بررسی روزنامه های صبح تهران؛ یکشنبه ۲۸ فروردین
از اعدام انقلابی شاهزادگان سعودی تا اخلاق نازل جامعه
روزنامه های امروز صبح تهران در حالی از حوادث منطقه خبر می دهند و به رسانه های غربی انتقاد می کنند که چرا شرایط مردم معترض بحرین را منعکس نمی کنند که خود هیچ خبری از اعتراض های سوریه ندارند. انتقاد وسیع روحانیون از شرایط اقتصادی کشور، گسترش دامن انتقاد به آمارهای متناقض و نقد سیاست های بریتانیا و بی بی سی همزمان با بازگشت منشور کوروش به لندن از دیگر مطالب این روزنامه هاست.
علیه سعودی و بحرین
"تظاهرات گسترده مردم در اردن: ما شاه نمی خواهیم" گزارش اصلی کیهان است و روزنامه جمهوری اسلامی از "طرح آمریکا برای استفاده ناتو از نیروی زمینی در لیبی" خبر داده است.
کیهان برای چندمین روز سرمقاله خود را به موضوع تحولات منطقه خاورمیانه اختصاص داده با این سئوال که مگر مردم مسلمان عربستان با مردم مصر، تونس، اردن، یمن، لیبی و... چه تفاوت عمده ای دارند؟ و مگر نه این که طی چند ماه اخیر بارها نارضایتی خود از رژیم آل سعود را فریاد زده و سرکوب ها نیز به اعتراف حامیان و دولتمردان آل سعود در کاهش خشم و نفرت مردم نسبت به دیکتاتورهای حاکم بر سرزمین وحی کمترین تاثیری نداشته است؟
به گمانه زنی حسین شریعتمداری در مقاله کیهان نظامیان سعودی در بحرین به هنگام حضور در صحنه برای سرکوب و قتل عام مردم از ماسک استفاده می کنند و به شدت از این که شناخته شوند بیم دارند. و در همان حال، نشانه های قابل توجهی از سرپیچی و تمرد نظامیان سعودی برای اعزام به بحرین گزارش شده و اینکه قربانی بلندپروازی های خاندان آل سعود شوند وحشت دارند. وحشت فرماندهان و سربازان سعودی از پشت ماسک ها نیز به آسانی قابل دیدن است.
بخشی از مقاله کیهان دعوت به شناسائی و انتقام گیری و حتی اعدام انقلابی شاهزادگان سعودی و فرماندهان نظامی آن کشور است و تاکید بر این که خاندان حکومتگر پادشاهی بحرین هم اساساً از ساکنان بحرین نیستند و از قبایل بادیه نشینی بوده اند و خانواده پادشاهی سعودی برای حمایت از آن ها طی چند سال گذشته برای بر هم زدن ترکیب جمعیتی قطیف و بحرین اقدام به کوچاندن برخی از قبایل عرب به این دو منطقه کرده است که امروزه مردم بحرین و قطیف آنان را به چشم بیگانه می نگرند.
اخلاق در جامعه و میدان فوتبال
محمود اکرامی در سرمقاله جام جم نوشته همان روزها که به مربی فوتبال یک تیم لقب «ژنرال» و مربی تیم دیگر عنوان «امپراتور» یا «سلطان» لقب دادیم، روزی که به یک دروازهبان یا مربی تیم صفت «خان» داده شد، طبیعی بود که حوزه فوتبال در سیطره بیچون و چرای یک عده «لقب یافته» و «عنوان گرفته» درآید.
به نوشته این مقاله همان روز انتظار میرفت که این ادبیات روزی باعث رویارویی یا جنگ «سلطان» با «امپراتور» یا نبرد «امپراتور» با «ژنرال» شود و این رویارویی ستیزهجویانه و منفعتطلبانه در «دربی»، «شهرآورد» یا «نبرد شهری» یا «آوردگاه» دور از ذهن نبود.ادبیات گفتاری هر دسته و گروهی بیانگر ذهنیت، نگرشها و تمایلات آن دسته و گروه و به نوعی زمینهساز رفتارهای فرد و گروهی آنهاست.
