گوگوش: مبتلا به دلهره‌ها و آرزوهای هموطنانم هستم


گوگوش: مبتلا به دلهره‌ها و آرزوهای هموطنانم هستم

 

گوگوش در گفتگو با رادیو فردا از فعالیت های هنریش،دعای نوروز به فارسی و امیدش به ایرانی آزاد سخن می گوید.

گوگوش در ابتدا می گوید: دلم می خواهد به عنوان دعای نوروزی ضمن این که صمیمانه ترین تبریکاتم را به حضور همه ایرانیان سرتاسر دنیا و همینطور فارسی زبان ها تقدیم می کنم، دعای نوروزی را این بار به فارسی ادا کنم که اخیراً این دعای نوروز را در اینترنت چند نفر از طرفداران من که برای من ایمیل می دهند برایم فرستاده اند که ضمن تشکر از آنها این دعا را می خوانم:

 



دشت گرداگرد مهر تابناک ایران زمین
روز نو آمد و شد شادی برون زاندر کمین

ای تو یزدان ای تو گرداننده مهر و سپهر
برترینش کن برایم این زمان و این زمین.

از ته دل سالی پر از آرامش و مهر و صلح برای همه مردم دنیا، به خصوص ایرانیانی که نوروز را جشن می گیرند و این که دعا کنیم در سال جدید مملکت مان روی آزادی و عدالت را ببیند و همه زندانیانی که این مدت درخواست و آرزوی آزادی شان را داریم امسال شاهد آزادی شان باشیم.

خیلی ممنون خانم گوگوش. دهه هشتاد برای شما چگونه گذشت؟ و چگونه می خواهید به استقبال سال ۱۳۹۰ بروید و آغاز یک دهه دیگر.

ممنون از سؤال تان. چون من در آخر دهه هفتاد یعنی اواسط ۷۹ از ایران خارج شدم و اولین نوروزم را در دوبی در سال ۱۳۸۰ گذراندم. پای هفت سین بودم.

دهه هشتاد را از مملکتم خارج بودم. به هر حال تا به یک جایی پناه بردم که خانه دوم من بشود آن. لس آنجلس. 

در این ده سال خیلی کشورهای مختلف رفتم و به هر حال دهه هشتاد برای من دهه ای بود که توانستم بعد از بیست سال روی صحنه بروم.

فعالیتم را در این دهه شروع کردم و ادامه دادم تا به امروز. ولی همزمان چون مدام پیگیر مسائل مملکتم بودم و هستم این است که همراه با نگرانی ها و دلهره ها و آرزوها و همه آن چیزهایی که همه هموطنانم فکر می کنم در همه جای دنیا خواهانش هستند، من هم مبتلا به آن بودم.

سال گذشته شما آلبوم «حجم سبز» را داشتید. خیلی از شنونده های ما در ماه های گذشته سئوال می کردند که تازه از خانم گوگوش چه خبر. آلبوم جدیدی در دست تولید دارید یا فعالیت جدیدی؟

بله. من مدتی است که مشغول فراهم کردن ترانه های یک آلبوم هستم.

متاسفانه برای تهیه یک آلبوم طول می کشد تا یک سری کار را انتخاب کنیم، ضبط کنیم و کنار هم بچینیم شان. این است که من دارم تلاشم را می کنم که این اتفاق بیافتد.

البته چند کار ضبط کرده ام ولی هنوز نمی خواهم معرفی شان کنم برای این که نمی دانم که ترتیب چیدن اینها چطور است. آیا اینها توی این آلبوم می آید یا اینکه...

نگه می دارید جایی تا در دفعات بعد استفاده کنید...

بله. یا این که شاید هم به صورت تک ترانه یا به قول معروف سینگل اینها را به بازار عرضه کنم. چون ببخشید با اینکه صحبت جدیدی نیست، اما دلم می خواهد باز هم تکرار کنم که متاسفانه کپی کردن از ترانه ها...

رعایت نکردن کپی رایت...

بله. حق ترانه سرا، آهنگساز، خواننده ضایع می شود. تمام تلاش شان هدر می رود. به آن نتیجه دلخواه که نمی رسند، نمی توانند کار خوب ارائه دهند. من هم مستثنی نیستم از این ماجرا.

