قتل به خاطر 150 هزار تومان
مرد جوانی که در رویای ازدواج با دختر مورد علاقهاش پیرزن به ظاهر متمول را کشت، هیچگاه تصور نمیکرد این پیرزن تنها 150 هزار تومان در خانه داشته باشد.
به گزارش ایسنا، مأموران کلانتری 126 تهرانپارس 22اردیبهشت ماه سال 84 از طریق مرکز فوریتهای پلیسی 110 در جریان خبر کشف جسد پیرزنی در منطقه تهرانپارس قرارگرفتند.
با حضور مأموران کلانتری 126 تهرانپارس، جسد پیرزنی حدودا 90 ساله که آثار شکستگی شدید در ناحیه پشت سر او کاملا مشهود بود در داخل محل سکونتش واقع در یک خانه ویلایی کشف شد.
با بررسی شواهد صحنه کشف جسد که نشان از وقوع جنایت داشت، موضوع به پلیس آگاهی تهران بزرگ و بازپرس ویژه قتل دادسرای امور جنایی تهران اعلام شد.
با تأیید خبر قتل از سوی عوامل تشخیص هویت، به دستور بازپرس شعبه چهارم ویژه قتل دادسرای امور جنایی در سال 84، پرونده برای رسیدگی تخصصی در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرارگرفت.
کارآگاهان و تیم بررسی صحنه جرم این اداره در بررسیهای تخصصی از محل جنایت اطمینان پیدا کردند که سارق یا سارقان با انگیزه سرقت وارد منزل مقتوله شده و پس از به قتل رساندن وی اقدام به سرقت مقادیری وجه نقد و سکههای طلای از داخل خانه کردند.
خواهر مقتوله در اظهارات خود به کارآگاهان گفت: برای سرکشی و انجام کاری به منزل خواهرم رفتم اما متوجه باز بودن در ورودی خانه شدم و هنگام مراجعه به داخل ناگهان با جسد غرق در خون خواهرم مواجه شدم و با بررسی منزل دریافت تمامی سکههای خواهرم به همراه وجوه نقد داخل خانه سرقت شده است.
کارآگاهان در بررسیهای دقیقتر از محل جنایت یک حلقه دستبند نقرهای که به لاتین «الهام» بر روی آن حک شده بود، کشف کردند و این در حالی بود نام هیچکدام از دختران، نوهها یا دیگر بستگان نزدیک مقتوله «الهام» نبود.
در حالی که تحقیقات برای شناسایی صاحب دستبند کشف شده از محل جنایت در دستور کار کارآگاهان اداره دهم قرار گرفته بود، کارآگاهان اطلاع پیدا کردند که همسایهها، مقتوله را روز قبل از مرگش در یکی از خودروهای آژانس محل سکونتش، مشاهده کردند.کارآگاهان به نشانی این آژانس رفته تا از پرسنل آژانس تحقیقاتی را درباره مقتوله انجام دهند و در تحقیقات اولیه مشخص شد، راننده که «رضا» نام دارد ساعاتی پیش این فرد به علت مراجعه مکرر دختر جوانی بنام «الهام» از این محل اخراج شده است.
با شناسایی هویت صاحب دستبند کشفشده از صحنه جنایت و همچنین متواری شدن «رضا»، کارآگاهان اطمینان پیدا کردند که بدون شک وی با موضوع قتل در ارتباط است؛ بنابراین با شناسایی محل سکونت خانواده رضا اطلاع پیدا کردند که رضا در طول چند ماه گذشته به واسطه مشکلات خانوادگی به خانه پدری خود نیز مراجعه نداشته و آنان نیز هیچگونه اطلاعی از او ندارند و رضا هیچگونه جای و مکان مشخصی برای زندگی ندارد.
با گذشت چندین سال از زمان وقوع جنایت و در شرایطی که در طول این مدت هیچگونه نشانی مشخصی از رضا بدست نیامده بود، سرانجام با گذشت بیش از 6 سال از زمان وقوع جنایت، کارآگاهان اطلاع پیدا کردند که فردی با مشخصات «رضا» به اتهام استفاده از اسناد و مدارک مجعول توسط کارآگاهان پایگاه یکم پلیس آگاهی تهران بزرگ دستگیر شده است؛ کارآگاهان اداره دهم در 13تیرماه سالجاری با مراجعه به پایگاه یکم به تحقیقات درباره شناسایی متهم دستگیر شده پرداخته و در شرایطی که این شخص تلاش داشت تا با معرفی خود به عنوان شخص دیگری، مانع از شناسایی خود به عنوان متهم تحت تعقیب اداره دهم شود اما سرانجام لب به اعتراف گشود و صراحتا به قتل خیابان 170 غربی تهرانپارس در سال 84 اعتراف کرد.
این متهم به قتل 29 ساله در اعترافات خود به کارآگاهان گفت: به دلیل وضعیت بد مالی قادر به ازدواج با الهام نبوده و حتی رفت و آمدهای الهام باعث اخراج من از محل کارم شد؛ زمانی که در حال جمعآوری وسایلم بودم ناگهان صدای زنگ تلفن آژانس به صدا در آمد؛ پاسخگوی تلفن آژانس شدم، مقتوله از من درخواست یک دستگاه ماشین کرد و من نیز در همان لحظه به یاد صحبتهای رانندگان افتادم که در صحبتهای خود میگفتند که تمامی اعضای خانواده این پیرزن در خارج از کشور به سر برده و خود وی نیز از وضعیت مالی بسیار خوبی برخوردار است.
در حالی که رویای کسب پول و طلای زیادی را از داخل خانه پیرزن برای خود ساخته بودم، وسوسه سرقت اموال وی به جانم افتاده بود، پس از گذشت چند ساعت و با اطمینان از این موضوع که پیرزن در داخل خانهاش نیست به سمت خانهاش رفته و پس از ورود به حیات وارد ساختمان شدم اما زمانی که در را باز کردم ناگهان در کمال تعجب پیرزن را در مقابل خود مشاهده کردم؛ دیگر در آن لحظه متوجه عاقبت کاری نبودم و تنها به فکر پولها و طلاهای داخل خانه پیرزن بودم؛ برای همین به سمت او حمله کرده و در حالی که دستانم را بر روی دهان او گرفته بودم تا مانع از کمک خواستن او شوم، پیرزن را با شدت بر زمین کوبیده که باعث خونریزی شدید او از ناحیه پشت سر شد؛ با این وجود همچنان با فشار دستانم را در مقابل دهان و بینی گرفته تا این که پس از چند لحظه به علت خفهشدن از حرکت افتاد و آن زمان بود که از روی جنازه بلند شده و دیوانهوار به دنبال اموال با ارزش داخل خانه پرداختم اما در کمال ناباوری تنها مبلغ 150 هزار پول نقد و چهار سکه در داخل خانه بود.
متهم درباره به جای ماندن دستبند خود در محل جنایت نیز به کارآگاهان گفت: دستبندی با نام الهام و به عنوان نشانه تعهد برای خود خریداری کرده بودم و به هیچ عنوان به ذهنم نیز نمیرسید که دستبندم در خانه پیرزن جای مانده باشد.
سرهنگ کارآگاه آریا حاجیزاده، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ، با اعلام این خبر، گفت: با توجه به اعتراف صریح متهم به ارتکاب جنایت، متهم با صدور قرار بازداشت موقت از سوی بازپرس شعبه چهارم ویژه قتل دادسرای امور جنایی، برای انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفته است.
|
|
|
|
|
|