هتاکی‌های آیت‌الله خامنه‌ای , مقاله ای از اکبر گنجی
+0
رأی دهید
-0
هتاکی‌های آیت‌الله خامنه‌ای , مقاله ای از اکبر گنجی
آیت‌الله علی خامنه‌ای در دیدار با اعضای مجلس خبرگان رهبری گفته است: «هتک حرمت، هم خلاف شرع است، هم خلاف اخلاق است، هم خلاف عقل سیاسی است...خدای متعال را هم از ما خشمگین می کند...بعضی از این جوانها بلاشک مردمان با اخلاص و مؤمن و خوبی هم هستند، اما خیال می کنند این[فحاشی و تهمت] وظیفه است؛ نه، من عرض می کنم این خلاف وظیفه است، عکس این وظیفه است... من بخصوص از جوانها می خواهم که نگذارند این فضای غیبت و تهمت و فحاشی و هتاکی و شکستن حرمتها ادامه پیدا کند»[۱].
از هیچ کس پنهان نیست که دشنام گویانی چون کیهان، صدا و سیما، لباس شخصی ها و...همه و همه مستقیماً تحت فرمان شخص ولی فقیه عمل می کنند.صفحه ی دوم کیهان، مواضع و نظرات علی خامنه ای را بازگو می کند.آن همه فحاشی و هتک حرمت کیهان‌نشینان، به وسیله ی کسانی صورت می گیرد که سلطان علی خامنه ای آنان را شخصاً منصوب کرده و «تک تیراندازان» جبهه نظام و رهبری خوانده است.خامنه ای در همین سخنان،هتاکان را «مردمان با اخلاص و مومن و خوب» می نامد.آنان در انجام وظیفه ، کمی زیاده روی کرده اند، وگرنه چگونه است که کیهان همچنان به همین وظیفه ادامه می دهد؟ علی خامنه ای هرگاه مجبور شده از مریدان/نیروهای تحت امر خود کوچکترین انتقادی صورت دهد،آن را همراه با تعریفی از آنها کرده است.در این جا هم برای اینکه تمایل/ارادت خود را نشان دهد،آنان را «با اخلاص»،«مومن» و «خوب» به شمار آورده است.
اما در حال حاضر اینها را نادیده گرفته و به چند مورد از هتاکی ها و هتک حرمت های آیت الله علی خامنه ای اشاره می کنیم تا نشان دهیم وی به عنوان ولی فقیه منشأ هتاکی است.
شاهد اول: در سال های اول زمامداری سلطان علی خامنه ای، نیروهای دولتی خانه های فاقد مجوز مردم در شهر مشهد را تخریب کردند. در نتیجه،درگیری شدیدی بین مردم و دستگاههای دولتی در شهر مشهد پیش آمد و در اثر واکنش اعتراضی مردم، بسیاری از مکان های دولتی تخریب شد.سپس، نهادهای نظامی/ انتظامی/ امنیتی- به حکم رهبر- مردم را به شدت تمام سرکوب کردند تا شهر آرامش یافت. آیت الله علی خامنه ای در ۲۰ خرداد ۱۳۷۱ در اولین دیدار نمایندگان مجلس چهارم با وی، ضمن تحلیل علل و دلائل وقوع آن حادثه، به مردم رنج کشیده ی آن شهر چنین دشنام داد:«قضایای مشهد و امثال آن - کار دشمن است...از قضایای مشهد، متأسفانه در بعضی از مطبوعات، تحلیل های نادرستی کردند...قضیه، کاملاً روشن است: ضدانقلاب وارد ماجرا می شود. منتها از زمینه‌های فاسد و مرداب های گندیده استفاده می کند. این اراذل و اوباشی که گفته شد، بعضی تعجب نکنند. چنین افرادی وجود دارند: یک قشر رذل اوباش چاقوکش، که اقلیت معدودی هستند و دستگاههای انتظامی باید با اینها برخورد کنند. مثل علف هرزه، باید اینها را بکنند و درو کنند و دور بیندازند. آن پس‌مانده‌ی استکبار می رود به سراغ اینها؛ با یک لقمه‌ای، با یک غارتی، با یک حرکت زشت آشوبگرانه، اینها را تطمیع و هدایت می کند...پشت گروههای رذل و اوباش پنهان می شود و کار به دست چنین افرادی صورت می گیرد»[۲].
