چهارشنبه ۴ فروردین ۱۳۸۹ - ۲۴ مارچ ۲۰۱۰
تصاویری جالب و تفکر برانگیز





















|
iranazadiran - ایران - تهران
|
تصاویری بی نظیر و تامل بر انگیز. درود بر سایت ایرانیان یوکی به خاطر گذاشتن این تصاویر بی نظیر. اینجاست که رسالت یک نقاش و دغدغه ی انسانی او خود را می نمایاند و وظیفه ای که در قبال مهارت ذاتی و پشتکار خود دارد را به نحو احسن انجام می دهد نقاشی تنها کپی کردن از افراد یا طبیعت نیست که بالاترین بهره ی آن رساندن پیام و جهش فکری یا تغییر دیدگاه و بیداری اذهان است. درود بر نگارنده این تصاویر. |
جمعه 5 فروردین 1390 |
|
|
*Fanoos* - ایران - خرم آباد
|
راستی عکس آخری الهی قربون عروس داماد برم من نازی بخدا برف شادی رو عشقه واای مردمها دارن از زمین شاد باشها و نقل و نباتها رو جمع میکنن واقعا تفکر برانگیزه آدم میبره به رویاهاش . خدا جووووووووونم وای مهمونها اکثرا دکلته پوشیدن چقدر نازه ..الهی قربونشون برم |
جمعه 5 فروردین 1390 |
|
|
*Fanoos* - ایران - خرم آباد
|
دنیای بچه ها چقدر شیرین و دوست داشتنی ***کاشکی همیشه آدم بچه باشه بزرگ نمیشد افسوس ..... |
جمعه 5 فروردین 1390 |
|
|
*Fanoos* - ایران - خرم آباد
|
راستی عکس آخری الهی قربون عروس داماد برم من نازی بخدا برف شادی رو عشقه واای مردمها دارن از زمین شاد باشها و نقل و نباتها رو جمع میکنن واقعا تفکر برانگیزه آدم میبره به رویاهاش . خدا جووووووووونم وای مهمونها اکثرا دکلته پوشیدن چقدر نازه ..الهی قربونشون برم |
جمعه 5 فروردین 1390 |
|
|
Ghooloo - ایران - آبادان
|
feri gonzales - بلژیک - بروکسل . فکر کنم منظورش معتادین تزریقی باشه...ها نیست؟ پس چی؟؟ |
جمعه 5 فروردین 1390 |
|
|
nader46 - انگلیس - لندن
|
feri gonzaies-بلژیک شاید?1? منظورش تو مایه های موادمخدرو تزریق مواد باشه. |
جمعه 5 فروردین 1390 |
|
|
iranazadiran - ایران - تهران
|
در تصویر 1 اگه جای بچه فقیر بودم سطل و دستمال رو به بچه پولدار تعارف میکردم تا اگه دوست داره خودش ماشینشو باهاش تمیز کنه . اگه جای بچه پولدار ماشینم رو به فقیره هدیه میدادم. در 2 اگه جای بچه مرفه بودم منم یه گاز به حرف A میزدم و اگه جای بچه ی محروم از فکر شکم لحظه ای بیرون میامدم و یه نگاهی به حروف چیده شده و جستجو در معنیش میکردم. در 3 چون از دایره ی مسئولیت انسانیم خارج است دخالت بیجا نمی کردم و انرژیم را در محدوده ی دایره ی مسئولیت انسانی خود صرف میکردم. در 4 تلاشم در شناختن و موارد استفاده و فواید آب بود نه محدود شدن به بیگاری در آن و یا تفریح. در 5 به جای آشغال که به درد فاضلاب بخورد با کلامم به باغچه ی دل مردمان آب زلال و شفاف جاری میکردم تا شکوفه ها دهد و میوهایش به بار نشیند. در 6 از افراط و تفریط دوری میکردم. در 7 (بدون شرح است ) در 8 باور میکردم همانقدر که ما از ریختن خون و یا دیدنش می ترسیم خون چه بسا خود وحشتش بیشتر از ما باشد چرا که می داند که چه جنایتهایی به اسم خون خواهی خون گرفتن خون ریختن خون دادن انجام شده ..... |
جمعه 5 فروردین 1390 |
|
|
iranazadiran - ایران - تهران
|
