بررسی روزنامه های صبح تهران - شنبه ۱۴ اسفند
مسعود بهنود
روزنامهنگار
رهبر در وزارت اطلاعات، سرنوشت هاشمی ها
توصیه های رهبر جمهوری اسلامی در بازدید شش ساعته از وزارت اطلاعات مهم ترین عنوان روزنامه های امروز تهران است، بعد از آن استعفای محسن هاشمی که خواهر، برادر و پدرش در معرض حملاتی قرار گرفته اند. وضعیت قیمت ها و نگرانی از آینده اقتصاد کشور بخش دیگری از این روزنامه هاست.
"محسن هاشمی از مترو رفت" عنوان اول مردم سالاریاست، "وسوسه مترو دوباره به سراغ دولت آمد" در صدر اخبار تهران امروز آمده و روزگار در تیتر اصلی خود از "کنار رفتن یک هاشمی دیگر" خبر داده است.
سیاست روز در گزارش اصلی خود نوشته "آقای مترو" روز خوبی را برای استعفا انتخاب کرد. مردی که بعدها میتواند برای نوهها و نتیجههایش از روزی برفی سخن بگوید که نگرانیاش برای وضعیت متروی تهران به اوج رسید و دیگر چارهای نداشت جز اینکه قلم را بردارد و استعفای خود را بنویسد.
به نوشته این روزنامه اما این نمیتواند تمام ماجرا باشد. شهروندان تهرانی مدتهای مدیدی است که به شکلی غیر شهروندی و تحقیرآمیز از راهآهن شهری استفاده میکنند و صدایشان در نمیآید. تهرانیها به دیر رسیدنها، مشکلات فنی و سرویس ناقص مترو خو کردهاند و این حکایت دیروز و امروز نیست.
سیاست روز نوشته محسن هاشمی رفسنجانی بهرمانی زمانی از مترو رفت که تیغ تیز برکناری را بالای سر خود دید. آقای مترو میدانست که جانشین وی حکم خود را از دست قالیباف نمیگیرد و همین حقیقت کافی بود که با استعفایی پیروزمندانه، میدان را ترک کند، استعفای نه چندان غیر منتظرهای که قطعا سرآغاز تحقیقها و تفحصها از مجموعه عظیمی است که تا کنون به دلایل متعددی از نظارت کافی نهادهای مرتبط، مصون مانده است.
محسن هاشمی از قطار مترو پیاده شد. تیتر ابتکار
ابتکار: محسن هاشمی از قطار مترو پیاده شد |
محمد حسن ملک مدنی تاکید کرده در مجموع مدیریت ایشان را میتوان مثبت و کارا ارزیابی کرد، مخصوصاً در مقطعی که مدیریت ایشان با شهرداری های تهران گره خورد و هر کدام از شهردارهای مناطق بیست ودوگانه تهران موظف شدند مترو را به مناطق خودشان امتداد دهند و با سازمان مترو همکاری خوبی داشته باشند این همکاری توانست سرعت توسعه مترو را به صورت جدی افزایش دهد.
به همین دلیل است که نویسنده سرمقاله روزگار ابراز تاسف کرده که مترو از مدیریت محسن هاشمی بی بهره مانده چرا که وی توانست مترو را تکان دهد و آن را از یک پروژه نه چندان مطلوب، به جریان مطلوبی برساند. این سرعت پیشرفت مترو میتوانست با همکاری دولت و مجلس افزایش پیدا کند اما هرچه هست پروژه مترو نباید قربانی شود.
