بخشیدن یا سرقت؟!


بخشیدن یا سرقت؟!

تهران امروز :خانمی ساکن یکی از مناطق شمال شهر تهران به دادسرای شمیرانات آمد و از یک کارگر زن به خاطر سرقت وسایل داخل خانه‌اش شکایت کرد. به گزارش خبرنگار تهران امروز، این زن در بازپرسی اظهار داشت: مدتی بود که قرار بود از خانه‌مان به خانه‌ای نو اثاث‌کشی کنیم.

برای همین من به یکی از شرکت‌های خدماتی زنگ زدم و از آنها خواستم که خانم کارگری را برای کمک در جمع کردن اسباب اثاثیه منزل و بسته‌بندی ظرف و ظروف و دکورها به منزلم بفرستد.

زنی که به خانه‌ام آمد زنی از اهالی محلات پایین شهر بود و زن زحمتکش و خوبی به‌نظر می‌آمد. در وقت‌هایی که با کمک هم مشغول جمع کردن وسایل بودیم یا وقت‌هایی که خسته می‌شدیم و می‌نشستیم تا چند دقیقه‌ای استراحت کنیم، کم‌کم سر صحبت را با هم باز کردیم و او شروع کرد به درددل کردن. او از وضع مالی ضعیف، بچه‌ها و شوهرش گفت. در این دو، سه روزی که او به من کمک می‌کرد، به او چند دست لباس برای خودش و بچه‌هایش دادم. همین‌طور مقداری وسایل خانه که هنوز قابل استفاده بود و من نمی‌خواستم به خانه جدیدمان ببرم.

این زن ادامه داد: تا اینکه روز آخر که برای کمک به من آمد، دیدم رفتارش با روزهای قبل فرق می‌کند. انگار توی فکر بود. حتی گاهی دستانش می‌لرزید و کم مانده بود چند تا از لیوان‌ها و جام‌ها از دستش به زمین بیفتد و بکشند. من از او پرسیدم که چرا امروز اینطور است اما او مسائل خانوادگی‌اش را پیش کشید و گفت ناراحتی‌اش از بچه‌هایش است چون امروز صبح با یکی از آنها حرفش شده. بعد یکی دو ساعت که کار کردیم با هم نشستیم تا استراحت کنیم. دیدیم دلمان ضعف می‌رود، قرار شد او بلند شود و با موادی که توی یخچال داشتم دو تا ساندویچ درست کند. تا او این کار را بکند، من هم تلفن را برداشتم و با یکی از دوستانم مشغول صحبت شدم.

به هر حال او ساندویچ‌ها‌ را آورد و ساندویچ‌ها را خوردیم اما چند دقیقه‌ای بعد از خوردن ساندویچ‌ من احساس کردم به طرز غیرعادی‌ای پلک‌هایم سنگین شده و دارد روی هم می‌رود و دیگر چیزی نفهمیدم. فقط در همان حال که بین خواب و بیداری بودم حس کردم دو مرد هم داخل خانه‌ام شده‌اند و با کمک و راهنمایی این زن مشغول جمع کردن و بردن ظرف و ظروف و چیزهایی از خانه‌ام هستند. وقتی که توانستم پلک‌هایم را باز کنم، دیگر خبری از این زن نبود!

اما وقتی پای زن کارگر به دادسرا باز شد و جلوی صندلی بازپرس نشست، این اتهامات را رد کرد. او دستان کارکرده‌اش را به بازپرس نشان داد و گفت اگر می‌خواست لقمه حرام بخورد به خاطر پولی ناچیز به خانه مردم نمی‌رفت و از صبح تا شب جان نمی‌کند و عرق نمی‌ریخت. زن کارگر همچنان گفت که اثاثیه‌ای را که آن خانم ادعا می‌کند او دزدیده، در واقع وسایلی است که خود آن زن هنگام کار کردن به او داده و گفته است که مال خودش باشد و آنها را ببرد.

هنوز معلوم نیست که آیا زن کارگر آن وسایل را بدون اجازه برده است یا خود آن زن شاکی لحظاتی خودش را جای کشیش رمان بینوایان که شمعدانی‌ها و ظروف را به ژان‌والژان می‌بخشید، گذاشته و خودش آنها را به این زن بخشیده است. تحقیقات بیشتر در مورد این شکایت ادامه دارد.

ufo - دانمارک - وایله
پدراین بی پولی بسوزه که ادمووامیداره برقاصی.
دوشنبه 23 اسفند 1389

niloofar80 - فیلیپین - مانیل
ufo - دانمارک - وایله . گل گفتی عزیز.
سه‌شنبه 24 اسفند 1389

dkdk - دانمارک - اسلیس
صاحب خانه اگر مرام و معرفت داشته باشد باید اگر کارگره هم دزدی کرده باشد ان را ببخشد چرا که..انچه انسان را کند روبح مزاج...احتیاج است احتیاج احتیاج.
سه‌شنبه 24 اسفند 1389

ساعت 12 - ایران - تهران
dkdk - دانمارک - اسلیس ، نفست از جای گرم بلند میشه ،اگر اینطوری حساب کنی همه دزدها نیازمند پولندو صاحبخانه ها باید مایملک خود را به آنها بدهند ، تا دنیا گل و بلبل بشه.
سه‌شنبه 24 اسفند 1389

+0
رأی دهید
-0

نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.