مبارک کتابچه سرکوب آیت الله خامنهای را نسخه برداری می کند
مجید محمدی - جامعه شناس
تحولات تونس، مصر، یمن، اردن، سودان و احتمالا سوریه و بحرین و عربستان سعودی در سال ۲۰۱۱ نمایانگر موجی از جنبشهای اجتماعی و سیاسی جدید در منطقهی خاورمیانه و شمال آفریقاست، چیزی شبیه به موج جنبش های دمکراسی خواهی در اروپای شرقی در پایان دهه هشتاد میلادی. همزمان با بروز این جنبشها شاهد تحرکات حزبی و غیر حزبی در یمن، مصر و احتمالا سوریه در شکل دهی به تظاهرات دولتی هستیم. اکنون پرسش آن است که این ضد جنبشها در چه وضعیتی هستند؟ از چه الگوهایی پیروی می کنند؟ رابطه آنها با دولت و ارتش و دستگاه های اطلاعاتی چیست؟ و تا چه حد رژیمهای دیکتاتوری منطقه در بسیج ضد جنبشها از یکدیگر درس آموزی داشتهاند؟
وضعیت مساعد برای بروز جنبشها
جنبشهای امروز خاورمیانه و شمال آفریقا از دورهی طولانی فاصله افتادن میان حکومت و مردم، بحران مشروعیت و کارآمدی، فساد، بیکاری، فقر، نابرابری و تبعیض، سرکوب سازمان دهی شده، انتخابات مهندسی شده، تحدید آزادیها، و نقض نهادینهی حقوق بشر تغذیه می شوند. پایان جنگ امریکا علیه عراق، روی کار آمدن یک دولت دمکرات در ایالات متحده و برخی سیاستهای حقوق بشری اتحادیهی اروپا زمینهی بین المللی را نیز برای این جنبشها فراهم ساختهاند.
الگوی جنبش
به دلیل شباهت شرایط سیاسی کشورهای منطقه (حکومت های اقتدارگرا، حاکمان ابدی، حکومتهای غیر پاسخگو، غیر شفاف، مبتنی بر تبعیض و فساد) جنبشهای علیه دیکتاتوری در آنها نیز بسیار با یکدیگر شباهت یافته و از یک الگو تبعیت می کردهاند. جنبشهای سیاسی در این کشورها از یک جرقه اعتراضی آغاز می شوند، بعد معترضانی محدود و بدون اتکا بر سازماندهی قبلی که در حاشیه نهادهای نیمه مستقل موجود و ضعیف شده عمل می کنند با اتکا بر شبکههای مجازی به خیابان می آیند.
در پی این اعتراض محدود، حکومت به سرکوب شدید توسط پلیس، اطلاعات، و لباس شخصیهای محلی که در حمایت پلیس و ادارات امنیتی هستند متوسل می شود. با افزایش تعداد معترضان و پس زدن سرکوب اولیه و برخی موفقیت های معترضان در پس زدن عوامل سرکوب اجتماعات بزرگتری شکل می گیرد و رژیم با رویدادهای غیر منتظره روبرو می شود.
پس از انعکاس این اعتراضات در رسانههای بین المللی و برخاستن موج های بزرگ تر اعتراض، رژیم به بستن مجاری ارتباطی (اینترنت، شبکه تلفن همراه، شبکه های مجازی مثل فیس بوک و توئیتر) و بستن دفاتر رسانههای خارجی بالاخص همزبان با مردم (مثل مورد الجزیره در مصر یا ارسال پارازیت بر روی سیگنال بی بی سی فارسی یا صدای امریکا در ایران) اقدام می کند تا از همه گیر شدن تظاهرات جلوگیری شود.
به دنبال موج اول اعتراضات گسترده، رهبران سیاسی به سخنرانی پرداخته و به تهدید معترضان می پردازند. این تهدیدها می توانند ملایم (مبارک) یا بسیار شدید (خامنهای) باشند. برخی عقب نشینیهای سران حکومت نیز در این شرایط قابل تصور است تا شرایط را آرام کرده و میان معترضان اختلاف افکنند (البته خامنه ای با درسی که از رژیم پهلوی گرفت گامی به عقب نگذاشت).
