چهارشنبه ۴ فروردین ۱۳۸۹ - ۲۴ مارچ ۲۰۱۰
سندرم استکهلم چیست؟
سندرم استکهلم (بیماریی که بسیاری از ما ایرانیان به آن مبتلا هستیم و خبر نداریم)
«سندرم استکهلم» نوعی پاسخ فیزیولوژیک «گروگان» های ربوده شده است. برخلاف انتظار، نشانه هایی از همدردی و حس وفاداری در آنها نسبت به آدم رباها دیده می شود. «گروگان» ها حتی ممکن است با وجود خطراتی که تهدیدشان می کند، به صورت اختیاری خود را تسلیم آدم رباها کنند.
این سندرم در موارد دیگری مثل همسرآزاری، تجاوز و یا سو» استفاده از اطفال هم ممکن است دیده شود. اما چرا این سندرم «استکهلم» نامیده می شود؟ درسال 1973م، از یک بانک در «استکهلم» سوئد، سرقت شد. دزدها چند نفر از کارمندان بانک را چند روزی به گروگان گرفتند. برخلاف انتظار، گروگان ها از نظر احساسی جذب دزدها شدند و حتی بعد از آزادی از آن ها دفاع کردند و حاضر نشدند علیه آن ها، شهادت بدهند. بعدها، یکی از دزدها با یکی از خانم ها کارمند ازدواج کرد! مثال مشهور «سندرم استکهلم»، مورد ربوده شدن «پتی هرست»، دختر یک میلیونر است. او بعد از دزیده شدن، با آدم ربا سمپاتی پیدا کرد و حتی بعدها در یک سرقت با او همکاری کرد! اما مورد دیگر، داستان «ناتاشا کامپوش»، یک دختر 10 ساله اتریشی است که در 10 سالگی ربوده شد و به مدت هشت سال در اسارت بود، تا اینکه بعد از حمله پلیس، توانست فرار کند. نشانه هایی از «سندرم استکهلم» در این دختر دیده می شود چراکه بعد از خودکشی آدم ربایش او به شدت اندوهگین شد.
لینک دانلود
سرور1
سرور2
https://www.youtube.com/watch?v=riwHaBHnTi0
|
karaji - سوئد - گتنبرگ
|
سندرم اعتقادات مذهبی هم میتواند بنوعی این ویژگی را داشته باشد و بنوعی شدیدا با احساسات انسان درگیر است. |
جمعه 5 فروردین 1390 |
|
|
SarayeAzadi - انگلیس - لندن
|
روانکاو نیستم اما این نوع بیماری حاصل آسیب بزرگ روحی -روانی ست. متاسفانه برخی پژوهشگران گاه "سندروم استکهلم " رو با حس انسانی رحم و دلسوزی یا سمپاتی در آسیب دیدگان اشتباه می گیرند. بیشتر انسان های آسیب دیده به کسی که بر آنها اعمال خشونت می کنه به دید یک بیمار روانی (از نوع حاد و خطرناک)می بینند و این بدان معنی نیست که جنایت یا رفتار غیر انسانی اش را تایید کنند. به هر روی من نسبت به بیماران و آسیب دیدگان احساس سمپاثی دارم در عین حال باور دارم مجرم باید به سزای عادلانه برسد .و اعدام مانع بزرگ اصلاح بزهکار است. با سپاس . شاد باشید |
جمعه 5 فروردین 1390 |
|
|
khosh bavar - ایران - یزد
|
سندرم استکهلم بیشتر در زندانها مشاهده میشود که روانشناسها و وکلای افراد مریض و مجرم بهنگام درمان انها با انان دوست شده و بعدها با انان ازدواج هم میکنند ! |
جمعه 5 فروردین 1390 |
|
|
armantis - ایران - مشهد
|
توی ایران از این افراد استکهلمی تا دلت بخواد هست. کم نیستن زنانی که از سوی همسران مکرر مورد آزار جسمی و روحی قرار می گیرن. اما احمقانه برای همین مرد دل می سوزانند و به نوعی او را به ادامه ی این عمل تشویق می کنن. کاش تو مقاله به علت این پدیده و آسیب شناسی آن هم اشاره شده بود. خودمون هم می دونستیم که به اصطلاح خیلی ها کتک خورشون ملسه |
شنبه 6 فروردین 1390 |
|
|
iranazadiran - ایران - تهران
|
