نوروز به روایت خیام
با سرعت بالا ببینید
با سرعت پائین ببینید
جدید آنلاین , منوچهر دین پرست :"و از گاه جشن آفریدون تا این وقت نهصد و چهل سال گذشته بود و آفتاب نوبت خویش به عقرب آورد، گشتاسپ بفرمود تا کبیسه کردند و فروردین آن روز آفتاب به اول سرطان گرفت و جشن کرد و گفت این روز را نگاه دارید و نوروز کنید" (عمر خیام، رسالۀ نوروزنامه).
نام و آوازۀ عمر خیام، این شاعر خوشاندیش و فلسفی مشرب و سرگشته آسمانها امروزه بر کسی پوشیده نیست. خیام نمونۀ کامل روحیۀ ایرانی است و با اندکی طعنه میتوان او را حکیمی جامعالاطراف برشمرد.
در نگاه نخست به آثار فلسفی خیام او را حکیمی متشرع مییابیم و رباعیهایش چهرۀ دگرگونهای از او را نشان میدهد. این تناقضها گاه چنان چشمگیر است که بعضی از پژوهندگان قایل به دو خیام هستند و دو نفر را خالق این دو اثر متناقض میدانند که این موضوع سالها پیش توسط استاد محیط طباطبایی طرح شده بود.
اما منظور از چندبُعدی بودن شخصیت خیام آن است که وقتی از خیام ِ رباعیسرا دور شویم، به خیامی میرسیم که سویۀ شاعریاش در مقایسه با سایر ابعاد وی ضعیفتر است. از خیام حکیم، آثار پیشرفتهای از گونههای مختلف علوم عقلی میتوان یافت و گاه جلوههایی از تصوف را نیز در آثار وی میتوان سراغ گرفت. در رباعیهای خیام، صرفنظر از اصالت آنها، جلوۀ صوفیانه و فلسفی رنگی آشکار دارد و شاید برای ما ایرانیان یا دیگر علاقهمندان وی در فرنگ بیشتر این دو چهره از او مد نظر بوده که با زندگی روزمرۀ نسلهای ایرانی آمیخته شدهاست و از این منظر است که خیام از بین سخنآوران ایرانی در جهان شهره میشود و گاه به عنوان نمایندۀ طرز تفکر شرق در اروپا طرح میشود.
بنا بر این، باید پذیرفت که خیام را زادۀ دورۀ پایان خردگرایی مینامند. به همین دلیل است که کسی قصد تتبع در آثار خیام را دارد، میباید تنها به محتوای آثارش دل نبندد، بلکه زمینه و زمانه و روحیات و خلقیات خیام را نیز در نظر آورد. چرا که طی سالهای اخیر چهرهای اسطورهای از خیام در غرب پدید آوردهاند.
شاید بتوان رمز جاودانگی خیام را به خاطر اندیشههایی دانست که در آن وجود دارد. این اندیشهها، اندیشههایی مقطعی و مربوط به زمان ویژه و به گمان یک گروه و در شرایط خاص نیستند، بلکه مسایلی هستند که با چندین قرن حیات بشر درآمیختهاند و در واقع، دغدغۀ خاطر نسلهای گوناگون است.
ما معمولاً شعری را که با آن احساس اشتراک بکنیم و با درونیات ما بیشتر درگیر باشد، بیشتر میپسندیم و این رباعیها اندیشه و نمادی از سالها رنج کشیدن بشر است. برای خیام پرسشهایی مطرح است که با سؤالات بنیادین بشر درگیر است. به تعبیر فیتزجرالد انگلیسی: "خورشید طلوع میکند و میکده باز میشود. خیام متفکر است و در بحر فکر فرو میرود و شراب مینوشد".
حال که سخنمان به رباعیات خیام رسید، این رباعی را از او می خوانیم:
چون ابر به نوروز رخ لاله بشست
برخیز و به جام باده کن عزم درست
کین سبزه که امروز تماشاگه توست
فردا همه از خاک تو برخواهد رست
خیام از جملۀ اندیشمندان نادر ایرانی بود که رسالهای در بارۀ نوروز نوشتهاست. این رساله را استاد مجتبی مینوی بر اساس نسخۀ منحصر بهفرد کتابخانۀ عمومی برلین منتشر کردهاست. این رساله که در حدود ۴۹۵ هجری نوشته شده، از آثار معروف فارسی خیام است و با نثری ساده و شیوا، پیدایی نوروز و آداب برگزاری آن را در دربار ساسانیان بازگو کردهاست. او در این رساله با شیفتگی تمام در بارۀ آیین جهانداری شاهنشاهان کهن ایرانی و پیشهها و دانشهایی که مورد توجه آنان بوده، سخن رانده و تنی چند از شاهان داستانی و تاریخی ایران را شناساندهاست.
