در ۹۰ سالگی سیمین دانشور، بانوی داستان‌نویسی ایران

در ۹۰ سالگی سیمین دانشور، بانوی داستان‌نویسی ایران

امیر مصدق کاتوزیان
سیمین دانشور، نویسنده رمان سووشون، یکی از پرفروش‌ترین آثار ادبی ایران، روز پنج‌شنبه تولد ۹۰ سالگی خود را در خانه‌اش در تهران جشن گرفت، در کنار خواهرش سونیا، مسعود جعفری، استاد ادبیات دانشگاه تهران، و علی دهباشی، سردبیر فصلنامه بخارا.

  • خانم داوران، نقدی که شما مدت‌ها پیش به سووشون سیمین دانشور نوشتید در محافل ادبی ایران در همان زمان بحث شد و آوازه‌اش به سیمین دانشور هم رسید. شاخصه‌های این داستان یوسف و به‌ویژه زری با روایت زری از رویدادهای استان فارس در دوران جنگ دوم جهانی را مرور کنیم در ۹۰ سالگی سیمین دانشور.

فرشته داوران: نقدی که من بر آن کتاب نوشتم فقط به آن کتاب نپرداخت. بلکه یک مقایسه‌ای بود از دو رمان، رمان خانم دانشور سووشون و رمان سگ و زمستان بلند شهرنوش پارسی‌پور. در آن موقع به پیش‌کسوتی خانم دانشور، تقدم زمانی‌شان، این که نویسنده‌ای بودند که در همان موقع هم قطبی بودند، در آن مورد من هیچ نگفتم. برای این که تقریبا این یک چیزهایی بود که فرض من بود. همه می‌دانند که جلال آل احمد و خانم دانشور دو قطب ادبیات و فضای روشنفکری زمان ما هستند.

تنها چیزی که آن موقع پرداختم، این بود که این دو سبک این دو نویسنده را کجا برده. و چون خود من سبک مدرن را ترجیح می‌دادم به سبک کلاسیک، که مثلا سبک کلاسیک که در ایران خیلی‌ها مثل آقایانی مثل احمد محمود، افغانی، دولت‌آبادی سبک کلاسیک می‌نویسند، من سبک مدرن را بیشتر دوست داشتم که به نظرم می‌آمد که جالب‌تر است، و پیچیده‌تر و در سبک بوف کور هدایت... در ایران کمتر نوشته شده. الان خیلی می‌نویسند. بعد از انقلاب خیلی رمان مدرن می‌نویسند.

خانم دانشور هم سبک کلاسیک می‌نوشتند. خیلی هم نوشته‌های‌شان برای زمان خودشان جالب و پرمغز و شیرین است. منتها چیزی که من در آن نقد گفتم، مقایسه کردم آن سبک را با سبک مدرن که همان طور که الان گفتم به نظرم می‌آید سبک پیچیده‌تری است. برای فضای ما مناسب‌تر است. چون مثلا توالی زمان و مکان ندارد. از لحاظ راوی، وحدت مکان، توالی زمانی کارهایی می‌کند که ذهنیت مدرن را به نظر من قشنگ‌تر می‌تواند نشان دهد.

نخواسته بودم نفی کنم پیش‌کسوتی خانم دانشور را. ولی الان فکر می‌کنم که در آن نقد به پیش‌کسوتی زیاد اشاره‌ای نشد. خانم پارسی‌پور تازه از راه رسیده بود و بیشتر به این تفاوت دو سبک اشاره شد. این که کدام به نظر من بهتر بیان کرده بود مطلب را که خوب از نظر من سگ و زمستان بلند بود. اسم مقاله من هم بود در جستجوی کسب هویت و این که این دو زن، این دو نویسنده چطوری هویت خودشان را پیدا می‌کنند. یکی با مرگ شوهرش یعنی زری تقریبا جانشین او می‌شود و دیگری کس دیگر که حوری است با مرگ برادرش تغییر می‌کند. طوری که حتی نمی‌خواهد که برادرش هم باشد. می‌خواهد خودش باشد. این دو نکته را در مورد این دو کتاب گفته بودم. ولی سووشون فضای دیگری را توضیح می‌داد، در شیراز بود، اتفاقاتش یک اتفاقات تاریخی بود که موقعی که خانم دانشور نوشته بود، مدتی اصلا با آن فاصله گرفته بود. یعنی یک رمان تاریخی زیبایی بود.