شنیدن نام یک گروگان گیر با احساسی از وحشت و نفرت همراه است به گونه ای که اکثریت گمان دارند اینگونه افراد از کره ی دیگر آمده اند و موجوداتی صد در صد بی رحم و یا قصی القلب هستند که هیچ اصلاحی را نمی پذیرند. زمانی که فرد گروگان گرفته شده با حقیقت وجودی فرد آشنا میشود ناگهان ساختار تمام باورهای قبلیش فرو می ریزد و با کوجود آسیب پذیر مفلوکی روبرو میشود که خود به گونه ای آسیب دیده که سر از این رفتار ضد انسانی در آورده نکته ی مهم دیگر اینکه قطعا این حس در مورد کسانی بوجود میاید که از نظر ظاهر و رفتار دارای جذابیت هستند و مشخص ات ذاتشان پلید نیست و جبر زمانه آنها را به موجوداتی خلاف مبدل کرده وگرنه محال است فرد ربوده شده عاشق یک انسان دیو صفت وحشی و یا بی ریخت با رفتاری زننده شود. این روند طبیعیست و خیلی موضوع بغرنجی نیست مخصوصا در زمانی که قرد نیاز به درک شدن دارد و دستش از زمین و زمان کوتاه است هر حرکت گروگان گیر که از عواطف و احساسات انسانیش صورت بگیرد تاثیر مثبت چند برابر بر روی فرد دستگیر می گذارد و به گونه ای احساس امنیت می کند چیزی که در آن لحظات وحشتناک نیازمند آن است. |
شنبه 6 فروردین 1390 |
|
|
saljog - سوئد - استکهلم
|
از دیدگاه اسیب شناسی روانی وقتی در محیط سوئد تنها. یی یک فرهنک باشد برای مثال اکثر مردم بعد از ساعت 9 شب دوست ندارند کسی به انها زنگ بزند.چه انتظاری می شود داشت. |
شنبه 6 فروردین 1390 |
|
|
neda2oo7 - ایران - شیراز
|
armanatis-ایران-مشهد عزیز . این زنان با شوهران خبیثشان احساس همدردی نمیکنند و آنان را تشویق به ادامه اعمال خشونت بارشان نمی نمایند. ولی چاره چیست؟ طلاق؟ رها کردن فرزند؟میدانید که فرزند در ایران(جزدرمواقع بسیار نادر)به شوهر و خانواد شوهر تعلق میگیرد. حتی در صورت عدم وجود فرزند، زن بیچاره کجا برود؟ برای یک زن مطلقه جایی وجود ندارد حتی خانه پدری. لطفا اول فکر کنید سپس نظر بدهید. |
شنبه 6 فروردین 1390 |
|
|
seven11 - مجارستان - بوداپست
|
خبری که این سایت در مورد فرار خانم کامپوش به خاطر حمله پلیس انتشار داده غلطه! خود دختره از یک غفلت آق پسر استفاده میکنه و فرار میکنه بعداً نوشتند که خود دختره از پسره بدش نمی اومده و داستان ادامه داره ولی دخالت پلیس در فرار کامپوش بی اساسه. |
شنبه 6 فروردین 1390 |
|
|
armantis - ایران - مشهد
|
ندا جان- من خودم زنان بی شماری را دیده ام که هر گونه ظلمی را از شوهر دیده اند اما باز هم از او دفاع می کنند. مثلا زنی که از زندگی شخصی اش مطلع هستم و می دانم چه شوهر عتیقه ای دارد در یک بگومگوی مردانه ی رانندگی بین شوهرش و یک مرد دیگه چنان خودش را قاطی ماجرا کرد و یک دفاعی به قول خودش از شوهر سید بی گناهش کرد که نگو. زن ایرانی فقط شیرین عبادی نیست. زنان فیلم های تهمینه میلانی هم نیست. عمیق تر نگاه کن |
شنبه 6 فروردین 1390 |
|
|
SarayeAzadi - انگلیس - لندن
|
iranazadiran - ایران - تهران, با درود و سپاس از توضیح سنجیده و درست شما دوست گرامی.تعدادی از دوستان به آسیب پذیری و اعمال خشونت در خانواده به ویژه در جوامع مردسالاری مانند ایران اشاره کردند .اضافه می کنم: آن برادر و یا شوهری که یک عمر به زن و خواهرش زور گفته و گاه رفتار خشونت آمیز داشته به برکت تعالیم نادرست و باورهای قیم مآبانه سنتی-دینی در جامعه ایران که حاکمیتش از نوع خشن و مستبد دینی ست (زن را ناقص العقل و شیطان, عامل تحریک جنسی و ...الخ) چطور ممکنه مقصر رو یک نفر دانست در حالی که گستره دامنه ی خشونت ها نه تنها زنان و دختران که فرزندان پسر جامعه رو هم در بر گرفته است. تمام آسیب های اجتماعی نامبرده معلول یک سری علت هاست! برای درمان و پیشگیری نیاز به شناخت و بررسی دقیق دارند. |