به نوشته این مقاله این کاری است که دولتمردان چند صباحی است که در پی گرفتهاند و بر این منهج رئیس ستاد حمل و نقل و مدیریت سوخت کشور نیز با ارائه آدرسهای غلط و آمارهای اشتباه میرود تا با سبقت گرفتن از دوستان خود در دولت شانه به دولتمردان بزند و در عین بیتوجهی به قانون و به تبع آن بیاحترامی به ملت، از توهین به مردم سخن بگوید. هم مجلس شورای اسلامی که قانون پرداخت از حساب ذخیره ارزی به مترو کلانشهرها را تصویب کرد و هم شورای اسلامی شهرهای کشور که شهرداران را تعیین و بر کار آنها نظارت میکنند، مستقیما با رای مردم سر کار میآیند، آیا بیتوجهی آشکار دولتمردان به مصوبات این نهادهای تصمیمگیر، توهین به مردم و نمایندگان آنها نیست؟
تهران امروز در نهایت پرسیده آیا همین که شورای اسلامی شهر اعلام کند در صورت پرداخت نشدن حقالسهم دولت در حملونقل شهری، قیمت بلیتها افزایش مییابد این بیاحترامی به مردم است؟ دولتمردان برای اینکه احترام خود را به مردم نشان دهند، نیاز نیست مصاحبه کنند و اعداد و ارقام اشتباه را به جای عملکرد خود اعلام کنند بلکه کافی است به عملکرد خود در برابر قوانین موضوعه کشور نگاهی بیندازند که اگر آنها هم نیندازند، مردم خود به درستی ابعاد ماجرا را درک میکنند.
محمدعلی وکیلی در ابتکار نوشته انتخاب هیئترئیسه مجلس خبرگان تاکنون، تابع همین منش و روش بوده است. در دوره های گذشته، رئیس خبرگان بهشکل اخلاقی و بدون رقابت و با اجماع حاضران انتخاب میشد، چنانچه این رویه تا زمان حیات مرحوم آیتالله مشکینی ادامه داشت. اما انتخابات خبرگان چهارم کمی با مراحل پیشین خود تفاوت پیدا کرد. در آن انتخابات، گروههای سیاسی تلاش کردند با لیستهای خود، سلایق خویش را بر انتخابات خبرگان تحمیل کنند.
نویسنده مقاله بعد از اشاره به رقابت هائی که در دوره گذشته صورت گرفته نوشته در آن ایام، هشدارهای لازم داده شد که مجلس خبرگان را در حد حزبی سیاسی تنزل ندهید و اجازه دهید مجلس خبرگان تابع رفتار و اخلاق خبرگانی بماند. اما از آنجا که گویی عزم ملی بر مخدوش کردن همه مرزها جزم است، بنابراین گوش شنوایی یافت نشد. از همان زمان، آرایش مجلس خبرگان تغییر جدی یافت و خط و نشان برای ترکیب هیئترئیسه کشیده شد. هاشمی رفسنجانی در کانون همه این فراز و فرودها قرار گرفت.
ابتکار با اشاره به رقابت های گذشته آیت الله جنتی و آیت الله جنتی بر سر ریاست با هاشمی رفسنجانی نوشته رقابت هاشمی و مهدویکنی بازی باخت، باخت است و رودررویی این دو به صلاح نیست. اگر آنچنان که بعضی گمانهها حکایت دارد، هاشمی میدان را خالی کرده و حاضر به رقابت نشود، هزینه آن جبرانناپذیر است و پیروزی هرکدام نتایج و پیامدهای نگران کنندهای برای کشور و آینده سیاسی دربر خواهد داشت؛ چراکه اگر این رقابت باعث پیروزی هاشمی شود، از وزن شیخوخیت مهدویکنی کاسته خواهد شد. در جامعهای که همگان تقسیم شدهاند، وجود شخصیتی فراحزبی که کلامش نافذ و حرمتش واجب باشد، از سرمایههای کمیاب است و همچون کیمیا نادر. خوشبختانه آیتالله مهدویکنی تاکنون چنین بوده است و باید چنین بماند.
کارتون حسین کشتکار در روزنامه جوان |
نویسنده پرسیده چرا آنان در بغض و کینه شان نسبت به هاشمی کار را به جایی رسانیده اند که دیگر در محافل و مجامع سیاسیشان شعار مرگ بر هاشمی میدهند؟ و خود پاسخ داده هاشمی رفسنجانی در میان شماری از نیروهای سیاسی و اجتماعی کشور همچنان از محبوبیت برخوردار است. نخست در میان سطح بالای هرم روحانیت کشور. از روحانیت متمایل به نظام که بگذریم هاشمی در میان بسیاری از روحانیون مستقلتر همچنان از یک جایگاه نسبتا مطلوبی برخوردار است.
