بررسی روزنامه‌های صبح تهران " دوشنبه ۵ اردیبهشت


بررسی روزنامه‌های صبح تهران – دوشنبه ۵ اردیبهشت



روزنامه‌های امروز تهران در حالی که صفحات اول و تیترهای اصلی خود را به انعکاس سخنان رهبر جمهوری اسلامی در تحسین امنیت امروزین کشور اختصاص داده و در مقالاتی، بزرگنمایی اختلافات مدیران کشور را کار دشمن دانسته‌اند، همزمان خبر از قبض‌های سنگین گازبها داده و نوشته‌اند که عرضه سکه توسط بانک مرکزی هم جلوی افزایش قیمت‌ها را نگرفت. ابراز انزجار از رها شدن دو بیمار در حاشیه تهران از جمله مطالب دیگر این روزنامه‌ها است.

توصیه رهبر، قهر رئیس دولت و وساطت مجلسیان

"توصیه‌های مهم به رسانه‌ها و مسئولان" عنوان اصلی جام‌جماست، خراسان از زبان رهبر نوشته است "نباید به گونه‌ای صحبت یا مطلبی نوشته شود که القای دودستگی و نبود آرامش در جامعه شود"، تهران امروز و آرمان همین گزارش را با تیتر "القای نبود آرامش، خلاف واقع است" نقل کرده‌اند، قدس نوشته است "القای تنش در جامعه، خلاف شرایط کنونی کشور است" و رسالت نوشته است "قدر آرامش در کشور را بدانید".

کیهان با عنوان "ماجرا به همین سادگی بود" نوشته است که اتخاذ یک تصمیم نسنجیده از سوی رئیس جمهور و جلوگیری رهبری معظم انقلاب از انجام آن. اتفاقی که به قول آقا "آنچنان هم از اهمیت بالایی برخوردار نبود" و :نظائرش هم اتفاق می‌افتد".

حسین شریعتمداری با انکار هر نوع اختلاف، نوشته که بدیهی است احمدی‌نژاد اگرچه رئیس جمهوری مکتبی و برخوردار از برخی خصوصیات ارزشی منحصر به فرد نیز هست، ولی به یقین، خود را معصوم و مبرای از خطا نمی‌داند- و نباید بداند- بنابراین، اگر این خطا در حد و اندازه یک تصمیم خلاف مصلحت نظام و خطرآفرین باشد - که مورد اخیر اینگونه بوده است- رئیس جمهور به حکم عقل و شرع بایستی به خاطر پیشگیری و ممانعت از وقوع آن، پیشانی شکر به آستان ربوبی سائیده و از ژرفای دل این موهبت الهی را پاس بدارد.

همین روزنامه در مقابله با گزارش‌هایی که درباره غیبت محمود احمدی‌نژاد از دفتر خود منتشر شده‌اند، گزارشی فراهم آورده که در آن نوشته است حیدر مصلحی در جلسه هیأت دولت شرکت داشت، اما همین گزارش نشان می‌دهد که ریاست جلسه را معاون اول رییس جمهور به عهده داشته است.

در ادامه گزارش کیهان از قول یک نماینده جناح هوادار دولت نوشته شده است که علی اصغر زارعی و تنی دیگر از نمایندگان برای دیدار با رئیس جمهور آماده بودند، اما زارعی به همراه حسینیان، دیروز با رئیس جمهور دیدارکرده‌اند و گفته می‌شد که حمید رسایی، مهدی کوچک‌زاده، علی‌اصغر زارعی و اسماعیل کوثری نمایندگانی هستند که قرار بوده است به دیدار احمدی‌نژاد بروند، اما احمدی‌نژاد فقط زارعی و حسینیان را پذیرفته است.

به عقیده کیهان، اینها نشان از آن دارد که روند جاری امور در نهاد ریاست جمهوری، در حال طی شدن است و دیگر جایی برای حرف و حدیث‌های غیرسازنده باقی نمانده است.

امیر محبیان در سرمقاله رسالت بدون اشاره به موضوع اختلافات این روزها نوشته است که سیاست، گاه به گردابی هولناک می‌ماند که آدمی را به درون خود می‌کشد و از آنجا روانه دوزخی به گستره دنیا و آخرت می‌کند و گاه می‌تواند چونان نردبانی رفیع باشد که نام و یاد سیاستمدار را برای همیشه جاودان سازد.