یکشنبه 7 فروردین 1390 |
|
|
iranazadiran - ایران - تهران
|
SarayeAzadi انگلیس - لندن. ممنون از توجه و لطف شما. متاسفانه اتفاقی که در زندگی مشترک میافتد حکم گروگان گیر و گروگان را دارد. زن یا مرد با زندگی و شناخت از بد و خوب هم در سیاهچاله ای می افتند که خروج از آن بسختی و چه بسا در مواردی غیر ممکن میشود. چرا که قبل از وارد شدن به این مرحله باید بدون تاثیر شزایط و محیط ایجاد شده در صدد شناخت یکدیگر باشند و در اختیار . به همین علت بدترین ضربه زننده ترین حکومتها حکومتهای مذهبی ست که همه چیز دید شرعیات سنجیده میشود. شرعیاتی که خود خداوند در شرایط خاص اجازه ی لغو آن را داده و حتی بر عکس عمل کردن به آن. عادت کردن به بد و خوب هم قبل از شناخت آگاهانه یکی از معظلاتیست که با انعطاف پذیری و یا سازگاری اشتباه گرفته میشود. در اصل دامیست برای عواطف انسان که او را به بند تحمیل شرایط بکشد و درگیر محیط بزرگی مانند جامعه و خانواده کند که چه بسا ناتوانی از مقابله با این محدوده ی بزرگ فرد را وادار به تن دادن به هر شرایطی می کند. و این علت عوض شدن بسیاری از انسانها و فراموش کردن رفتارهای خوب خود و عوض کردن آن با بی تفاوتی یا رفتار بد است.... |
یکشنبه 7 فروردین 1390 |
|
|
pariha - کویت - کویت
|
armantis - ایران - مشهد - دوست عزیز تا حدود زیادی شما اشتباه میکنید متاسفانه زنان ایرانی در جامعه ایرانی بعد از طلاق هیچگونه پشتیبانی نه مادی نه معنوی ندارند و دید اجتماع نسبت به این زنان دید مثبتی نیست حتی دیده شده خانوادها آنها به شدت با طلاق گرفتن آنها مخالفت کرده و هیچگونه حمایتی نمیشوند در نتیجه تو این جامعه نسبتا مدرن و از لحاظی عقب افتاده یک زن خیلی بسختی میتونه آزادنه تصمیم بگیره و زندگی کنه تقریبا همه چیز تحمیلی و غیر قابل تحمل هست - ولی در هر جامعه ای زنانی هستند که با خشونت شوهرانشان کنار میان اونهم بدلایل خاص خودشان هست ولی فکر نمی کنم کسی دوست داشته باشه مورد تحقیر و توهین و خشونت قرار بگیره . |
یکشنبه 7 فروردین 1390 |
|
|
iranazadiran - ایران - تهران
|
.. رفتار زشت نباید به صرف عادتها یا تحمل برای ما عادی شود می توانیم با آن کنار بیائیم به گونه ای که به شخصیت یا مرام خودمان لطمه نزند اما نباید پذیرای آن بوده و قلم تائید بر آن بگذاریم. که چون این گونه عملکرد بسیار طاقت فرسا و انرژی بر باد ده است معمولا انسانها ترجیح می دهند به رفتار های زشت طرف مقابل عادت کنند تا مقابله و یا تعمیر.متاسفانه انتظار اکثریت از زندگی مشترک مثل هم شدن است. در صورتیکه اصل از هم آموختن است که رشد را شامل میشود و درمان معضلات و ضعفها که نیکی ها را گسترش داده و سلامت روانی جامعه را تامین میکند. در جامعه ای که بزرگترین دلیل ازدواج برای دختران ملقب نشدن به پیر دختریست و برای پسران تامین نیاز شکمی و جنسی انتظار بهره ی بهتری نمی توان داشت. افسوس که ما انسانها برای همه چیز باید قربانی های فراوان دهیم تا موضوعی دستگیرمان شود البته این اسمش زندگیست. اما متاسفانه جامعه ی ما در کسب این تجارب و درس گرفتن بیش از حد اسلو موشن هستند و تکرار اشتباهات بدون فکر کردن به عواقب خانمان براندازش که دامن نسلها را می گیرد. |
یکشنبه 7 فروردین 1390 |
|