به تاکید این استاد دانشگاه در مقاله آرمان آیات عظام مهدویکنی، جوادی آملی، علامه امینی، واعظ طبسی، امامی کاشانی، وحید خراسانی که ممکن است بعضا انتقادات و گلایههایی از آقای هاشمی داشته باشند اما به هیچ روی حاضر به کنار گذاردن ایشان نیستند، چه رسد به آنکه حاضر شوند به او توهین شود.
سومین عضو خانواده هاشمی که موضوع سرمقاله روزنامه های امروز است فایزه هاشمی نماینده سابق مجلس و رییس سازمان ورزش بانوان اسلامی است. جعفر محمدی در مقاله ای در آرمان نوشته قاضی القضات ایران مسائلی را مطرح کرد که البته به مذاق برخی ظاهرا خوش نیامده، در سخنان آیت الله آملی لاریجانی، هم در باب برخورد قاطع قضایی با خودسرهایی که هنجارها را می شکنند و به خانوادههای برخی مسئولان تعرض مینمایند.
به نوشته این مقاله این ها مطالب سخن جدیدی نیست اما این که رئیس قوه قضائیه با لحنی قاطع که در آن نشانی از تعارف و مماشات نبود، علیه لباس شخصی هایی که با عنوان مجعول هر کاری که خواستند انجام میدهند و حتی از دادن فحشهای رکیک ناموسی به زنان و دختران برخی مسئولان نیز ابایی ندارند، سخن بگوید و همان جا به دادستان کل کشور و دادستان تهران دستور برخورد قاطع قضایی بدهد و حتی بعضی از این خودسرها را مستحق حد شرعی هم بداند، سخن جدیدی است که اصول حرفه ای رسانه ای، از آن تیتر استخراج میکند.
آرمان اضافه کرده وقتی در سالهای گذشته، اقداماتی مانند حمله به سینماها، بر هم زدن تجمعات، حمله به اتوبوس گردشگران غربی انجام میشد، از عاملان به عنوان نیروهای خودسری که با تصمیم خود چنین کارهای را مرتکب میشوند، یاد میشد. با این حال، عدم برخورد با این افراد، دو پیامد بسیار منفی داشت: اول آن که اینان جری تر شدند و کار را به جایی رساندند که علیه مجلس اصولگرایی که یک مصوبه اش با منویاتشان همخوان نبود تجمع برگزارکردند و به رئیس آن هم هتاکی نمودند.
معاملات لیبی و آمریکا
آفرینش و حمایت از قول رهبر جمهوری اسلامی نوشته "بیداری اسلامی درمنطقه الهام گرفته از انقلاب ایران است"، ابتکار از قول علی عبدالله صالح نوشته "من هم می روم" و قدس از "توجه مردم کشورهای عربی به پیام فراشیعی ایران".
قدس در سرمقاله خود نوشته با قوت گرفتن حمله نظامی، شعار دموکراسی آمریکایی ها کاملاً در محکمه وجدان عمومی ملتها تعبیر و تفسیر گردید. دو گانگی و چند گانگی دولتمردان آمریکایی در حالی بر همگان آشکار گردیده است که آنها موضوع دموکراسی را به فراموشی سپرده اند، زیرا شعار مردم سالاری نیز نه تنها منافع آنها را تأمین نکرد، بلکه به ضد خودش تبدیل گردید، تا جایی که انتخابات فلسطین را که حماس پیروز صحنه بود، بر نتافتند و پس از آن نیز در قبال ربوده شدن نمایندگان قانونی پارلمان فلسطین، سکوت پیشه کردند، این در حالی است که انتخابات تردیدآمیز و نقض حقوق آشکار مردم مصر را موفقیت آمیز توصیف نمودند.
به نوشته این روزنامه آمریکا و لیبی در سال 2003 قراردادی به امضا رساندند که به موجب آن قرار شد لیبی تمام تأسیسات هسته ای و سلاحهای خود را به ایالات متحده تحویل دهد. طبق این قرارداد، همچنین معمر قذافی متعهد شد، به دلیل سرنگونی هواپیمای "پان آمریکن" در لاکربی اسکاتلند در سال 1988 یک میلیارد دلار غرامت بپردازد. از دیگر مفاد این قرارداد این بود که قذافی موظف شد تمامی اطلاعات خود را که مربوط به گروه های تروریستی و افرادی که در سازمانهای آزادیبخش فعال هستند را در اختیار "سیا" قرار دهد و در مقابل آمریکا و اروپا، لیبی را از فهرست کشورهای حامی تروریست خارج کنند.
