SMS هایی برای آخرین نگاه در آئینه


SMS هایی برای آخرین نگاه در آئینه

المیرا نمی خواهد کسی صورتش را ببیند

وطن امروز : پیامک‌های تهدیدآمیز خواستگار انتقامجو جدی گرفته نشد تا تراژدی اسیدپاشی هولناک رقم بخورد. این پسر به دختر مورد علاقه‌اش توصیه کرده بود در آینه برای آخرین بار صورتش را نگاه کند.

ساعت 20 چهارشنبه اول تیرماه امسال دختر 21 ساله‌ای به نام المیرا دربندی وقتی در خانه‌شان حوالی جمالزاده ایستاده بود از سوی موتورسوار آشنایی مورد حمله اسیدپاشی قرار گرفت. با مخابره شدن این اقدام هولناک به بازپرس شاهنگیان از شعبه دوم دادسرای امور جنایی تهران تیمی از کلانتری 129 جامی وارد عمل شد تا به تحقیقات میدانی دست بزند.تجسس‌ها نشان داد المیرا با سوختگی در صورت و سمت چپ بدن به بیمارستان شهید مطهری انتقال یافته و عامل حمله به نام بشیر که 23 ساله است بعد از حادثه ناپدید شده و پا به فرار گذاشته است. با وارد عمل شدن تیمی از اداره 16 پلیس آگاهی وقتی مشخص شد جوان اسیدپاش خواستگار المیرا بوده و دست به انتقامجویی زده است دختر سوخته پرده از سرنوشت خود برداشت.المیرا که می‌گوید علاقه‌ای به نگاه کردن در آینه ندارد با بغض آهی کشید و گفت: «پس از اینکه دیپلم گرفتم با وجود علاقه به ادامه تحصیل تصمیم گرفتم کار ساده‌ای دست و پا کنم و در یک فروشگاه پوشاک مشغول شدم. در آنجا پسری کار می‌کرد که دایی صاحب فروشگاه بود، این پسر که «بشیر» نام داشت رفتار مهربانانه‌ای با من داشت. می‌دانستم زیر دیپلم است اما شخصیت فریبنده‌ای داشت و همین باعث شد تا به او علاقه‌مند شده و رابطه دوستی برقرار کنم». وی افزود: «مدتی که گذشت شنیدم بشیر شرط‌بندی کرده بود در کمتر از یک هفته با من دوست شود. خیلی ناراحت شدم و جالب اینکه خیلی زود چهره واقعی این پسر را شناختم، خیلی دروغ می‌گفت، می‌دانستم پدر و مادرش زنده نیستند و او با 7 خواهر و برادر زندگی می‌کند اما هیچ کدام دلیلی نمی‌شد به وی علاقه‌ای نداشته باشم جز دروغگویی و بدبینی‌اش».المیرا ادامه داد: هر روز سختگیر و خشن‌ می‌شد، شکاکی‌اش به اندازه‌ای زیاد بود که کار و زندگی برایم سخت شده بود تا اینکه خواستم بی‌خیال من باشد، شخصیت خوبی نداشت حتی با صاحب‌کارم دعوا کرد و از فروشگاه اخراج شد، بعد روی موتورش کار می‌کرد. بشیر وقتی شنید دیگر نمی‌خواهم با او رفتاری عاطفی داشته باشم مزاحمت‌هایش شروع شد حتی با پدر و مادرم برای خواستگاری از من حرف زد که آنها به خاطر مخالفت من نپذیرفتند». دختر سوخته مکثی کرد و ادامه داد: «ای کاش تهدیدش را جدی می‌گرفتم، مدتی بود که پیامک می‌داد و تهدید می‌کرد مرا خواهد کشت. آخرین بار در SMS نوشت که جلوی آینه رفته و برای آخرین بار صورت سالم خودم را ببینم، اصلا تصور نمی‌کردم می‌خواهد اسیدپاشی کند».وی در حالی که از یادآوری روز حادثه وحشت داشت، گفت: «ساعت 6:30 عصر چهارشنبه از کلاس زبان بیرون آمدم، بشیر دنبالم می‌آمد، تندتر راه می‌رفتم مرتب می‌گفت نترس با تو کاری ندارم تا اینکه جلوی خانه‌مان ایستاده و زنگ زدم همان لحظه مایعی روی من پاشید و احساس سوزش کردم، فهمیدم اسید پاشیده است مادرم دم در آمد سریع صورتم را شستم بعد حمام رفتم و دست و گوش و گردنم را شستم».بنا به گزارش خبرنگار جنایی «وطن‌امروز»‌، المیرا با 15 درصد سوختگی هنوز بستری است و پلیس خواستگار اسیدپاش را تحت تعقیب دارد.

kabootar - پاکستان - لاهور
این چه قانونی هست که نام فردی که مورد ظلم واقع شده را با این که از جنس زن هست اعلام میکنند اما نام متهم را هرگز؟
جمعه 10 تیر 1390

kabootar - پاکستان - لاهور
این چه قانونی هست که نام فردی که مورد ظلم واقع شده را با این که از جنس زن هست اعلام میکنند اما نام متهم را هرگز؟
جمعه 10 تیر 1390

feminism - انگلستان - لندن
نرینه های وحشی و عُقده ای که با شرطبندی های تهوع آور و پلیدِ خودشان فقط سعی دارند که زیستن در منجلابِ وجودشان را از یاد ببرند غافل از اینکه بیشتر و بیشتر در آن لجنزار فرو میروند !! چقدر این نامردان بی وجود, فرومایه, پست, رذل و خوار هستند. خروس جنگی هائی که از نرینه بودن فقط زورگوئی, عربده کشیدن, آمیزش جنسی و پرخاشجوئی را آموخته اند.
جمعه 10 تیر 1390

bita tehrani - کانادا - ونکوور
1-اینجا یکی تحت تعقیب باشد عکسش را در روزنامه ها و تلویزیون میشود دید.حتی در مدارس جهت اطلاع دانش اموزان و پدر و مادرشان پخش میشود.حالا این مستر تحت تعقیب پلنگهای اطلاعاتی را ببینید و شناسایی کنید.2-هر خراب شده دیگری بود خون یک باغیرتی از مجلسش به جوش میامد و قانون را درست میکرد که هر سادیسمی قادر به خرید اسید نباشد.خییییلی با غیرتید مجلسی ها,حکومتی ها!
جمعه 10 تیر 1390

nilofar_uk - انگلستان - لندن
جالبه رو عکس متهم تحت تعقیب هم برچسب قرمز کشدین که خدایی نکرده کسی نشناستش. واقعا متاسفم
شنبه 11 تیر 1390

alexxx - اتریش - وین
kabootar-پاکستان دوست عزیز تو خودت داری میگی قانون و این جریان در ایران اتفاق افتاده. مگر در این کشور قانونی هم وجود داره که بر حسب ان کاری انجام بشه یا نشه ? ایران شده جهنم دره ای بی قانون با نهایت حرج و مرج هر کی هرچی دلش میخواد انجام میده. فقط مخلاف رژیم نباشه هر کار میخواد بکنه.
یکشنبه 12 تیر 1390

+0
رأی دهید
-0

نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.