پشت پرده داستان دروغ برای ارثیه پدری


پشت پرده داستان دروغ برای ارثیه پدری

وطن امروز : مرگ برادر، داستان دروغی بود تا خواهر و برادرانش بتوانند ارثیه میلیونی پدرشان را بالا بکشند.


این6 خواهر و برادر بدون اینکه به جست‌وجوی برادر طرد‌شده خود بپردازند همگی ادعا کردند وی مرده است و سهمی از ارثیه پدری ندارد. روز نخست دی‌ماه سال جاری پسر جوانی که چهره‌ای تکیده داشت در برابر بازپرس شعبه 11 دادسرای شهرری ایستاد و داستان عجیبی را پیش روی وی گذاشت. این پسر گفت: «باور نمی‌کنم خواهر و برادرانم آرزوی مرگ من را داشته باشند تا سهم بیشتری از ارثیه ببرند». وی گفت:‌ «وقتی پدرم جان باخت من نیز مانند خواهر و برادرانم در مراسم عزاداری و خاکسپاری بودم، 40 روز نگذشته بود که در خانه، برادر بزرگ‌ترم ناگهان به من گیر داد، او علت مرگ پدرم را اعتیاد من می‌دانست، خیلی ناراحت شدم، مادر و خواهر و برادرانم نگاه‌های خوبی به من نداشتند، کم آوردم و برای فرار از این سنگینی‌ نگاه‌ها خانه پدری‌ام را ترک کردم تا همه آرام بگیرند. من شیشه‌ای هستم و نمی‌توانم ترک کنم، وقتی از خانه بیرون رفتم سرگردان شدم، چند روزی در پارک‌ها و خیابان‌ها می‌خوابیدم تا اینکه هم خانه چند جوان شیشه‌ای دیگر شدم، دیگر به نزد مادر و اعضای خانواده‌ام نرفتم، نمی‌خواستم آرامششان را به هم بزنم اما چند روز پیش متوجه شدم آنها ارثیه پدری‌ام را بین خودشان تقسیم کرده‌اند و در روزنامه‌ها آگهی داده‌اند من از وقتی بچه 2 ساله بودم ناپدید شده‌ام. با همین آگهی و استشهادنامه‌ای که هم‌محلی‌هایم آن را به دروغ امضا کرده بودند ارثیه پدری‌ام را به جیب زدند و من با ناباوری‌ کامل دیدم اطرافیانم چنین بلایی به سرم آورده‌اند». بازپرس نوفرستی پس از شنیدن ادعاهای جوان شیشه‌ای که آرش نام دارد، 6 خواهر و برادر وی را به دادسرا فراخواند که همگی با بیان اینکه برادرشان دروغ می‌گوید، اتهام کلاهبرداری را نپذیرفتند. برادر بزرگ‌تر جوان شیشه‌ای گفت: «وقتی وی از خانه پدری‌ام رفت همه جا را به دنبالش گشتیم ولی نتوانستیم هیچ اثری از وی پیدا کنیم. از مدت‌ها پیش به خانه همه دوستان و بستگانمان سرک کشیدیم اما خبری از وی نبود، چاره‌ای نداشتیم، به روزنامه‌ها آگهی دادیم که برادرمان گم شده است و از آنجایی که خواهر کوچک‌مان نیز در 2 سالگی ناپدید شده و مرده بود در یک اشتباه چاپی طوری نوشته شده بود که آرش نیز از کودکی ناپدید شده است». وی افزود: «هیچ خبری از برادرم نبود. مادرم پیر شده و باید چند روزه تکلیف خودمان را مشخص می‌کردیم،‌ هم‌محلی‌هایمان نیز چون می‌دانستند آرش گم شده است، با ما همراه شدند، چون از برادرمان خبری نبود احتمال دادیم به خاطر اعتیادش مرده است و هیچگاه نمی‌خواستیم ارثیه وی را بالا بکشیم». «آرش» که بعد از مدت‌ها خواهر و برادرانش را دیده بود، گفت: «همه اعضای خانواده‌ام باکلاس و دانشگاهی هستند، من بچه اضافی بودم و همیشه آنان از من بیزار بودند به خاطر همین بدرفتاری‌های زیادی داشتند، آنها پس از مرگ پدرم با حمله‌ای که روی روح و روانم راه انداختند باعث شدند خانه گرم پدری‌ام را ترک کنم و به سرگردانی بیفتم». بنا به گزارش خبرنگار «وطن امروز»، پس از این جلسه بازپرسی قرار شد برادران و خواهران آرش سهم ارثیه وی را پرداخت کنند.



ehsan_2nd_time - یوکی - لندن
عجب برادر و خواهرهایی داری. برو همه سهمتو بگیر و بده به شیشه و به کوری چشم اطرافیانت حال کن
سه‌شنبه 24 اسفند 1389

+0
رأی دهید
-0

نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.