محاکمه عاملان قتل دکتر سرابی


محاکمه عاملان قتل دکتر سرابی

قاتل: جای خالی مادرم را نتوانستم تحمل کنم،
 پزشکش را کشتم

قاتل دکتر سرابی در جلسه محاکمه گفت: من تحمل این زندگی و جای خالی مادرم را نداشتم. قصد قتل را هم نداشتم و فقط می‌خواستم عقده خود را خالی کنم.

شامگاه 31 شهریور امسال دکتر غلامرضا سرابی، متخصص قلب و عروق، مقابل خانه‌اش در میدان 53 نارمک با شلیک 2 گلوله موتورسواران ناشناس هدف قرار گرفت و به بیمارستان منتقل شد، اما با وجود تلاش پزشکان، او بعدازظهر جمعه (2 مهر) جان باخت.

از آنجا که سوءقصد به جان این پزشک فقط 24 ساعت پس از قتل عبدالرضا سودبخش (پزشک متخصص عفونی) صورت گرفته بود با دستور معاون دادستان پرونده هر دو جنایت در اختیار شهریاری، بازپرس کشیک ویژه قتل قرار گرفت.

از آنجا که دکتر سرابی قبل از مرگ به پلیس گفته بود که از سوی خانواده یکی از بیماران فوت شده‌اش مورد تهدید قرار گرفته است بلافاصله تحقیقات برای شناسایی خانواده زن فوت شده آغاز شد.

کارآگاهان وقتی متوجه شدند فرزندان این زن در کرمانشاه زندگی می‌کنند با هماهنگی قضایی راهی این شهر شدند و متهم اصلی را دستگیر کرد که او انگیزه قتل را انتقامجویی عنوان کرد.

بعد از اعترافات متهمان، قرار مجرمیت آنها از سوی دادسرای جنایی تهران صادر و پرونده برای رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران ارجاع شد که صبح امروز در شعبه 113 به ریاست قاضی محمدسلطان همتیار برگزار شد.

شفیعی، نماینده دادستان در ابتدای جلسه کیفرخواست صادره را اینگونه قرائت کرد: متهم ردیف اول، سجاد.ک 24 ساله دانشجوی رشته حقوق، متهم است به مباشرت در قتل عمدی، سرقت پلاک موتورسیکلت، تغییر شماره پلاک موتور، نگهداری مواد روانگردان، تمرد از دستور پلیس و ایراد ضرب و جرح نسبت به دو مأمور پلیس است.

وی ادامه داد: علی، متهم ردیف دوم نیز متهم به معاونت در قتل و مساعدت در فرار قاتل است.

براساس کیفرخواست صادره، مادر سجاد، بیمار دکتر سرابی بوده که بعد از فوت وی، متهم به تصور اینکه فوت مادرش به واسطه قصور دکتر است، با همکاری دوستش و بعد از خرید موتور، تغییر شماره پلاک، در تاریخ 31 شهریور، با کلت کمری در میدان 53 نارمک، دکتر سرابی را به قتل رسانده است.

بعد از قرائت کیفرخواست توسط نماینده دادستان، یکی از وکلای اولیای‌دم، در جایگاه قرار گرفت و به نمایندگی از آنها، خواستار قصاص متهم و مجازات همدست وی شد.

در ادامه جلسه، متهم ردیف اول در جایگاه قرار گرفت و با بیان اینکه اتهامات را قبول دارد گفت: من قوانین الهی و ملی را نقض کردم و خودم را مستحق کیفر می‌دانم. من در این جایگاه حقی ندارم و شما باید با تدبیر و شجاعت، حکم قصاص مرا هرچه زودتر صادر کنید.

وی با بیان اینکه خانواده دکتر سرابی حق دارند و باید به حق خود برسند، ادامه داد: من به قصاص راضی هستم و در واقع کفاره گناهم را می‌دهم.

سجاد در پاسخ به سؤال قاضی مبنی بر اینکه انگیزه تو از قتل دکتر سرابی چه بود، گفت: جای خالی مادرم را نمی‌توانستم تحمل کنم. روزی هم که به کلانتری رفتم قصد درگیری نداشتم بلکه می‌خواستم خودم را بکشم. از همسر دکتر سرابی می‌خواهم مانند یک شیرزن، استوار حکم قصاص مرا اجرا کند. من نمی‌توانم جواب فرزندان دکتر را بدهم و هیچ اعتراضی هم نسبت به حکم صادره نخواهم کرد.

قاضی همتیار از متهم سؤال کرد که تو که دانشجوی حقوق بودی چرا از دکتر سرابی شکایت نکردی تا بفهمی مقصر بوده یا خیر، که متهم در جواب گفت: من تحمل این زندگی را نداشتم. قصد قتل را هم نداشتم و فقط می‌خواستم عقده خود را خالی کنم.

وی افزود: با دکتر تماس گرفتم و گفتم مدارک پزشکی مادرم را بده تا شکایت کنم اما او امتناع کرد و به من گفت 100 میلیون تومان بگیر و شکایت نکن. با اسلحه پدرم به تهران آمدم ولی تصور نمی‌کردم که کار به قتل بیانجامد. من علی را فریب دادم و به او گفتم موتور را برای کار کشاورزی خریدم. همچنین به او گفتم وقت دیداری از دکتر بگیر تا او را ببینم.