قدس بدون اشاره به واکنش های تند دولت ها و رسانه های غرب به وقایعی که در خاورمیانه رخ می دهد نوشته سکوت مجامع حقوق بشری غرب در قبال حمایت از اقدامهای قهری دیکتاتورها در پایتخت های عربی است و دست به اسلحه بردن آنها علیه مردم بی دفاع، بویژه آنچه در لیبی اتفاق افتاده است.
تهران امروز نوشته قیام مردم لیبی اگرچه وارد سومین هفته خود شده است اما با ادامه مقاومت و جنایت آفرینیهای نیروهای قذافی از یک سو و نیز دفاع جانانه انقلابیون لیبیایی بهویژه در شهرهای شرقی و نیز مخالفت آنها باهرنوع سازش و گفتوگو با قذافی قبل از خروج وی از قدرت بیم آن میرود که با تداوم بحران این کشور وفرو افتادن در دام جنگ داخلی، این کشور استراتژیک شمال آفریقا به افغانستان، سومالی یا سودان دیگری بدل شود. به خاطر همین دغدغه هاست که هم دوستان و هم دشمنان سرهنگ دیکتاتور، به فکر چاره افتادهاند.
به نوشته این روزنامه از یک سو دشمنان قذافی به دنبال بسترسازی برای مداخله نظامی هستند و در این راستا برخی از انقلابیون لیبی نیز از غربیها خواستهاند تا با ایجاد منطقه پرواز ممنوع قذافی را مورد هجوم قرار دهند. در این زمینه اما اگرچه برخی از مقامات اروپایی به صراحت سخن گفتهاند اما آمریکاییها با احتیاط سخن میگویند.
در ادامه مقاله تهران امروز آمده در حالی که دادگاه جنایی بینالمللی پرونده قذافی و 3 پسرش را به اتهام ارتکاب جنایت جنگی از روز چهارشنبه به جریان انداخته است اوباما با احتیاط گفت: قذافی مشروعیتش را از دست داده پس باید از قدرت کناره گیری کرده و خشونتها را متوقف کند. باراک اوباما موضوع دخالت نظامی آمریکا در لیبی را منوط به تصمیم جمعی قدرتهای غربی دانست. این در حالی است که ناوهای جنگی آمریکایی در حال حاضر به سواحل لیبی نزدیک شده و آماده هر گونه اقدام نظامی علیه این کشور هستند.
داروی کمیاب و واگذاری پالایشگاه ها
روزنامه خبر در صدر اخبار خود از زبان محمد نهاوندیان رییس اتاق بازرگانی نوشته "تا رانت هست اقتصاد رقابتی نداریم"، سیاست روز از "حضور در بازار بی مشتری سنگال" نوشته، ابرار در تیتر بزرگ خود خبر داده "داروهای یارانه ای کمیاب شد"، "سهم تولید از یارانهها" عنوان اصلی دنیای اقتصاد است و "واگذاری پالایشگاه ها در ابهام" تیتر یک جهان صنعت است.
حمیدرضا فولادگر در مقاله ای در آرمان نوشته احتمال بررسی بودجه سال 90 پیش از پایان امسال در صحن علنی خیلی کم است. صحن علنی در شرایطی می تواند تا پایان سال بررسی بودجه را در دستورکار داشته باشد که کمیسیونهای تخصصی گزارش نهایی خود را این هفته به کمیسیون تلفیق ارسال کرده و این کمیسیون کار خود را از روز شنبه (14اسفند) آغاز کند. اگر کمیسیون تلفیق از روز شنبه بررسی خود را آغاز کند، خلاف آیین نامه داخلی مجلس است. مگر اینکه کمیسیون تلفیق غیر رسمی گزارش کمیسیونها را بررسی کند و از چهارشنبه (18 اسفند) که به طور رسمی فعالیتش آغاز میشود، با سرعت از روی پیشنهادها و نظرات کمیسیونها عبور کند تا گزارش نهایی هر چه زودتر به هیات رئیسه مجلس تقدیم شود. اگر کمیسیونها کمتر از 15 روز بررسی بودجه را به پایان برسانند و کمیسیون تلفیق سه شیفته سند مالی سال 90 را مطالعه کند، تصور نمیکنم صحن علنی بتواند پیش از پایان سال رسیدگی به بودجه را در دستور داشته باشد.