به نوشته این روزنامه چه بسا گمان دارند که سیاست با جوانمردی همخوانی نداشته و سیاستمدار زیرک باید قواعد اخلاقی را زیر پا نهاده و برای پیشبرد اهداف خویش، اصول مردانگی را کنار نهد.

سرمقاله رسالت رذایل اخلاقی را چنین برشمرده است: دروغ‌گویی، حسد، حرص، جبن، تهور، تکبر، خشم، حقد، گمان بد، بهتان، بخل، طمع، تبذیر، بغض، قساوت، تبختر، نخوت، طمع، تملق، غفلت، ناامیدی، ریا، نفاق، انتقادستیزی، عیب‌جویی و سخن‌چینی.

آب در اسیاب دشمن

محمدحسین روانبخش در ستون طنز مردم‌سالاری نوشته است: اعضای فراکسیون اکثریت مجلس، روز گذشته می‌خواستند به دیدار محمود احمدی‌نژاد بروند و با او درباره مسائل اخیر گفت‌وگو کنند (نصیحت کردن هم نوعی گفت‌وگو است!) اما گفتند که این برنامه لغو شده است و یکی از اعضای این کمیسیون در توضیح لغو این برنامه خبر داد که احمدی‌نژاد شنبه با هیأتی از نمایندگان کنگره خلق چین دیدار و مذاکره داشته است و همین کفایت می‌کند. حالا این که این دو دیدار چه ارتباطی با هم دارد، چیزی است که باید معلوم شود:

احتمال ۱- پارلمان، پارلمان است؛ چه فرقی می‌کند که با نمایندگان کدام پارلمان دیدار شود!

احتمال ۲- احتمالا نمایندگان کنگره خلق چین دغدغه‌هایی درباره مسائل اخیر داشته‌اند که رفع شده است. اگر نمایندگان اکثریت هنوز حرف و حدیثی درباره این مسائل دارند، بروند با نمایندگان کنگره خلق چین دیدار کنند و از آنها بپرسند که جریان چیست. دیگر چرا می‌خواهند وقت احمدی‌نژاد را بگیرند؟!

احتمال ۳- نمایندگانی که سازمان تربیت بدنی را وزارت ورزش کرده‌اند، چه حرفی با احمدی‌نژاد دارند؟ هیچ! هر وقت مجلس بی‌خیال وزارت ورزش شد، آن وقت برای آنها هم مثل نمایندگان کنگره خلق چین دیدار میسر می‌شود و...!

در پایان این نوشته طنز مردم‌سالاری و به عنوان احتمال چهارم آمده است: مسائل اخیر، واژه مبهمی است. اصلا اخیرا مساله‌ای اتفاق نیفتاده! بنابر این دیدار با نمایندگان مجلس شورای اسلامی اصلا موضوعیت ندارد، اما دیدار با نمایندگان کنگره خلق چین، خیلی خیلی موضوعیت داشت! هرکس هم که حرفی جز این بگوید، آب در آسیاب دشمن ریخته است.

صف سکه، قبض‌های گاز و استیصال مردم

"آمار اشتغالزایی درست نیست" تیتر اصلی مردم‌سالاری است، ابتکار از "خیز بیست درصدی اجاره بهای مسکن" خبر داده، دنیای اقتصاد از "محورهای تحول در بازار پول" گزارش کرده و جهان صنعت "چهار محور برای تغییر ساختار نظام بانکی" را بر شمرده است.

تهران امروز در گزارش اصلی خود نوشته است که دومین روز عرضه انواع سکه در شعب بانک ملی هم با صف‌های طولانی متقاضیان همراه بود. از ابتدای هفته، بانک مرکزی با عرضه سکه‌های تمام، نیم و ربع بهار آزادی با قیمت ثابت و واقعی، قصد شکستن حباب در بازار را دارد. هرچند که تا حدودی در این کار موفق بوده است، اما همچنان بازار سکه به طور دونرخی پیش می‌رود.

