جنبش زنان


جنبش زنان

کتاب "ایران پرایمر" نوشته جمعی از مشاورین و متخصصین امور ایران در ایالات متحده است. هر فصل که نوشته یکی از کارشناسان است، به بررسی جنبه ای از جامعه ایران می پردازد. شهرزاد نیوز فصل مربوط به جنبش زنان، نوشته هاله اسفندیاری، را جهت اطلاع خوانندگان از انگلیسی ترجمه کرده است

از انقلاب 1979 زنان، به رغم موضع غیر دوستانه‌ رژیم نسبت به مسایل زنان، برای بازیابی حقوق از دست رفته و ایفای نقشی بیش‌تر در جامعه مبارزه کرده‌اند.
تعلیق قانون حمایت از خانواده توسط روحانیت که در زمان حکومت شاه به تصویب رسیده بود، یک بار دیگر زنان را در خانواده به مرحمت مردان وابسته کرد.
زنان در سیاست نسبتا حضور دارند. آن‌ها در مجلس، شوراهای شهر، هیئت دولت و سایر مشاغل تصمیم‌گیری حضور دارند، اما به تعداد اندک.
زنان اما در زمینه‌های آموزش، به ویژه پس از رفع محدودیت در رشته‌های خاص، دستاوردهای چشمگیری کسب کرده‌اند.
 پس از تلاش اولیه برای رشد سریع جمعیت، دولت یک برنامه تنظیم خانواده موفقیت‌آمیز را به اجرا درآورد. نرخ رشد جمیعت ایران از بالاترین میزان به پایین‌ترین میزان در منطقه رسید.

مرور

زنان ایران پیشرفت‌های قابل توجهی در دوره پهلوی (1979 - 1925) کردند. تحصیل برای دختران و پسران مجانی بود. در سال 1936 که دانشگاه تهران افتتاح شد، اولین دانشگاه ایران دانشجویان زن و مرد را پذیرفت. در سال 1963 زنان حق رأی و شرکت در مجلس را به دست آوردند. تحت قانون حمایت از خانواده، زنان حق طلاق و سرپرستی کودک را کسب کردند. دیگر شوهر نمی‌توانست یک جانبه زن را طلاق دهد یا خود به خود سرپرستی کودکان را بر عهده گیرد. سن ازدواج دختران از 13 سال به 18 سال افزایش یافت. و مرد برای گرفتن همسر دوم، نیاز به اجازه دادگاه داشت. در سال 1978، آغاز انقلاب، 22 زن نماینده مجلس بودند و 333 زن در شوراهای محلی انتخابی حضور داشتند. یک سوم دانشجویان دانشگاه ها زن بودند. 2 میلیون زن در بازار کار شاغل بودند که بیش از 146 هزار نفر از آنان به عنوان سپاهی دانش یا بهداشت خدمت می‌کردند.

انقلاب سال 1979 توده زنان ایرانی را سیاسی کرد، اما انتظارات آنان به تحقق نپیوست. روحانیت جدید پنج دهه پیشرفت در زمینه حقوق زنان را به طور سیستماتیک به عقب راند. زنان از مقام‌های دولتی تصفیه شدند. تمام زنان، حتا دختران دبستانی، مجبور شدند حجاب یا پوشش اسلامی داشته باشند. قانون خانواده دور انداخته شد. اگر چه، در سه دهه بعد، توانی که زنان ایرانی طی انقلاب به نمایش گذاشته بودند، آن‌ها را به عرصه‌های عمیق‌تر اجتماعی سوق داد تا حقوق خود را بازیابند. نتیجه، جنبش زنان ایرانی یکی از پویاترین جنبش‌های زنان در جهان اسلام است و فعالین زنی که در حرفه‌های مختلف اعتبار جهانی کسب کرده اند.

