چهارشنبه ۱۲ خرداد ۱۳۸۹ - ۰۲ ژوئن ۲۰۱۰
پدر و پسری در قطار
مرد مسنی به همراه پسر ٢۵ ساله اش در قطار نشسته بود. در حالی که مسافران در صندلیهای خود نشسته بودند، قطار شروع به حرکت کرد…
به محض شروع حرکت قطار پسر ٢۵ ساله که کنار پنجره نشسته بود پر از شور و هیجان شد. دستش را از پنجره بیرون برد و در حالی که هوای در حال حرکت را با لذت لمس میکرد فریاد زد : پدر نگاه کن درختها حرکت میکنن. مرد مسن با لبخندی هیجان پسرش را تحسین کرد . کنار مرد جوان، زوج جوانی نشسته بودند که حرفهای پدر و پسر را می شنیدند و از حرکات پسر جوان که مانند یک کودک ۵ ساله رفتار میکرد، متعجب شده بودند…
ناگهان جوان دوباره با هیجان فریاد زد: پدر نگاه کن دریاچه، حیوانات و ابرها با قطار حرکت میکنند . زوج جوان پسر را با دلسوزی نگاه میکردند . باران شروع شد چند قطره روی دست مرد جوان چکید . او با لذت آن را لمس کرد و چشمهایش را بست و دوباره فریاد زد: پدر نگاه کن باران میبارد، آب روی من چکید .زوج جوان دیگر طاقت نیاورند و از مرد مسن پرسیدند: چرا شما برای مداوای پسرتان به پزشک مراجعه نمیکنید ؟مرد مسن گفت: ما همین الان از بیمارستان بر میگردیم. امروز پسر من برای اولین بار در زندگی میتواند ببیند.
|
ehsan_14 - اتریش - وین
|
حالم گرفته شد.قشنگ بود.ای کاش مادر من هم بتواند دوباره ببیند.سال 63 وقتی برادرم زندان سیاسی بود و اعدام شد مادرم برا اعتراض به داگاه شهر رفت و چند پاسدار او را بشدت کتک زدن که ضربه ای که به سرش خورد باعث از دست دادن چشمهاش شد. |
یکشنبه 29 خرداد 1390 |
|
|
love-iran - ایران - چابهار
|
مثل قبلی ها جالب نبود ادمی که 25 سال ندیده باشه مگه فکر میکنه درخت ها حرکت میکنن یا فکر میکنه دریاچه حرکت میکنن اون بیمار مغزی هست که این حرف ها رو میزنه اما اون داستان قبلی که درباره کم شنوایی بود جالب بود و درس اموز |
یکشنبه 29 خرداد 1390 |
|
|
khosh bavar - ایران - یزد
|
بعبارت دیگر : زود قضاوت نکنید و خود را در موقعیت دیگری قرار دهید که چرا طرف مقابل دارای چنین رفتار و منشی میباشد ! پس شاد و پیش خود حساب باشیم . |
یکشنبه 29 خرداد 1390 |
|
|
Royan - آلمان - آلمان
|
hsan_14 - اتریش - وین الهی که خیر نبیین که ملت را اینطور غصه دار کردن الهی که دستشون قلم بشه که روی پیرو جوان دست بلند میکنند, برای مادرت آرزوی سلامتی و بینائی دوباره میکنم. |
یکشنبه 29 خرداد 1390 |
|
|
*Fanoos* - ایران - شهمیرزاد
|
ehsan_14 - اتریش - وین دوست گرامی بخدا خیلی از ماجرایی که تعریف کردی غمگین شدم الهی , امیدوارم یک روزی در آینده نزدیک مادر شما دوباره بیناییش رو به دست آورد الهی امین. |
یکشنبه 29 خرداد 1390 |
|
|
nilofar_uk - انگلستان - لندن
|
ehsan 14 اتریش- وین. واقعا متاثر شدم و از صمیم قلب واسه مادرتون آروزی بازگشت بینایی اشان را دارم . و به دستهای پر مهر ایشون از راه دور بوسه میزنم |
یکشنبه 29 خرداد 1390 |
|
|
pelle - سوئد - استکهلم
|
ove-iran - ایران - چابهار-اول اینکه این فقط یک داستان است دوما مثل اینکه شما متوجه نیستید کسی که نابینا بوده و بعد از ۲۵سال بینائیش را بدست آورده و میتواند ببیند، طبیعی است که الآن که در اتوبوس ودر حال حرکت است احساس کند که این اشیا و درختان هستند که در حال حرکت و عبور از او هستند. |
یکشنبه 29 خرداد 1390 |
|
|
bookiak - امارات - دبی
|
ehsan_14 - اتریش - وین . من برای اتفاقی که برای مادرتون افتاده خیلی متاسفم,, . |
یکشنبه 29 خرداد 1390 |
|
|
pelle - سوئد - استکهلم
|
. ehsan_14 - اتریش - وین - دوست عزیزم بخدا از خواندن کامنت شما خیلی دلم گرفت و غمگین شدم امیدوارم این رژیم کثیف جنایتکار بزودی انتقام خون برادر و چشمان مادرت را پس بدهد و بدترین نوع مرگ نصیب خامنه ای و مزدورانش بشود. |
یکشنبه 29 خرداد 1390 |
|
|
yashainiran - ایران - ایران
|
ehsan_14 - اتریش - وین. واقعا متاثر شدم و برای این اتفاق متاسفم. چوب خدا صدا ندارد و اگرهم صداش در بیاد مسببین این اتفاق ناگوار هزاران بار آرزوی مرگ را خواهند کرد |
دوشنبه 30 خرداد 1390 |
|