علیه سعودی و بحرین
"تظاهرات گسترده مردم در اردن: ما شاه نمی خواهیم" گزارش اصلی کیهان است و روزنامه جمهوری اسلامی از "طرح آمریکا برای استفاده ناتو از نیروی زمینی در لیبی" خبر داده است.
کیهان برای چندمین روز سرمقاله خود را به موضوع تحولات منطقه خاورمیانه اختصاص داده با این سئوال که مگر مردم مسلمان عربستان با مردم مصر، تونس، اردن، یمن، لیبی و... چه تفاوت عمده ای دارند؟ و مگر نه این که طی چند ماه اخیر بارها نارضایتی خود از رژیم آل سعود را فریاد زده و سرکوب ها نیز به اعتراف حامیان و دولتمردان آل سعود در کاهش خشم و نفرت مردم نسبت به دیکتاتورهای حاکم بر سرزمین وحی کمترین تاثیری نداشته است؟
به گمانه زنی حسین شریعتمداری در مقاله کیهان نظامیان سعودی در بحرین به هنگام حضور در صحنه برای سرکوب و قتل عام مردم از ماسک استفاده می کنند و به شدت از این که شناخته شوند بیم دارند. و در همان حال، نشانه های قابل توجهی از سرپیچی و تمرد نظامیان سعودی برای اعزام به بحرین گزارش شده و اینکه قربانی بلندپروازی های خاندان آل سعود شوند وحشت دارند. وحشت فرماندهان و سربازان سعودی از پشت ماسک ها نیز به آسانی قابل دیدن است.
بخشی از مقاله کیهان دعوت به شناسائی و انتقام گیری و حتی اعدام انقلابی شاهزادگان سعودی و فرماندهان نظامی آن کشور است و تاکید بر این که خاندان حکومتگر پادشاهی بحرین هم اساساً از ساکنان بحرین نیستند و از قبایل بادیه نشینی بوده اند و خانواده پادشاهی سعودی برای حمایت از آن ها طی چند سال گذشته برای بر هم زدن ترکیب جمعیتی قطیف و بحرین اقدام به کوچاندن برخی از قبایل عرب به این دو منطقه کرده است که امروزه مردم بحرین و قطیف آنان را به چشم بیگانه می نگرند.
اخلاق در جامعه و میدان فوتبال
محمود اکرامی در سرمقاله جام جم نوشته همان روزها که به مربی فوتبال یک تیم لقب «ژنرال» و مربی تیم دیگر عنوان «امپراتور» یا «سلطان» لقب دادیم، روزی که به یک دروازهبان یا مربی تیم صفت «خان» داده شد، طبیعی بود که حوزه فوتبال در سیطره بیچون و چرای یک عده «لقب یافته» و «عنوان گرفته» درآید.
به نوشته این مقاله همان روز انتظار میرفت که این ادبیات روزی باعث رویارویی یا جنگ «سلطان» با «امپراتور» یا نبرد «امپراتور» با «ژنرال» شود و این رویارویی ستیزهجویانه و منفعتطلبانه در «دربی»، «شهرآورد» یا «نبرد شهری» یا «آوردگاه» دور از ذهن نبود.ادبیات گفتاری هر دسته و گروهی بیانگر ذهنیت، نگرشها و تمایلات آن دسته و گروه و به نوعی زمینهساز رفتارهای فرد و گروهی آنهاست.
"قطره اشکی بر مزار جوانمردی" عنوان سرمقاله تهران امروزاست که امیر جاملو در آن نوشته اگر بازی جوانمردانه به هدایت کردن توپ به بیرون از زمین بازی وقتی یک بازیکن روی زمین دراز کشیده و از درد به خودش میپیچید باشد؛ ما اینجا در ایران جوانمردترین فوتبالیستهای دنیا را داریم. اما اگر پایبند بودن به تعهدات حرفه ای در داخل و خارج از زمین مسابقه را هم در زمره اصول جوانمردی در ورزش بگنجانیم، سقوط وحشتناکی در این عرصه نصیب فوتبال ایران می شود.
به نوشته این مقاله اتفاقی که در پایان بازی پرسپولیس و استیل آذین رقم خورد قبل از آنکه دغدغه زیر پا گذاشته شدن اصول بازی جوانمردانه را به تصویر بکشد، بی ظرفیتی غریب جماعتی را جلوی دوربین برد که عمری است ناجوانمردی را در پوشش فریبنده اعتقاد محکم به هنجارهای اخلاقی پیچیده و در این مسیر پله های ترقی را پیموده اند.