گوگوش: من تلاشم را کردم که کار خوب ارائه بدهم. حداقل کار پیش پا افتاده و مبتذل نداشته باشم. حالا فکر می کنم دلیلش این است که به خاطر کارهای درخشانی که در قبل از انقلاب حسن شماعی زاده، مرحوم واروژان، فرید زلاند، آندرانیک، چشم آذرها در اختیارم گذاشتند و در اختیار خواننده های دیگر هم گذاشتند، کارهای امروز با آنها مقایسه می شود. و چون آنها به نوستالژی ما تعلق پیدا کرده و جزء خاطرات مردم شده اند، این است که هر کار جدیدی که اجرا می شود با آنها مقایسه می شود.


ممکن است بتوانم یک ترانه دو ترانه همین طور رایگان در اختیار مردم قرار دهم. اما برای آلبوم ما متحمل یک سری وقت و مخارج می شویم. این است که می خواهم خواهش کنم، مردم به این صورت ما را حمایت کنند، و کپی نکنند و سعی کنند این کارها را مال هر کس که هست اوریژینال و اصلش را تهیه کنند.

امیدوارم که همه شنونده های خوب ما این صحبت های شما را به گوش جان بپذیرند و رعایت حقوق مولف و مصنف را بکنند که مسئله مهمی است و می تواند کمک کند به حیات هنرمندانمان. اما خانم گوگوش چقدر انتقاد پذیر هستید؟

فکر می کنم خیلی انتقاد پذیر هستم. برای این که معتقدم اگر انتقاد نباشد، کارم تصحیح نمی شود. کارم بهتر نمی شود. من خوشحال می شوم هر آن کس که برای من مطلبی می نویسد و نقدی می کند انتقادی می کند و ایرادی به کار من هست را، گوشزد کند. اگر غرض و مرضی در آن نباشد با کمال میل و طیب خاطر می پذیرم.

حالا حتماً خودتان شنیدید بعضی از این انتقاداتی که افراد می کنند کسانی که شما را سالهاست که دنبال می کنند و دوستتان دارند. خوب شما یک خواننده ای هستید که در این هیچ شکی باقی نمی ماند که هم پر طرفدارید و هم محبوب. چون خیلی سخت است که یک هنرمند هر دو جنبه را داشته باشد. شما هر دو تا را دارید. اما وقتی که از ایران آمدید بیرون، خیلی ها اعتقاد داشتند مجموعه ترانه هایی که گوگوش بعد از انقلاب ارائه کرده از نظر کمی و کیفی سطحش به سطح کارهای گذشته نمی رسد. خودتان این را چگونه بررسی می کنید؟ آیا فکر می کنید شما زیر سقفی که به هر حال سقف مستحکمی که گوگوش ساخته بود قبل از انقلاب، آنجا هنوز متوقف شدید یا رفتید بالا و یا این که وضعیت به چه صورتی است؟

نمی خواهم فکر کنم و معتقد نیستم که رفتم بالا. من تلاشم را کردم که کار خوب ارائه بدهم. حداقل کار پیش پا افتاده و مبتذل نداشته باشم. حالا فکر می کنم دلیلش این است که به خاطر کارهای درخشانی که در قبل از انقلاب حسن شماعی زاده، مرحوم واروژان، فرید زلاند، آندرانیک، چشم آذرها در اختیارم گذاشتند و در اختیار خواننده های دیگر هم گذاشتند، کارهای امروز با آنها مقایسه می شود. و چون آنها به نوستالژی ما تعلق پیدا کرده و جزء خاطرات مردم شده اند، این است که هر کار جدیدی که اجرا می شود با آنها مقایسه می شود.

فکر می کنم اگر من ۲۱ سال فعالیتم را ادامه داده بودم در خارج از ایران شاید که کمتر این مقایسه پیش می آمد. اما به هر حال باید منتظر شویم که این کارها هم به خاطراتمان بپیوندند تا قضاوت شوند. امروز شاید چون مقایسه می شود با کارهای آن زمان، کمی انتقاد می کنند.

البته من فکر می کنم اگر آن «آلبوم زرتشت» را وقتی از ایران آمدم بیرون به بازار عرضه کردم، به آن اشاره شود، آن کار به هر حال یک فضایی داشت که فضای بسته ای بود. فضای ۲۱ سال ماندن در...

سکوت بود...