استاد مینوی در بارۀ این رساله مینویسد: "خیام جشن نوروز را که یکی از رسوم ملی ایران است، موضوع رسالۀ خویش قرار داده و بنا بر این، باید گفت به ملیت ایران علاقهمند بودهاست؛ خاصه وقتی میبینیم به اصرار زیاد مراعات و حفظ این جشن را حتی بر اقوام ترک و روم نیز واجب میشمارد." وی سپس ادامه میدهد: "مؤلف از شاهان اساطیری و تاریخی ایران تا زمان یزدگرد شهریار بسیار یاد میکند و پیشهها و رسوم و فنونی را که ایشان نهادهاند، مطابق با روایاتی که در شهنامهها آوردهاند، نقل میکند."
از توصیفات استاد مینوی که بگذریم، میبینیم که خیام در نثری شیوا پدید آمدن نوروز را این گونه توصیف میکند: "به فرمان ایزد تعالی حالهای عالم دیگرگون گشت، و چیزهایی نو پدید آمد، مانند آنک در خورد عالم و گردش بود، چون آن وقت را دریافتند ملکان عجم، از بهر بزرگداشت، آفتاب را و از بهر آن که هر کس این روز را در نتوانستندی یافت نشان کردند، و این روز را جشن ساختند، و عالمیان را خبر دادند تا همگنان آن را بدانند و آن تاریخ را نگاه دارند، و چنین گویند که چون گیومرت این روز را آغاز تاریخ کرد هر سال آفتاب را (و چون یک دور آفتاب بگشت در مدت سیصد [و] شصت و پنج روز) به دوانزده قسمت کرد هر بخشی سی روز، و هر یکی را از آن نامی نهاد و به فرشتهای باز بست از آن دوانزده فرشته که ایزد، تبارک و تعالی، ایشان را بر عالم گماشتهاست، پس آن گاه دور بزرگ را که سیصد و شصت و پنج روز و ربعی از شبانروزی است سال بزرگ نام کرد و به چهار قسم کرد، چون چهار قسم ازین سال بزرگ بگذرد نوروز بزرگ و نو گشتن احوال عالم باشد، و بر پادشاهان واجبست آیین و رسم ملوک به جای آوردن از بهر مبارکی و از بهر تاریخ را و خرمی کردن به اول سال، هر که روز نوروز جشن کند و به خرمی پیوندد تا نوروز دیگر عمر در شادی و خرمی گذارد، و این تجربت حکما از برای پادشاهان کردهاند".
البته باید به خاطر داشته باشیم که خیام مبدع تقویم جلالی نیز بود. این تقویم را یکی از دقیقترین گاهشماریها دانستهاند، چرا که تا پیش از تنظیم تقویم جلالی، "کبیسه"ها یا حساب نمیشدند و یا این که به شکلی در تقویم جای میگرفتند که باز خود مشکلاتی را پدید میآورد. بنا بر این، آن چه که تقویم جلالی را برجسته کردهاست، شیوۀ محاسبۀ کبیسههاست. چنان که میدانیم هر سال ۳۶۵ روز و پنج ساعت و ۴۸ دقیقه و ۴۹ ثانیه است و منظور از کبیسه همین پنج ساعت و اندی است که منجمان از قدیم در این فکر بودهاند که با آن چه کنند. در دورۀ ساسانی، پس از هر ۱۲۰ سال، یک سال را به صورت چرخشی ۱۳ ماهه حساب میکردند. به این معنا که پس از ۱۲۰ سال اول، فروردین دو ماه و بعد از ۱۲۰ سال دوم، اردیبهشت دو ماه و به همین ترتیب تا اسفندماه در نظر گرفته میشد تا کبیسه محاسبه شود. پس از اسلام این کار به فراموشی سپرده شد و در نتیجه، بین سال عرفی و سال حقیقی اختلاف به وجود آمد؛ به طوری که دیگر نوروز، یعنی اول فروردین، با اول بهار مطابقت نداشت. این بود که جلالالدین ملکشاه از گروهی از اخترشناسان که خیام جوان در رأس آنها بود، خواست که این مشکل را برطرف کنند.
آنها وقتی که رصد کردند، دیدند که ۲۱ روز از سال طبیعی جلو افتادهاند، یعنی متوجه شدند که روز نوروز آنها در ۲۱ فروردین واقع شدهاست و به همین دلیل آنها در سال ۴۵۸ هجری سال خود را ۲۰ روز عقب کشیدند.