به گزارش این روزنامه، از طرفی سکه‌ها به طور محدود با قیمت واقعی توسط بانک ملی فروخته می‌شود، از طرف دیگر صرافی‌ها همچنان نرخی بالاتر از حد واقعی را برای مسکوکات در نظر می‌گیرند به گونه‌ای که باز هم روز گذشته افزایش نرخ انواع سکه در بازار مشاهده شد و ربع سکه به عنوان کمیاب‌ترین آنها با نرخ ۱۴۳ هزار تومان به فروش رسید

آفرینش در سرمقاله خود نوشته است که قبض‌های جدید گاز که در هفته گذشته به دست مردم رسید، براساس یک دوره ۴۲ روزه محاسبه شد. تفاوت این قبض‌ها با دور گذشته به این نحو بود که در دوره قبل، مبلغ گازبها به صورت نیمی آزاد و نیمی یارانه‌ای محاسبه شده بود . اما در این دوره، گازبهای مشترکان تماما به صورت قیمت آزاد محاسبه شد که کاهش زمان سررسید قبوض هم نتوانست فشار آن بر مردم را بکاهد.

به نوشته حمیدرضا عسگری در این مقاله از این جهت که قبوض دوماهه باعث عدم توانایی مردم در پرداخت می‌شد مدیران اداره گاز تصمیم گرفتند که با کاهش مدت سررسید گازبها فشار کمتری بر مردم متحمل شود، امری که بازهم موثر واقع نشد. البته آنچه باز هم باعث ناراحتی مردم شده این است که چرا حتی با کاهش دوره سررسید، میزان گازبهای آنها کم نشده است. این اعتراض مردم با دلایلی همراه است که گفتن آن باید مورد تأمل مسئولان قرار بگیرد.

در پایان سرمقاله آفرینش آمده است: هنوز مدت زمانی از آن نگذشته است که بگوییم هوا سرد بوده و میزان مصرف بالا در زمان یاد شده، تقریبا در اکثر شهرهای کشور دمای هوا افزایش پیدا کرده بود. همچنین براساس اعلام آمارهای رسمی در تعطیلات نوروز بیشترین نرخ مسافرت را در کشور داشته‌ایم، یعنی قریب به اتفاق مردم کشور در منازل نبوده‌اند که بخواهند گاز مصرف کنند، پس علت این افزایش چیست؟

کیهان هم به صف مخالفان با حذف صفرهای پول کشور پیوست و در سرمقاله امروز خود، عوامل متعددی را برای این مخالفت شماره کرد. از جمله این که شرایط تورمی اقتصاد ایران و رشد حجم پول و نقدینگی است. اگرچه با تلاش تیم اقتصادی دولت‌های نهم و دهم تورم تا اندازه‌ای مهار شده است و هم اکنون کشور با "ابرتورم" مواجه نیست، اما طی سالیان اخیر، تورم بین ۱۵ تا ۳۰ درصد در نوسان بوده است و بانک مرکزی برای مقابله با این موضوع و تسهیل در مبادلات پولی مردم، به چاپ گسترده اسکناس‌های درشت و چک‌پول‌ها اقدام کرده است.

مرگ بر اعتصاب

سیاست روز نوشته است که از خواص مسئولان خدوم نظام یکی این است که گاهی نکات مجهولی را بر عوام‌الناس، معلوم می‌کنند که فی‌المثل اگر این کار را به ننجون عوام بدهند، حداقل صد سال طول می‌کشد.در همین راستا معاون وزیر کار دست به تنویر افکار عمومی زده و به شکل روشنگرانه‌ای گفته است: "کارگر به این تجربه رسیده است که کارهای تخصصی را در سطح خیابان پیگیری نکند. در ضمن "اعتصاب" یک کلمه وارداتی است. چرا از کلمه وارداتی استفاده می‌کنید؟"

این روزنامه به طعنه نوشته است: "ملاحظه فرمودید؟ تنویر افکار عمومی همین است دیگر! شاخ و دم که ندارد. اصلا چه معنی دارد که آدم کارهای تخصصی خود را در سطح خیابان پیگیری کند؟ سطح خیابان جای این کارهاست؟ زن و بچه مردم از سطح خیابان رد می‌شوند. خانواده‌ها تردد می‌کنند."

از در و دیوار این جا شعار می‌بارد

عبدالجواد موسوی در روزگار نوشته است که درست در همین روزها که ما چگونگی عزل و نصب وزیر اطلاعات را پیگیری می‌کنیم یا با هیجان، نگران رفتن و ماندن مربی چشم آبی تیم ملی فوتبال‌مان هستیم، دو انسان که مثل همه آدمیان از پوست و گوشت و خون و عصب ساخته شده‌اند، فقط به جرم آنکه از پرداخت هزینه درمانشان عاجزند، در بیابان رها می‌شوند. این اتفاق در امریکای جهانخوار مدعی حقوق بشر نیفتاده است. در سرزمینی افتاده است که از در و دیوارش شعارهای اخلاقی می‌بارد، در سرزمینی افتاده است که قرار است یک تار موی کوخ‌نشینانش به زندگی همه کاخ‌نشینان بیارزد.