دهه خمینی (1989 - 1979)


تحت رهبری انقلابی آیت‌الله خمینی، روحانیت جدید ایران سنت اسلامی را بر سنت‌های مدرن ارجحیت بخشید. یکی از اولین اقدامات دولت انقلابی تعلیق قانون حمایت از خانواده و برچیدن دادگاه‌های خانواده بود. مردان بار دیگر توانستند فقط با ابراز بیانی ساده همسران خود را طلاق دهند؛ همچنین سرپرستی انحصاری کودکان را به دست آوردند. زنان دیگر نمی‌توانستند تقاضای طلاق کنند، مگر آن که در عقدنامه بر این حق تصریح می شد و حق سرپرستی کودکان را از دست دادند. محدودیت چند همسری نیز برداشته شد. سن ازدواج دختران به سن بلوغ تقلیل یافت که در قوانین اسلامی نه سال است. در سال 1981 مجلس قانون مجازات اسلامی را به تصویب رساند که شامل شلاق، سنگسار و پرداخت دیه برای برخی از جرایم از زنا گرفته تا عدم رعایت حجاب می‌شد.

از لحاظ شغلی نیز زنان به تدریج به حیطه‌های سنتی زنانه رانده شدند، مانند معلمی و پرستاری. زنان از اشتغال به شغل قضاوت منع گردیدند. مراکز دولتی نگاهداری کودک، بسته شدند و ادامه اشتغال برای زنان دشوار گردید. در دانشگاه‌ها، ایده جداسازی جنسیتی کنار گذاشته شد، زیرا غیر عملی بود، اما چند سال طول کشید تا محدودیت تحصیل زنان در زمینه‌های معینی که به نوبه خود بر چشم‌اندازهای شغلی تأثیر می‌گذاشت کنار گذاشته شود.

زنان از نظر سیاسی، حق رأی را حفظ کردند و در انتخابات مجلس کاندید می‌شدند. در اولین مجلس در سال 1980 چهار زن انتخاب شدند و بعدها به عضویت شوراهای محلی درآمدند. اما زنان شاغل در پست‌های تصمیم‌گیری یا کنار گذاشته شدند، یا بازنشستگی زودتر از موعد گرفتند یا تنزل رتبه یافتند. پیش از انتصاب اولین زن به عنوان نایب وزیر یک دهه گذشت، پیش از انتخاب اولین زن به مقام معاون رئیس جمهور 17 سال، و پس از ۳۰ سال اولین زن وزیر منتصب شد. کسب مقام رهبری - بالاترین مقام در کشور - طبق قانون اساسی برای زنان ممنوع است، اما جنسیت رئیس جمهور یا اعضای هیئت دولت در آن تصریح نمی‌گردد. زنان کوشیدند در انتخابات ریاست جمهوری کاندید شوند، اما همه رد شدند.

در مسایل اجتماعی، سیاست‌های اولیه روحانیت شدید بود. حجاب با پوشش اسلامی به اجبار تحمیل شد. بیرون بودن موی سر جرم محسوب شده و از جریمه نقدی سنگین تا 70 ضربه شلاق مجازات به دنبال داشت. رژیم همچنین کوشید مردان و زنان را در اماکن عمومی جدا کند، اما موفق نشد. ولی جنگ هشت ساله ایران - عراق (1988 - 1980) بر موقعیت زنان تأثیری چشمگیر داشت. زنان به عنوان پرستار، پزشک و پشتیبان سربازان جبهه وارد بازار نیروی کار شدند. در غیبت مردان، زنان زیادی نان‌آور خانواده شدند. در اولین دهه انقلاب سهم زنان در نیروی کار از 13 درصد به 6 / 8 درصد تنزل یافت.

دوره رفسنجانی (1997 - 1989)


پس از جنگ زنان عمدتا سیاسی شدند. تعداد زیادی از آنان در انتخابات سال 1989 و دوباره در سال 1993 به اکبر هاشمی رفسنجانی رأی دادند، زیرا در مسایل زنان پراگماتیک شده بودند. رفسنجانی به تدریج از کنترل‌های اجتماعی کاست. زنان در خیابان‌ها کم‌تر مورد آزار و اذیت قرار گرفتند. آن‌ها از تغییرات جزئی در قانون موقعیت شخصی بهره‌مند شدند و توانستند در مسابقات ورزشی بین‌المللی شرکت کنند. تعداد دختران در مدارس و دانشگاه‌ها بالا رفت.