شاهد دوم: در آبان ماه ۱۳۷۶ آیت الله منتظری،طی یک سخنرانی دلسوزانه، انتقاداتی بر شیوه ی زمامداری سلطان علی خامنه ای وارد آورد.سلطان در تجمع بسیجیان(۵ آذر ۷۶)، افقه و اعلم فقهای معاصر را که از قدرت گذشت تا مدافع حقوق مظلومان باشد،این چنین دشنام داد:
«خیال نکند که اگر آمدند و چند نفر آدم ساده‌لوح و معمّم را وادار کردند که حرفی بزنند، ما اشتباه می کنیم و خیال می کنیم که دشمن ما اینها هستند! اینها کسی نیستند! دشمن، خود را پشت پرده پنهان می کند...آن کسی که سینه سپر می کند و به خیال خود جلو می آید، یک عامل است؛ ممکن است خودش هم نداند عامل است...خودشان را در حوزه قم، به بیچارهای برسانند و او را به حرفی، به گفتهای و به یک موضع‌گیری غلط و ناشیانه وادار کنند...خبر غلط و حرف دروغی را به فلان آدم بیچاره و مفلوک بدهند و او خیال کند که اوضاع و احوال به صورتی است که باید حالا حرفی زد؛ خودش و دیگران و زن و بچه خود را به بلا بیندازد...مگر همین کسانی که امروز به این زبان خشن حرف می زنند و این طور ناجوانمردانه سیل تهمت و افترا روانه می کنند، با امام، طرف نشدند... چشم مردم به دهان رهبری است. در زمان امام راحل این را بارها تجربه کردند و به لطف پروردگار، تو دهنی خوردند...اینها به مردم خیانت کردند، به انقلاب و به کشور خیانت کردند و البته باید در چارچوب قانون با اینها رفتار شود...از روی نادانی، نفهمی، هوای نفسِ زودگذر، هواهای بشری ناشی از خصال زشت و بد و حسد و غیره، اقدامی می کنند»[۳].
شاهد سوم: دوران اصلاحات مقبول او نبود. در ۲۶ آذر ۱۳۷۸ در نماز جمعه تهران، اصلاح طلبان و منتقدان داخلی را این گونه هتک حرمت کرد:«من کاری به این دوستان و خودی های غافل ندارم؛ بحثِ من برسر دشمن است که سلسله جنبان این حرکت، به بیرون از این مرزها مربوط است. در داخل مرزها هم کسانی که اساس کار دست آنهاست، جزو دشمنانند... منتها خودی های فریب خورده و به دام افتاده - یا به دام ثروت طلبی و مقام خواهی و عقدههای خودشان، یا به دام جهالت ها و حماقتها و تعصّبهای خودشان... جبهه دشمن، غیر از آن آدم غافلی است که خودی هم هست؛ منتها بیچاره دچار غفلت و اشتباه و فریب می شود؛ بر اثر حادثهای، عقده و کینهای پیدا می کند و در مقابل نظام می ایستد؛ در مقابل سخن حق می ایستد؛ در مقابل امام و راه امام می ایستد. این، آن دشمن اصلی نیست؛ این یک آدم فریب خورده است؛ این یک آدم قابل ترحّم است... یک وقت می بینید طرف یک روحانی است، اما غافل و فریب خورده و بی خبر... یا یک فرد معمولی حتّی انقلابی است، اما زمان را نشناخته، دشمن را نشناخته، یا احیاناً دچار عقده و کینهای شده است. حرف از زبان این فرد خارج می شود؛ اما این بیچاره حرف خودش نیست؛ حرف دشمن است...چرا کسانی که نان انقلاب را خوردند، نان اسلام را خوردند، نان امام زمان را خوردند، دم از امام زمان زدند، دم از ائمّه معصومین زدند، حالا طوری مشی کنند که اسرائیل و امریکا و سیا و هرکسی که در هر گوشه دنیا با اسلام دشمن است، برایشان کف بزنند »[۴].
همه به یاد دارند که به دستور وی شورای نگهبان همه ی نمایندگان اصلاح طلب مجلس ششم را برای انتخابات مجلس هفتم رد صلاحیت کرد.سلطان علی خامنه ای چندین بار آنان را که نماینده مجلس بودند، «گردن کلفت» خواند.«گردن کلفت» قلمداد کردن نمایندگان معترض،هتک حرمت و اهانت نیست؟
شاهد چهارم: حمله دولت اسرائیل به کشتی های حامل دارو و مواد غذایی از سوی همه ی مدافعان حقوق بشر و انسان دوستان محکوم شد. اما محکومیت سلطان علی خامنه ای کمی متفاوت بود. وی که خود را رهبری دینی و مبلغ اخلاق قلمداد می کند،در نماز جمعه ۱۴ خرداد ۱۳۸۹، هتاکانه به سراغ موضوع رفت و گفت:«یکی خوی توحش صهیونیست هاست و این را دنیا باید بفهمد. صهیونیست ها ادعا می کنند که برای بازرسی یا جلوگیری از ورود به غزه ، وارد کشتی ها شده اند که البته مثل سگ دروغ می گویند...عده ی زیادی را کشتید، عده ی بیشتری را مجروح و تعداد بیشتری را اسیر کردید. این یک توحش است.جمهوری اسلامی سی سال است که این را فریاد می زند و غربی های دو رو و دروغگو و ریا کار این را ندیده و نشنیده می گیرند. امروز همه دنیا به چشم دید که اینها خوی توحش دارند»[۵].
