دومین جشن تولد در زندان اوین؛ بهاره سی ساله شد


دومین جشن تولد در زندان اوین؛ بهاره سی ساله شد

به مناسبت سالروز تولد بهاره هدایت، فعال حقوق زنان زندانی، همسر وی از وضعیت خانم هدایت در زندان می‌گوید. همچنین در این برنامه، از ایمان العبیدی، زن لیبیایی سخن گفته‌ایم که با بازگو کردن روایت به گفته خودش تجاوز حامیان معمر قذافی به وی، خبرساز شد:

شانزدهم فروردین روز تولد بهاره هدایت بود؛ فعال حقوق زنان و عضو دفتر تحکیم وحدت که همین روزها برای آزادی‌اش کمپینی جهانی نیز برپا شده است. پیش از هر کسی به سراغ همسرش امین احمدیان رفتم و از او پرسیدم که بهاره امروز چند ساله شد.

امین احمدیان: بهار سی ساله شد و این سومین نوروزی است که بهار پیش ما نیست و دومین جشن تولدی است که در زندان اوین است و ما برایش مجبوریم بیرون (جشن) بگیریم و خودش نیست در این مراسم پیش دوستانش و خانواده اش.

آیا در این مدتی که بهاره در زندان بوده تا به حال به مرخصی طولانی مدتی آمده؟

از آخرین باری که بهاره در ۹ دی پارسال دستگیر شد، یعنی حدود ۱۵ ماه پیش، هنوز یک ساعت هم به مرخصی استعلاجی، استحقاقی یا هر نوع دیگری که حق هر زندانی هست بیاید به اضافه این که فشارهای مضاعفی هم به او وارد کرده ‌اند. الان می‌دانید که حدود شش ماه است حق تماس تلفنی ندارد و شاید نزدیک به چهار ماه است که ممنوع الملاقات است. در این دو هفته اول سال ۹۰ هم که زندانیان می‌توانستند ملاقات داشته باشند به اتفاق خانواده‌اش مراجعه کردیم ولی متاسفانه گفتند که ممنوع الملاقات است و اجازه ملاقات به ما ندادند.

الان مادر ایشان حدودا چهار ماه است که بهاره را ندیده و این فشار روحی زیادی به او وارد کرده به صورتی که الان در بیمارستان قلب شهید لواسانی بستری شده است.

اتهامات بهاره چیست؟ بهاره مرتکب چه جرائمی شده که بابت آن دارد چنین دشواری‌هایی را تحمل می‌کند؟


بهار جرمی مرتکب نشده. اکثر این زندانیانی که بعد از انتخابات دستگیر شده‌اند، جرمشان حق‌گویی و حق‌خواهی و آزادی‌خواهی بوده. بهار در تشکلی فعالیت می‌کرد که همه فعالیت‌هایش شفاف بود ولی خوب این آقایان همه آن انتقادها و حق‌خواهی‌ها را به عنوان اقدام علیه امنیت ملی، توهین به رئیس جمهور، توهین به رهبری برایش پرونده سازی کردند و این حکم سنگین را به او دادند.

اضافه بر این که الان حتی شاهدیم در زندان بعد از این که به مناسبت ۱۶ آذر بیانیه‌ای در بیرون از ایشان منتشر شد، باز هم پرونده جدیدی برایشان تشکیل دادند و صحبت‌هایی از صدور حکم دوباره ۳ تا ۵ سال است. البته ما امیدواریم که این قدر طول نکشد و این حکم‌ها در حد اعلام بماند چون حق چه بهاره و چه سایر دوستانش نیست که به خاطر انتقاد بخواهند حتی یک روز حبس را تحمل کنند. چرا که در کشورهای دیگر تلاش حکومت‌ها و دولتمردان این است که انتقادها را بشنوند و استقبال می‌کنند، ولی اینجا متاسفانه به این صورت است.

شرایط جسمی و روحی بهاره چطور بود؟

شرایط زندان هم سختی‌های خودش را دارد. زندان هرچه هم باشد حتی یک روزش هم سخت است. از نظر جسمی شاید یک کمی لاغر شده. من آخرین باری که بهار را بعد از سه ماه دیدم، حالت تکیده‌تری داشت ولی خودش نشکسته هنوز و با روحیه مقاوم بر سر آرمان‌هایش هنوز هست و در آن‌ها تغییری ایجاد نشده و خوشبختانه تا الان مقاومت کرده است.

