بررسی روزنامه های سه شنبه تهران - ۱۹ بهمن
نقش برجسته اخوان المسلمین، ادغام راه و مسکن
تحولات منطقه و برجستگی نقش اخوان المسلمین
کیهان در تیتر بزرگ خود از قول اخوان المسلمین نوشته "آرزوی ما تشکیل حکومتی مانند ایران است"، روزنامه جمهوری اسلامی در عنوان اصلی خود از زبان جوانان مصری نوشته "تا برکناری مبارک به مبارزه خود ادامه می دهیم"، قدس از "تقدیر اخوان المسلمین از سخنان رهبر انقلاب" خبر داده، تهران امروز از "غافلگیری بزرگ انگلیسیها" نوشته و جام جم "دخالت آشکار آمریکا در انقلاب مصر" را در صدر عنوان های خود آورده است.
تهران امروز در گزارش اصلی خود نوشته "یکشنبهشب گذشته تمام شیطنت بنگاه خبری بیبیسی برای القای دیدگاه متفاوت اخوان المسلمین مصر با بیانات جمعهگذشته رهبر انقلاب با شکست روبهرو شد. کمال الحلباوی سخنگوی اخوان المسلمین در یک برنامه زنده که از بخش فارسی بیبیسی پخش شد، با سپاسگزاری و تقدیر از مواضع رهبر معظم انقلاب اصرارهای این شبکه برای اخذ پاسخی متفاوت را بیثمر گذاشت."
این روزنامه ادعا کرده روز جمعه که رهبر جمهوری اسلامی در نماز جمعه تهران یادآور شد که مردم مصر شعارهای اصلی شان شعارهای دینی است این بیانات بلافاصله در رسانههای بیگانه بهویژه بیبی سی فارسی مورد فضاسازی قرار گرفت و آنها با اشاره به خبری مبهم در یکی از سایتهای خبری منتسب به اخوان المسلمین ادعا کردند که اخوان المسلمین در واکنش به سخنان رهبری ایران گفته است که قیام مردم مصر نه یک قیام اسلامی بلکه یک حرکت ملی و مردمی است.
گزارش تهران امروز به استناد یک خبرگزاری نیمه دولتی نوشته با مراجعه به سایت اخوان متوجه میشویم که بیانیه مذکور در پاسخ به حوادث روز پنج شنبه میدان التحریر و اتهام مبارک و عمر سلیمان مبنی بر دست داشتن خارجیها و نیز تحمیل مسئولیت بر دوش حرکت اسلامی اخوان المسلمین صادر شده و ارتباطی با خطبههای روز جمعه رهبر معظم انقلاب ندارد. زمان انتشار این بیانیه بر روی سایت رسمی اخوان روز پنج شنبه 3 فوریه و بعد از سخنان عمر سلیمان و مبارک بوده، در حالی که خطبههای نماز جمعه رهبر انقلاب 4 فوریه 2011 ایراد شده است.
استناد به گفته های یکی از رهبران اخوان المسلمین در شبکه فارسی بی بی سی برای نشان دادن تائید گفته های آیت الله خامنه ای توسط آن حزب اسلامگرا تنها مستندی نیست که روزنامه های امروز تهران در این باره آورده اند روزنامه قدس نوشته با توجه به خشم مردم مصر و جهان عرب از حُسنی مبارک و دولتش، واکنش ابوالغیط وزیر خارجه مصر به اظهارات رهبر معظم انقلاب، به نفع جمهوری اسلامی ایران تمام شد.
قدس نیز با استناد به گزارش یک سایت اصولگرا به کامنت هائی پرداخته که کاربران شبکه تلویزیونی الجزیره علیه اظهارات ابوالغیظ منعکس کرده است.
براساس این گزارش «ابو علی» 32 ساله در یادداشت خود که برای الجزیره فرستاده، ابراز داشته که مشخص است که آقای ابوالغیط از زمان تصدی مسؤولیت خود، در خدمت مصالح آمریکایی صهیونیستی بوده و از همین رو طبیعی است که به اظهارات رهبر انقلاب ایران واکنش نشان دهد.
وی افزود: من معتقدم گریه و زاری ابوالغیط به خاطر مصر نیست بلکه به خاطر روابط با رژیم صهیونیستی است، زیرا با سقوط این نظام فاسد مصری، اسرائیل نیز متضرر خواهد شد و مصر به خاطر این خیانتها ذلیل شده است. «احمد» 31 ساله هم که عنوان «خداحافظ حسنی» را برای کامنت خود انتخاب کرده آورده است: سخنان آیةا... خامنه ای همه اش از روی حکمت است. اما تو ای ابوالغیط حکم حرفهایی که از روی قلدری باشد معلوم است.
کیهان در سرمقاله خود با تجلیل از اخوان المسلمین نوشته در طول دوران 32 سال اخیر اخوانی ها در هر کجا که بوده اند از انقلاب اسلامی و حضرت امام و حضرت آیت الله العظمی خامنه ای دامت برکاته با صراحت تبلیغ کرده اند.
