اقتصاد ایران و تناقضی بنام سپاه پاسداران
دویچه وله : سپاه پاسداران در آغاز برای دفاع از انقلاب اسلامی تشکیل شد. در دوران محمود احمدی نژاد، قرارگاهها و بنیادهای وابسته به سپاه تبدیل به یک قدرت اقتصادی شدند، اما این وضعیت تناقضهائی را به اقتصاد ایران تحمیل کرده است.
سپاه پاسداران که پس از انقلاب بعنوان بازوی مسلح جمهوری اسلامی برای دفاع از آن تشکیل شده بود، پس از جنگ با تشویق هاشمی رفسنجانی وارد روند بازسازی شد. این ورود اما در نهایت به تسخیر بخش اعظم اقتصاد ایران توسط سپاه منجر شد.
تملک، فقط بخشی از واقعیت اقتصادی است
سپاه پاسداران بسیاری از فعالیتهای خود را تحت پوشش بنیادهای مختلف انجام می دهد. بسیاری اعتقاد دارند که قدرتمندترین شاخه سپاه، قرارگاه خاتم الانبیا است. این قرارگاه امروز با داشتن بیش از ۸۱۲ شرکت ثبت شده در داخل یا خارج ایران و ۱۷۰۰ قرارداد دولتی، تبدیل به یک غول اقتصادی در عرصههای مختلف اقتصاد ایران شده است.
اما تملک شرکتها و یا کسب قراردادهای دولتی تنها بخشی از واقعیت اقتصادی است. بخش دیگر آن، مدیریت درست، سوددهی و اجرای موفق و با کیفیت قراردادهاست.
علی آلفونه، متخصص مسائل سپاه پاسداران در گفتوگو با دویچه وله میگوید:«در خود سپاه پاسداران هم سردرگمی در مورد اولویتها وجود دارد. اولویت نخست این نهاد بیشتر کردن درآمد شرکتهای سپاه است یا تامین و ایجاد امنیت. این خودش یک تناقض اساسی برای این نهاد است. بعضی از شرکتهای سپاه در مناطق دور افتاده، از جمله کردستان و سیستان و بلوچستان هیچکدام برای سپاه درآمدی ندارند. اما اگر سپاه این شرکتها را تعطیل کند، باعث ناامنی، بیکاری و مشکلات محلی در این استانها خواهد شد.»
سپاه قادر به حل تناقضها نیست
سپاه پاسداران با حضور فعال و گسترده در بازار بورس بخش قابل توجهی از صنایع مادر اعم از بانکها و واحدهای عظیم تولیدی را نیز در اختیار گرفته است. آیا هدف تنها کنترل شاهرگهای اقتصادی توسط یک ارگان نظامی و تامین منافع آن است؟
علی آلفونه به دویچه وله میگوید:« حتی سیاستهای سپاه پاسداران در بازار بورس تهران مشخص نیست. آیا شرکتهای خریداری شده باید در کوتاه مدت متعلق به سپاه باشند، یا در دراز مدت؟ آیا سپاه مسئولیت مدیریت این شرکتها را میخواهد برعهده بگیرد و یا اینکه این شرکتها را در بازار بورس به بهای نازل خریدهاند و در آینده علاقمند به فروش آن هستند. آیا سپاه پاسداران امکان مدیریت یک شرکت پیچیدهای همچون شرکت مخابرات را دارد و یا فقط قصد آن این بود که در کوتاه مدت پول به جیب بزند؟ این مشکلات حل نشدنی هستند و هنوز هم سپاه جواب درستی برای حل این مشکلات و تناقضات ندارد.»
دگردیسی از نوع روسی اما با یک تفاوت
اقتصاد دانان روند خصوصی سازی در ایران را با روند آن در روسیه پس از فروپاشی اتحاد شوروی مقایسه میکنند، با این تفاوت که در روسیه، افرادی به واسطه نزدیکی با محافل سیاسی و امنیتی از خصوصی سازی بهره بردند.
در ایران اما این ارگانها و نهادها هستند که در حال بهره بردن از روند خصوصی سازی هستند. علی آلفونه میگوید:« در دوران آقای یلتسین ما برآمدن یک نوع اقتصاد بیمار را مشاهده کردیم که نه یک نظم سوسیالیستی بود که دولت مالکیت شرکتها را داشته باشد و نه یک نظام سرمایهداری که شرکتهای خصوصی بازیگران اصلی باشند، بلکه اشخاصی از طریق روابط خودشان با نهادهای امنیتی به تملک شرکتها دسترسی یافتند. فرق کار در ایران این بود که بهجای تملک این شرکتها توسط اشخاص حقیقی و حقوقی، نهادها مالک شرکتها شدند و این یک نوع اقتصاد بیمار است، چون که این نهادها در آینده موفق به اداره این شرکتها نخواهند شد.»
تناقض سردار - مدیر
برای تعریف پدیدههای متناقض گاهی نیاز به واژگان ترکیبی و متناقض است. از دل تناقض فعالیتهای اقتصادی یک ارگان نظامی، به ناچار واژه متناقض سردار- مدیر بیرون میزند.
در حال حاضر سپاه به عنوان مجری پروژههای عمرانی بخش عمدهای از پیمانکاری در بخشهای راه آهن، سدسازی، نفت و گاز، تونل و مترو، خطوط انتقال آب و ساخت مخازن نفت و گاز را از وزارت خانههایی را برعهده گرفته که وزرا و مسئولان عالی رتبه آنها سرداران سپاه هستند.
معلوم نیست تناقض حاکم بر سردار بودن که یک واژه نظامی است و مدیر بودن که یک واژه اقتصادی است، چگونه حل خواهد شد. آیا اقتصاد ایران بسوی نظامی شدن پیش میرود و یا اینکه بالاخره زمانی عقل اقتصادی بر عقل نظامی غلبه میکند؟ و البته هنوز بهائی که مردم و اقتصاد ایران برای آن میپردازد قابل برآورد نیست.
|
|
|
|
|
|
|