتی ندارد. پس یک چیز روشن است: آمریکا و دوستانش به دنبال منافع مردم سوریه نیستند.
به نوشته سیاست روز اخبارنشان می دهد یک گروه سازمان یافته مسلح قبل از آغاز تظاهرات سوریه، از مرز اردن وارد خاک سوریه و شهر درعا شد مدت کمی نگذشت که مخالفت ها در این شهر آغاز شد. از طرف دیگر، رسانه های سوریه که در انحصار حکومتند چیز زیادی درباره اخبار اعتراض ها نگفتند. این در حالی است که رسانه های غربی و رسانه های غربگرای منطقه، همچون الجزیره، بارها به بزرگنمایی مخالفت ها و در عین حال بزرگنمایی سرکوب مخالفت ها توسط حکومت متهم شده اند.
رمضان و ربنای شجریان
دو روز مانده به آغاز ماه رمضان روزنامه ها صفحاتی را به این ماه اختصاص داده اند. شرق مصاحبه ای دارد با محمد رضا شجریان که از وی درباره مناجات "ربنا" پرسیده که نزدیک سی سال میهمان افطار روزنامه داران بود و با اعتراض وی حذف شد.
فاضل میبدی در همین باره در شرق می نویسد این سال ها دعاهای زیبا و پرمعنایی خوانده می‌شود، اما اگر دعا در قالب صدای سروربخش و سحرانگیز نباشد بر دل نمی‌نشیند و دلی را جلا نمی‌دهد. شاید عذر صاحبان ساختمان شیشه‌ای صداوسیما این باشد که چرا شجریان به زمره منتقدان درآمده است؟و در جایی و گوشه‌ای مصاحبه‌ای انجام داده است و او باید در برابر پاره‌ای سوالات سکوت می‌کرد و هنرمندی می‌ماند ساکت. اما رسالت هنرمندان، تحمل رنج خود و کاهش رنج دیگران است.
نویسنده روحانی تاکید کرده انتظار نمی‌رفت صداوسیما "بانگ ربنای" هنرمندی چون شجریان که حق روزه‌داران است تا آن را با گوش جان بشنوند، جهت ملاحظات غیر هنری حذف کند و به اصطلاح صدا را سیاسی کند. برخورد سیاسی، به معنای حذفی آن، با هر پدیده‌ای که به ذوق و سلیقه طبقه‌ای خوش نیاید، دور از اخلاق و انصاف است. اگر سایه سیاست‌زدگی بر سر هر چیزی سیاهی اندازد، به‌گونه‌ای که صدا و موسیقی در جهت خط خاص سیاسی قرار گیرد، نتیجه آن اضمحلال و نابودی فرهنگ و میراث ملی است.
شعار تا کی، احمدی نژاد تا چاوز
روزگار در تیتر اول خود از قول یک نماینده مجلس نوشته "مردم می پرسند شعار تا کی"، مردم سالاری در عنوان اصلی خود نوشته " اخلاق اسلامی بر فضای کسب و کار و سیاست حاکم نیست"، "اعلام سهم یارانه‌ها در تورم" در صدر گزارش های تهران امروز آمده، دنیای اقتصاد هم از "مهار شتاب تورم در تیرماه" خبر داده، جهان صنعت از زبان رییس بانک مرکزی نوشته " نرخ ارز واقعی می شود" و "آغاز بررسی صلاحیت مدیران بانکی" گزارش اول شرق است.
روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله خود به انتقاد از افزایش واردات مواد کشاورزی به کشور پرداخته و نوشته این افزایش‌های بی‌رویه، دارای علل متعددی است، رئیس مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی نیز گفت: "ضریب وابستگی ایران به واردات از ۳۵ درصد در سال ۱۳۸۴ به ۷۵ درصد در سال ۱۳۸۹ افزایش یافته است". این، یک رقم هشدار دهنده است، زیرا نشان می‌دهد واردات ظرف ۵ سال اخیر ۴۰ درصد افزایش داشته است.
در این مقاله اشاره شده مقامات دولتی با اینکه آمار و ارقامی درباره تولیدات کشاورزی و میزان تعرفه واردات ارائه کردند اما پاسخ قانع کننده‌ای به انتقادات نمایندگان مجلس ندادند. در نتیجه، با توجه به ابراز اطمینانی که نمایندگان مجلس درباره اطلاعات خود از واردات کردند و با عنایت به آنچه در بازارهای سراسر کشور مشاهده می‌شود، تردیدی باقی نمی‌ماند که واردات بی‌رویه محصولات کشاورزی اکنون به یک تهدید جدی برای کشور تبدیل شده و باید هرچه زودتر جلوی آن گرفته شود و همه تلاش‌ها مصروف تقویت تولیدات داخلی در این بخش گردد.
محمد حسین روانبخش در مردم سالاری همین موضوع را از زوایه طنز مطرح کرده و نوشته دولت خیلی به شادی مردم اهمیت می دهد و سعی دارد با تمام توان کاری کند که همه ، از کوچک و بزرگ و پیر وجوان بخندند. چنان که رئیس کمیسیون کشاورزی مجلس با اشاره به واردات خربزه و هندوانه گفت: این خنده دار است. در سال ۸۴، ۵۷۵ هزار تن به ارزش ۱۸۲ میلیون دلار خربزه و هندوانه به کشور وارد شده و در سال ۸۹ ارزش واردات این دو میوه یک میلیارد و ۶۳ هزار و ۵۴۵ هزار تن بوده است.
به نوشته طنز نویس این روزنامه خوب نیست فقط از دولت خودمان تعریف کنیم . بالاخره هوگو چاوز هم از این ستون حقی دارد ! این رئیس جمهور مردمی قبلا اعلام کرده بود که تا سال ۲۰۲۱ (ده سال دیگر) رئیس جمهور خواهد بود و مردم وظیفه دارند تا آن تاریخ به او آزادانه رای بدهند اما حالا چند ماهی است که سرطان گرفته و به همین مناسبت به مردم وعده داده بر بیماری سرطان فائق آمده و تا سال ۲۰۳۱ رئیس جمهور می ماند و مردم هم باید آزادانه به او رای بدهند!
مردم سالاری در نهایت چند سئوال درباره هوگو چاوز مطرح کرده و خود پاسخ داده است:
سوال اول: هوگو چاوز کمونیست چگونه وعده می دهد که بر سرطان فائق می آید:
الف- بر اساس مشاوره پزشکان که سرطانش را خوش خیم تشخیص داده اند.
ب-بر اساس اعتماد به نفس.
ج-براساس اطلاعات رمال های وارداتی !
د- وعده دادن که کاری ندارد . کافی است چشم را ببندند و دهان را باز کنند!
سوال دوم چنین است: اگر مردم به چاوز رای ندهند او چطور بیست سال دیگر رئیس جمهور می ماند؟ و در پاسخ آمده:
الف -مردم به او رای داده اند و خودشان خبر ندارند!
ب-رئیس جمهور شدن چاوز ربطی به رای مردم ندارد!
ج-رئیس جمهورها وقتی سرکار نمیآیند رایشان زیاد می شود، پس چاوز با توجه به مریضی و غیبتش خیلی رایش بیشترتر شده است!
د- هر سه مورد صحیح است.
|