بررسی روزنامههای صبح تهران - چهارشنبه ۷ اردیبهشت
رفراندوم حذف صفر پول و نیاز مردم به شادی
نیمی از روزنامه های امروز صبح تهران، عنوان های اصلی خود را به تصویب کلیات بودجه سال 90 در جلسه ای از مجلس خبر دادند که حتی موافقان هم از وضعیت بودجه و اقتصاد کشور انتقاد می کردند، بخش دیگری از تیترهای صفحه اول روزنامه ها پیشنهاد رییس بانک مرکزی برای برگزاری رفراندوم درباره حذف صفر پول کشور تشکیل می دهد. علت روکردن مردم به شبکه های تلویزیونی ماهواره ای و نیاز عمومی به شادی از جمله مسائلی است که در مقالات روزنامه های چهارشنبه آمده است.
بودجه ای آشفته با آمارهای متناقض
مردم سالاری نوشته "بودجه 90، نه اشتغال را افزایش می دهد نه تورم را کاهش" قدس خبر داده "بودجه 90 از خوان اول گذشت"، دنیای اقتصاد "تحلیل مخالفان از آثار بودجه" را آورده و دیگر روزنامه ها در عنوان اصلی خود خبر از تصویب کلیات این بودجه داده اند.
مریم باستانی در گزارش اصلی جهان صنعت نوشته کلیات بودجه سال 90 کل کشور دیروز در شرایطی در مجلس شورای اسلامی به تصویب رسید که حتی در لابهلای سخنان موافقان لایحه هم آهنگ انتقاد شنیده میشد. این مخالفت دو فرض را پیش رو میگذارد؛ نخست آنکه لایحه بودجه منطبق بر موازین برنامهریزی و قوانین کشور نیست و دوم آنکه کمیسیون تلفیق نتوانسته گزارش قابل قبولی به مجلس ارایه دهد که البته چنین هم بود. برخی از نمایندگان عنوان میکردند که با آنچه کمیسیون تلفیق بودجه مصوب کرده، موافق نیستند.
به نوشته این گزارش یک نگاه کلی به کلیات مصوب مجلس نشان میدهد که لایحه تقدیمی بودجه 90 دارای انسجام نیست طوری که حتی کار شبانهروزی کمیسیون تلفیق نیز نتوانسته این انسجام را به بودجه برگرداند. نبود انسجام در لایحه بودجه را نباید در خود لایحه جستوجو کرد چه آنکه بودجه 90 برشی یکساله از برنامههای توسعه پنجم محسوب میشود؛ برنامهای که اتفاقا به این دلیل که مبنای کمی برای ارزشیابی ندارد، بودجه 90 را نیز دچار مشکل کرده است بنابراین مشخص نیست که با این بودجه به کجا میرسیم.
جهان صنعت تاکید کرده از سوی دیگر علت آشفتگی در کلیات مصوب کمیسیون تلفیق که مورد انتقاد مخالفان و بعضا موافقان قرار گرفته، نشات گرفته از مشخص نبودن اهداف کلان بودجه است، وقتی برنامه پنجم مشخص نیست ما را به کجا میبرد، با بهترین کار کارشناسی هم نمیتوان انسجام را به آن بازگرداند.
رسول رضایی هم در تهران امروز نوشته تحلیل محتوایی بودجه نود نشان میدهد تفسیرهای متفاوت و گاه بسیار متناقضی درباره شاخصهای اصلی آن، مثل میزان وابستگی بودجه به نفت وجود دارد و آخر سر هم مشخص نشد که کدام دسته از موافقان یا مخالفان درباره شاخصهای آماری لایحه بودجه درست میگویند. در شرایطی که نمایندگان مخالف از افزایش 50 درصدی لایحه بودجه به درآمدهای نفتی سخن میگویند، نماینده دولت پشت تریبون از کاهش حداقل 33 درصدی لایحه بودجه به درآمدهای نفتی سخن به میان میآورد.
به نوشته این روزنامه از لحاظ میزان وابستگی بودجه کشور برای سال 90 دستکم اختلاف 83 درصدی بین نمایندگان مخالف و دولت وجود دارد و چنین تفاوتهای آماری در چند مورد دیگر هم تکرار شده است.
روزگار در صفحه اول خود با چاپ عکسی که احمدی نژاد را در حال ادای احترام به رهبر نشان می دهد خبر از "ملاقات مهم با رهبر انقلاب" داده، در حالی که سایت های نزدیک به دولت همچنان از ادامه قهر رییس جمهور و شرایط وی برای بازگشت به کار می نویسند.