آرزوی شما برای تولد سی سالگی بهاره چیست؟

خوب طبیعی است خیلی دوست داشتم پیشم باشد. ما زندگی‌مان را تازه شروع کرده بودیم. ما هنوز در زندگی مشترکمان نتوانسته بودیم سال تحویلی با هم داشته باشیم و پیش هم باشیم. بهار هم بالاخره مثل هر دختر دیگری دوست دارد به زندگی‌اش سر و سامانی بدهد. بهار چریک نیست. او هم یک فعال مدنی است مثل همه آدم‌های دیگر که خواست‌های انسانی خودشان را دارند.

دوست داشتم بتواند زندگی کند. دوست داشتم حداقل بیاید خانه‌اش را ببیند. پیشم باشد و با هم باشیم، و بتواند از لذت‌ها زندگی بهره‌مند شود، ولی خوب متاسفانه امکانش فراهم نیست. امیدوارم چه بهار و چه بقیه زندانیان سیاسی عقیدتی به واسطه عقیده‌شان در هیچ جای دنیا از زندگی عادی محروم نشوند.

****

ایمان العبیدی، اولین زن خبر ساز سال ۹۰

مجنون، دیوانه، بیمار و شرابخواره. اینها تنها بخشی از الفاظی است که در توصیف ایمان العبیدی، زن لیبیایی به کار برده می‌شد؛ زنی که به چهره روز رسانه‌های دنیا تبدیل شد و زنان سراسر جهان به ستایش او پرداختند.

شنبه هفته گذشته ایمان العبیدی با ورود به هتل مقر خبرنگاران خارجی در طرابلس، پایتخت لیبی از تجاوز به خود توسط نظامیان تحت فرمان معمر قذافی خبر داد. این اقدام او با واکنش شدید نیروهای امنیتی حاضر در هتل رو به رو شد و سرانجام در مقابل دوربین روشن رسانه‌های خارجی ایمان العبیدی بازداشت شد. اما ایمان العبیدی، که یکی از اهالی منطقه تحت کنترل انقلابیون در شرق لیبی است، پیش از بازداشتش به روزنامه‌نگاران گفت که در یک ایستگاه بازرسی در طرابلس ربوده شده و بارها مورد تجاوز جنسی قرار گرفته است.

انتشار جهانی تصاویر ایمان العبیدی سبب شد که بازداشتش بیش از چند روز دوام پیدا نکند و پلیس لیبی تحت فشارهای بین المللی او را آزاد کرد. شهلا شفیق، جامعه شناس ساکن پاریس در این زمینه با رادیو فردا سخن گفته است.

خانم شفیق این داستان داستان جدیدی نیست که بازهم در جریان یک جنگ داخلی یا انقلاب و اعتراض گروهی از مردم زنی از میان معترضان بازداشت و به او تجاوز شود. داستانهایی شبیه این داستان را در جنگ‌هایی پیش از این و جنگ‌هایی که هم اکنون در جریان است، مثلا اتفاقاتی که در کنگو می‌افتد می‌شنویم. چرا زنان توسط نیروهای نظامی و امنیتی مورد تعرض قرار می‌گیرند؟ آیا این فقط بر می‌گردد به یک هوسرانی مردانه یا نکات دیگری در پشت آن وجود دارد؟

شهلا شفیق: در مورد پدیده تجاوز تحقیقاتی که شده نشان می‌دهد که چه از لحاظ جامعه‌شناسی و چه از لحاظ روانشناسی اجتماعی مسئله فقط انگیختگی جنسی نیست. چون اگر مسئله انگیختگی جنسی باشد، مردانی را که دچار آن هستند به شیوه‌های مختلف می‌توان تسکین داد، هیچ احتیاجی به تجاوز ندارند. علاوه بر آن انگیختگی جنسی برای زن‌ها هم هست. بنابراین چرا مردها این اجازه را به خودشان می‌دهند و چرا این در میان مردان بیشتر گسترده است و عمدتاً مردان هستند که دست به تجاوز می‌زنند؟ این بر می‌گردد به مسئله قدرت‌نمایی و میل به سرکوب و تملک دیگری و تملک جسمش و از این طریق قدرت را بر دیگری که زن است اعمال کردن. نوعی از نمایش مردانگی قدرتمند. این بر می‌گردد به نوع تفسیر از زنانگی و مردانگی و نوع تربیت جنسی که رواج دارد.

دومین نکته در مورد جنگ‌ها این است که تجاوز به پیکر زنان شیوه‌ای است برای تملک زنانی که متعلق به مردان دیگر هستند. یعنی در واقع شما وارد حریم دیگری می‌شوید. بازهم آن تصویری که از زن به عنوان ملک آدم‌های دیگر و به عنوان ملک مردان. در نتیجه در جنگ و دشمنی شما وقتی به زنی تجاوز می‌کنید، به خواهر یا همسر کسی، نه این که خود آن زن مورد نظر باشد، یک جور تجاوز به حریم دشمن مورد نظر است و پیکر زنان تبدیل به حریم می‌شود که خودش هم باز در یک نگاه مردسالارانه جایگاه خودش را دارد.