این رژیمی است که بیش از همه نظام های سیاسی در طول تاریخ شعار اخلاق سر داده است.همه نظام های سیاسی و زمامداران آنان را نماد رذائل اخلاقی و خود را نماد فضائل اخلاقی قلمداد کرده و می کند. وعده می داد، افرادی را جایگزین رهبران رژیم شاه خواهد کرد که ملکه فضائلند.اما رژیم های استبدادی/جبار؛رذیلت ها را به فضیلت مبدل می سازند. اگر باور نمی کنید، فقط به رذیلت دروغ بنگرید که تا چه حد در این رژیم سیطره دارد.دروغ با سرشت این نظام یکی شده است.
نظامی که محصول «دین ایدئولوژیک» بود،رهبرش می بایست الگوی همگان باشد.مگر صدا و سیما در بخش اخبار نمی گوید:«رهبر مسلمین جهان» یا از آن بالاتر:«رهبر مستضعفان جهان».حال اگر این رهبری خود خوانده را مستضعفان و مسلمین جهان قبول ندارند،لااقل باید برای مریدان خود در داخل کشور الگو باشد. رهبر فضیلت کش و رذیلت پرور،مریدانی تربیت کرده که عین رذائلند.آنان که زندان‌های جمهوری اسلامی را تجربه کرده اند، می دانند از چه حرف می زنم. بازجویان علی خامنه ای در فحاشی روی بازجویان شاه را سفید کرده اند.منتها،این عفونت، دیگر محدود به اتاق های بازجویی و سلول های انفرادی نیست.دمل چرکین از بالا به همه جا سرایت کرده وصدای همه- از جمله منشأ خود یعنی سلطان- را در آورده است.
دشنام و توهین هر کجا که اتفاق افتد راه را بر گفتگوی عقلانی می بندد، برای سلطان اما علاوه بر این، هتک حرمت و دشنام و تهمت مقدمه سرکوب و حذف است. در هر سه مورد داخلی،هتاکی های علی خامنه ای به سرکوب و حذف منتهی شد.مردم مشهد به عنوان «علف های هرز»،آن چنان که رهبر فرمان داد، «درو» شدند.آیت الله منتظری به عنوان «مفلوک»، «حسود»، «بیچاره»، «نادان»، «نفهم»، «ساده لوح» و «خائن»؛ به مدت پنج سال در بیت خود زندانی شد.
اصلاح طلبان «گردن گلفت» و «فریب خورده»،به«فتنه» گران عامل خارجی تبدیل شدند که اینک در زندان ها به سر می برند. فرایندی که با اهانت و تهمت شروع می شود، با سرکوب و حذف تکمیل می شود. ۲۰ ماه حجم سنگین هتک حرمت موسوی و کروبی با انواع و اقسام هتاکی ها و تهمت ها(از جمله دستور گرفتن از آمریکا و انگلیس و اسرائیل، دریافت میلیونها دلار از عربستان،دریافت ۵۰ میلیون دلار از محمود عباس و...)برای این بود که فضای فکری بازداشت خانگی آنان فراهم شود[۶]. از روزی که علی خامنه ای جنبش سبز را «فتنه» نامید و در مرحله بعد آن را «میکروبهای سیاسی و اجتماعی» قلمداد کرد تا روزی که هاشمی رفسنجانی آن را «معاند» خواند، زمان چندانی سپری نشد[۷]. «گفتمان» ها با دنیای خارج نسبت وثیق دارند.
بسیاری از فلاسفه اخلاق، متاثر از کانت، بر این باورند که «کرامت انسانی» شاید تنها چیزی باشد که ارزشی ذاتی دارد. کانت کرامت انسانی را بر اساس مهمترین ویژگی انسان یعنی عقلانیت و قدرت انتخاب عقلانی می فهمید. دروغ و توهین مستقیما کرامت انسانی را نشانه می گیرند،از این راه که دروغگو و هتاک قربانی خود را انسانی شایسته گفت و گوی عقلانی نمی داند و با او به مثابه یک انسان رفتار نمی کند.
