تفنگ گراز کُش در خیابان آزادی !
دکتر خزعلی در وب سایتش می نویسد :
امروز هم خیابان های تهران پر از نیروهای ضد شورش بود، یگان موتوری و لباس شخصی ها و گاردی های سراپا زره پوش، مثل همیشه بودند! اما یگان موتوری جدیدی با بادگیرهای آمریکایی اضافه شده بودند، یک تفنگ جدید هم آورده بودند که روز اول اسفند هم در دستشان بود، از گاردی مسلح پرسیدم: " این تفنگ چیست؟ دوران ما نبود!" گفت : " شما کدام دوران بودید؟" عرض کردم: " دوران جنگ! " گفت : " این تفنگ گراز کش است! " هر چه بود تیرهای بزرگی داشت که ساچمه پخش می گرد و در آن واحد می توانست دهها پرنده را هدف قرار دهد!
چیز عجیب دیگری که امروز دیدم، تفنگ ژ 3 دوربین دار بود، نمی دانم چرا تفنگ جنگی - آنهم دوربین دار - آورده بودند، راستش اول که تفنگ جنگی در دستان آنها دیدم، شک کردم، گفتم نکند از منافقین باشند و آمده اند تا باز صانع ژاله و محمد مختاری دیگری را ترور کنند! اما دیدم خیر، لباس فرم دارند و از نیروهای ضد شورش اند! می گفتند که نیروهای ضد شورش با سلاح گرم نمی آیند، اما ظاهراً آمده بودند، خدا به خیر بگذراند!
مطلب جالب توجه دیگر این که با وجود آماده باش صد درصد و حضور پر تعداد نیروهی ضد شورش، مردم به خیابان نیامده بودند، ظاهراً غافلگیری 25 بهمن موجب شده است تا هر شایعه حضور را جدی بگیرند، مردم هم دست آنها را خوانده اند، نمی آیند و نمی آیند تا وقتی که خیال آقایان راحت می شود و همه اعلام می کنند " فتنه تمام شد" به یکباره 25 بهمن را می آفرینند و کاسه کوزه های آنها را در هم می ریزند! به هر حال این قصه سر دراز دارد و هر روز بیشتر و بیشتر می شود، باز هم می گویم، راهش این نیست، بیراهه می روید، لجبازی با مردم آخر و عاقبت ندارد، بیایید پای حرف مردم و آنها را بشنوید، هنوز هم کورسوی امیدی برای اصلاح مانده است، هر چند بسیاری می گویند که دیگر دیر شده است و آب رفته را نتوان به جوی بازگرداند!
5 اسفند 1389 / مهدی خزعلی
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|