بله. ماندن در یک محیط مسقف بود. سقف داشت صدای من و محیط من. این بود که می توانم آن را بپذیرم. ولی بعدها تلاش کردم که حداقل کارهای قابل قبولی ارائه دهم. فکر نمی کنم بشود «کیو کیو بنگ بنگ» را ندیده گرفت. یا به هر حال کارهایی داشتم مثل «عشق یعنی همه چیز»، «نجاتم بده»...

در آلبوم «مانیفست»...

بله. در آلبوم آخرین خبر کارهای خوبی داشتم. در مانیفست همینطور...

در «حجم سبز» همینطور...

و همین آلبوم اخیر حجم سبز، فکر می کنم کارهای قابل قبول تری داشتم. اما نمی خواهم از خودم دفاع کنم. فکر می کنم یک کم غیرمنصفانه باشد اگر بخواهیم همه این کارها را به یک چوب برانیم و به اصطلاح مورد انتقاد قرار دهیم.

ولی به هر حال شما در آلبوم های قبلی... به ویژه اشاره کردید به مثلاً ترانه خیلی خوب «کیو کیو بنگ بنگ»، بعد «مانیفست» و آلبوم آخرین. شما در آنجا با یک تیم دیگر کار می کردید و بعد به نظر من هم نتیجه کار موفق بود اما یک دفعه همکاری را ادامه ندادید و تیم و گروه را عوض کردید. این نتیجه تصمیم گیری خودتان بود یا شرایطی پیش آمد که فکر کردید دیگر نمی شود آن همکاری را ادامه داد؟

نه ببینید، به هر حال در هر دوره ای با یک تیم کار کردیم. من در قدیم هم یک دوره ای با واروژان و ایرج جنتی عطایی کار کردم. یک دوره ای با حسن شماعی زاده و اردلان سرفراز کار کردم. یک دوره با فرید زلاند و اردلان سرفراز کار کردم.

یک دوره با زویا و واروژ کار کردم. یا همینطور با شهیار قنبری و پرویز اتابکی، پرویز مقصدی، بابک افشار... هرکدام اینها به هر حال یک دوره ای هم برای خودشان یک سبکی اند... نه سبک. ببخشید شاید یک اسم دیگر داشته باشد الان حضور ذهن ندارم. اما یک فرمی اند برای خودشان.

هر کدام از این تیم ها هم تلاش خودشان را کردند که بهترین کار خودشان را در اختیار من بگذارند.

شما زندگی خاصی دارید که حتماً همه دوست دارند بشنوند ولی اینجا مجالش نیست که در مورد آن صحبت کنیم. ولی فکر می کنم که خیلی ها دوست داشته باشند که درباره این زندگی پرتلاطم هنری را که هم در سینما ریشه دارد و هم در موسیقی، بدانند. هیچ وقت فکر کردید که به یک اتوبیوگرافی یا خودنگاری دست بزنید و زندگی خود را بنویسید؟

سالهاست که به آن فکر می کنم و منتظر فرصتی ام که فراغت پیدا کنم و بنشینم و کتاب زندگی ام را بنویسم.

در مورد کنسرت تان هم برای ما بگویید.

من روز چهارم فروردین در ترکیه کنسرت دارم. در همان سالنی که پارسال برنامه گذاشتم، کنسرت داشتم، این بار با ارکستری که رهبری اش با بابک امینی است برنامه اجرا می کنم.

تعدادی از کارهای «حجم سبز» را اجرا می کنم. بالطبع کارهای قدیمی ام هم حتماً اجرا می شود برای این که خواهان زیاد دارد. در ضمن در هفتم فروردین در مالزی هستم. در کوالالامپور. ۹ آوریل که بیستم فروردین فکر می کنم باشد، در نوکیا تئآتر لس آنجلس کنسرت دارم.

اشاره ای هم به آلبوم جدیدتان کردید. اگر امکان دارد بگویید که در این آلبوم با چه کسانی کار کردید و احتمالاً نامشان را در آلبوم خواهیم دید؟

چند کار از رها اعتمادی و بابک سعیدی ضبط کرده ام که هنوز تصمیم نگرفتیم که کدامش را در این آلبوم بگذاریم. کارهای دیگر هم از قبل در آرشیوم بود و به هر حال با یکی دو نفر دارم کار می کنم. با بابک امینی قرار است یک کار مشترک داشته باشیم...

