رسوایی پروژه سفارشی در برابر میلیونها بیننده تلویزیونی


رسوایی پروژه سفارشی در برابر میلیونها بیننده تلویزیونی

در حالی که همه چیز آماده شده بود تا سفارشی ترین فیلم تاریخ سینمای ایران، از پرتگاه شکست مفتضحانه نجات پیدا کند، ناشی‌گری و فشار بیش از حد باعث شد تا میلیونها بیننده برنامه زنده "هفت" شاهد رسوایی تمام عیار این فیلم باشند.

به گزارش «آینده»، شب گذشته در برنامه زنده هفت، پس از یک هفته بسیج همه عوامل برای جلوگیری از شکست فیلم پایان نامه با تغییر آیتم های هفت و جلو کشیدن بخش نقد فیلم، تهیه کننده و کارگردان پایان نامه به برنامه مذکور دعوت شدند تا آخرین امکان تبلیغ این فیلم هم در میان طرفداران سینما مورد بهره برداری عوامل این فیلم قرار بگیرد.


این درحالی بود که از یک هفته قبل تلاشهای گسترده ای برای جلوگیری از شکست مطلق این فیلم آغاز شده بود و علاوه بر توزیع ده ها هزار بلیط نیم بها در سطح شهر تهران، حجم بالای تیزرهای تلویزیونی، استفاده از گروهی تماشاگران حرفه ای برای پرکردن برخی سالن سرگروه و ارسال پیامکی با این مضمون که "آقازاده ها می خواهند جلوی فروش پایان نامه را بگیرند"، برنامه‌ریزی گسترده جریان حامی این فیلم برای جلوگیری از شکست مطلق آن بود که البته اثر چندانی نداشت و بازده اش از هزینه تبلیغات کمتر بود!

با اقدامات صورت گرفته در حالی که قرار بود پایان‌نامه به دلیل عدم فروش کافی از گروه فعلی و نزدیک شدن به کف فروش در سینمای سرگروه جای خود را به فیلم دیگری بدهد، اما با محاسبات خاصی که فقط از عهده معاونت سینمایی که اتفاقا برادر تهیه کننده فیلم است بر می آید، اعلام شد پایان نامه که بخش عمده بینندگان خود را از طریق توزیع بلیطهای نیم بها و افتخاری جذب کرده است، با 15 میلیون تومان فروش هنوز باید در بهترین گروه سینماهای تهران باقی بماند و البته در این زمینه سهم افزایش یک باره و عجیب فروش پایان نامه نیز بی تاثیر نبود!

با آغاز برنامه هفت مشخص گردید فریدون جیرانی و مسعود فراستی که تا به حال بارها بزرگان سینمای ایران را در این برنامه مورد طعنه و کنایه قرار داده‌اند، در پشت صحنه برنامه و قبل از آغاز آن، احتمالا شاهد صحنه هایی در ژانر سینمای وحشت بوده اند؛ چرا که برخلاف سابقه این برنامه که همیشه به میهمانان خود اعلام می کرد وقت تمام شده است، فراستی و جیرانی مرتب از کلاهداری و شمقدری خواهش و در ادامه برنامه التماس می کردند که اگر حرفی دارند، بیان کنند. این خواهشها به قدری زننده شد که شمقدری به جیرانی گفت: بیننده های شما از این فرصت دادنها به ما برداشت بدی می کنند.

حامد کلاهداری، بازیگر نقشهای حاشیه ای مجموعه های تلویزیونی که یک شبه به مدد پیوند خوردن به بعضی از افراد به کارگردان نورچشمی تبدیل و 600 میلیون تومان ناقابل نتیجه اولین تجربه کارآموزی ایشان در شکلات داغ به عنوان کارگردان طرح شد، در این برنامه با وجود تمامی الطاف غیرمعمول جیرانی و فراستی به فیلمش، از موضع بالا با وی صحبت کرد. این اظهارات و تسلط این کارگردان نورچشمی به فیلم خود به حدی بود که حتی شخصیتهای فیلم خود را با هم اشتباه می گرفت و تعداد افراد کشته شده در فیلمش را نیز درست نمی دانست  و بعضی اوقات از سه و سپس از 5 کشته استفاده کرد که خوشبختانه شمقدری به کمک او امد.


جالب‌ترین جای برنامه آنجا بود که پس از حدود یک ساعت دفاع شمقدری و کلاهداری از فیلمنامه فیلم که حتی مورد اعتراض تماشاچی های گزینشی نشان داده شده هفت قرار گرفته بود، شمقدری عنوان کرد قراربوده فیلم نامه بازنویسی شود و فردی که قرارداد این کار را بسته بود، دو روز قبل از کلید خوردن فیلم به ما اطلاع داد که به دلیل فشارهای خاص این کار را نمی کند.

فیلم مذکور که برآورد می شود هزینه باورنکردنی ای از بودجه برادران ارزشی صرف تهیه آن شده باشد و هم اکنون نیز صدها میلیون تومان صرف تبلیغات آن می شود که به تعبیر کارگردان آن، قیمت یک پژو پرشیا جایزه تماشاگران تنها هزینه یک نصفه تیزر فیلم است، با بحران کمبود شدید مخاطب مواجه شده است.