به نظر می رسد خطائی در نگارش رخ داده وقتی این روزنامه نوشته "کما این که رهبران انقلاب ایران در طول 87 سال حیات اخوان المسلمین همواره مورد تکریم و احترام رهبران شیعه بوده اند."
به ادعای کیهان در هفته های اخیر انگلیسی ها، آمریکایی ها و رژیم سعودی تلاش زیادی کردند تا با توهم پراکنی از یک سو چهره اخوان المسلمین و خیزش اخیر مصر را در نزد افکار عمومی ایرانیان و از سوی دیگر چهره رهبران ایران را نزد مردم مصر مخدوش گردانند که مواضع رسمی اخوان از جمله اظهارات کمال الهلباوی و مواضع صریح آیت الله خامنه ای این تلاش ها را باطل کرده است.
غلامرضا کمالی پناه در سرمقاله ابتکار درباره تحولات پیدرپی منطقه نوشته اگرچه در این باب تحلیلها همانند تصمیمها زیاد و البته شتابزده بوده و هرکسی از «ظن خود یار» این حوادث حیرت انگیز شده و تراوش ذهنی خویش را بروز داده؛ با وجود این، بسیاری از زوایای این قیام طوفانی ناشکافته و بسیاری از حقایق مکتوم مانده است.
به نظر نویسنده این مقاله یکم، مردم مصر این جنبش تصویر شگفتانگیز و امیدوارکنندهای از مردم متمدن مصر نشان داد. در حالیکه مبارک پایههای رژیم نامبارکش را برای انتقال قدرت به فرزندش تحکیم مینمود و روزنههای امید به اصلاح و آزادی را تنگ و تنگتر کرده بود، مردم شجاع و آزادیخواه آن دیار، آه خشم و نفرت انباشه شده خود را همسو و یکپارچه ساختند و طوفانی به راه انداختند که خروش خشم آن گوش و چشم جهانیان را خیره ساخت.
ابتکار معتقدست در مصر دیدیم. مردم آمدند، ماندند، پافشاری نمودند، گرسنگی کشیدند، کتک خوردند، خون دادند و همه مصائب را تحمل نمودند، ولی دست از خواسته واحد خویش نکشیدند و یک صدا فریاد زدند: دیکتاتور برو. جالب است که به هیچکس فحش ندادند، هیچ دولت و ملتی را مقصر قلمداد ننمودند، دیگران را سرزنش نکردند و برای خویش دشمن نتراشیدند، پی بردند که در دوام سی ساله رژیم ستمگر، خودشان هم مقصر بودهاند و باید تاوان پس بدهند تا آزادی خویش را پس بگیرند. حرکت پارلمانتاریستی
برخورد طعنه آمیز با ادغام
آرمان با عنوان طعنه آمیز "ترابری ها بساز و بفروش می شوند" نوشته احتمال ادغام وزارتخانههای راه و ترابری و مسکن و شهرسازی که کاملا متفاوت از یکدیگر هستند، نگرانیهایی را ایجاد کرده و در واقع باید پرسید با این ادغام، مسکن سازان راهساز، ریل ساز میشوند یا ترابریها بساز بفروش.
به نوشته این مقاله وقتی رئیس جمهور از برنامه دولت برای ادغام وزارت راه و ترابری با یکی از وزارتخانههای زیربنایی کشور خبر داده، گفت براساس برنامه پنجم توسعه، تعداد وزارتخانهها باید از 21 به 17 وزارتخانه کاهش یابد. و در پی آن گمانهزنیهای رسانهای نیز درباره چگونگی ادغام وزارتخانهها با یکدیگر و پیشینه آرشیوی این موضوع آغاز شد.
آرمان ادغام وزارتخانه هایی همچون نفت و نیرو، صنایع و بازرگانی مقدم بر وزارتخانههایی چون راه و ترابری و مسکن و شهرسازی دانسته و پرسیده آیا ادغام وزارت راه و ترابری با وزارت مسکن و شهرسازی از لحاظ عملکردی و وظایف کار درستی است یا اینکه تنها در حد ایده است که امکان اجرایی شدن آن پائین است.
جهان صنعت هم در سرمقاله خود نوشته با پایان بلاتکلیفی وزارت راه باید منتظر ماند و دید وزیر مسکنی که خود در پروژههای فراوان حوزه مسکن دردسرهای بیپایانی دارد چگونه میخواهد عدم تحقق اهداف وزارت راه در برنامه چهارم و مشکلات چهار حوزه این وزارتخانه (که خود هرکدام در حد یک وزارتخانه هستند) را سامان دهد.