از قدیمی ها چطور؟

از قدیمی ها هنوز نمی توانم با قاطعیت بگویم کدام ولی امیدوارم که بتوانم از قدیمی ها هم در آلبوم جدیدم ترانه ای داشته باشم.

اتفاقاً در دیباچه «حجم سبز» هست که شما تلاش کرده بودید آقای شماعی زاده و اردلان سرفراز را یک بار دیگر کنار هم داشته باشید و یک کاری در آن آلبوم بگذارید. ولی مثل این که هنوز نتیجه نداده.

متاسفانه تلاش من به جایی نرسید. تا به حال به جایی نرسیده. امیدوارم که بتوانیم این همکاری مجدد را با هم داشته باشیم. ولی کماکان من اردلان سرفراز را در صدر کارهایم خواهم داشت. از یاران قدیمی. و امیدوارم بتوانم کارهای زیبایی باز هم از او اجرا کنم.

پس این طور نشان می دهد که اردلان سرفراز ترانه سرای محبوب شماست؟

بله. بله.

در آهنگسازان چه کسی این محبوبیت را در قلب شما دارد؟

آهنگسازها... هنوز حسن شماعی زاده، هنوز فرید زلاند، هنوز چشم آذر، آندرانیک...

کدام؟ ناصر چشم آذر یا منوچهر؟

هر دویشان. ناصر بیشتر حس مشترک با من دارد. ولی متاسفانه به او دسترسی ندارم. منظورم این است که چون در ایران زندگی می کند و این سالها مشغول موسیقی فیلم است. این است که منوچهر چشم آذر در تنظیم ها بسیار درخشان است که امیدوارم بتوانم با او کار جدیدی داشته باشم.

خانم گوگوش، خیلی ممنون. من دلم می خواهد یکی از آهنگ هایتان که برای خودتان محبوب است به ما بگویید و ما پخش کنیم برای شنونده هایمان در سرتاسر جهان و البته برای طرفدارهای شما به خصوص.

من می خواهم ازتان خواهش کنم این سؤال را از طرفداران بکنید که هر آنچه که آنها دوست دارند برایشان پخش کنید.

این خیلی خوب است. ولی می دانید چقدر زیادند! ما دیگر نمی توانیم باید یک غربالی هم بکنیم. شما کار ما را ساده کنید.

من خوشحال می شوم که هر روز یکی از کارهایم را پخش کنید.

قطعاً. کارهای شما که هر روز دارد از رادیوی ما پخش می شود. ولی این که خودتان یک کاری را بگویید یک لطف دیگری دارد.

می شنوم آقای ضرغامی. اگر اغراق نکنم ۲۴ ساعت روز و شبم اگر در منزل باشم، رادیو فردا گوش می دهم.

خیلی لطف دارید. این واقعاً یک لطف بزرگ است برای من و همکارانم که اینجا کار می کنیم. من می خواستم که خود خانم گوگوش یک ترانه اش را انتخاب کند. سخت است می دانم. شما آنقدر کارهای قشنگ دارید. مثلاً من خودم شخصاً آهنگ ناصر چشم آذر را خیلی دوست دارم. هجرت...

پس همان هجرت...

sarehaal - ایران - ناکجااباد
گوگوشی پیروز باشی.
دوشنبه 1 فروردین 1390

niloofar80 - فیلیپین - مانیل
رفقا من سفر بودم. سال نوی همگی مبارک. میبوسمتون.
دوشنبه 1 فروردین 1390

bache shapoor - سوئد - یوسدال
شاه ماهی هنر ایران.
دوشنبه 1 فروردین 1390

aghakian - ایران - تهران
از عکسات معلومه که خیلی آدم درستی هستی ووقتی آدم درستی نباشی لذا حرفاتم مثل خودته جناب گوگوگوگوش ایران جای اینجور آدما نیست همون بهتر که سال 79 فلنگوبستی.دیگه پیر شدی ومیخوای یک جوری خودتو مطرح کنی درسته که میگن زنان فاسد تا 30 -40 سالگی مشتری دارن وبعدش دیگه..زنی که الگوش غرب باشه همینه دیگه./غرب زده ها هر فحشی دادید خودتونیدپیشاپیش.
دوشنبه 1 فروردین 1390