رهبران ایدئولوژیک هیچ گاه غیر از هواداران خود را انسانی در خور گفت گو به شمار نمی آورند و به همین دلیل توهین و دروغ را بکار می برند تا آنها را از مقام انسانی تنزل دهند. تنها زبان توهین آمیز نیست که کرامت انسانی را نشانه می گیرد، زمامدارای خودکامانه(مطابق میل سلطان) که سازگار و همراه دروغ و دشنام است،نیز چیزی جز هیچ گرفتن قدرت انتخاب عقلانی دیگران نیست، از این رو باید گفت که زبان هتاکانه علی خامنه ای متناسب با دیگر رفتار اوست.
..................................................
نظرات مطرح شده در این مقاله الزاماً بازتاب دیدگاه‌های رادیو فردا نیست.
پاورقی‌ها:
۱- رجوع شود به لینک زیر:https://alef.ir/1388/content/view/97965/
۲- رجوع شود به لینک زیر: : https://www.leader.ir/langs/fa/index.php?p=bayanat&id=690
۳- رجوع شود به لینک زیر: : : https://www.leader.ir/langs
/fa/index.php?p=bayanat&id=1510
۴- رجوع شود به لینک زیر: https://www.leader.ir/langs/fa/index.php?p=bayanat&id=1850
۵- رجوع شود به لینک: https://www.irna.ir/View/FullStory/?NewsId=1156806
۶- علی خامنه ای در موجی که علیه جنبش سبز و چهره های شاخص آن به راه انداخت، از تحلیل های روانشناختی هم سود می جست.یعنی، انگیزه های بد به موسوی و کروبی نسبت می داد، سپس از طریق مغالطه ی انگیزه و انگیخته، کنش جمعی پس از انتخابات را محکوم می کرد.یعنی می گفت: چون نیات و انگیزه های شما(هواهای نفس چون:حسادت،قدرت طلبی،جاه طلبی،و...) پلید بود،پس انگیخته ی شما هم که حرکتی در اعتراض به تقلب در انتخابات بود،پلید بود. او چهار ماه پیش گفت:
"وقتی طغیان جلوی چشم انسان را بگیرد، وقتی هوی‌های نفس - که طاغوت حقیقی‌اند و در وجود خود ما بدتر از فرعونند - جلوی چشم ما را بگیرند، وقتی جاه‌طلبی‌ها و حسادتها و دنیاطلبی‌ها و هوی‌پرستی‌ها و شهوترانی‌ها جلوی چشم ما را بگیرند، واقعیات را هم نمی توانیم مشاهده کنیم.دیدید بعضی‌ها نتوانستند واقعیاتِ جلوی چشم را ببینند، نتوانستند تشخیص بدهند. در فتنه‌ی طراحی‌شده‌ی پیچیده‌ی سال ۸۸ حقایقی جلوی چشم مردم بود؛ نگذاشتند یک عده‌ای این حقایق را ببینند، بفهمند؛ ندیدند، نفهمیدند. وقتی در یک کشور فتنه‌گرانی پیدا میشوند که برای جاه‌طلبی خودشان، برای دست یافتن به قدرت، برای رسیدن به اهدافی که به صورت آرزو در وجود خودشان متراکم و انباشته کردند، حاضر می شوند به مصلحت یک کشور، به حقانیت یک راه پشت کنند و لگد بزنند؛ کاری می کنند که سردمداران غربی و دشمنان درجه‌ی یک ملت ایران به هیجان می‌آیند و سر شوق می‌آیند و از آنها حمایت می کنند، این یک حقیقت روشن است؛ این چیزی نیست که وقتی نور هست، انسان آن را نبیند؛ اما بعضی ندیدند، بعضی نمی‌بینند، بعضی درک نمی کنند؛ بعضی به خاطر ظلمت دل، حتّی درک هم می کنند، اما حاضر نیستند به این فهم ترتیب اثر بدهند؛ اینها همه عوارض هوای نفس است؛ اینها همه نتیجه‌ی امر و نهی همان فرعون درونی ماست، همان فیل مستِ هوی و هوس است که شرع مقدس چکشی از تقوا و ورع به دست مؤمن می دهد که بر سر این فیل مست بکوبد و او را آرام کند".
رجوع کنید به لینک: https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=10634
فرض کنیم انتساب انگیزه های پلید به موسوی و کروبی درست باشد،اما حرکت اعتراضی هویتی مستقل از آن انگیزه های پلید داشت.فروکاستن دومی به اولی،مغالطه ای بیش نیست.در عین حال، کوشش برای تصاحب قدرت سیاسی اگر پلید باشد،علی خامنه ای که اکثر قدرت را در دست دارد بیش از همه شایسته ی مذمت اخلاقی است. اگر کاندیداتوری در انتخابات برای رئیس جمهور شدن جاه طلبی و قدرت طلبی و بقیه ی رذایل اخلاقی است،پس علی خامنه ای که دو دوره کاندیدای ریاست جمهوری شد،در این زمینه بر موسوی و کروبی حق تقدم دارد.
