بررسی روزنامه های صبح تهران - پنجشنبه ۲ تیر
بیشتر روزنامه های مستقل امروز با انعکاس خبر بازنشسته شدن مجتبی ذوالنور جانشین نمایندگی رهبری در سپاه پاسداران در مقاله ها و گزارش های مختلف نسبت به اظهارات اخیر او برعلیه احمدی نژاد واکنش نشان داده اند. وعده رییس کل بانک مرکزی برای کاهش قیمت ارز و عرضه دلار هزار تومانی از جمله موضوعات دیگری است که برجسته شده است و در کنار این موضوعات تقریبا تمام روزنامه ها با گزارش ها و تیترهای مشابهی اظهارات آیت الله خامنه ای در بازدید از نمایشگاه تولیدات وزارت دفاع را منعکس کرده اند.
این کدام احمدی نژاد است
صادق زیباکلام طی مقاله ای در روزگار اظهارات اخیر مجتبی ذوالنور برعلیه احمدی نژاد را دستمایه کرده و نوشته جانشین نماینده ولی فقیه در سپاه این هفته در همایش «بصیرت و جهاد علمی» در خصوص آقای احمدی نژاد اظهار داشت «اگر رای عدم کفایت سیاسی احمدی نژاد مطرح می شد بالاترین رای عدم اعتماد تاریخ را می گرفت» بنده وقتی این اظهار نظر در مورد رییس جمهور را از جناب حجت الاسلام ذوالنور شندیم واقعا خشکم زد. برای یک لحظه فکر کردم شاید ما چند تا و دست کم با دو تا احمدی نژاد داریم که یکی همان رییس جمهور است.
نویسنده در ادامه این مقاله نوشته آیا این رییس جمهور همان است که ظرف قریب به شش سال گذشته و تا قبل از اردیبهشت امسال جناب ذوالنور و دوستانشان درد و بلای او را بر سر همه مخالفان و منتقدانش می زدند؟ آقای ذوالنور فراموش کرده اید که چگونه شش سال تمام از سیاست های خارجی و داخلی احمدی نژاد با رگ های گردن برآمده دفاع می کردید؟... جا دارد بپرسیم این کدام احمدی نژاد است؟
محمدحسین روانبخش در سرمقاله مردم سالاری هم به این موضوع پرداخته و نوشته امیدوارم روح لاله و لادن ما را ببخشند، تعبیر لاله و لادن سیاسی برای محمود احمدی نژاد و اسفندیار رحیم مشایی از طرف "نماینده ولی فقیه در سپاه پاسداران " تعبیردقیق و درستی است ولی آیا مضمون آن حرف تازه ای است؟ جنجال آفرینی های رحیم مشایی مربوط به امروز و دیروز نیست و واقعیت این است که در همه این سالها او از حمایت همه جانبه محمود احمدی نژاد برخوردار بوده است و یا به تعبیر دقیق تر هیچ فرقی میان او و احمدی نژاد نبوده است.
نویسنده با اشاره به عملکرد و اظهارات جنجالی احمدی نژاد و مشایی در سالهای گذشته و اظهارات اخیر جانشین نمایندگی رهبری در سپاه ادامه داده که اگر منتقدین امروز احمدی نژاد بصیرت بیشتری داشتند و درسهایی از ماجراهای گذشته می گرفتند پس از ماجرای عزل وزیر اطلاعات و خانه نشینی۱۱ روزه احمدی نژاد اصلا تعجب نمی کردند و متوسل به سحر شدن احمدی نژاد یا سعی در جدا نشان دادن احمدی نژاد و مشایی نمی کردند.
ضرورت تقویت امنیت زنان
شرق در سرمقاله امروزش با توجه به افزایش تعرضات به زنان در نقاط مختلف کشور به این موضوع پرداخته و نوشته براساس اخبار منتشر شده در روزنامهها و خبرگزاریهای رسمی کشور، متاسفانه حوادثی چون هتک حرمت به بانوان که کم و بیش از ساختار مشابهای نیز برخوردار بودهاند، اخیرا پیش آمده است. نخستین اتفاق ماجرای خمینیشهر بود و پس از آن نیز به ترتیب امام جمعه کاشمر خبر از تجاوز دست جمعی به یک بانو داد و بعد هم اتفاق مشابهی در استان گلستان افتاد و گویا این داستان همچنان ادامه دارد.
فاطمه راکعی در این مقاله افزوده چنین حوادثی علاوه بر اینکه اهانت مستقیم به زنان است آنهم در یک نظام اسلامی با فرهنگ ایرانی - که زنان همواره حرمت داشتهاند - امنیت اجتماعی را عمیقا خدشهدار میکند و باعث نگرانی شدید خانوادهها شده است. زنان، محور خانوادهها و خانوادهها شکلدهنده و قوام دهنده جامعه هستند بنابراین اگر حرمت و امنیت زنان حفظ نشود حیثیت و امنیت خانوادهها و جامعه هدف گرفته میشود.