رفسنجانی هم‌چنین سیاست جمهوری اسلامی در ایجاد خانواده بزرگ را تغییر داد و برای کنترل نرخ سریع و هشدارآمیز افزایش جمعیت، برنامه تنظیم خانواده را آغاز کرد. موفقیت این برنامه یکی از برجسته‌ترین دستاوردهای جمهوری اسلامی است. نرخ باروری (تعداد زایمان بر حسب هر زن) از 6 / 5 درصد در اوایل دهه 1980 به 0 / 2 درصد در سال 2000 و در سال 2006 به 9 / 1 درصد رسید. این کاهش به ویژه در نواحی روستایی چشمگیر بود که متوسط زایمان بر حسب هر زن از 1 / 8 درصد در یک نسل به 1 / 2 رسید. در نتیجه نرخ سالانه افزایش طبیعی جمعیت از 2 / 3 درصد در اوایل دهه 1980 به 8 / 1 درصد در سال 2006 کاهش یافت.

سال‌های خاتمی (2005 - 1997)

در دوران ریاست جمهوری محمد خاتمی وضعیت زنان باز هم بهتر شد. او سوار بر موج احساسات اصلاحات‌طلب، تعدادی زن را به مقام‌های بالا منصوب کرد. از جمله: معصومه ابتکار معاون وی برای محیط زیست بود و زهرا رهنورد اولین زنی بود که رئیس یک دانشگاه ایرانی شد. در سال 2004، 13 زن به نمایندگی مجلس انتخاب شدند - بیش‌ترین تعداد از زمان انقلاب.

در دوران خاتمی زنان همچنین چندین پیروزی قانونی به دست آوردند. فشار زنان دولت را وادار به اجرای بخش‌های تعدیل شده‌ای از قانون معلق خانواده کرد. قاضی‌های زن به سمت مشاوران ویژه روحانیون قاضی دادگاه‌های ویژه خانواده منصوب شدند. در سال 1994 مجلس قانونی تصویب کرد که به موجب آن اگر مردی بخواهد زنش را بدون دلیل طلاق بدهد، باید مبلغی پول به وی بپردازد. در سال 2002 مجلس سن ازدواج دختران را از 9 سال به 13 سال افزایش داد. ممنوعیت تحصیل دختران مجرد در خارج از کشور با بورس دولتی رفع شد. دوران ریاست جمهوری خاتمی هم‌چنین شاهد شکوفایی سازمان‌های غیر دولتی بود که پایه‌های جامعه مدنی پرشوری را بنا گذاشتند. سازمان‌های متعددی در زمینه مسایل زنان تشکیل شد.

زمام‌داری احمدی‌نژاد (- 2005)

محمود احمدی‌نژاد در زمانی که اهمیت زنان در پای صندوق‌های رأی افزایش می‌یافت، کوشید به گرایش‌های رقیب توازنی ببخشد. او با عزم تعمیق یابنده اصول‌گرایان برای کنترل خواست برابری کامل زنان مواجه بود؛ هم‌چنین فشار اجتماعی زنان را بر خود داشت که نمی‌خواستند باز هم به موقعیت دست دوم بازگردند.

تحت حاکمیت اصول‌گرایان، زنان به تدریج در چندین جبهه پیشرفت‌های اندکی داشتند. گشتاور تغییر که طی 16 سال گذشته شکل گرفته بود، عملاً نابود شد. دولت "زنان"، مجله پیشرو فمی‌نیست‌های کشور، را بست. در انتخابات سال 2007 فقط 43 زن توانستند ده‌ها هزار صندلی شوراهای محلی را از آن خود کنند. در انتخابات 2008 مجلس فقط دو زن اصلاح‌طلب رأی آوردند.

از 7168 کاندید 585 نفر زن بودند، اما فقط 9 نفر انتخاب شدند. پلیس به زنان برای رعایت حجاب هجوم آورد. احمدی‌نژاد هم‌چنین از زنان خواست فرزندان بیش‌تری بیاورند.