۷- علی خامنه ای در سخنرانی ۲۷ مهر ۸۹ خطاب به مردم قم گفت: «فتنه‌ی سال ۸۸ کشور را واکسینه کرد؛ مردم را بر ضد میکروبهای سیاسی و اجتماعی‌ای که می تواند اثر بگذارد، مجهز کرد.»
رجوع شود به لینک: https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=10302
از هیچ کس پنهان نیست که دشنام گویانی چون کیهان، صدا و سیما، لباس شخصی ها و...همه و همه مستقیماً تحت فرمان شخص ولی فقیه عمل می کنند.صفحه ی دوم کیهان، مواضع و نظرات علی خامنه ای را بازگو می کند.آن همه فحاشی و هتک حرمت کیهان‌نشینان، به وسیله ی کسانی صورت می گیرد که سلطان علی خامنه ای آنان را شخصاً منصوب کرده و «تک تیراندازان» جبهه نظام و رهبری خوانده است.خامنه ای در همین سخنان،هتاکان را «مردمان با اخلاص و مومن و خوب» می نامد.آنان در انجام وظیفه ، کمی زیاده روی کرده اند، وگرنه چگونه است که کیهان همچنان به همین وظیفه ادامه می دهد؟ علی خامنه ای هرگاه مجبور شده از مریدان/نیروهای تحت امر خود کوچکترین انتقادی صورت دهد،آن را همراه با تعریفی از آنها کرده است.در این جا هم برای اینکه تمایل/ارادت خود را نشان دهد،آنان را «با اخلاص»،«مومن» و «خوب» به شمار آورده است.
اما در حال حاضر اینها را نادیده گرفته و به چند مورد از هتاکی ها و هتک حرمت های آیت الله علی خامنه ای اشاره می کنیم تا نشان دهیم وی به عنوان ولی فقیه منشأ هتاکی است.
شاهد اول: در سال های اول زمامداری سلطان علی خامنه ای، نیروهای دولتی خانه های فاقد مجوز مردم در شهر مشهد را تخریب کردند. در نتیجه،درگیری شدیدی بین مردم و دستگاههای دولتی در شهر مشهد پیش آمد و در اثر واکنش اعتراضی مردم، بسیاری از مکان های دولتی تخریب شد.سپس، نهادهای نظامی/ انتظامی/ امنیتی- به حکم رهبر- مردم را به شدت تمام سرکوب کردند تا شهر آرامش یافت. آیت الله علی خامنه ای در ۲۰ خرداد ۱۳۷۱ در اولین دیدار نمایندگان مجلس چهارم با وی، ضمن تحلیل علل و دلائل وقوع آن حادثه، به مردم رنج کشیده ی آن شهر چنین دشنام داد:«قضایای مشهد و امثال آن - کار دشمن است...از قضایای مشهد، متأسفانه در بعضی از مطبوعات، تحلیل های نادرستی کردند...قضیه، کاملاً روشن است: ضدانقلاب وارد ماجرا می شود. منتها از زمینه‌های فاسد و مرداب های گندیده استفاده می کند. این اراذل و اوباشی که گفته شد، بعضی تعجب نکنند. چنین افرادی وجود دارند: یک قشر رذل اوباش چاقوکش، که اقلیت معدودی هستند و دستگاههای انتظامی باید با اینها برخورد کنند. مثل علف هرزه، باید اینها را بکنند و درو کنند و دور بیندازند. آن پس‌مانده‌ی استکبار می رود به سراغ اینها؛ با یک لقمه‌ای، با یک غارتی، با یک حرکت زشت آشوبگرانه، اینها را تطمیع و هدایت می کند...پشت گروههای رذل و اوباش پنهان می شود و کار به دست چنین افرادی صورت می گیرد»[۲].