عبدالجواد موسوی در روزگار نوشته الحمدالله هیچ جوری نمیتوان منکر ماجرا شد. حادثه جلوی چشم همه اتفاق افتاده. دوربین ها و خبرنگارها هم واقعه را ثبت کرده اند. دیگر نمی توان با عناوین "تماشاچی نما و ورزشکارنما" داستان را توجیه کرد.
در ادامه این مقاله آمده شعارهایی در و دیوار نقش بسته را فراموش کنید، این که درشت بر تابلوهای تبلیغاتی شهرمان را شهر اخلاق بنامیم، منجر به اخلاقی شدن شهر نمی شود. جایی خواندم از قول بزرگی که: مردم به حاکمان خویش شبیه ترند تا به پدر و مادرشان.
به نوشته مقاله روزگار نمی توان در سطح مدیران میانی و گاه بالاتر شاهد رفتارهای تند و خشن و پرخاش جویانه بود اما مردم را به عایت اخلاق و مروت و فتوت دعوت کرد. آنچه روز جمعه اتفاق افتاد نتیجه طبیعی و منطقی رفتارهایی است که هر روز شاهد آن هستیم. نگاهی به تیتر روزنامه و سرخط خبرهای رسمی مملکت نشان میدهد که متاسفانه همه چیزمان به همه چیزمان ربط دارد.
بازگشت منشور به لندن
"اعتراض ایران به انتشار فهرست 32 نفره" عنوان اصلی مردم سالاری است، سیاست روز از "آخرین نفس های سفارتخانه بی سفیر"خبر داده و رسالت از قول رییس کمیسیون خارجی مجلس نمایندگان آمریکا از "شکست رسانه های فارسی زبان آمریکا علیه ایران" نوشته است.
الناز خمامی زاده در گزارشی در جوان نوشته روز گذشته منشور کوروش پس از هفت ماه نمایش در ایران در حالی با سرزمین مادری خود وداع کرد که ایوان مک گریکور، رئیس موزه بریتانیا رسماً برای تحویل این شی فاخر باستانی به محل نمایش منشور کوروش در ایران آمده بود. مک گریکور، رئیس موزه بریتانیا که در سال گذشته با قطع موقتی روابط فرهنگی میان سازمان میراث فرهنگی ایران و موزه بریتانیا مواجه شده بود، با روی گشاده در مراسم حاضر شد و در سخنان خود به امتناع اولیه موزهاش در فرستادن منشور کورش به ایران اشارهای نکرد.
به نوشته این روزنامه در پایان این مراسم، مسئولان موزه بریتانیا منشور کوروش را پس از ماهها نمایش در محفظه شیشهای موزه ملی ایران به درون صندوقچه فلزی انتقال دادند تا بحثها و توهمات غرب درباره رعایت نشدن اصول حفاظت استاندارد از منشور کوروش در ایران و نیز برخی شایعات مبنی بر امتناع ایران از بازگرداندن منشور به انگلیس بیش از پیش بیپایه و اساس به نظر برسد.
بی طرفی بی بی سی ؟
سیاست روز عنوان اصلی خود را به سفارتخانه بی سفیر بریتانیا در تهران اختصاص داده و نوشته مدتی است از طرح کاهش رابطه با انگلیس به هیئت رئیسه مجلس شورای اسلامی میگذرد، هنوز بررسی آن در دستور کار مجلس قرار نگرفته است؛
گزارش دیگری در همین روزنامه به موضوع "بی طرفی بی بی سی" اختصاص دارد که در آن آمدههمگان میدانند سیاست اصلی گردانندگان این رسانه پرهیز از انتشار اخبار غیرواقعی است و مدیران و مسئولان بخشهای مختلف BBC در کلام بر استقلال رسانهای خود تاکید دارند. اما آیا واقعا BBC مستقل است؟ برای یافتن پاسخ این سوال نیازمند این هستیم که ضمن بررسی سوابق عملکردی این رسانه، برنامههای آن را در فواصل و رخدادهای مشخص تجزیه و تحلیل کنیم.