در کارزار انتخاباتی ژوئن 2009 ده‌ها هزار زن از طبقات گوناگون اجتماعی از دو کاندیدای اصلاح‌طلب حمایت کردند که پشتیبان حقوق بیش‌تری برای زنان بودند. برای اولین بار کاندیداها مشاوران و کارزارگران زن داشتند که برای آن‌ها تبلیغ می‌کردند. پس از انتخابات، به علت سرکوب بی‌رحمانه معترضان توسط نیروهای امنیتی، احمدی‌نژاد حمایت تعداد زیادی از زنان محافظه‌کار را از دست داد. او در مورد دادگاه‌ها و مجازات سنگین زنان، اتهامات تجاوز و شکنجه دستگیرشدگان و سوء رفتار با زنان معترض به سوء رفتار با بستگان زندانی‌شان، سکوت کرد.

پس از انتخاب مجدد، احمدی‌نژاد سه زن را به عنوان وزیر معرفی کرد. اما به علت نارضایتی روحانیون حاکم و سیاستمداران محافظه‌کار، فقط یکی از آنان، مرضیه وحید دستجردی، به عنوان وزیر بهداشت رأی آورد.

فاکت‌واره‌ها

در انتخابات سال 2009، 42 زن خود را برای ریاست جمهوری به ثبت رسانده بودند. همه توسط شورای نگهبان رد صلاحیت شدند. اما برای اولین بار این شورا نشان داد که زنان از اشتغال به مناصب بالای سیاسی منع نشده‌اند.
به علت افزایش فشار از سوی اصلاح‌طلبان و محافظه‌کاران، حقوق زنان در انتخابات سال 2009 ریاست جمهوری یکی از چهار مسئله مطرح بود. هر 4 کاندیدا مواضع خود را درباره مسایل زنان طرح کردند.
در سال 2010، 65 درصد دانشجویان، زن بودند.

زنان مشهور

فرخ‌رو پارسا، وزیر آموزش و پرورش، اولین زنی بود که در سال 1968 وزیر شد.

مهناز افخمی در سال 1975 به عنوان وزیر امور زنان منصوب شد.

سیمین بهبهانی، بزرگ‌ترین شاعر زنده زن ، که از استعداد شعرسرایی‌اش برای توصیف محرومیت‌های اجتماعی و فرهنگی، هم پیش و هم پس از انقلاب، استفاده کرده است. او، متولد 1927، در تظاهرات روز زن سال 2006 توسط پلیس مورد ضرب و شتم قرار گرفت و در سال 2010 که می‌خواست برای دریافت جایزه‌ای به پاریس برود، ممنوع‌الخروج شد.

معصومه ابتکار، اولین زن معاون رئیس جمهور در دوران اصلاحات محمد خاتمی. او هم‌چنین سخنگوی دانشجویانی بود که در سال 1979 سفارت آمریکا را به تسخیر درآوردند.

شهلا شراکت، سردبیر مجله فمی‌نیستی "زنان" در جمهوری اسلامی. "زنان" در سال 2008 پس از 16 سال انتشار، بسته شد.

فائزه هاشمی، دختر رفسنجانی، سمبل نقش گسترش یابنده زنان در دهه 1990 شد. او در سال 1992 "شورای همبستگی ورزشی زنان کشورها اسلامی" را بنیان گذاشت. در سال 1996 برای یک دوره به نمایندگی مجلس انتخاب شد. و در سال 1998، اولین روزنامه زنان به نام "زن" را تأسیس کرد. این روزنامه در سال 1999 توسط مقامات بسته شد.

سمیرا مخملباف، یکی از چندین فیلمساز زن، جوان‌ترین کارگردانی بود - در سن 18 سالگی - که در جشنواره فیلم کان در سال 1998 فیلمش به نمایش درآمد. او در 20 سالگی برای دومین فیلم اش برنده جایزه اول کان شد.

شیرین عبادی، اولین قاضی زن در ایران در دوران شاه و وکیل مدافع حقوق بشر، در سال 2003 جایزه صلح نوبل را برد. اولین زن ایرانی و مسلمان برنده این جایزه که از پول جایزه‌اش برای تأسیس کانون مدافعان حقوق بشر استفاده کرد، اما این کانون در سال 2010 توسط مقامات امنیتی بسته شد.

در دولت احمدی‌نژاد، نسرین سلطان‌خواه، معاون رئیس جمهور در امور علوم و تکنولوژی و فاطمه جوادی، معاون رئیس جمهور در محیط زیست بودند.