سال پرچالش با هجوم به سکه
"سالی پرچالش داریم" به نقل از رییس بانک مرکزی تیتر اول روزگار است، "رفراندوم برای حذف صفرهای پول" عنوان اصلی جام جم و تهران امروز است، جهان صنعت هم از "برگزاری اولین رفراندوم اقتصادی برای حذف صفرها" خبر داده است.
طهماسب طلایی در گزارش اصلی جهان صنعت نوشته در شرایطی که بسیاری از کارشناسان و تحلیلگران بازار بر سیاستهای اقتصادی بانک مرکزی نقدهایی را وارد دانسته و آرامش چند هفته اخیر این نهاد پولی و مالی را درخصوص روند افزایشی و حبابگونه قیمت سکه تردید برانگیز میدانند، تغییر سبک گفتاری رییس کل بانک مرکزی در سخنرانی دیروزش درخصوص اقتصاد ایران به نوعی پاسخ بسیاری از پرسشها را داده و حکایت از وقایع تازهای در کشور دارد.
به نوشته این گزارش اتخاذ رویه طنز در موضوع مهمی چون سکه و گفتن از اینکه سوپرمارکتها را نیز سکهفروشی میکند خود گواهی است که بدانیم ایشان در روزهای سکوتش در خصوص وضعیت نابسامان بازار چگونه میاندیشیده و چرا نهاد تحت هدایتش اینگونه بر آتش این بازار نظارگر بوده و دیرهنگام واکنش داشته است. به هر سو گفتههای دیروز وی و گفتن از رفراندوم اقتصادی برای حذف چهار صفر و در پیش بودن سال سخت اقتصادی مهمترین گفتههای ایشان در این نطق بوده که به نظر میرسد کدهای اقتصادی از سیاستهای آتی بانک مرکزی است.
گزارش اصلی جهان صنعت تاکید دارد: با در نظر گرفتن شرایط کنونی میتوان اینگونه تعبیر داشت که روزهایی سختتر در پیش است. چراکه بهمنی و بانک مرکزی در دوره او به وضوح نشان داده که آتشبازی اقتصادی برایش آسان است و به روش فوتبالیستها، ایشان بهترین دفاع را حمله به بازار میداند. به هر سو باید منتظر ماند و دید از این طنز نغز که آنچنان هم به دل نمینشیند چه عایدی خواهیم داشت و چه راهی برای اقتصاد نگران از تدابیر دولتی در پیش خواهد بود.
شادی کجاست، به سوی ماهواره ها
اسماعیل میرفخرائی در مقاله ای در روزگار نوشته اگر امروز آماری ارائه می شود که درصد مردم ایران مخاطب ماهواره ها هستند ریشه این رویکرد و استقبال شهروندان ایرانی از شبکه های خارجی را باید در سیاست گذاریهای نادرست رسانه ای در داخل مرزهای ایران جست. مردم در ابعاد نیازهای تکنولوژیک، آموزشی، خبری و اطلاع رسانی، تفریحی و اوقات فراغت به دنبال منابع خبری مورد اعتماد می گردند تا به اخبار و اطلاعات گوش فرا دهند.
نویسنده وجود دیش های ماهواره بر بام خانه های تهران را باعث آزار شهروندان توصیف کرده و نوشته اما نیاز به دسترسی به اطلاعات و اخبار درست، صحیح و قابل اعتماد مساله دیگری است که شهروند امروز را به سمت نصب ماهواره و پیگیری اخبار رسانه های خارجی دعوت میکند. دریافت خبر جزء نیازهای اولیه انسان است و متاسفانه ما در حوزه خبررسانی در ایران از طریق شبکه های رسمی دچار سیاست های حذفی هستیم و خبرهایی را از مردم دریغ می کنیم. به همین خاطر طبیعی است که نحوه خبررسانی ما جوری باشد که ما را به واقعیت سوق ندهد، یعنی بدون شک به سوی استفاده از ماهواره می روند.
مقاله روزگار با اشاره به نیاز مردم به شادمانی اشاره کرده رجوع به بعضی از کانال های پربیننده به علت آن است که در ایران مردم در زندگی عادی شان با فقدان شادمانی مواجه اند. شبکه های تلویزیونی ایران تا زمانی که بخواهند به حالت بلندگویی و مبالغه آمیز نسبت به اطلاع رسانی اقدام کنند بدون شک با مخاطب چندانی مواجه نخواهند بود.
آفرینش در سرمقاله خود نوشته در سالهای گذشته بارها و بارها این جمله که "ایرانیان مردمی شاد نیستند" از گفتار و نوشتار بسیاری از کارشناسان نقل شده است. در این بین هر چند شاد بودن و یا نبودن بحثی کارشناسانه است اما به طور کلی می توان عوامل و متغیرهای زیاد و گسترده ای را در شادی یک فرد و جامعه ای دخیل دانست. عوامل و اسبابی که هر یک به نوبه خود می تواند زمینه و بستری مهم را برای تامین شادی یک فرد و جامعه فراهم نماید.