نویسنده مقاله روزگار ادامه داده است که بیش از پنج سال از عمر دولتی که معتقد است همه دولت‌های پیشین عدالت را نادیده انگاشته‌اند و فقط این دولت است که بام تا شام به عدالت می‌اندیشد می‌گذرد، اما خبر تکان‌دهنده رها شدن دو بیمار فقیر در بیابان‌های اطراف تهران، آن هم توسط پرسنل بیمارستان دولتی نشان داد که فاصله شعار تا عمل و رویا تا واقعیت، خیلی بیشتر از آن چیزی است که تصور می‌کردیم. تصویر ویران‌کننده آن دو مرد بی‌پناه و تنها که در صفحات بعد منتشر شده، گواهی است بر وجدانی که نیست؛ اخلاقی که تباه شده، انسانیتی که فرو ریخته و دروغی که همه جا را فرا گرفته است.

فضل‌الله یاری هم در سرمقاله ابتکار نوشته است که زنگ‌ها به صدا در می‌آیند. این روزها یک خبر منتشرشده از رسانه‌ها حکایت از آن دارد که مسئولان بیمارستانی در تهران، دو نفر از بیماران خود را با لباس مخصوص و برانکارد، در کنار بزرگراهی خارج از شهر رها کرده‌اند و این دو، به مدد راننده کامیونی به زندگی برگشتند.

به نوشته این روزنامه، این خبر در هر کجای دنیا می‌توانست چند استعفا و برکناری و استیضاح را به دنبال داشته باشد؛ اما اینجا ایران است و روش کار بدین‌گونه است: اول، همه‌چیز تکذیب می‌شود و منتشرکنندگان خبر به شکایت تهدید می‌شوند؛ دوم، قربانیان به‌شدت انکار می‌شوند، به‌گونه‌ای که خودشان نیز در وجود خود تردید می‌کنند؛ سوم، اولیای امور آهسته آهسته واقعیت را "یواشکی" می‌پذیرند، طوری‌که اگر دوباره لازم شد، بتوانند تکذیب و انکار کنند؛ چهارم، قول پیگیری می‌دهند؛ پنجم، خلبان هواپیما و راننده قطار و اتوبوس (و اینجا آمبولانس) مقصر خوانده می‌شوند؛ ششم، (دیگر ششم ندارد. تا همین‌جا کافی است، مسئولان هزارجور گرفتاری دارند!)

تهران امروز نوشته است که هنوز مدت زیادی از ابلاغ "منشور حقوق بیماران" توسط وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی نمی‌گذرد که ماجرای تلخ رها شدن دو نفر از شهروندان بیمار تهرانی توسط کارکنان یکی از بیمارستان‌های دولتی در اتوبان خلیج فارس تهران به تیتر یک محافل رسانه‌ای تبدیل می‌شود.

به نظر این گزارش، زمانی که این منشور حقوقی تدوین و ابلاغ شد، بارقه امیدی در دل بیمارانی که سال‌ها بود انواع و اقسام رفتارهای تبعیض‌آمیز را در بیمارستان‌ها شاهد بودند و صدایشان را کسی نمی‌شنید ایجاد کرد. اما اتفاق دو روز گذشته نشان داد که هنوز بخش سلامت ما راه درازی برای رسیدن به آن نقطه متعالی و مدینه فاضله‌ای دارد که در منشور هدف‌گذاری شده است.

سومین دیکتاتور هم ساقط شد

حمیدرضا آریان‌پور در سرمقاله جهان صنعت نوشته است که سرنوشت مبارک که مردمش مانند بسیاری دیگر از کشور‌ها با الهام گرفتن از انقلاب تونس در اعتراض به سه دهه دیکتاتوری به خیابان‌ها ریختند، باید برای عبدالله صالح یمن هم درسی می‌شد تا بی‌جهت در برابر خواسته‌های یمنی‌ها ایستادگی نکند. هنگامی که اکثریت قابل توجهی از مردم کشوری با پوست و گوشت و استخوان خود خودکامگی را احساس کرده و به این نتیجه رسیده باشند که رژیمی باید برود، آن حکومت و سران اصلی‌اش خواهند رفت؛ دیر یا زود.