خبرنگاران سیاست روز از مجموع برنامههای نوبت شما در شبکه ماهوارهای بیبی سی، تعداد 265 برنامه را استخراج و تجزیه و تحلیل کردند و دریافتند "کلیه سوژهها با اغراض سیاسی طراحی و سوالات در راستای سیاستهای کلان بیبیسی که ارائه شده از سوی رژیم سلطنتی انگلیس و تایید و تصویب آن در محل قانونگذاری این کشور است، مطرح میشوند".
سیاست روز به عنوان دلیل این جانبداری نوشته "ازجمله اینکه وضعیت زنان شاغل در ایران ذاتا یک موضوع اجتماعی است، اما اگر با دستمایه قرار دادن این موضوع، دنبال اهداف سیاسی از جمله تخریب چهره جمهوری اسلامی بود، آیا میتوان این موضوع را اجتماعی تلقی کرد؟"
بخش دیگر این بررسی به برنامه نوبت شما در تلویزیون فارسی بی بی سی اختصاص دارد که در آن آمده دستاندرکاران این شبکه علیرغم زیر سوال بردن برنامههای کلان اقتصادی کشور از جمله هدفمندکردن یارانهها و واریز مبلغ یک میلیون تومان به هر فرزند، به اندازهای خاص به موضوع اقتصاد و معیشت مردم علاقه نشان داده اند که از مجموع 265 برنامه تنها 17 برنامه با موضوعات اقتصادی روی آنتن رفته است.
نقد دیگر سیاست روز این است که "برنامه نوبت شما در نخستین روز فروردین 89 به موضوع " نظرات شما درباره پیام نوروزی شخصیت های سیاسی" اختصاص داشت. همانطور که میدانیم رهبر معظم انقلاب اسلامی امسال را سال " همت مضاعف و کار مضاعف" نامگذاری کردند. اما مجری بی بی سی در برنامه یک جمله کوتاه از نامگذاری امسال توسط رهبر انقلاب بیان کرده و بلافاصله متنی بلند بالا از پیام میرحسین موسوی قرائت و خبر نامگذاری سال 89 توسط وی تحت عنوان "سال صبر و استقامت" را اعلام کرده و در نهایت از شرکت کنندگان میپرسد " نظر شما درباره پیام های نوروزی سران حکومت و شخصیت های سیاسی ایران چیست؟"
آمار متناقض، مردم بدگمان
"بیم از چرخش سفتهبازانه پول" گزارش اصلی دنیای اقتصاداست، جهان صنعت با اشاره به گزارش بانک جهانی نوشته "ایران در رتبه 90 ایستاد"، روزگار "200 هزار تومان جریمه رانندگی" را در صدر اخبار خود آورده و ابتکار پرسیده "لاک پشت بودجه کی می رسد".
اردلان عطارپور در سرمقاله جهان صنعت نوشته بعد از اینکه صندوق بینالمللی پول هفته گذشته رشد اقتصادی کشور را در سال 89 یک درصد اعلام کرد، حال نوبت بانک جهانی شد که آمار رشد ما را بدهد. بانک جهانی دیروز میزان این رشد را 5/1 درصد اعلام کرد. این در حالی است که سه سال است نه بانک مرکزی و نه مرکز آمار ایران هیچکدام نرخ رشد اقتصادی کشور را اعلام نمیکنند. این ندادن آمار باعث اعتراضات بسیاری شده است.
به نوشته این مقاله معترضان بدگمان هستند و فکر میکنند چون رشد اقتصادی کشور در این سالها خوب نبوده است، از این رو از اعلام آن خودداری میکنند. شخصا این نظر را رد نمیکنم اما چرا همیشه قسمت خالی لیوان را میبینیم، شاید اینکه این آمارها اعلام نمیشود برای این باشد که نمیخواهند دروغ بگویند.
ابتکار از زبان رئیس مرکز تحقیقات سازمان پزشکی قانونی نوشته در 10سال گذشته، 235هزارو50نفر در تلفات و حوادث رانندگی جان خود را از دست دادهاند، درحالیکه در این مدت، تنها 986نفر جان خود را در سوانح هوایی از دست دادهاند.
