( هرگزنخواب کورش ) . *دارا جهان ندارد, سارا زبان ندارد - بابا ستاره ای در هفت آسمان ندارد *. * کارون ز چشمه خشکید , البرز لب فرو بست - حتی دل دماوند , آتش فشان ندارد *. * دیو سیاه دربند، آسان رهید و بگریخت - رستم در این هیاهو، گرز گران ندارد * *روز وداع خورشید، زاینده رود خشکید - زیرا دل سپاهان، نقش جهان ندارد*. * بر نام پارس دریا، نامی دگر نهادند - گویی که آرش ما، تیر و کمان ندارد *. *دریای مازنی ها ، بر کام دیگران شد - نادر ز خاک برخیز، میهن جوان ندارد* . * دارا ! کجای کاری، دزدان سرزمینت - بر بیستون نویسند، دارا جهان ندارد *. * آییم به دادخواهی، فریادمان بلند است - اما چه سود، اینجا نوشیروان ندارد. *. * سرخ و سپید و سبز است این بیرق کیانی - اما صد آه و افسوس، شیر ژیان ندارد * * کو آن حکیم توسی, شهنامه ای سراید- شاید که شاعر ما , دیگر بیان ندارد *. * هرگز نخواب کوروش، ای مهرآریایی - بی نام تو ، وطن نیز نام و نشان ندارد *. شاهکاری از شاعرۀ مبارز بانو سیمین بهنهانی . . . . |