نویسنده با این توضیح که حتی در کشورهایی که چندان نیز ادعای دینداری ندارند درباره اینگونه مسایل جنسیتی، رفتاری متفاوت صورت میگیرد و غیر قابل تحمل است در پایان این مقاله نوشته حتی در این جوامع، بروز چنین رخدادهایی سبب میشود تا مسوولان مربوطه مجبور به استعفا از سمت خود شوند. در واقع این مسایل در هر جامعه از اهمیت فوقالعادهای برخوردار است. از این رو، در جامعه اسلامی ما که خانواده بسیار مهم و احترام به زنان و مادران اهمیت فوقالعادهای دارد، وقوع چنین فاجعههایی شدیدا باعث نگرانی شده است.
اصولگرایان قاعده کار سیاسی را رعایت کنند
مصطفی درایتی در سرمقاله اعتماد به ادعای ارتباط نزدیکان دولت با اصلاح طلبان واکنش نشان داده و نوشته آنچه امروز در فضای سیاسی ایران با عنوان «جریان انحرافی» نام برده میشود، بیشک از دل جریان اصولگراییبه وجود آمده است و این مهم به هیچوجه قابل کتمان نیست و ادعای ارتباط اصلاحطلبان با این جریان به نوعی فرار به جلو تلقی میشود. جریان اصولگرایی بعد از دوران اصلاحات به وجود آمد و نماد آن هم آقای احمدینژاد بود و هیچگاه افکار عمومی، همراهی اصولگرایان با برنامهها و ایدههای آقای احمدینژاد را از یاد نمیبرند و این جریان با تمام تصمیمات فرد منتخب خود همراهی کردند.
این فعال سیاسی اصلاح طلب در ادامه نوشته ادعای ارتباط اصلاحطلبان با جریان موسوم به انحرافی بخاطر این است که اصولگرایان میخواهند شرایط به وجود آمده را با چنین ادعاهایی رفع و رجوع کنند در حالی که اصولگرایان باید پاسخگوی افکار عمومی باشند که چرا سرنوشت کشور را به جایی رساندند که به جای پرداختن به معضلات اساسی کشور باید خود را درگیر جریان انحرافی کنند... در حالی که اصلاحطلبان از همان ابتدای روی کار آمدن اصولگرایان هشدارهای لازم را مبنی بر نشانههای وجود انحراف اعلام کرده بودند ولی متاسفانه نه تنها اصولگرایان به چنین هشدارهایی توجه نکردند بلکه تمام قد از نماد جریان متبوع خود حمایت کردند.
نویسنده این مقاله یادآور شده که اصولگرایان باید قاعده کار سیاسی را رعایت کنند و آن دسته از افرادی که در این جریان حضور دارند و از انحراف انتقاد میکنند، باید بدانند صرف انتقاد راه به جایی نمیبرد و پیش از این باید به فکر علاج معضل درون گروهی خود میبودند. اصلاحطلبان همچنان معتقدند راه برونرفت از وضع موجود؛ توجه به نصایح دلسوزان نظام و اجرای بیتنازل قانون اساسی و جلوگیری از میداندار شدن افراطیون است.
وعده دلار ۱۰۰۰ تومانی
دنیای اقتصاد در گزارش نخستش نوشته دوهفته پس از افزایش ۱۱ درصدی نرخ برابری دلار آمریکا در برابر ریال و یک هفته پس از اعلام هدفگذاری بانک مرکزی برای کاهش نرخ ارز تا سطح ۱۱۰۰ تومانی، دیروز رییسکل بانک مرکزی وعده دلار یکهزار تومانی داد؛ هرچند به دلیل رفتارهای متناقض بانک مرکزی در هفتههای قبل، فعالان بازار نسبت به تحقق وعده فوق اطمینان ندارند، اما طی ۸ روزگذشته، بانک مرکزی به طور مداوم نرخ ارز مرجع را کاهش داده است؛ رفتاری که تا حدی با دنبالهروی بازار آزاد و کاهش نرخهای این بازار نیز همراهی شده است.