از سوی دیگر، در بعضی از این تجاوزات شما نطفه می‌کارید در بطن آن زن و در واقع می‌تواند آبستن شود و شما حریم دشمن را بارور می‌کنید، این هم یک جنگی است در ذهنیتی که سرشار از کلیشه‌های مردانه است.

نکته آخر این است که در جنگ‌هایی که در آفریقا و جنگ‌ها و تجاوزهایی که شده و بعد از آن مسئله آلوده شدن زنان و هزاران زن به سیدا. این نکته در بعضی تحقیقات مطرح شده که حتی با هدف آگاهانه، آلوده کردن این جمعیت زنان هم انجام شده که این خودش وحشتناک است و حتی ممکن است غیرقابل قبول به نظر بیاید ولی واقعیتی است.

خانم شفیق، فکر می‌کنم گذشته از تمام وجوه غمبار و تاسف برانگیز این حادثه‌ای که برای این زن لیبیایی رخ داد، می‌توانیم به یک وجه مثبت هم در این حادثه نگاه کنیم و آن اقدام جسورانه این زن هست برای این که به محل تجمع خبرنگاران بیاید و از اتفاقی که برایش افتاده با صدای بلند صحبت کند. این اتفاق اما فکر نمی‌کنم تا به حال در هیچیک از موارد تجاوزی که رخ داده و در هیچیک از انقلاب ها و برخوردهای اخیر در کشورهای خاورمیانه دیده باشیم.

شهلا شفیق: بله، این نکته خیلی درستی است که شما به آن اشاره می‌کنید. شاید آمار خیلی دقیقی وجود نداشته باشد ولی در مورد تجاوز سکوت زیاد هست. چون به همان دلایل اخلاقی و اجتماعی و فرهنگی که به آن اشاره کردم و زنهایی که مورد تجاوز قرار می‌گیرند گرچه قربانی اند، یک نوع احساس گناه دائمی همراه‌شان است و یک نوع نگاه سرزنش کننده اطرافیان هست که زن را آشکار یا پنهانی همواره متهم قلمداد می‌کند. همیشه وقتی زنی مورد تجاوز قرار می‌گیرد یک نوع نگاه عمومی نسبت به او هست که چرا " او" و دنبال دلایل تجاوز در زن می‌گردیم مواردی مانند بی بندوباری، سر و وضع نامناسب و خود را در دسترس قرار دادن و تمام آن دلایلی که این فکر مردسالار سرکوبگر دنبالش می‌گردد.

اینجا اما ایمان العبیدی این سکوت را شکسته و این اقدام مهمی است. ولی در عین حال من فکر می‌کنم که تا سال‌های سال مثل بسیاری از قربانیان تجاوز علی‌رغم این که یک قدم برداشته برای این که این سکوت را بشکند، ضربات روانی این موضوع همراه او خواهد بود.

آقای ایلیا جزایری، همکار ما در بیروت واکنش جهان عرب را نسبت به حادثه‌ای که در لیبی اتفاق افتاد برای ما بازگو می‌کنند.

ایلیا جزایری: از ابتدای شروع ماجرا، رسانه‌های عربی قضیه ایمان العبیدی را پوشش گسترده‌ای دادند. در خیلی از رسانه‌های عربی مانند بی‌بی‌سی عربی، العربیه، الجزیره و بعضی از تلویزیون‌های محلی.

تلویزیون‌ها در اولین نوبت پخش این گزارش اعلام می‌کردند که اگر کسی تحمل ندارد، این گزارش را نبیند. اما این قضیه کم کم بیشتر دنبال شد و به عنوان یک سوژه روز و سوژه‌ای که هم مورد علاقه مخاطبان است و هم مورد علاقه خبرنگاران دنبال شد. به طوری که به طور دقیق پوشش می‌دادند که این دختر کیست و از کجا است و چطور دستگیر شد و چطور خودش را رساند به هتل محل اقامت خبرنگاران، صحبت دولت در این‌باره، صحبت خانواده‌اش درباره آن و اتفاقاتی که در منطقه بنغازی افتاد، خواستگاری که صورت گرفت و مراسم عروسی که در غیابش برگزار کردند، همه این‌ها در رسانه‌های عربی پوشش داده شد. چه رسانه‌های تصویری و چه رسانه‌های صوتی و چه روزنامه‌ها.