سجاد گفت: 4 روز بعد که در خانه علی بودم، به دروغ گفتم سلاح را با مجوز حمل می‌کنم. موتور را بدون پلاک خریدم ولی یادم نمی‌آید که پلاک را از کدام خیابان سرقت کردم. روز حادثه هم علی را به بهانه گردش در خیابان‌ها، با خودم همراه کردم. تغییر شماره پلاک را بدون اطلاع علی انجام دادم و قبل از قتل، از هم جدا شدیم و بعد از اینکه کار را انجام دادم، به او پیامک دادم و گفتم مقابل ساختمان دنیای‌نور منتظر او هستم.

متهم درباره اتفاقات بعد از قتل و نحوه دستگیری گفت: بعد از قتل، در شهرستان گیلان‌غرب بودم که بعد از مصرف مواد روانگردان به کلانتری رفتم تا آنجا خودکشی کنم و نفهمیدم که چطور با مأموران درگیر شدم.

سجاد گفت: متخصصی هم که در همان شهرستان مادرم را معاینه کرده بود، به من گفت دکتر سرابی نباید برای مادرم دستور آنژیوگرافی می‌داد اما بعد از اینکه فهمید مادرم فوت کرده، حرفش را عوض کرد و گفت آنژیوگرافی حداکثر 5 درصد موجب مرگ مغزی می‌شود.

متهم درباره نحوه قتل دکتر سرابی گفت: شب حادثه بعد از اینکه همراه دکتر سرابی از او جدا شد، دکتر سوار خودرو شد که از روی موتور از فاصله 12 متری، شلیک کردم.کلت را با بند پوتین به گردنم بسته بودم و به همین دلیل تسلط خوبی روی سلاح نداشتم.

بعد از اظهارات متهم، وکیل اولیای‌دم از متهم سؤال کرد چه کسی رفت و آمد دکتر به مطب را کنترل می‌کرد که متهم در جوابی گفت: قبل از فوت مادرم، از علی خواستم، به مطب برود و ببیند، دکتر چه روزهایی به مطب می‌رود تا با او صحبت کنم.

وکیل اولیای‌دم از متهم سؤال کرد که آیا بعد از فوت مادرتان هم به دنبال مدارک پزشکی و کنترل دکتر بودید، که سجاد اینگونه جواب داد: بله؛ ولی کنترل را خودم انجام می‌دادم. من علی را فریب دادم تا تنها نباشم. شب قتل هم قبل از شلیک، موقعیت را بررسی کردم و به او گفتم برو. حدود نیم ساعت بعد کار را انجام دادم.

andisheh sabz - ایران - تهران
بهتر بود به شایعاتی که پشت این قتل و قتل دکتر سودبخش وجود دارد هم اشاره ای میشد(ماجرای کهریزک).
سه‌شنبه 9 فروردین 1390

niloofar80 - فیلیپین - مانیل
ما هم که گلابی باور کردیم..
سه‌شنبه 9 فروردین 1390

SHIRZAN48 - بلژیک - بروکسل
دروغگوهای کثیف . خودتون دکتر رو کشتید عوضی ها
سه‌شنبه 9 فروردین 1390

poriyaye_vali - قطر - دوحه
وی افزود: با دکتر تماس گرفتم و گفتم مدارک پزشکی مادرم را بده تا شکایت کنم اما او امتناع کرد و به من گفت 100 میلیون تومان بگیر و شکایت نکن. ...این بخش حرفهای متهم جای تامل داره
سه‌شنبه 9 فروردین 1390

h.k - دانمارک - اودا
پدرم فوت شد.برای انجام کاری پیش دکترخصوصی ایشان رفتم.وقتی شنید تعجب کرد.انهم دراصفهان..پسرعمویم کشتی کارمیکرداحساس درددرقفسه سینه کرده بودوبه بیمارستان مراجعه کرده بود.پس ازساعتی دردش ساکت شده بودوازدکتر خواسته بود مرخصش کند.اوگفته بودیک ساعت دیگرصبرکن.دریک ساعت فوت کرده بود.دراهواز,,,پسرعمه ام پاهایش دردمیکرد عمل شده بود.درحین به هوش امدن پرستارمحترم سفارش اورابه هم اتاقی اوکرده بود.وخودش رفته بود.ازتخت افتادن همان ومردن همان.باپنج بچه زیرسن بلوغ.دوستان ازماست که برماست.پیگیرنیستیم.وبه چرندیات,,خرافی,,قسمت وسرنوشت واگذارمیکنیم.وعزیزانمانرازودهنگام بابی توجهی افرادبی سوادوبی مسولیت ازدست میدهیم.علت رابفهمیم.و......
سه‌شنبه 9 فروردین 1390

sourena.de - آلمان - اشتوتگارت
حتما این بدبخت رو تهدید کردن که اگه چنین اعترافی نکنی نه تنها خودت رو بلکه همه اعضای خانواده ات رو میکشیم. اصل ماجرا بعد از سرنگونی حکومت ولی وقیح روشن میشه. مرگ بر خامنه ای و مزدوران جنایتکارش
چهار‌شنبه 10 فروردین 1390

+0
رأی دهید
-0

نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.