در ادامه مقاله آمده شاید باید خوشحال بود که اکنون فرصتی پیش آمده تا طرحی پایلوت در این دو حوزه که ظاهرا و نه باطنی با هم ارتباط دارند اجرا میشود و میتوانیم آنها را ادغام شده فرض کنیم و در فرصت سه ماهه برای معرفی وزیر راه به مجلس این فرضیه که میتوان وزارت راه را در محلی دیگر ادغام کرد از بنیان رد کرد یا پذیرفت.
جهان صنعت سپس به طعنه نوشته بدون پیشفرض باید این اتمسفر را به فال نیک گرفت و فراموش کرد که این دو وزارتخانه از برنامهها عقب هستند و چند مرد کمر بسته میخواهند برای پیشرفت؛ باید خوشبین بود و به یک مرد برای دو کار بزرگ دل بست تا شاید بشود، چراکه اگر بشود چه چیز خوبی میشود!
چرا از تهران نمی روند
کارتون علی کاشی. مردم سالاری |
به نوشته این گزارشگر وقتی آمار رسمی نشان میدهد 57 درصد رتبههای تک رقمی کنکور در اختیار دانش آموزان تهرانی است و در این شرایط شهرستانیهایی از یک شعبه کم اعتبار مراکز آموزشی ورزیده محرومند، در مییابید چرا پایتخت با این همه دود و ترافیک و گرانی هنوز محبوب است.
نتیجه گیری سیاست روز این است که: تهران با اجرای طرحهایی نظیر دورکاری و خروج اجباری کارکنان دولت از پایتخت، خلوت نمیشود.
چرا سازمان ملی جوانان رئیس ندارد؟
محمدحسین روانبخش در ستونی در مردم سالاری نوشته سازمان ملی جوانان مدتهاست که بدون رئیس مانده است. از زمانی که محمود احمدی نژاد یکباره رئیس این سازمان را برکنار کرد و باز هم یکباره معاون وزیر بهداشت را به ریاست این سازمان برگزید ولی او هم یکباره و دوباره (بعد از اصرار!) این سمت را نپذیرفت، این سازمان همینطور مانده است. البته دراین مدت مجلس شورای اسلامی طرح تشکیل «وزارت ورزش» را هم تصویب کرد که بر اساس آن سازمان در این وزارت ادغام می شود ولی جالب اینجاست که هنوز معلوم نیست اصلا وزیر ورزش کیست!
آن گاه به طنز پرسیده: حالا با این تفاصیل فکر کنید چرا این سازمان، همچنان بدون رئیس مانده است؟
گمانه زنی های نویسنده مردم سالاری این هاست:
سازمان ملی جوانان مثل خیلی جاهای دیگر با رئیس یا بدون رئیس به کار خود ادامه می دهد و حتی شاید بدون رئیس خیلی بهتر کارها انجام می پذیرد والا آن برکناری یکباره و این تعلل در معرفی رئیس، معنی چندانی نداشت!
رئیس برای این سازمان پیدا نمی شود. دوشغله بودن که ممنوع است (علی رغم اینکه بعضی ها به دلیل شرایط خاص، چندین شغله هستند!) و معاون وزیر بهداشت هم که این سمت را قبول نکرد پس فعلا هم قحط الرجال است و هم قحط النسا»!
نمایندگان مجلس چندی پیش وزیر راه را برکنار کردند. حالا سازمان ملی جوانان باید بدون رئیس بماند تا آنها از این اقدام توبه کنند!
اصلا به هیچکس مربوط نیست به خود دولت مربوط است.
طنز خبر
کارتون از حسین صافی . روزنامه خبر
شهرام شکیبادر ستون طنز روزنامه خبر به یاد آورده که روزنامه "کیهان فصل مشبعی در باب مسعود کیمیایی و اینکه چرا برایش بزرگداشت گرفته اند نوشته و اینکه مسعود کیمیایی چرا روی سن در این مراسم خواستار آزادی جعفرپناهی شده؛ فقط ننوشته چرا وقتی کیمیایی این حرفها را زد وزیر ارشاد و معاون سینمایی وی نیز همراه الباقی حضار بلند شدند و دست زدند".
طنز نویس می پرسد: واقعا کسی برای چیزی که با آن مخالف است دست میزند؟ مثال فکر کن یک نفر برود بالای سن، پشت میکروفن بگوید: "این شهرام شکیبا عامل فساد و بی آبرویی و فتنه و خاک بر سری است" بعد همه برایش دست بزنند و من و برادرم هم برای سخنران محترم دست بزنیم.
و این احتمالات در ستون طنز روزنامه خبر آمده:
- آیا وزیر و معاونش با کیمیایی موافق هستند؟
- آیا وزیر و معاونش هرجا چند نفر دست بزنند، جوگیر میشوند و دست میزنند؟
- آیا وزیر و معاونش اساساً به حرفهای کیمیایی گوش نکرده اند؟
- آیا وزیر و معاونش اساساً به حرفهای کسی جز خودشان گوش هم می کنند؟