از سخنان نغز ریاضی و نجومی که بگذریم، باید اعتراف کنیم که سال نو و نوروز در اندیشۀ عمر خیام نشانی از فلسفۀ او در باب هستی و نیستی است.
دکتر غلامحسین ابراهیمی دینانی بهتازگی کتابی را با عنوان "هستی و مستی" که روایت ایشان در بارۀ دنیای پررمز و راز خیام است، منتشر کردهاست. دکتر دینانی معتقد است ما با خیامی مواجهیم که در جایگاه فیلسوف - ادیب در رباعیات خود نیز فلسفهورزی میکند و با ذوق ادبی که دارد، در مورد مشکلترین مسایل فلسفه میاندیشد.
گزارش مصور این صفحه که بار نخست روز ۲۶ تیر ۱۳۸۸ در جدیدآنلاین منتشر شده بود، در بارۀ نقش ادوارد فیتزجرالد در معرفی عمر خیام به جهان غرب است.
feminism - انگلستان - لندن
|
ای صاحبِ فتوا ز تو پرکارتریم __ با اینهمه مستی ز تو هشیارتریم )( تو خونِ کَسان خوری و ما خونِ رزان__ انصاف بده کدام خونخوارتریم !? ) من شیفتۀ رباعیات عمر خیام هستم . |
شنبه 6 فروردین 1390 |
|
Royan - المان - المان
|
این کوزه چو من عاشق زاری بودست/در بند سرو زلف نگاری بودست / ای دسته که بر گردن او میبینی/ دستیست که بر گردن یاری بودست. |
شنبه 6 فروردین 1390 |
|
odin - بلژیک - انتورپن
|
خیام اگر ز باده مستی خوش باش/// با ماهرخی اگر نشستی خوش باش////// چون عاقبت کار جهان نیستی است/// انگار که نیستی،چو هستی خوش باش. افتخار اریایی ها در علوم و فلسفه و تفکر غیر دینی. در یک ملانیوم پیش. |
شنبه 6 فروردین 1390 |
|
bita tehrani - کانادا - ونکوور
|
با سرو قدی تازهتر از خرمن گل/. از دست منه جام می و دامن گل//. زان پیش که ناگه شود از باد اجل/. پیراهن عمر ما چو پیراهن گل.... |
شنبه 6 فروردین 1390 |
|
ParsaUK - انگلستان - منچستر
|
نوروزی که وسطش قران عربها, شروعش ایه عربی و نهایتا نماز عربهاست برای الله اکبرشان دیگه ملی نمیتونه باشه??? ما تا چهار صد سال بعد از یورش وحشیانه محمد و دار و دسته اش عربی صحبت میکردیم. اگر فردوسی و خیام ها نبودند الان عرب با هجری قمری بودیم. |
شنبه 6 فروردین 1390 |
|
khosh bavar - ایران - یزد
|
تقدیم به دوستان عزیزم : عمرخیام : قومی متفکرند اندر راه دین . قومی متحریند در شک و یقین / میترسم از انکه بانگ اید ز زمین . که ای بی خبران راه نه انست و نه این . // خیام گر ز باده مستی خوش باش . با ماهرخی گر نشستی خوش باش / چون عاقبت کار جهان نیستی است . انگار که نیستی چو هستی خوش باش // شاد و خیام باشیم . |
شنبه 6 فروردین 1390 |
|
sourena.de - آلمان - اشتوتگارت
|
قومی متفکرند اندر ره دین ..قومی به گمان فتاده در راه یقین. میترسم از آن که بانگ آید روزی ..کای بیخبران راه نه آنست و نه این |
شنبه 6 فروردین 1390 |
|
dook - امارات - دبی
|
اسم ایشان عمر خیام است نه خیام حالی .اگر متوجه شده باشید تمامی روشنفکران ایرانی اهل سنت هستند و نه خرافاتی |
شنبه 6 فروردین 1390 |
|
iranazadiran - ایران - تهران
|