رییس کمیسیون اصل چهل مجلس نوشته روش فوق روش بسیار سخت و سنگینی است، احتمال اینکه بودجه سال 90 در سال 90 بررسی شود، بسیار بالاتر است. برای حل مشکل بررسی بودجه در مجلس و کمبود وقت، مکانیزم چند دوازدهم را مطرح است، در چنین شرایطی راهی جز تصویب چند دوازدهم بودجه برای ماههای اولیه سال 90 باقی نمیماند.
در پایان مقاله آرمان آمده دولت در ارائه برنامه پنجم توسعه به مجلس تأخیر داشته است، همچنین ارسال همزمان برخی لوایح از جمله هدفمندی یارانهها به قوه مقننه، باعث شد مجلس نتواند به موقع برنامه پنجم را به دولت ابلاغ کند. در واقع تأخیر در ارسال برنامه پنجم توسعه از سوی دولت باعث تمام تأخیرهاست. دستگاه مجریه تأخیر در برنامه پنجم را بهانه کرده است، بیش از 30 احکام بودجه سالانه خارج از احکام برنامه توسعه است و دولت میتوانست این احکام را زودتر تنظیم کند و باقی احکامی که لازم به تطبیق بود را پس از ابلاغ برنامه تنظیم کند، اما ظاهرا همه احکام بعد از ابلاغ این قانون به دولت تدوین شده است.
علیرضا کدیور در سرمقاله دنیای اقتصاد نوشته بانک مرکزی از ابتدای سال 87، سالانه اقدام به انتشار بسته سیاستی- نظارتی برای بانکها کرده است. بستهای که منشور عملکرد بانکها طی هر سال محسوب میشود و در واقع حدود و ثغور حرکت این بنگاهها را تعیین میکند.
هرچند این بسته طی سه سال گذشته در اواخر فروردینماه نهایی و از اوایل اردیبهشت برای اجرا به بانکها ابلاغ میشود، اما طی روزهای گذشته، انتشار گمانههای برخی منابع خبری از مفاد بسته سال 90، موضعگیریهای متفاوتی را از سوی کارشناسان در پی داشته است.
به نوشته این مقاله بسته سیاستی- نظارتی بانک مرکزی در سال 90 نشان میدهد بخشهای کلی این بسته شامل نرخ سود سپردههای سرمایهگذاری، نرخ سود عقود مبادلهای و نرخ سپرده قانونی بانکها نزد بانک مرکزی با تغییرات جزئی نسبت به بسته سال 89 مواجه بوده است.
مهدی محمدزاده در سرمقاله جهان صنعت نوشته در حالی که حدود دو هفته تا پایان سال 89 باقی است، تکلیف مزد کارگران در سال آینده مشخص نیست. اتحادیههای کارگری و فعالان این حوزه اصرار بر افزایش نرخ دستمزد در سال 90 را دارند با این حال آنچه از فهوای اظهارات مسوولان دولت و در راس آنها سخنگوی اقتصادی دولت برمیآید نشان میدهد که دولت هیچ علاقهای به این افزایش ندارد چراکه در بودجه سال 90 نیز حقوق کارکنان دولت افزایش نخواهد یافت کمااینکه در سال جاری نیز عملا حقوق کارکنان دولت با وجود اجرای قانون هدفمندکردن یارانهها تثبیت شد.