شاهد دوم: در آبان ماه ۱۳۷۶ آیت الله منتظری،طی یک سخنرانی دلسوزانه، انتقاداتی بر شیوه ی زمامداری سلطان علی خامنه ای وارد آورد.سلطان در تجمع بسیجیان(۵ آذر ۷۶)، افقه و اعلم فقهای معاصر را که از قدرت گذشت تا مدافع حقوق مظلومان باشد،این چنین دشنام داد:
«خیال نکند که اگر آمدند و چند نفر آدم ساده‌لوح و معمّم را وادار کردند که حرفی بزنند، ما اشتباه می کنیم و خیال می کنیم که دشمن ما اینها هستند! اینها کسی نیستند! دشمن، خود را پشت پرده پنهان می کند...آن کسی که سینه سپر می کند و به خیال خود جلو می آید، یک عامل است؛ ممکن است خودش هم نداند عامل است...خودشان را در حوزه قم، به بیچارهای برسانند و او را به حرفی، به گفتهای و به یک موضع‌گیری غلط و ناشیانه وادار کنند...خبر غلط و حرف دروغی را به فلان آدم بیچاره و مفلوک بدهند و او خیال کند که اوضاع و احوال به صورتی است که باید حالا حرفی زد؛ خودش و دیگران و زن و بچه خود را به بلا بیندازد...مگر همین کسانی که امروز به این زبان خشن حرف می زنند و این طور ناجوانمردانه سیل تهمت و افترا روانه می کنند، با امام، طرف نشدند... چشم مردم به دهان رهبری است. در زمان امام راحل این را بارها تجربه کردند و به لطف پروردگار، تو دهنی خوردند...اینها به مردم خیانت کردند، به انقلاب و به کشور خیانت کردند و البته باید در چارچوب قانون با اینها رفتار شود...از روی نادانی، نفهمی، هوای نفسِ زودگذر، هواهای بشری ناشی از خصال زشت و بد و حسد و غیره، اقدامی می کنند»[۳].
شاهد سوم: دوران اصلاحات مقبول او نبود. در ۲۶ آذر ۱۳۷۸ در نماز جمعه تهران، اصلاح طلبان و منتقدان داخلی را این گونه هتک حرمت کرد:«من کاری به این دوستان و خودی های غافل ندارم؛ بحثِ من برسر دشمن است که سلسله جنبان این حرکت، به بیرون از این مرزها مربوط است. در داخل مرزها هم کسانی که اساس کار دست آنهاست، جزو دشمنانند... منتها خودی های فریب خورده و به دام افتاده - یا به دام ثروت طلبی و مقام خواهی و عقدههای خودشان، یا به دام جهالت ها و حماقتها و تعصّبهای خودشان... جبهه دشمن، غیر از آن آدم غافلی است که خودی هم هست؛ منتها بیچاره دچار غفلت و اشتباه و فریب می شود؛ بر اثر حادثهای، عقده و کینهای پیدا می کند و در مقابل نظام می ایستد؛ در مقابل سخن حق می ایستد؛ در مقابل امام و راه امام می ایستد. این، آن دشمن اصلی نیست؛ این یک آدم فریب خورده است؛ این یک آدم قابل ترحّم است... یک وقت می بینید طرف یک روحانی است، اما غافل و فریب خورده و بی خبر... یا یک فرد معمولی حتّی انقلابی است، اما زمان را نشناخته، دشمن را نشناخته، یا احیاناً دچار عقده و کینهای شده است. حرف از زبان این فرد خارج می شود؛ اما این بیچاره حرف خودش نیست؛ حرف دشمن است...چرا کسانی که نان انقلاب را خوردند، نان اسلام را خوردند، نان امام زمان را خوردند، دم از امام زمان زدند، دم از ائمّه معصومین زدند، حالا طوری مشی کنند که اسرائیل و امریکا و سیا و هرکسی که در هر گوشه دنیا با اسلام دشمن است، برایشان کف بزنند »[۴].
همه به یاد دارند که به دستور وی شورای نگهبان همه ی نمایندگان اصلاح طلب مجلس ششم را برای انتخابات مجلس هفتم رد صلاحیت کرد.سلطان علی خامنه ای چندین بار آنان را که نماینده مجلس بودند، «گردن کلفت» خواند.«گردن کلفت» قلمداد کردن نمایندگان معترض،هتک حرمت و اهانت نیست؟
شاهد چهارم: حمله دولت اسرائیل به کشتی های حامل دارو و مواد غذایی از سوی همه ی مدافعان حقوق بشر و انسان دوستان محکوم شد. اما محکومیت سلطان علی خامنه ای کمی متفاوت بود. وی که خود را رهبری دینی و مبلغ اخلاق قلمداد می کند،در نماز جمعه ۱۴ خرداد ۱۳۸۹، هتاکانه به سراغ موضوع رفت و گفت:«یکی خوی توحش صهیونیست هاست و این را دنیا باید بفهمد. صهیونیست ها ادعا می کنند که برای بازرسی یا جلوگیری از ورود به غزه ، وارد کشتی ها شده اند که البته مثل سگ دروغ می گویند...عده ی زیادی را کشتید، عده ی بیشتری را مجروح و تعداد بیشتری را اسیر کردید. این یک توحش است.جمهوری اسلامی سی سال است که این را فریاد می زند و غربی های دو رو و دروغگو و ریا کار این را ندیده و نشنیده می گیرند. امروز همه دنیا به چشم دید که اینها خوی توحش دارند»[۵].