  • جدا از سووشون، سیمین دانشور چه جایگاهی در ادب معاصر ایران دارد؟

اولین زن نویسنده‌ای است که رمان مدرن می‌نویسد. رمان امروزی. رمان قرن نوزدهم و بیستم. چون رمان خودش فرم ادبی جدیدی بود که قرن نوزدهم به وجود آمد و در ایران اولین خانمی که رمان نوشت اصلا سیمین دانشور بود. بعد داستان‌کوتاه‌نویس که به سبک رئالیستی نوشته. خوب چه پایگاهی از این بالاتر که شما اولین نویسنده زن باشید. هم ایشان و هم آل احمد دو نویسنده واقعا پرکارند. به نظر من هر کدام یک شاهکار دارند. مثلا در کارهای آل احمد به نظرم از همه بهتر سنگی بر گوری است. این همه ایشان مقالات سیاسی نوشته راجع به غرب‌زدگی، یا داستان‌های متعدد، مدیر مدرسه و اینها... ولی سنگی بر گوری که یک نوع خاطرات‌نویسی است، فکر می‌کنم جای دیگری دارد در ادبیات ما. خانم دانشور هم من فکر می‌کنم خیلی پرکارند، وقتی آدم این قدر پرکار است هیچ وقت همه کارهایش شاهکار نیست. همان کافی است که در میان شاهکار هم هست. من فکر می‌کنم بهترین کار خانم دانشور همان سووشون بود. در آنهایی که من خوانده‌ام البته. نمی‌توانم ادعا کنم که همه آثارشان را خوانده‌ام. ولی آنهایی که خوانده‌ام فکر می‌کنم سووشون واقعا یک رمان خیلی به‌جاماندنی است از دوران ما. امیدوارم خانم دانشور از من بابت آن نقد کدورتی نداشته باشند.

×××

میهمان بعدی پیک فرهنگ برای بررسی کارنامه سیمین دانشور عباس معروفی است، نویسنده و مدیر انتشارات گردون در برلین.

  • آقای معروفی، سیمین دانشور که شما همیشه از علاقه‌مندانش بودید و هستید، ۹۰ ساله شد. شاخصه کارنامه ادبی و فرهنگی خانم دانشور در بیش از شش دهه فعالیت چیست؟

عباس معروفی: سیمین دانشور یکی از نویسندگانی است که نمی‌شود او را به عنوان نویسنده فصلی یا نسلی بهش آوانس داد و کارهایش را بررسی کرد. بسیاری از نویسندگان هستند که مثلا می‌گویند این در میان نویسندگان زن خیلی برجسته است، یا در بین هم‌نسلانش خیلی خوب است. سیمین دانشور در درازای تاریخ ادبیات به عنوان یک نویسنده، یک استاد دانشگاه و یکی از اعضای کانون نویسندگان، همیشه شاخص بوده و جایگاه خودش را داشته و همیشه در کنار بقیه سنجیده شده و یکی از قله‌های ادبیات داستانی ایران است.

  • نوآوری او بیشتر در چه زمینه‌ای بوده؟ سبک، ترجمه، کارهای مختلف؟

سیمین دانشور در زمانی که نسل حجازی مطرح بود در جامعه، در زمانی که پاورقی‌نویسانی که یک عده بی‌شماری هستند، مطرح بودند و آن جور داستان‌های قرن نوزدهمی مطرح بود، سیمین دانشور با نوشته رمان سووشون جایگاه تازه‌ای پیدا کرد، رمانی که بسیار مدرن بود در آن زمان، با یک شاخصه ویژه وارد میدان شد. رئالیسم نمادین، رئالیسمی که با سمبول‌ها بسیار خوب بازی می‌کرد، خوب کار می‌کرد، رفتن به گذشته، برگشتن به امروز، فلاش‌بک‌ها، پاساژهای درخشان و یک‌باره در بین یک سوی نویسنده که در جامعه مطرح بودند، سیمین آمد و بالاتر از همه آنها ایستاد و رمان سووشونش یکی از پرفروش‌ترین رمان‌های تاریخ ادبیات داستانی ماست و همیشه طرفدارانی داشته، خواننده داشته و همیشه هم همین نگاه به آن بوده. یعنی رمانی نبوده که بگوییم مثلا دو دهه گذشته و کهنه شده. همیشه نو و تازه است.

  • تماس آخرتان با سیمین دانشور کی بود؟

من سه چهار روز پیش با او تلفنی صحبت کردم و خیلی کوتاه توانستیم صحبت کنیم. برای این که دیالوگ‌های ما خیلی سریع برقرار شد. هم من به نوعی فروریختم و هم او در شرایطی بود که خیلی کوتاه با هم صحبت کردیم.