شمقدری که در این برنامه از سوی فراستی رییس جان خطاب شد، اظهار کرد من رییس نیستم و فراستی در پاسخ گفت: بله شما برادر آقای رییس هستی. او از فشارهای شدید به پایان نامه از سوی یک جریان بدون پشتوانه مردمی گفت، به نحوی که سه روز بعد از کلید خوردن فیلم، برخی عوامل ان حاضر به همکاری نبودند و اکنون هنرپیشه های فیلم با مشکل جدی مواجه شده اند.

در بخش دیگری از برنامه، جیرانی و فراستی گفتند: برفرض هم پایان نامه با هدف حمایت از نظام ساخته شده باشد، اما نتیجه آن علیه نظام و امنیت ملی است، این چه وزارت اطلاعاتی در فیلم است که در حوادث پس از انتخابات مدیران آن همیشه در حال دعوا با یکدیگر هستند  و تنها مدیر مثبت اطلاعاتی هم فردی نافرمان و تحت تعقیب سیستم امنیتی است و یا این همه کشته در تهران تبلیغ خوبی برای نظام نیست.

کلاهداری در پاسخ گفت: تصویری که ما از یک مدیر وزارت اطلاعات ارائه دادیم، فداکارانه ترین تصویر ممکن است و از این مثبت تر نمی شد کار کرد.

فراستی در اعتراض به دیالوگهای فیلم گفت: این چه حرف بی اساسی است که "امنیت ملی یعنی این 4دانشجو؟" که کارگردان فیلم در پاسخ عنوان کرد: این پاسخ رئیس را می دهد و این دیالوگ را جدی نگیرید. (نقل به مضمون)

شمقدری در ادامه گفت: این فیلم در راستای حماسه 9دی و ولایت است و البته طرفداری از کسی نمی کند که فراستی به او گفت؛ فیلم باید حرفش رابزند نه اینکه شما همراه فیلم راه بیفتید و مقصود فیلم را بگویید.

هر بار که کلاهداری و شمقدری با انتقادی مواجه می شدند، با ارجاع به استقبال عالی و همذات پنداری تماشاگران با فیلم به دفاع از خود می پرداختند اما جیرانی که از این شیوه جواب دادن خسته شده بود، گفت: این چه طرز استدلال کردن است که همه چیز را به تماشاگران نامعلوم ارجاع می دهید؟

برنامه دیشب هفت نمونه منحصر به فردی از انواع و اقسام حمایتهای خاص از یک فیلم سفارشی بود که هرچه حمایتها افزوده گردید، ابعاد شکست آن در جذب مخاطب گسترش یافت؛ حمایت هایی که شامل همه فیلم های فاخر و ارزشمند نمی شود و همه مثل برادر شمقدری مشاهده نمی شوند.



Pezhman - اتریش - وین
گل آن است که خود ببوید، نه آنکه عطار بگوید(مشک آن است که خود ببوید ، نه آنکه عطار بگوید)
یکشنبه 29 خرداد 1390

zartusht67 - المان - فرانکفورت
بی ابرویی در جمهوری اراذل و اوباش اسها....32 سال است که مدام ایرانیها را خجالت زده میکند
یکشنبه 29 خرداد 1390

لیلی ایرانی - ایران - تهران
خوشحالم از این شکست مفتضحانه بعد از اخراجیهای 3.اتفاقا خوب شد تعداد دیگری از این ناهنرمندان مزدور رو بشناسیم مثل حامد کمیلی _مریم کاویانی_چکامه چمن ماه و .....لعنت و شرم بر شما
یکشنبه 29 خرداد 1390

sama128 - ایران - شیراز
آقای جیرانی درواقع یک دستمال یزدی به تمام معناست بهش بگن کسی را ضایع کن ضایع می کنه بگن از یکی آویزون شو آویزون میشه بگن یکی را ببر بالا میزاره رو دوشش میبره بالا خلاصه این برنامه هفت هم که مزخرفترین برنامه تلویزیون ایران هست که یک سری گاگول میشینن نگاه می کنن یکی نیست بگه این فیلمهای کلیشه ای ایرانی که تو یک اتاق و یک خیابون نهایت تمام فیلمبرداری و تدوین و فیلمنامه نویسی و .. انجام شده و دوزار نمی ارزه دیگه چیه که می شینید نقد هم ارواح عمه تون می کنید. با این فیلم های دوزاری و سرکاری یه این می خواد اونو بگیره یا اون می خواد این طلاق بگیره یا اون میره جبهه یاد ننه اش میفته یا اون از جبهه برمیگرده همه اش سرکاری و سرکاری
دوشنبه 30 خرداد 1390

مهران خان - ایران - تهران
اونهایی که در خیابونای تهران در ازای 40-50 هزار تومن روسپی گری می کنند بسیار شریف تر و محترم تر هستند از امثال شریفی نیا و ارجمند و کلاهداری و حیایی و دیگرانی که مردم شون رو می فروشن به حکومت .
دوشنبه 30 خرداد 1390

+0
رأی دهید
-0

نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.