.... در 9 وقتی به آن حد نیاز و گدایی نزد خلق می افتادم برای لحظه ی پایان ثانیه شماری میکردم چرا که زندگی زیر بار ذلت برایم عار است و ننگ. در 10 فریب اشک تمساح کرکس را نمی خوردم چرا که با قبول دوستی کرکسها و یا باور حمایت آنها . رسالت صلح و شاخه ی سبز زندگی را فدا و فنا میکردم. در 11 به جای برج دماغ پینوکیو مجسمه ی آزادی امریکا را می گذاشتم مجسمه ای که تنها برای افراد آن کشور آزادی و رفاه بیاورد و زندگی و آزادی دیگران را فدای خود کند دروغ و توهمی بیش نیست. در 12 جایم را با هم حداقل لحظه ای عوض میکردم. در 13 فرش را از زندگیم بیرون میکردم البته با تبعاتش. در 14 برای اشیاء موزه اهمیتی بیشتر از جارو خاک انداز قائل بودم در 15 یکی را انتخاب میکردم یا کلاه یا کبوتر را. در 16 تسلیم سرنوشت میشدم چون هر حرکتی به حرکتی جمعی تبدیل میشد و زمانی می توانم اختیار داری کنم که تنها اختیار خودم در دستم باشد و با رشته ای بهم وصل نشده باشیم. در 17 کار بیهوده نمیکردم اولین فوران دود روی خورشید زیبایی را که که کشیده بودم می پوشاند..... |
جمعه 5 فروردین 1390 |
|
|
iranazadiran - ایران - تهران
|
در 18 ابتدا سیگار را از دهان آن مرد در آورده صندلی را از زیر پایش میکشیدم و بعد رو میزیش را علم مبارزه یا تبلیغ خود میکردم زیادی تو جوه. در 19 جایم را از حرارت گداخته دور میکردم. در 20 ساده لوحی حماقت و دلسوزی بیجا را کنار می گذاشتم تا الاغ وار زندگی نکنم. در 21 اگر مجبور به کار مداوم بودم و زحمت بسیار تنها اجازه نمی دادم سهم و بهره ی زحمت مرا دیگران ببرند و کلاسش را آنها بگذارند بلکه شادی تفریح سرخوشی و عزت را هم در کنار کار و زحمت زیاد به خود و اطرافیانم هدیه میکردم. این دریچه ی نگاه شخصی و برداشت صرف بنده هست همه می توانند برداشت خود را بیان کنند از زاویه دید و دریچه ی نگاه خود در صورت تمایل. |
جمعه 5 فروردین 1390 |
|
|
porharfi - هلند - آرنم
|
feri gonzales-بلژیک-بروکسل: فری گرامی ....خوب میدونی که برداشت و دیدِ. اشخاص بر هر اثر هنری متفاوته!!..." من اینجوری میبینم که: ملییتی که خونشان. مکیده شده(ثروت سرزمینش به غارت رفته!) نیازمند تغذیه است!!؟...(امروز خودش. گرسنه و نیازمندست).... |
جمعه 5 فروردین 1390 |
|
|
homa-ir - المان - هامبورگ
|
عکسهای شماره 8 و 9 و 10 و 11 و 12 و 13 و 14 ازهمه جالبتر و تفکرانگیز. تر بود . درهرصورت تمام عکسها جالب و قابل فهم و درک بود. |
جمعه 5 فروردین 1390 |
|
|
AFGPersian - سوئد - مالمو
|
feri gonzales قضیه بازو و پستونک مال تزریقی هاست که برای ساکت کردن خون و دردشون به پستونک (تزریق) پناه میبرن. نکته فقط بین فقر و ثروت بود. مرسی مسئولین سایت |
جمعه 5 فروردین 1390 |
|
|
گوش آزاد - ایران - تهران
|
feri gonzaies-بلژیک . دوست گرامی ، به نظر حقیر : اشاره به یک معتاد تزریقی است که دیگر چیزی برای تزریق به بازویش ندارد یعنی توان تهیه اش را ندارد. و مانند مادری که به جای شیرِ نداشته اش برای نوزاد ، از پستانک برای گول زدن و ساکت کردنش استفاده می کند ، به این طریق به نیاز بدن خود پاسخِ بیهوده می دهد .. در کل ، آثار بسیار نوستالژیک و اثرگذار هستند ... |
جمعه 5 فروردین 1390 |
|
|
odin - بلژیک - انتورپن
|
بدون استثناء همه کارها در حد شاهکارن، حتا اگر از نظر طراحی و نقاشی عیب و ایرادی داشته باشن که بهیچوجه مهم نیست و بچشم نمیاد، اما سوژه ها و ایده پشت کارها که مخصوصآ حقوق کودکان رو بیشتر در نظر داشته همه ایرادهای بسیار جزئی و غیر محسوس رو کنار زده.نمیشه از بین این کارها یکی رو انتخاب کرد و گفت این از همه بهتره، چون یکی از اونیکی قویتر و گویاتر هستن. کار اول،سوم، 7 و هشت و ده و 15 و هفده و نوزده و بیست یا یکی به اخری از اون کارهایی هستن که از یاد ادم نمیرن و هر وقت بخوای دست و قلم بروی کاغذ ببری این تصویرها بعنوان الگو و مدل میان جلوی چشمت. |
جمعه 5 فروردین 1390 |
|
|
iranazadiran - ایران - تهران
|
