کمین خانه بدوش ها برای مردان هوسرانوطن امروز : خانه به دوشها به کمینهای شبانه مینشستند تا به شکار مردان هوسران دست بزنند. دختر فراری طعمهای بود که 3 پسر از او برای اخاذیهای میلیونی از رانندگان خودروهای مدلبالا استفاده میکردند. چندی پیش ماموران خودروی گشت کلانتری 139 مرزداران هنگام غروب به خودروی مرموزی برخوردند که یک دختر و 3 پسر روی صندلیهایش دیده میشدند و این در حالی بود که آنان سعی داشتند پنهان شوند.
دختر جوان خوابآلود بود. وقتی پلیس از پسران به تحقیق پرداخت ابتدا شنید همگی خواهر و برادر هستند و برای دیدن یکی از بستگانشان به آنجا آمده و منتظر هستند.
آنها هیچ مدرکی برای این ادعاهایشان نداشتند تا اینکه همگی بازداشت شدند. تحقیقات نشان داد آیدا، یک دختر فراری از خانه است. وی گفت:«وقتی خانهمان را ترک کردم مدتی نزد دوستانم سرگردان بودم تا اینکه احساس کردم سربار هستم و خانوادههایشان حساس شدهاند». وی افزود: «تصمیم گرفتم دیگر روی پای خودم بایستم تا اینکه یکی از این پسرها با همین خودرو من را سوار کرد و با هم طرح دوستی ریختیم، وقتی فهمید سرپناهی ندارم خواست همه جا با هم باشیم و اگر خانهای پیدا نکردیم که شب در آنجا بمانیم در همان خودرویش استراحت کنیم. چارهای نداشتم و پذیرفتم. خانه به دوش شده بودم. گاهی دلم برای خانه و خانوادهام تنگ میشد اما فایدهای نداشت. از محیط آنجا فراری شده بودم و دیگر پلی سالم پشت سرم نمانده بود تا بتوانم برگردم، البته تمایلی نیز به بازگشت نداشتم». آیدا وقتی شنید که پلیس تصور دارد وی عضو یک باند زورگیری است، گفت: «من دنبال سرپناه بودم و از وقتی با این پسرها که دوست یکدیگر هستند آشنا شدم هیچ خلافی انجام ندادهام».
وی درباره اینکه چرا به همراه 3 پسرداخل خودرو نشسته و به بهانه قرار با بستگان خیالی میخواستند دلیلی برای رهایی از دست پلیس ارائه دهند و انگیزهشان از استراحت در آنجا چه بود، سکوت کرد و با ادعای گمراهکنندهای گفت: «من خانه به دوش بودم. این 3 پسر هم دوست یکدیگر هستند. نمیتوانستم موافق یا مخالف باشم». پدرام، حسن و سیاوش ادعا کردند 3 دوست صمیمی هستند، یکی از آنها گفت: «من در حال مسافرکشی بودم که زهرا را سوار کردم و دیدم دختر بدبختی است به خاطر همین با وی طرح دوستی ریختم و از آن به بعد همیشه با هم بودیم، چند باری به خانه دوستانم رفتیم تا استراحت کنیم ولی بیشتر وقتها داخل خودرو میماندیم». 2 پسر دیگر نیز آشنایی خود با آیدا را به واسطه دوستشان دانستند و ادعا کردند: بیدلیل کنار خیابان توقف کرده بودیم و میخواستیم خستگیمان رفع شود که پلیس سر رسید. با سکوت این دختر و پسرها پروندهشان در اختیار پایگاه دوم پلیس آگاهی تهران قرار گرفت تا تحقیقات تخصصی پرده از راز پنهان آنان بردارد.
کارآگاهان در بررسیهای خود در حالیکه هر 4 دختر و پسر بهجز دوستی و رابطه پنهانی به چیز دیگری اعتراف نمیکردند، وارد شاخه زورگیری خیابانی شدند. در این شاخه احتمال داده شد که آیدا نقش طعمه باند زورگیران را بازی میکرد به طوریکه با ایستادن در حاشیه خیابان و در حالیکه همدستانش داخل خودرو وی را تحتنظر داشتند از رانندگان خودروهای مدل بالا میخواست تا وی را سوار کنند. مردان هوسرانی که غافل از نقشه زهرا و همدستانش با وسوسههای شیطانی این دختر جوان را سوار خودرویشان میکردند از سوی 3 پسر تحت تعقیب قرار میگرفتند و3 پسر با رساندن خود به خودروی مدل بالا، از رانندهاش میخواستند توقف کند و چون چهرهها و ظاهرشان شباهتی به ماموران نداشت به بهانه اینکه آیدا، خواهر آنان است رانندگان را ترسانده و در ازای گرفتن پول و زورگیری از آنان، قول میدادند پلیس را خبر نکنند سپس آیدا را پیاده کرده و سوار بر خودرویشان در برابر دیدگان وحشتزده مردان هوسران پا به فرار میگذاشتند. کارآگاهان بر این باور رسیدند که زمان دستگیری آیدا و همدستانش آنان در خیابان به کمین نشسته بودند تا در فرصت مناسب و تاریکی کامل هوا دختر جوان را باز طعمه قرار دهند که خود را در برابر پلیس دیدهاند.
بدینترتیب و در حالیکه بازپرس پرونده دستور بازداشت و تحقیق ویژه از 4دختر و پسر جوان را صادر کرده است، کارآگاهان به بررسیهای گستردهای دست زدهاند تا پرده از جزئیات اقدامات تبهکارانه خانه به دوشها بردارند.
در این اقدام اطلاعاتی پلیس در حال جستوجوی پروندههایی است که در آن با همان شیوه «اتوزنی» زورگیری صورت گرفته است.
بنابه گزارش «وطنامروز»، با توجه به اینکه مالباختههای این نقشه ماهرانه مردان هوسران و پولدار بودهاند، احتمال داده میشود هیچکدام به طرح شکایت نپرداخته باشند. این گزارش حاکی است کسانیکه در دام این باند گرفتار شدهاند با اطمینان از اینکه مشخصاتشان محرمانه خواهد ماند میتوانند برای طرح شکایت به پایگاه 2 پلیس آگاهی تهران مراجعه کنند.
bache shapoor - سوئد - یوسدال
|
شاید اینها این کاره نباشند و پلیس میخواهد به زور اینها را مجبور به اعتراف این عمل بکند. در بازجویی هایی که شده تقریبا همه شان یک چیز گفتن و این حدس پلیس است که شاید انها زورگیری میکردن و تا بحال هیچ شاکی هم نداشته اند. نمیدانم والاه, چی بگم! |
یکشنبه 24 بهمن 1389 |
|