  • حال و روزشان را چه طور دیدید در این مکالمه کوتاه؟

حال و روزش خیلی خوب بود. گفت معروفی کجایی؟ گفتم من آلمانم. گفت چرا نمی‌آیی؟ گفتم می‌آیم خانم دانشور. گفت پس کی می‌آیی؟ بعد دیگر دیالوگ‌مان اصلا فکر می‌کنم دو طرف فروریخت و نتوانستیم صحبت کنیم و حالا من دوباره امروز یا فردا بهش زنگ خواهم زد. حتی یک چیزهای خصوصی هم گاهی مطرح می‌شود و اشاره می‌کنند بهش، مسلط است به فضا. ولی خوب به هر حال سیمین دانشور ۹۰ ساله است و باید ملاحظه‌اش را کرد.

سیمین دانشور زاده شهر حافظ و سعدی است، در هشتم اردیبهشت‌ماه سال ۱۳۰۰ و علاقه‌اش به زادگاهش هم در «شیرازی بی‌نام» متجلی است، نام مستعاری که هم در حدود ۲۰ سالگی پای اولین نوشته‌هایش گذاشت و هم در معروف‌ترین اثرش یعنی سووشون که رویدادهای استان فارس را در دهه ۱۳۲۰ بازتاب می‌دهد.



سیمین دانشور ۲۸ ساله بود که دکترای ادبیاتش را زیر نظر فاطمه سیاح و بدیع‌الزمان فروزانفر، استادان صاحب‌نام دانشگاه تهران، گرفت با تکمیل رساله‌ای به نام «علم‌الجمال و جمال در ادبیات فارسی تا قرن هفتم». اما حتی یک سال پیش از آن در سال ۱۳۲۷ آتش خاموش، اولین مجموعه داستان کوتاه خود، را منتشر کرده بود، تلاشی که از جمله مشوقانش یکی همان فاطمه سیاح بود و دیگری صادق هدایت، نویسنده فقید معاصر.

سال بعد از تکمیل دکترا بود که با جلال آل احمد، مقاله‌نویس و چهره شاخص و بحث‌برانگیز قلم‌زنان و روشنفکران ایران، ازدواج کرد. بعد از آن در سال ۱۳۳۱ با بورسی برای تحصیل رشته زیباشناسی به دانشگاه استنفورد در ایالت کالیفرنیای آمریکا رفت.

سیمین دانشور پس از بازگشت به ایران به تدریس پرداخت. اول در هنرستان هنرهای زیبا و بعد از سال ۱۳۳۸ در سمت استاد در دانشگاه تهران، هم در تاریخ هنر و هم در باستان‌شناسی.

حاصل نزدیک به هفت دهه تلاش ادبی سیمین دانشور از جمله این‌هاست: سه مجموعه داستان، چهار رمان که درباره سرنوشت آخرین آنها اما و اگرهایی هست. و در زمینه ترجمه، سرباز شکلاتی، از جرج برنارد شاو، دشمنان از آنتون چخوف، بنال وطن از آلن پیتون و داغ ننگ از ناتانیل هاثورن، و آثاری غیرداستانی از جمله غروب جلال، روایت بحث‌برانگیز درگذشت همسر و دو جلد نامه‌های جلال آل احمد به سیمین دانشور و دو جلد نامه‌های سیمین دانشور به جلال آل احمد، به ویراستاری مسعود جعفری.

برای بررسی کارنامه ادبی سیمین دانشور اول به سراغ فرشته داوران می‌رویم. ناقد ادبی، مدرس زبان فارسی و مورخ در شهر برکلی ایالت کالیفرنیای آمریکا.

zartusht67 - المان - فرانکفورت
افرین به زنان ایرانی
یکشنبه 11 اردیبهشت 1390

hameshehbahar - انگلستان - انگلستان
درود برشما. امیدوارم سالهای پر از سلامتی و خوشبختی در پیش رو داشته باشید.
یکشنبه 11 اردیبهشت 1390

مسلمان ایرانی - ایران - شیراز
یه مدت پیش تلویزیون صدا و سیما میخواست بره داخل خونه اش و باهاش مصاحبه کنه یک توپوزی محکم بهشون زد و نذاشت بره داخل.. اینقده حال کردم
یکشنبه 11 اردیبهشت 1390

PARVANE1 - انگلستان - برنموث
افتخار از این والاتر? ادم حالش جا میاد. روحش شاد میشه. چه افتخاری.به به چه زیبا. تنها دلخوشیم اینه که شیرازیم. سرش سلامت بادا.
یکشنبه 11 اردیبهشت 1390

+0
رأی دهید
-0

نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.