parsaUK - انگلستان - منچستر. می دونید چه چیزی پدر ایرانیان را تا به حال در آورده و به این روزگار فعلی رسانده. بی منطقی زیاده خواهی و همه چیز را یا سفید خواستن یا سیاه . متاسفانه ما ترکیب رنگها را بلد نیستیم نمی فهمیم که . ما مجبوریم گاهی به رنگ خاکستری هم بیندیشیم و یا بپذیریم. ملتی که هزار و چهار صد سال نسلهایش با اسلام ایرانی خو کرده و خاطرات و زندگی ها گذرانده به خواست امثال شما که با خواندن چهار کتاب ملی بودن را تنها به حفظ ملیت می دانید گوش کرده و همه چیز را فراموش کنند. مگر جشن سال نو میلادی تنها ملیست. اسلام ایرانی مدل زمان شاه فقید جز ملیت این مردم شده و دور شدن از آن به پوچی رسیدن و عاریه ای شدنش می انجامد. چرا باید در ایران همه چیز فرمایشی و از سر تحکم باشد . حکومت فاسد اینکار را می کند احزاب همین افرادی مانند شما همین ضعیف قوی باسواد بی سواد معتقد بی اعتقاد همه همینند. مشکل اصلی ما در اینجاست. شما برای نوروز تنها کتابی که دوست داری بگذار و ملی ملی رفتار کن اما بدان که رهبران ملی درست هم مانند شما ها نمی اندیشیدند بلکه ایرانیان را آزاد می گذاشتند. .... |
شنبه 6 فروردین 1390 |
|
zanjan01 - انگلستان - لندن
|
دو ماه پیش به زیارت قبر ادوارد فیتجرالد که در نزدیکی شهر ایپسویچ انگلستان بود رفتم . سنگ قبر از یک طرف نشست کرده ولی چیزی که اشک به چشمانم اورد دیدن بوته گل سرخی بود که در حدود 120 سال پیش از شاخه ای از گل سرخ بالای سر قبر خیام عزیز توسط یکی از هنرمندان انگلیسی که به نیشابور سفر کرده بوده جدا شده و به انگلستان اورده شده و در بالای سر فیتز جرالد کاشته شده تا به نحوی این دو مرد بزرگ را بهم رسانده باشد. ای بس که نباشیم و جهان خواهد بود . نی نام ز ما و نی نشان خواهد بود. زین پیش نبودیم و نبد هیچ خلل. زین پس که نباشیم همان خواهد بود. |
شنبه 6 فروردین 1390 |
|
m18 - ایران - مشهد
|
دم خیام گرم تقویم شمسی دقیقترین تقویمه خدا رحمتش کنه |
شنبه 6 فروردین 1390 |
|
ghalamfarsai - سوئد - مالمو
|
اسرار کائنات در یک رباعی:. فردوس دمی ز وقت اسوده ماست . دوزخ شرری ز رنج بیهوده ماست. گردون اثری ز قد فرسوده ماست. جیحون یادی ? ز اشک بیهوده ماست |
شنبه 6 فروردین 1390 |
|
iranazadiran - ایران - تهران
|
.. ایرانی تنها مصداق زرنشتی بودن یا فارس بودن نیست ملی گرایی مساوی با زرتشتی بودن صرف نیست یا تنها فارسی حرف زدن ما نژادهای گوناگون منجمله عرب در کشور خود داریم این گونه نظرات توهین به آنها ست . به همین خاطر فرقه فرقه شده ایم چرا که اجازه دادیم ما را از هم جدا کنند .ما به اهورا مزدا اعتقاد داریم اما او را از پروردگار و خداوند یا الله جدا نمی کنیم. قطعا خدایی که جغرافیا و نژاد ایران را ساخته بهتر می داند چگونه با آنها معامله کند و انتظار داشته باشد همانگونه که خدایی که عربستان خشک و خشن را ساخته می داند . شما اگر یک کرم را جلوی گربه گوشت خوار بگیری نمی خورد اما پرنده را میخورد چرا ما همه چیز را از ظن خود می خواهیم و به واقعیتش کاری نداریم و در رویا سیر می کنیم .جای تاسف دارد. |
شنبه 6 فروردین 1390 |
|
love-iran - ایران - مشهد
|
dook - امارات - دبی . خرافاتی شما هستی با این ادب ات عزیزم اگه فردوسی نبود شما الان عربی حرف میزدی و این ضخص عزیز شیعه بودن و حافظ و سعدی و ......... این فقط برای این بود که بدونید عقل ادم خوبه کار کنه و تو جوراب اش نباشه چند تا از اون بزرگ سنی ها رو نام ببر ما بدونیم سنی ها همون افرادی هستن که تو دبی مسجد میرن بعد میان میرن امریکا سکس میکنن زن هاشون رو با نقاب میزارن تو خیابون راه برن و ادم میکشن به اسم خدا دزدی میکنن یه اسم جهاد اما در کل مهم انسان بودنه |
شنبه 6 فروردین 1390 |
|
مسلمان ایرانی - ایران - شیراز
|