این رژیمی است که بیش از همه نظام های سیاسی در طول تاریخ شعار اخلاق سر داده است.همه نظام های سیاسی و زمامداران آنان را نماد رذائل اخلاقی و خود را نماد فضائل اخلاقی قلمداد کرده و می کند. وعده می داد، افرادی را جایگزین رهبران رژیم شاه خواهد کرد که ملکه فضائلند.اما رژیم های استبدادی/جبار؛رذیلت ها را به فضیلت مبدل می سازند. اگر باور نمی کنید، فقط به رذیلت دروغ بنگرید که تا چه حد در این رژیم سیطره دارد.دروغ با سرشت این نظام یکی شده است.
نظامی که محصول «دین ایدئولوژیک» بود،رهبرش می بایست الگوی همگان باشد.مگر صدا و سیما در بخش اخبار نمی گوید:«رهبر مسلمین جهان» یا از آن بالاتر:«رهبر مستضعفان جهان».حال اگر این رهبری خود خوانده را مستضعفان و مسلمین جهان قبول ندارند،لااقل باید برای مریدان خود در داخل کشور الگو باشد. رهبر فضیلت کش و رذیلت پرور،مریدانی تربیت کرده که عین رذائلند.آنان که زندان‌های جمهوری اسلامی را تجربه کرده اند، می دانند از چه حرف می زنم. بازجویان علی خامنه ای در فحاشی روی بازجویان شاه را سفید کرده اند.منتها،این عفونت، دیگر محدود به اتاق های بازجویی و سلول های انفرادی نیست.دمل چرکین از بالا به همه جا سرایت کرده وصدای همه- از جمله منشأ خود یعنی سلطان- را در آورده است.
دشنام و توهین هر کجا که اتفاق افتد راه را بر گفتگوی عقلانی می بندد، برای سلطان اما علاوه بر این، هتک حرمت و دشنام و تهمت مقدمه سرکوب و حذف است. در هر سه مورد داخلی،هتاکی های علی خامنه ای به سرکوب و حذف منتهی شد.مردم مشهد به عنوان «علف های هرز»،آن چنان که رهبر فرمان داد، «درو» شدند.آیت الله منتظری به عنوان «مفلوک»، «حسود»، «بیچاره»، «نادان»، «نفهم»، «ساده لوح» و «خائن»؛ به مدت پنج سال در بیت خود زندانی شد.
اصلاح طلبان «گردن گلفت» و «فریب خورده»،به«فتنه» گران عامل خارجی تبدیل شدند که اینک در زندان ها به سر می برند. فرایندی که با اهانت و تهمت شروع می شود، با سرکوب و حذف تکمیل می شود. ۲۰ ماه حجم سنگین هتک حرمت موسوی و کروبی با انواع و اقسام هتاکی ها و تهمت ها(از جمله دستور گرفتن از آمریکا و انگلیس و اسرائیل، دریافت میلیونها دلار از عربستان،دریافت ۵۰ میلیون دلار از محمود عباس و...)برای این بود که فضای فکری بازداشت خانگی آنان فراهم شود[۶]. از روزی که علی خامنه ای جنبش سبز را «فتنه» نامید و در مرحله بعد آن را «میکروبهای سیاسی و اجتماعی» قلمداد کرد تا روزی که هاشمی رفسنجانی آن را «معاند» خواند، زمان چندانی سپری نشد[۷]. «گفتمان» ها با دنیای خارج نسبت وثیق دارند.
بسیاری از فلاسفه اخلاق، متاثر از کانت، بر این باورند که «کرامت انسانی» شاید تنها چیزی باشد که ارزشی ذاتی دارد. کانت کرامت انسانی را بر اساس مهمترین ویژگی انسان یعنی عقلانیت و قدرت انتخاب عقلانی می فهمید. دروغ و توهین مستقیما کرامت انسانی را نشانه می گیرند،از این راه که دروغگو و هتاک قربانی خود را انسانی شایسته گفت و گوی عقلانی نمی داند و با او به مثابه یک انسان رفتار نمی کند.
رهبران ایدئولوژیک هیچ گاه غیر از هواداران خود را انسانی در خور گفت گو به شمار نمی آورند و به همین دلیل توهین و دروغ را بکار می برند تا آنها را از مقام انسانی تنزل دهند. تنها زبان توهین آمیز نیست که کرامت انسانی را نشانه می گیرد، زمامدارای خودکامانه(مطابق میل سلطان) که سازگار و همراه دروغ و دشنام است،نیز چیزی جز هیچ گرفتن قدرت انتخاب عقلانی دیگران نیست، از این رو باید گفت که زبان هتاکانه علی خامنه ای متناسب با دیگر رفتار اوست.
..................................................