من چندین مقاله دیدم که در مورد او نوشته شده. یکی از مهمترین مقالات را راشد بن خلیفه در روزنامه الشرق الاوسط نوشته به عنوان وقتی نظام دروغ می‌گوید و در آن شجاعت این دختر را ستوده که سبب شده دروغ‌های حاکمان فاش شود.

آقای جزایری، شما در میانه صحبت‌تان اشاره کردید به مراسم خواستگاری نمادین که از این خانم صورت گرفته و مراسم عروسی غیابی که برایش برگزار شده، این‌ها سنت‌هایی در جهان عرب هست و یا اتفاقی است که به طور خاص برای این خانم رخ داده؟

ایلیا جزایری:سنت جدیدی نیست. این خواستگاری نمادین نبود. آن جوانی که این جشن برایش برگزار شد واقعا پیش خانواده خانم العبیدی رفت و از او خواستگاری کرد. او گفت خانم ایمان العبیدی از تمام مردهایی که می‌شناسد شجاع‌تر است و توانسته کاری کند که هیچکدام از انقلابیون لیبی نکردند. برای همین تصمیم به ازدواج با این خانم را دارد.

مردم بنغازی وقتی این خبر را شنیدند در خیابان‌ها جشن گرفتند و عکس‌های ایمان را گرفتند و شعار می‌دادند که ما تمام روح و جانمان را فدای تو می‌کنیم ای ایمان. بعد از آن مادر ایمان با شبکه اسکای نیوز مصاحبه کرد که این مصاحبه در رسانه‌های عرب منعکس شد. او در این مصاحبه می گفت من به این دخترم افتخار می‌کنم که یک گوشه از آن ظلم‌هایی که به مردم در این سال‌ها می‌شود را نمایان کرد.

آنچه در فرهنگ ایران هست این است که اگر به دختری یا زنی تجاوز شود، معمولا نگاه ها نسبت به آن دختر شماتت‌بار است. آیا این تفاوت بین ایران و کشورهای عرب هست که باعث شده که این خانم این طور رفتار کند؟

ایلیا جزایری:این حوزه، این فرهنگ، درفرهنگ عرب بیشتر است. حتی بوده در بعضی کشورهای عربی که دختری مورد تجاوز قرار می‌گیرد و بعد پدر یا برادرش او را می‌کشند تا ننگ را بشویند. کاری که ایمان العبیدی کرده انقلاب بود در این قضیه، این که دختری که مورد تجاوز قرار می‌گیرد و سرش را بالا می‌گیرد و می‌رود به جهان می‌گوید که این اتفاق برای من افتاده و شکایت می‌کند از ظلم حاکمش، یک استثنا و یک انقلاب بود و اصلا این قضیه بی‌سابقه است.

خانم شفیق، اگر کمی بخواهیم با نگاه منفی و بار انتقادی به این ماجرا نگاه کنیم این سئوال پیش می‌آید که اگر واقعا خانم العبیدی زنی به این زیبایی که تصاویر از او نشان می‌دهد، نبود، باز هم خواستگار برایش پیدا می‌شد؟

شهلا شفیق: یک مسئله را وقتی در چارچوب سیاسی‌اش بگذاریم، توجه ما به این نکته جلب می‌شود که وقتی خواستگار مربوطه گفته که ایشان از صدتا مرد شجاع‌تر است، یعنی ما وارد یک گفتاری می‌شویم که این گفتار باز ارجاع می‌دهد به درکی که از مردانگی به مثابه شجاعت است و این زن را به عنوان یک زن شجاع که حرکت مردانه‌ای کرده یعنی حرکت شجاعانه مردانه کرده، و حالا باید به او جایزه داد و این جایزه هم خواستگاری هست. یعنی دوباره بر می گردیم به یک چارچوب تقریبا سنتی در این رفتار که نماینده این هم هست که مخالفان می‌خواهند بگویند که ما این طوری خودمان مسئله را خون ریخته شده و بدن تجاوز شده را افتخاری می‌دانیم که این سمبل ملتی می شود که سرکوب شده اند.