به نوشته این مقاله، مهم نیست چه اندازه وعده اصلاحات راست و دروغ بدهند و مهم نیست چه اندازه با سرکوب‌های وحشیانه به خیال ماندن جنایت کنند، در هر حال رفتنی هستند. وقتی آتش موج تونسی به جان مبارک‌ها افتاد، رئیس‌جمهور دیکتاتور این کشور که غرق در فساد بود، هرچه وعده داد کارگر نیفتاد تا ناچار شود دست به خشونت برد و نزدیک به ۸۰۰ نفر را بکشد و نزدیک به هشت هزار نفر را زخمی دموکراسی‌خواهی کند که این هم کارگر نیفتاد و وادار به کناره‌گیری از قدرت شد.

جهان صنعت اظهار عقیده کرده است که این را عبدالله صالح باید درک می‌کرد چنان‌که قذافی هم باید. اشتباه قذافی که در لیبی به جنگ داخلی و حملات خارجی منجر شده است در یمن به کشتار مردم منتج شد، اما مهم آنکه در نهایت به اعلام کناره‌گیری رئیس‌جمهور این کشور انجامیده است.

سیاست روز در مقاله‌ای نوشته است که تحولات کشورهای عربی شاید بیش از هر کشور دیگری از اهمیت ویژه‌ای برای ایران برخوردار است؛ طی سال‌های گذشته و پس از پیروزی انقلاب اسلامی، روابط ایران و سوریه روابطی استراتژیک بوده است. سوریه در تمام این سال‌ها در کنار ایران و به عنوان یکی از سران جبهه مقاومت در برابر رژیم صهیونیستی و همچنین حضور بیگانگان در منطقه خاورمیانه شناخته شده است.

به نوشته این روزنامه، در شرایطی که پادشاهان و روسای جمهور بسیاری از کشورهای عربی در سمت و سوی سازش با اسرائیل و آمریکا قرار گرفته بودند و حاکمان آنها اجازه تأسیس پایگاه‌های نظامی را به بیگانگان در داخل خاک خود داده بودند و در عین اینکه هر کدام از آنها به نوعی در فکر تأمین امنیت رژیم صهیونیستی در منطقه بوده‌اند، سوریه در سمت مخالف آنها و در مخالفت کامل با حضور این بیگانگان در منطقه قرار گرفته است.

سیاست روز با تاکید بر این که مواضع سوریه در قبال اسرائیل، سدی نبود تا از ورود تحولات خاورمیانه به داخل مرزهای این کشور جلوگیری کند، نوشته است که روابط و مناسبات مثبت ایران و سوریه موجب شد تا در این شرایط بسیاری از کشورهای جهان نسبت به واکنش‌های ایران حساسیت نشان دهند؛ آنها منتظر بودند تا با کوچکترین موضع‌گیری از سوی جمهوری اسلامی، به انتقاد از ایران بپردازند و در مقایسه اعتراض سوریه با دیگر کشورهای عربی به این مساله بپردازند که ایران خواهان تغییر حکومت در سوریه نیست و حتی در ابقای اسد تلاش هم می‌کند.

شوخی با تیترها

ابتکار نوشته است:

- سید احمدخاتمی: دولت در مساله حجاب قیافه روشنفکری گرفته است [جمع کن خودتو. این چه قیافه‌ایه به خودت گرفتی؟ میام ریش پرفسوری تو از ته می‌زنم ها]

- آیت‌الله جنتی در دیدار اعضای فدراسیون فوتبال: اگر شکست خوردید باید آن را بپذیرید [و مثل کفاشیان فقط بخندید]

- ورود غلامحسین الهام به دعوای مداحان با دولت [آی نفس کش]

- اشد مجازات برای خاطی ماجرای بیماران رهاشده در کنار بزرگراه [ببرید و در کنار بزرگراهی رهایشان کنید]

- ترقی:‌ درمسیر منتهی به انتخابات مجلس نهم از رفتارهای غیراخلاقی بپرهیزیم [بریم در مسیرهای دیگه]

- رئیس مجلس: نقش روحانیون در مجلس کلیدی است [به خصوص این حمید رسایی]

- ده‌نمکی: انتقاد حزب‌اللهی‌ها را وارد نمی‌دانم [مگر اینکه اون حزب‌اللهی خودم باشم]
+0
رأی دهید
-0

نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.