به نوشته این مقاله جامعه ایرانی از بسترها و بنیان های لازم برای ابراز شادمانی بویژه به شکل گروهی و همگانی برخوردار نیست و علاوه بر این نیز شیوه های شناخته شده و تعریف شده کمتری برای شادمانی های همگانی در کشور وجود دارد. این در حالی است که بی گمان شاد بودن یکی از شاخصه ها و بنیان های زندگی مطلوب در هر گروه و جامعه ای به شمار می رود و در کلامی دیگر هر قدر مردمی شادتر باشد توان و پتانسیل بیشتری برای تلاش و حرکت به جلو دارند .
علی رمضانی در دنبال مقاله آفرینش اشاره کرده سن امید به زندگی در ایران 69 سال است که خود حکایت از فاصله بسیار ما با کشورهای پیشرفته و اروپایی است.
نه عذرخواهی نه استعفا، اخلاق چه شد
سعیده میرزایی در سرمقاله مردم سالاری به ماجرائی اشاره کرده که در روزهای گذشته مهم ترین موضوع رسانه های ایران بوده یعنی دو بیماری که به علت فقر توسط یک بیمارستان با آمبولانس در بیابان رها شدند.
نویسنده با تاکید بر این که ظاهرا هیچ یک از مسوولین بیمارستان امام تاکنون حاضر به پاسخگویی درخصوص این قضایا نشده اند و فقط رئیس بیمارستان امام خمینی که در روز اول به تلفن خود پاسخ داد گفته پیگیری کردیم این موضوع از بیمارستان امام نبوده است که البته این هم عذر بدتر از گناه رئیس مجتمع بیمارستان امام خمینی بوده است.
در ادامه مقاله مردم سالاری آمده از مسوولین وزارت بهداشت انتظار می رود در رابطه با این فاجعه غیرانسانی که روح هزاران نفر اعم از ایرانی و غیر ایرانی را خدشه دار کرده است حداقل از مردم عذرخواهی کنند چرا که اصولا در این مواقع در کشور ما رسم بر استعفا وجود ندارد و-همانند سقوط هواپیماها و واکنش وزارت راه و ترابری- استعفا که نمی دهند هیچ، دریغ از یک عذرخواهی ساده که شاید تسلی بخش دل های هزاران هزار نفر از افرادی باشد که با شنیدن این ماجرا از انسان بودن خود شرمسار شدند.
مسئولان با ما شوخی دارند؟
ابراهیم رها در ستون طنز مغازله در صفحه آخر روزنامه روزگار نوشته:
معلوم الحال به آدمی می گویند که با مایو برود استخر! اجازه بدهید الان توضیح می دهم.
این که عده ای با مربی خارجی برای فوتبال مخالف هستند، بی دلیل نیست چون این خارجی ها
با فرهنگ ما بیگانه هستند. به جایش داخلی ها با فرهنگ ما بیگانه نیستند. توضیح اینکه همین یکی
دو روز پیش کارلوس کرش را گویا از استخر محل اقامتش بیرون کرده بودند که اقدامی درست بوده
و مشت محکمی به شکل کلی محسوب می شود.
گویا این آدم اجنبی با وضعی شنیع و تنها با یک مایو وارد آب شده بوده که سریعاً برخورد لازم از طرف مسوولان صورت می گیرد و کار بیشتر از این بی ناموسی نمی شود. یکی نیست بگوید نمی میری اگر حالا کت و شلوار نه، لااقل روی مایوت یک کاپشن بپوشی!
لسان الغیب آورده "نتوانست کشید". عزت الله انتظامی هم همین را گفته منتها اینجوری که سوال کرده یک کارمند چطور می تواند گوشت کیلویی 25 هزار تومانی بخورد.
طنز نویس روزگار در پایان نوشته: نباید همیشه نیمه خالی لیوان را دید و تلاش مسوولان هم باید لحاظ شود که توانسته اند گوشتی را که بر فرض در کشور استکبار جهانی کیلویی چهار پنج دلار است اینجا به کیلویی نزدیک 25 دلار برسانند و البته به مردم هم به تومان حقوق بدهند و نفت هم قیمتش در بازار جهانی شد 115 دلار و نان سنگک هم قیمت رسمی اش مرز 500 تومان را درنوردید و نوع ویژه اش به هزار تومان هم می رسد و... و همه چی آرومه، ما چقدر خوشحالیم و ایضاً پوچ... تلاش... هستی... فقط یک سوال می ماند، مسوولان با ما شوخی دارند یا ما را گیر آورده اند. بین این دو گزینه یکی را انتخاب کنید و جواب را برای همین ستون مغازله خودمان بفرستید.