به نوشته این مقاله سال 90 سال مهم و سرنوشتسازی برای اقتصاد ایران است چراکه آثار واقعی شدن قیمت حاملهای انرژی به صورت ملموس دیده خواهد شد و تاثیر خود را بر تمام ارکان اقتصادی کشور میگذارد با این حال شمسالدین حسینی معتقد است که افزایش نرخ دستمزدها منجر به افزایش نرخ تورم میشود در حالی که گویا ایشان فراموش کردهاند که افزایش قیمتها در سال 90 امری محتمل است زیرا حذف یارانه حاملهای انرژی به طور طبیعی بار تورمی در پی خواهد داشت.
سرمقاله جهان صنعت تاکید کرده در چنین شرایطی کارگران که جزو پایینترین دهکهای درآمدی کشور محسوب میشوند، نیازمند حمایت بیشتر دولت هستند و بهترین شیوه این حمایت، بالا بردن قدرت خرید آنهاست. اگرچه دولت معتقد است که این حمایت را در قالب یارانههای نقدی به عمل خواهد آورد، اما قانون فعلی کار و قراردادهای سه ماهه به خودی خود بزرگترین اجحاف بر قشر کارگری کشور به عمل می آورد و وضعیت شغلی آنها را ناامن می سازد، از این رو بهترین حمایت دولت کمک به ارتقای توان خرید آنهاست.
مرده شور شعر را
عبدالجواد موسوی در صفحه آخر خبر نوشته میخواستم درباره جشنواره شعر فجر و نحوه برگزاری آن چیزهایی قلمی کنم که خبر کشته شدن یک دختر 16ساله کپرنشین در یکی از روستاهای نزدیک رودبار بر اثر ریزش سقف خانه ای که در آن زندگی می کرد حال و روزم را به هم ریخت. جزئیات خبر را میتوانید در سایتها و روزنامه ها بخوانید. البته یافتن چنین خبری آن هم در غوغای اخبار سیاسی، ورزشی و هنری شاید کار چندان سادهای نباشد و اصلا چه اهمیت دارد؟
نویسنده به یاد آورده سال 80 یا81 بود. دختری به نام هاجر نویدی در یکی از روستاهای محروم این سرزمین بر اثر یک بیماری ساده و کامال پیش پا افتاده درگذشت، چرا که 900 تومان پول برای خرید دارو در اختیار نداشت. یکی از همین دوستان عدالتخواه که در آن روزگار سردبیری روزنامه ای را عهده دار بود، زنگ زد و ماجرا را گفت. من هم یادداشت تند و تلخی نوشتم. خیلیهای دیگر هم نوشتند و تا جایی که به خاطر دارم، عکس هاجر نویدی به عکس یک روزنامه بدل شد و بهانه ای برای حمله به دولت وقت و شخص آقای خاتمی که چرا فقط به فکر توسعه سیاسی است و از حال و روز امثال هاجر نویدی بی خبر. کار حتی به سؤال از سخنگوی دولت هم کشید و خبرنگار آن روزنامه در جلسه هفتگی سخنگوی دولت پرسید چرا به مسئله هاجر نویدی رسیدگی نمیشود؟ و وقتی سخنگوی هیأت دولت گفت هاجر نویدی را نمیشناسد، دوباره بهانه ای افتاد دست دوستان عدالتخواه تا دولت را زیر سؤال ببرند که چطور شیرین عبادی را میشناسید اما هاجر نویدی را نمیشناسید؟
در آخر مقاله خبر آمده این روزها اما فاطمه 16 ساله کپرنشین و پدر معلولش به کار هیچ یک از گروههای سیاسی نمیآید. نه به کار اصالح طلبان و نه به کار اصولگرایان. دولتمردان هم با اعتماد به نفس کامل از رفع فقر و گرسنگی در مملکت خبر میدهند، قرار است در تخت جمشید هم جشنواره نوروزی راه بیفتد آن هم با حضور 12 رئیس جمهور که با رئیس جمهور خودمان میشود 13تا و در چنین اوضاع و احوالی است که من بحت و بسیط گیج و مبهوت درست مثل اسیری که جان پناه ندارد، در خودم یخ میزنم و به مفهومی غریب و گنگ به نام عدالت می اندیشم و به خبرنگاری که زنگ میزند و نظرم را به عنوان یک شاعر درباره جشنواره شعر فجر میپرسد، میگویم: مرده شور مرا ببرد و شعر را هم.