قرهداغی با بیان اینکه هرگاه یک سانحه هوایی در کشور اتفاق میافتد، به دلیل نوع حادثه، حساسیت زیادی در میان رسانهها و مسئولان و حتی مردم به وجود میآید؛ اما برای حوادث و سوانح رانندگی حساسیت زیادی وجود ندارد، گفت: در 10سال اخیر، تنها 986نفر به دلیل حوادث و سوانح هوایی جان خود را از دست دادهاند، این در حالی است که در همین بازده زمانی، چند برابر مجموع افرادی که در سوانح هوایی کشته میشوند، در جادههای کشور جان خود را از دست میدهند.
گزارش ابتکار نشان می دهد آمارهای ارائهشده در بسیاری مواقع، باهم تناسب ندارد و مخاطب (شهروندان) را دچار سردرگمی و در برخی از مواقع، تشویش و نگرانی میکند. برای نمونه، در پایان تعطیلات نوروزی سال 90 سازمانهای مسئول در ارائه آمارها و خدمات خود، اینگونه اطلاعرسانی کردند: امداد و نجات هلالاحمر آمار کشتهها را 312نفر و مجروحان را 8هزار نفر اعلام کرد. پلیس کشور از کاهش 10درصدی کشتهها خبر داد وسازمان پزشکی قانونی از کشتهشدن 1200تن خبر داد. اما رئیسپلیس راهنمایی و رانندگی تهران، از کاهش 31درصدی کشتههای تصادفات در نوروز 90 خبر داده و گفته که در نوروز امسال، در جادههای استان تهران تنها 9کشته ثبت شده است.
روزنامه جمهوری اسلامی با اشاره به آمار مربوط به بیکاری که منابع دولتی ارائه داده اند نوشته اگر این آمارها درست و دقیق باشند، طبعاً باید به خاطر شتاب حرکت در بخش اشتغال زائی در چنین سطح وسیعی به دولت تبریک گفت. اما آیا این ارقام و آمارها درخصوص میزان اشتغال زائی در کشور، قابل اطمینان هستند؟ در این زمینه با مروری بر حجم عظیم متقاضیان کار و انبوه بیکاران در تهران و شهرستانها تردیدهای جدی وجود دارد.
از مسئولین دولتی به ویژه مسئولین وزارت کار انتظار میرود با اطلاع رسانی شفاف و دقیق مشخص نمایند کدامیک از آمارهای ارائه شده صحت دارد؟ آیا دولت در سال گذشته 4/1 میلیون شغل جدید ایجاد کرده؟ یا 6/1 میلیون؟ یا یک میلیون و هفتصد و پنجاه هزار؟
به نوشته این مقاله علت چنین اختلافهائی هرچه باشد، وجود یک اشتباه بزرگ و تفاوت فاحش 350 هزار شغل، موضوعی نیست که بتوان از کنار آن به سادگی عبور کرد، به ویژه آنکه حجم سرمایهگذاریهای دولت در بخش اشتغالزائی، وقوع چنین آمارهائی را چندان تأیید نمیکند.
بازی با تیتر ها
سیاست روز در ستون طنز خود نوشته است:
علی دایی: بازی خوبی انجام دادیم و از نظر فوتبالی برتر از حریف بودیم.
ننجون: اختیار دارید قربان! شکسته نفسی نفرمایید. در حرکات رزمی هم برتر از حریف بودید.
علی دایی: متاسفانه ما تعریف درستی از بازی جوانمردانه نداریم.
ننجون: درست است. پوریای ولی، غلامرضا تختی و پرویز دهداری هم که واقعیت ندارند و جزو افسانهها به حساب میآیند.
علی دایی: قرار نمیشود هر کسی توپ را به بیرون میزند بعدا صاحب توپ شود.
ننجون: اما قرار میشود گاهی اگر اول آدم زبان فارسی را پاس ندارد بعدا پاس بدارد.
علی دایی: دروازه بان حریف توپ را به بیرون میزند. اما بعد میایستد. استپ سینه میکند. توپ را از لای پاهایش رد میکند و یکسری کارهای دیگر!
ننجون: خاک بر سرم! آدم این همه کارهای زشت بکند و بعد یکسری کارهای دیگر هم بکند. قباحت دارد واقعا!