khosh bavar - ایران - یزد
گوگوش نگو قالی کرمان و شراب فرانسه که هر چه پیرتر میشه جنس مرغوبتره ! گوگوش عزیز, شما نمیخواد حرص بخوری که شاید دچار چین و چروک بشی ! حتما گوگوش ما با Cher دوسته که ادرس دکتر Cher را از او گرفته ! شاد و گوگوش باشیم .
دوشنبه 1 فروردین 1390

danial nabi - سوئد - استکهلم
گوگوش دیگر در بین ایرانیان سوئد طرفدار نداره .گریه و زجه در رادیو استکهلم به خاطر پول مالیاتی پرداخت نشده به وی.از پول نمیگذره دلهره برای هموطنان پیشکش.
دوشنبه 1 فروردین 1390

jojo666 - ایران - تبریز
سال نو مبارک ساعت 1 نصفه شیبه کسی پیداش نیست سالی پر برکت را از خداوند منان برای دوستان خواهانم به غیر از بعضی ها سال خوبی داشته باشید
دوشنبه 1 فروردین 1390

Pinokio_Pinokio - انگلستان - منچستر
خیر گوگوش جان. شمامبتلا به دلهره کم شدن طرفداران وکم شدن پول توی جیبتان هستید. مردم توی ایران دارن بیچاره میشن انوقت این خانم زنگ زده رادیو فردا میگمردم سی دی های منو کپی نکنن حق من پایمال میشه. اخه مزدور شما خواننده هاهرچیدارین از مردم دارین. یلی نم نشاس هستی.
سه‌شنبه 2 فروردین 1390

mehdi707 - انگلستان - لندن
غلط کردی خانم گوگوش راست میگی می موندی ایران هم دردشون می شودی من نمی دو نم هر کی از ایران میاد بیرون غصیه ایرانو می خوره
سه‌شنبه 2 فروردین 1390

ekman - ‫ایران - شیراز
‫زرششششک.
سه‌شنبه 2 فروردین 1390

bita tehrani - کانادا - ونکوور
درود بر بانوی زیبا و هنرمند توانا گوگوش عزیز.اهنگهایت جاودانه اند و صدایت بینظیر.همگی بامید خدا میاییم کنسرتت در میدان ازادی تهران.
سه‌شنبه 2 فروردین 1390

omidomid - هلند - آمستردام
حرص بخورید یا نخورید . تهمت بزنید یا نزنید،.. دوستش داشته باشید یا نداشته باشید. گوگوش گوگوش است ..
سه‌شنبه 2 فروردین 1390

bache shapoor - سوئد - یوسدال
mehdi707-انگلستان-لندن. ببینم خودت چی?
سه‌شنبه 2 فروردین 1390

khosh bavar - ایران - یزد
omidomid - هلند - آمستردام : امید عزیز, سال نو مبارک . به 2 جهت از ایشان " انتقاد " ابکی کردم: الف- که ایشان احساس خدایی نکند و تبدیل به بت نشود. B- " ترویج " دادن فرهنگ انتقاد در فرهنگ ایرانی ! شاد و امید باشیم .
سه‌شنبه 2 فروردین 1390

ARTEMIS-SW - فرانسه - پاریس
danial nabi - سوئد - استکهلم . تو یکی حرف نزن مزدور سفارتی/بودن پناهنده در سوئد وجود نحس امثال تو رژیمت و اسلامت است گوگوش هم بتو ربطی ندارد تو به مداحان و موئذن ها گوش کن که لایق توست.
سه‌شنبه 2 فروردین 1390

pesar shoja - استرالیا - استرالیا
aghakian- برو با و دهنت رو بشور بو میده. تو اصلا میدونی گوگوش کیه که اومد خودتوبالاتر از گوگو ش گرفتی -ساندیسی. با خانواده تشری بیار من گوشت راسته و سوسیس بی استخون به جای ساندیس بهتون بدم. غیرت هم خوب چیزیه اگه بهش فکر کنی.
چهار‌شنبه 3 فروردین 1390

گوش آزاد - ایران - تهران
aghakian-ایران-تهران.. از هر کسی به اندازهء شعورش می شه انتظار داشت ، منم ازت هیچ انتظاری ندارم .!
چهار‌شنبه 3 فروردین 1390

+0
رأی دهید
-0

نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.