این روزنامه در ادامه نوشته فارغ از درستی یا نادرستی سیاست افزایش نرخ ارز یا کاهش آن طی روزهای اخیر، دو نکته درخصوص رفتار بانک مرکزی قابل تامل است. نخست اینکه، فعالان اقتصادی در هر کشوری از جمله ایران، بیش از هر چیز نیازمند ثبات رویهها هستند. افزایش یک شبه نرخ ارز یا کاهش آن در فاصله چند روز، سیگنالبیاعتمادی و بیثباتی را به فعالان گوشزد میکند. علاوه بر ثبات رویه، اتخاذ تصمیماتی درخصوص افزایش یا کاهش نرخ ارز باید تدریجی و با تانی صورت گیرد تا تلاطم و بیثباتی موضعی در اقتصاد و بخشهای مختلف آن ایجاد نکند.
پویا جبل عاملی نیز در بخشی از سرمقاله این روزنامه که به همین موضوع اختصاص دارد با اشاره به فشار ارگان های مختلف و همچنین انتقاد کارشناسان از افزایش قیمت ارز در هفته های گذشته پرسیده این شکل تصمیمگیری در بوروکراسی فعلی است و البته میتوان محدودیتهای بانک مرکزی را درک کرد، با این وجود نباید فراموش کرد که مقامات پولی نباید این چنین اقدام به اجرای سیاستهای متناقض کنند. اگر نهاد پولی از این فشارها باخبر بود، چه نیاز به آن داشت که نرخ مرجع خود را افزایش دهد و در عین حال چنان انتقاداتی را به خود بخرد؟
جهان صنعت نیز درهمین رابطه به نقل از فرشاد مومنی از کارشناسان اقتصادی کشورافزایش و کاهش ناگهانی نرخ ارز توسط بانک مرکزی را "شوک درمانی" دولت معرفی کرده و نوشته از آنجا که آسیبپذیری دولت از سایر بنگاههای تولیدی در مقابل امواج تورمی بیشتر است بنابراین از سیاستهای شوک درمانی در برابر تورم استفاده میکند. اکنون نیز دولت بر خلاف نظر همه کارشناسان رویه شوک درمانی را اتخاذ کرده است. با توجه به آنکه از طریق ارتقای بهرهوری و نظام مالیاتی نمیتواند هزینههایش را تامین کند از این رو برای آنکه کارآیی خود را در سطح قبل حفظ کند دست به اقدامات کوتاهمدت میزند.
درآمد نفتی ۲۵۰ درصد، تحقق برنامه ۲۵ درصد
تهران امروز در گزارش نخست شماره امروزش اظهارات یکی از نمایندگان مجلس درباره نتیجه تحقیق و تفحص مجلس از برنامه چهارم توسعه را برجسته کرده و از قول وی نوشته در طول اجرای برنامه، درآمدهای نفتی کشور افزایش خیره کننده ۲۵۰ درصدی را تجربه کرده است اما در همان حال ضریب اجرای برنامه توسعه تنها ۲۵ درصد بوده است.
به گزارش این روزنامه غفار اسماعیلی نماینده هشترود در این باره گفته البته با توجه به عدم همکاری دولت با هیات تحقیق و تفحص به ویژه در سال آخر اجرای برنامه، در این گزارش تنها ۴ سال اول اجرای برنامه بررسی شده است و این هیات در تکمیل گزارش خود در پی عدم همکاری دولت از اطلاعات موجود در منابع مختلف نظارتی همچون مرکز پژوهشهای مجلس و دیوان محاسبات نیز استفاده کرده است.
به گفته آقای اسماعیلی که رییس هیات تحقیق و تفحص از برنامه چهارم توسعه بوده است طبق این تحقیق و تفحص دولت تنها برای ۴۲ درصد از برنامه چهارم آییننامه اجرایی نوشته است، بدینترتیب در ۵۸ درصد برنامه چهارم توسعه اساسا دولت ورود به برنامه نداشته است و اگر در مواردی کاری صورت گرفته غیر قانونی بوده است.
به نوشته تهران امروز این عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس در پاسخ به سوالی مبنی بر خالی بودن حساب ذخیره ارزی که به نقل از رئیس بانک مرکزی هنگام بررسی بودجه سال ۹۰ در مجلس اعلام شد نیز گفته در حالی که ۶ ماه قبل از آن رئیسجمهور ذخایر ارزی ایران را در طول تاریخ بیسابقه خوانده بود، در آن هنگام تنها کمتر از ۲۰۰ هزار دلار در صندوق بود.
به گزارش این روزنامه وی از تشریح جزئیات تخلف دولت در برداشت از حساب ذخیره ارزی خودداری کرد و تنها توضیح داد که در یکی، دو نمونه دولت در این زمینه تخلف داشته است، اما دلیل اصلی خالی شدن حساب، برداشتهای مکرر دولت از آن با مجوز مجلس و طرحهای مجلس بود که مبتنی بر برداشت از حساب ذخیره ارزی میشد.