porharfi - هلند - آرنم. چه تفسیر زیبایی به گونزالس دادید: ملتی که غارت شده نیازمند تغذیه است. اما یه اشکالی اینجاست اینه که اگه شیشه بود میشد تغذیه اما پستونک معمولا برای آرامش و ساکت کردن بچه است. میتوان اینگونه هم نگاه کرد : کسی به فکر درمان و یا تغذیه درست ( روحی رفتاری ) معتاد نیست بلکه تنها به فکر ساکت کردن و آرام گرفتنش برای لحظاتی هستند. یا در نگاهی ساده تر مواد به معتاد آرامشی را می دهد که پستانک به نوزاد. که در اصل آرامشی کاذب است و تنها نیاز روحی نوزاد را بر آورده می کند که برای مقاطع نوزادی فقط کار آیی دارد مانند حالی که ابتدا معتاد با رو آوردن به مواد پیدا می کند که در آینده و استمرار استعمال و عادت به بزرگترین معظل زندگیش تبدیل میشود. |
شنبه 6 فروردین 1390 |
|
|
khosh bavar - ایران - یزد
|
sheyvar - ایران - ارسباران : شیوار جان, چقدر خوشم امد از این تیزبینیتان, زیرا دنبال واژه میگشتم که با یک کم دودلی اینرا نوشتم که واقعا منظورم همان فکر شما بود که بمن پیشنهاد کردید ! راستی, sheyvar اسم ایرانیه و اسباران دیگه کجاست ?! شاد و راهنما باشیم . |
شنبه 6 فروردین 1390 |
|
|
DARYA_R - انگلستان - لیورپول
|
Fanoos ایران خرم آباد. دوست خوب عکس آخر اختلاف طبقاتی رو نشون میده دسته از مردم که برای سبزکردن زمین زحمت میکشند و دسته ای دیگر که مرفهانه جشن عروسی در همان زمینهای به زحمت سبز شده برگزار میکنند. دسته اول نقل ونبات جمع نمیکنند دارند نشا میکنند یا بذر میکارند. |
شنبه 6 فروردین 1390 |
|
|
echose - انگلیس - منچستر
|
eri gonzales - بلژیک - بروکسل . پسونک و بازو اعتیاد و تزریق رو مثال میزنه. . شاد باشید |
شنبه 6 فروردین 1390 |
|
|
Thea - نروژ - اسلو
|
عکس اخری مربوط به سنت برنج پاشیدن روی سر عروس و داماد به امید باروری اونهاست که در اروپا رایج است.ولی قدر این دانه های برنج را شالی کارا میدوننو دارن دانه های زمین پاشیده و هدر رفته را دانه دانه جمع میکنند |
شنبه 6 فروردین 1390 |
|
|
Arya arya - فنلاند - هلسینکی
|
عکس شماره 11 منظورش همان پینیکیو کارتون مشهوره که موقع دروغ گفتن دماغش دراز میشد. خوب دیگه سردمداران واشنگتن را هدف قرار داده ! نقاش اگه این کلاه چینی را سر فقرا نمی کرد بهتر بود چو بیشتر جنبه جهانی پیدا میکرد در کل جالب بودند |
شنبه 6 فروردین 1390 |
|
|
*Fanoos* - ایران - خرم آباد
|
DARYA_R - انگلستان - لیورپول سلام به شما دوست عزیز. عیدت مبارک. کاملا حق با شماست. من خیلی بی دقتی کردم آفرین به دقت و تفکر بیشتر شما. سپاس از کامنت شما. |
شنبه 6 فروردین 1390 |
|
|
porharfi - هلند - آرنم
|
iranazadiran-ایران-تهران:مرسی .دید و تفکر مرا روشن.باز وعمیقتر کردی..سپاس! |
شنبه 6 فروردین 1390 |
|
|
high class - کانادا - ونکوور
|
عکس دوتا مانده به اخر رونفهمیدم . iranazadiran - ایران - تهران چه یادداشتهای قابل تاملی . |
یکشنبه 7 فروردین 1390 |
|
|
iranazadiran - ایران - تهران
|
high class - کانادا - ونکوور. ممنون. دوست محترم به نظر من سر را به توستر شبیه کرده دو برش از مغز را بشکل نان تست در آن قرار داده تا برشته یا پخته شود. منبع حرارت خورشیدی ست که در یک کادر قرار دارد و در حال برشته کردن برشهای مغز است که در حال سوختن و دود کردن است معمولا توستر از درون نان را تست میکند شاید منظورش این است پختگی باید از درون صورت گیرد تا خاصیت خامیش را از دست دهد. این برشها یا سوخته اند یا نیم برشته یا خام که برای استفاده جالب نیستند و قابل اشکال . البته تصور دیگری هم دارم اما زیادی فلسفیست و بعید میدانم نقاش منظورش این بوده. نمی دانم این تصور و برداشت من است. |
یکشنبه 7 فروردین 1390 |
|