iranazadiran - ایران - تهران به داشتن هموطن فهمیده ای مثل شما افتخار میکنم. شاد و موفق باشید. سال نو بر شما خجسته |
شنبه 6 فروردین 1390 |
|
anty mola - عراق - اربیل
|
نه قم خواهم نه کاشان . نعلت به هر دوتاشان یعنی نابود باد شیعه و سنی......................................... |
یکشنبه 7 فروردین 1390 |
|
odin - بلژیک - انتورپن
|
این یکی از قشنگترین صفحات بوده تا الان. از همان اول صفحه دوستان عزیز، واقعآ عزیز شروع کردن بنوشتن رباعیات بینظیر خیام بزرگ و هر کدوم رو که میخونی بیشتر لذت میبری، تا اینکه بعضی از عزیزان شاید بعمد این مسئله اسلام عزیز رو میکشن وسط! اخه بابا اینجا هم ما باید تاوان این باورها رو که یکی اعتقاد داره، اونیکی نداره رو بدیم؟ چرا مثل ادمیزاد نمیتونن یه عده بین مسائل و چیزهایی که فقط بدین ربط داره فرق و تفاوت رو ببینن؟ تو همه صفحه ها بیمورد و مورد دار این بحث دین و اسلام عزیز رو باید بکشن وسط!! والا دیگه حالمون از هر چی خدا و الله و گاد و .. بهم میخوره.اخه بابا بقول رضا مارمولک هی بزور ملت و هل بدین تو بهشت، اخر از اون ورش میزنه بیرون |
یکشنبه 7 فروردین 1390 |
|
kianyamanashi - ژاپن - یاماناشی
|
iranazadiran. تنها کسانی با نبو د اسلام به پوچی میرسند که مثل شما مسلمان پشمکی هستند مزخرف چرا میگویئ اتفاقاً با نبود این دین فاشسیتی همه خوشبخت میشوند تمام کشورهای اسلامی همه عقب افتاده و فقیر هستند !!!!وطن فروش به پوچی رسیدن بهتر است از همیشه تو سری خوردن و خر باقی ماندن و زیر یوغ و استبداد آخوندهای پاچه ورمالیده زندگی کردن حتماً جو تو از طرف آخونده میرسه که اینقدر مزخرف میگویئ!! هیچ موقع از طرف مردم صحبت نکن که مردم به اسلام خو کردن در نبودش به پوچی میرسند تو خودت به پوچی میرسی !! به من به پوچی میرسم .مردم ما امروز آگاه شدند خودشان روزی سرنوشت خودشان را تایین خواهند کرد. |
یکشنبه 7 فروردین 1390 |
|
iranazadiran - ایران - تهران
|
مسلمان ایرانی - ایران - شیراز. سال نو هم بر شما خجسته . بنده هم به هموطن با مرام و با اخلاقی چون شما افتخار می کنم. سال سرشاری در پیش داشته باشید. |
یکشنبه 7 فروردین 1390 |
|
red.boy - ایران - تهران
|
ARTEMIS-SW - فرانسه - .پاریس _ تو هم شاعر مورد علاقه من هستی. چون .. شعر های خوبی میگی. |
یکشنبه 7 فروردین 1390 |
|
iranazadiran - ایران - تهران
|
kianyamanashi - ژاپن - یاماناشی . کل اگر طبیب بودی سر خود دوا نمودی. (نوشته ای :هیچ موقع از طرف مردم صحبت نکن) ابتدا برو اون قسمتهای کچل سر خودت رو درمان کن بعد به فکر درمان دیگران باش. چون از طرف مردم حرف زدی بهت گفتم سرت تو کار خودت باشه این حرفها به تو نیامده وکیل وصی مردم. از طرز احوالت معلومه مغشوشی احتمالا الان با لباس بیمارستانی که ازش فرار کردی از جایی کامنت میذاری . شفای عاجل خواهانم. |
یکشنبه 7 فروردین 1390 |
|
SSEPEHR - ایران - زیر گنبد کبود
|
iranazadiran هموطن گرامی من هم کاملا باشما موافقم وبدانیم که همه بار یک داریم وبرگ یک شاخسار پیروز وسربلند باشید |
دوشنبه 8 فروردین 1390 |
|
ParsaUK - انگلستان - منچستر
|
مسلمان ایرانی- و-iranazadiran - ایران - تهران: از اینکه کامنت من را خواندید متشکرم. امیدوارم روزی ساندیس را کنار بگذارید و کتاب تاریخ ایران را در دست بگیرید و بجای نی ساندیس بر لبهایتان رباعیات خیام باشد. موفق باشید! |
دوشنبه 8 فروردین 1390 |
|