باز بدن زنانه به عنوان یک نماد و سمبل مورد ستایش قرار می‌گیرد به خاطر این که مقاومت کرده. در صورتی که اگر همانطور که آقای جزایری گفتند این حادثه در یک شرایط معمولی روی داده بود، ممکن بود مردان همان قبیله ایشان را بکشند. منتها در این ماجرا یک نکته مهم که هست این است که آن خانم خودش با این حرکتی که کرده جنبه سیاسی و اجتماعی این عمل را افشا کرده و باعث شده که این سمبل‌ها و نمادها بیایند به شکل برعکس مورد استفاده قرار گیرند. یعنی شجاعت ایشان به هر حال یک اقدام مهم است و حالا این می‌ماند که چقدر بحث شود و این بحثی که شما الان دارید می‌کنید و آقای جزایری صحبت می‌کند همه این‌ها در این جامعه باید بشود و این نکات مختلف نمادینش مورد بحث شود و ما آرزو کنیم که بالاخره به یک جایی برسیم که این مسئله تجاوز به عنوان یک ابزار جنگی و مخالفت، بدن زن به عنوان حریم عمومی مورد بحث قرار گیرد تا ما بتوانیم امیدوار شویم که یک روزی اساساً چنین اتفاقاتی به این شکل نمادین این طور نباشد و اتقاق نیافتند.

آقای جزایری، در خبرها آمده بود که گویا پلیس اعلام کرده که چند نفر از متجاوزان به این خانم هم شناسایی شده‌اند. آیا خبری در مورد پیگیری قضایی این پرونده منتشر شده؟

ایلیا جزایری: دو خبر متناقض در این باره منتشر شده؛ یکی این است که چهار نفر بازداشت شده‌اند و قرار است از آن‌ها تحقیق شود. این را دولت لیبی اعلام کرد. بعد هم سخنگوی دولت لیبی در یک صحبت متناقض گفت که حتی این کسانی که خانم العبیدی گفته به او تجاوز کرده‌اند، شکایت کرده‌اند و می‌خواهند اعاده حیثیت کنند که چرا به آنها اتهام دروغ بسته است.

من فکر نمی کنم دولت لیبی بخواهد این مسئله را پیگیری کند. چون این مسئله برایش رسوایی است. اما در مورد صحبت‌های خانم شفیق، من فکر می‌کنم که اقدام خانم العبیدی باعث می‌شود یک روندی شکل بگیرد در رسانه‌های عرب و جهان عرب که این قضیه به عنوان یک قضیه زشت و عامل ننگ برای زن کم کم از بین برود. چون این اقدام یک اقدام انقلابی بود. تا حالا سابقه نداشته. بعضی وقت‌ها در یک سری مناطق در یک سری برنامه‌هایی که مربوط به مسئله تجاوز هست، همیشه اگر بتوانند قربانی تجاوز را بیاورند صورتش را می‌پوشانند یا تارش می کنند که کسی او را نبیند و صدایش را تغییر می‌دهند و با او مصاحبه می‌کنند. غیر از یک مورد که تلویزیون ان‌بی‌سی دختری را که پدرش به او تجاوز کرده بود، نشان می‌داد. اما از نظر من این اقدام باعث خواهد شد که اگر در جهان عرب دختری مورد آزار و اذیت قرار گیرد، این جرات را پیدا کند که فریاد بزند و کم کم دیگر هیچ مردی به خودش اجازه ندهد که بخواهد از دختری سوء استفاده کند با این بهانه که قربانی‌اش ساکت خواهد بود و فریاد نخواهد کشید.
آپامه - استرالیا - سیدنی
بهاره عزیز برایت آرزوی عمری طولانی و شاد دارم. امیدوارم سال دیگر تولدت را در میان خانواده و دوستانت جشن و در ایران آزاد و دمکراتیک و احساس خوشحالی از برآورده شدن آرزوهایت جشن بگیری.
جمعه 19 فروردین 1390

haghighatgo - آلمان - برلین
بهاره خانم امیدوارم که روزی از پادگان نظامیه و یا شکنجه گاه مثتعمره گردانان اروپائی و یا امپریالیست غرب معروف به زتدان اوین رهائی بیابی !! امیدوارم آه و قم واندوه وزجرو درد ایرانی های ضد برده گی گرفتار شده درزندان اوین و خانواده هایشان به یک فاجعه اتمی مانند ژاپن در انگلیس و فرانسه منجر شود !! که بهای سی و دوسال جنایت و چپاول و بربرت در ایران را بپردازند !! بهاره خانم براتون خیلی متاسفم که "ساکنان ایران " که میگن اون بودن و حالا این شدن با چند تا ساندیس و چند دلار که تو دستشون میزارن "ایرانی نژادها" میگیرن و میبرن به پادگان تربیتی اروپائی ها "زندان اوین" تحویل میدن !! تمامی جنایات سیاسی در ایران طبق دستور صاحبان صنایع و کنسرن های نفتی و بانک های کشورهای صنعتی غربی و یا اعضای تیم های امپریالیستی است که گماشتگان جیره خور و استخدامی داخل ایرانشان مجبور به اجرای آنها هستند !!
شنبه 20 فروردین 1390

+0
رأی دهید
-0

نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.