نظرات مطرح شده در این مقاله الزاماً بازتاب دیدگاه‌های رادیو فردا نیست.
پاورقی‌ها:
۱- رجوع شود به لینک زیر:https://alef.ir/1388/content/view/97965/
۲- رجوع شود به لینک زیر: : https://www.leader.ir/langs/fa/index.php?p=bayanat&id=690
۳- رجوع شود به لینک زیر: : : https://www.leader.ir/langs
/fa/index.php?p=bayanat&id=1510
۴- رجوع شود به لینک زیر: https://www.leader.ir/langs/fa/index.php?p=bayanat&id=1850
۵- رجوع شود به لینک: https://www.irna.ir/View/FullStory/?NewsId=1156806
۶- علی خامنه ای در موجی که علیه جنبش سبز و چهره های شاخص آن به راه انداخت، از تحلیل های روانشناختی هم سود می جست.یعنی، انگیزه های بد به موسوی و کروبی نسبت می داد، سپس از طریق مغالطه ی انگیزه و انگیخته، کنش جمعی پس از انتخابات را محکوم می کرد.یعنی می گفت: چون نیات و انگیزه های شما(هواهای نفس چون:حسادت،قدرت طلبی،جاه طلبی،و...) پلید بود،پس انگیخته ی شما هم که حرکتی در اعتراض به تقلب در انتخابات بود،پلید بود. او چهار ماه پیش گفت:
"وقتی طغیان جلوی چشم انسان را بگیرد، وقتی هوی‌های نفس - که طاغوت حقیقی‌اند و در وجود خود ما بدتر از فرعونند - جلوی چشم ما را بگیرند، وقتی جاه‌طلبی‌ها و حسادتها و دنیاطلبی‌ها و هوی‌پرستی‌ها و شهوترانی‌ها جلوی چشم ما را بگیرند، واقعیات را هم نمی توانیم مشاهده کنیم.دیدید بعضی‌ها نتوانستند واقعیاتِ جلوی چشم را ببینند، نتوانستند تشخیص بدهند. در فتنه‌ی طراحی‌شده‌ی پیچیده‌ی سال ۸۸ حقایقی جلوی چشم مردم بود؛ نگذاشتند یک عده‌ای این حقایق را ببینند، بفهمند؛ ندیدند، نفهمیدند. وقتی در یک کشور فتنه‌گرانی پیدا میشوند که برای جاه‌طلبی خودشان، برای دست یافتن به قدرت، برای رسیدن به اهدافی که به صورت آرزو در وجود خودشان متراکم و انباشته کردند، حاضر می شوند به مصلحت یک کشور، به حقانیت یک راه پشت کنند و لگد بزنند؛ کاری می کنند که سردمداران غربی و دشمنان درجه‌ی یک ملت ایران به هیجان می‌آیند و سر شوق می‌آیند و از آنها حمایت می کنند، این یک حقیقت روشن است؛ این چیزی نیست که وقتی نور هست، انسان آن را نبیند؛ اما بعضی ندیدند، بعضی نمی‌بینند، بعضی درک نمی کنند؛ بعضی به خاطر ظلمت دل، حتّی درک هم می کنند، اما حاضر نیستند به این فهم ترتیب اثر بدهند؛ اینها همه عوارض هوای نفس است؛ اینها همه نتیجه‌ی امر و نهی همان فرعون درونی ماست، همان فیل مستِ هوی و هوس است که شرع مقدس چکشی از تقوا و ورع به دست مؤمن می دهد که بر سر این فیل مست بکوبد و او را آرام کند".
رجوع کنید به لینک: https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=10634
فرض کنیم انتساب انگیزه های پلید به موسوی و کروبی درست باشد،اما حرکت اعتراضی هویتی مستقل از آن انگیزه های پلید داشت.فروکاستن دومی به اولی،مغالطه ای بیش نیست.در عین حال، کوشش برای تصاحب قدرت سیاسی اگر پلید باشد،علی خامنه ای که اکثر قدرت را در دست دارد بیش از همه شایسته ی مذمت اخلاقی است. اگر کاندیداتوری در انتخابات برای رئیس جمهور شدن جاه طلبی و قدرت طلبی و بقیه ی رذایل اخلاقی است،پس علی خامنه ای که دو دوره کاندیدای ریاست جمهوری شد،در این زمینه بر موسوی و کروبی حق تقدم دارد.
۷- علی خامنه ای در سخنرانی ۲۷ مهر ۸۹ خطاب به مردم قم گفت: «فتنه‌ی سال ۸۸ کشور را واکسینه کرد؛ مردم را بر ضد میکروبهای سیاسی و اجتماعی‌ای که می تواند اثر بگذارد، مجهز کرد.»
رجوع شود به لینک: https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=10302
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|