زهرا رهنورد، اولین رئیس دانشگاه و همسر نخست وزیر سابق و کاندیدای ریاست جمهوری سال 2009، میرحسین موسوی. او که توسط خاتمی به این سمت منصوب شده بود، پس از قدرت‌گیری اصول‌گرایان از این سمت برکنار گردید. احمدی‌نژاد در مناظره تلویزینی انتخاباتی اعتبار مدارک دانشگاهی او را زیر سؤال برد، حرکتی که در میان زنان عکس‌العمل منفی نسبت به وی به وجود آورد. او اولین همسری بود که برای شوهرش در کارزار انتخاباتی شرکت می‌کرد. وی پس از آن که شوهرش در انتخابات بازنده اعلام گشت، سخنگوی جنبش معترض سبز شد.

کمپین یک میلیون امضا برای برابری، جنبشی است که در سال 2006 برای جمع‌آوری یک میلیون امضا جهت ارائه دادخواستی در مورد حقوق برابر برای زنان در تمام عرصه‌ها آغاز شد. در دوران احمدی‌نژاد، چندین تن از سازمان‌دهندگان آن دستگیر، محاکمه و به زندان محکوم شدند. دولت کوشید این کمپین را در هم بشکند، اما موفق نشد.

آینده

از سال 1979 زنان همواره یکی از پویاترین نیروهای سیاسی در جمهوری اسلامی بوده‌اند. به رغم موانع متعدد، آن‌ها در زمینه‌های آموزش، اشتغال، حوزه عمومی و پوشش شخصی آزادی‌های قابل توجهی کسب کرده‌اند - که به عقب بازگرداندن همه آن‌ها دشوار خواهد بود.
 مبارزه برای حقوق زنان برای مبارزه وسیع‌تر برای حقوق فردی امری محوری است. این امر در انتخابات کشوری یکی از چهار موضوع اصلی گشته است.
 مسایل زنان هم برای بخش‌های مدرن و هم برای بخش‌های سنتی، امری مهم است. بنابراین فشار برای گسترش حقوق، صرف نظر از فردی که در قدرت است، ادامه خواهد داشت. 

هاله اسفندیاری مدیر برنامه خاورمیانه در مرکز بین‌المللی وودراو ویلسون برای محققان و نویسنده "زندگی‌های بازسازی شده": "زنان و انقلاب اسلامی ایران" و" زندان من، خانه من: یک داستان زنانه از حبس در ایران" است.

ARTEMIS-SW - فرانسه - .پاریس
مقایسه ی بانو فرخرو پارسای زن دانشمند قربانی خمینی 100 پدر با تعدادی از نامها که خاله خانباجی های شله زرد پز اسلامی هستند نابجا!!!!!!!
پنج‌شنبه 12 خرداد 1390

freedomforiran - انگلستان - لندن
پادشاه عزیزم شاهنشاه آریامهر روحت شاد و یادت گرامی با د که شما همیشه به فکر ایران و ایرانی بودید و من همیشه بشما افتخار کرده و تا زمانی خون در بدنم هست به آن ادامه می دهم . این ملت لیاقت شما را نداشتند و الان در حال توان پس دادن نمکنشناسیشان هستند.
پنج‌شنبه 12 خرداد 1390

89562389 - ایران - نجف آباد
freedomforiran - انگلستان - لندن. دوست عزیز من افسر ارتش زمان شاه بودم که ده سال زندانی سیاسی شدم.من میگم مرگ بر شاه.
شنبه 14 خرداد 1390

PARVANE1 - انگلستان - برنموث
freedomforiran - انگلستان - لندن.89562389 - ایران - نجف آباد. منم میگم شما هر دو درست میگید. هر دو از گذشته و از انچه به سرتون امده میگید. این درست, ولی امروز چی میشه? شاه احتمالا به رحمت ایزدی پیوسته و خمینی احتمالا به درک واصل شده. امروز را دریابید با مشکلات امروزیش. پاینده و سر افراز باشید.
یکشنبه 15 خرداد 1390

+0
رأی دهید
-0

نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.