ضد جنبشها عکس العمل نشان می دهند
اما "ضد جنبش"ها که از سوی حاکمان هدایت می شوند متکی هستند بر تودههای بی شکل و لشکر بیکاران و فقرا که با اندک پرداختهای حکومت به خیابان آورده می شوند تا مبارزان علیه فساد و بیکاری و فقر را سرکوب کنند. در برابر جنبشهای اجتماعی، حکومتها به سرعت به سازمان دهی ضد جنبش مشغول می شوند.
احزاب دولتی در مصر، یمن، تونس و حزب پادگانی در ایران با سازمان دهی اراذل و اوباش و فقرا و بیکارانی که با پرداخت روزانه به استخدام در می آیند تلاش کردهاند در برابر تظاهرات معترضان قدرت نمایی کنند. این سازمان دهی در ایران به دلیل شرایط انقلاب و جنگ و وجود سازمان بسیج موفق تر و در تونس به دلیل قدرت بیشتر نهادهای مدنی ناموفق بوده است. سه دهه دیکتاتوری این فرصت را به مبارک نیز داده است که با نسخه برداری از سرکوب جنبش سبز پس از تظاهرات بسیار بزرگ سه شنبه اول فوریه در سراسر این کشور نیروهای لباس شخصی را برای به دست گرفتن کنترل خیابان به صحنه بیاورد. آوردن اسب و شتر توسط ضد جنبش مصر یاد آور موتور سیکلتهای بسیجیان برای ارعاب جمعیت و پراکندن آنها در خیابان های تهران علیه جنبش سبز بود.
اما اعتراضات تداوم می یابد و رژیم مجبور می شود تعداد بیشتری از لباس شخصی ها را با انتقال اتوبوسی از شهرهای دیگر به کار گیرد. در همین شرایط خبرنگاران و رسانههای داخلی و خارجی به شدت سرکوب می شوند و معترضان به عنوان عوامل خارجی معرفی می شوند. در این شرایط جنبش (تونس بن علی) و ضد جنبش (ایران خامنهای) ممکن است غلبه پیدا کنند.
الگوی ضد جنبش
در عصر اطلاعات با وجود میلیونها گوشی تلفن همراه که همهی لحظات را به ثبت می رسانند کشتن دهها هزار نفر در خیابان توسط رژیمهایی مثل حکومت مادام العمری ولایت فقیه در ایران یا حکومت مادام العمری مبارک غیر ممکن است. به تیر بستن یکباره صدها نفر (در میدان ژالهی تهران) حتی در دههی هفتاد میلادی توسط رژیم پهلوی پایان کار آن را رقم زد. از این جهت الگویی که خامنهای در سال ۱۳۸۸ به صحنه آورد و مبارک آن را در دوم فوریهی ۲۰۱۱ به کار گرفت هفت ضلع دارد:
۱) آوردن نیرو از شهرهای اطراف به پایتخت برای نمایش قدرت با اتوبوس که این امر به خوبی یاد آور کاری است که فرماندهان سپاه در تهران در چند مقطع انجام دادند و این روزها رژیم مبارک بدان روش متوسل شده است؛
۲) کشتن تعداد اندکی از مردم توسط تک تیر اندازان و نیروهای پخش شدهی غیر نظامی در میان مردم و اِعمال خشونت بی سابقه برای ایجاد ارعاب توسط لباس شخصیها تا حکومت بتواند از زیر بار مسئولیت آن شانه خالی کند؛
۳) خودروی نیروهای امنیتی مصر درست مثل خود روی نیروی انتظامی حکومت ولایت فقیه از روی تظاهر کنندگان رد شد تا معترضان سطح خشونت حکومت دیکتاتوری را فراموش نکنند؛
۴) پاک کردن صحنه از خبرنگاران داخلی و خارجی برای عدم انعکاس رفتارهای قساوت آمیز ضد جنبش (مثل حمله به اندرسن کوپر خبرنگار سی ان ان و دهها خبرنگار امریکایی، استرالیایی و اروپایی دیگر در دوم فوریه در قاهره که یاد آور بستن روزنامه های داخلی و اخراج خبرنگاران خارجی از تهران پس از ۲۲ خرداد ۱۳۸۸ است)؛
۵) کنار ایستادن ارتش و نیروهای نظامی دارای یونیفرم برای ایجاد این صحنه که معترضان توسط مردم کوچه و بازار سرکوب می شوند و نه حکومت؛
۶) نسبت دادن اعتراضات به عوامل خارجی و معرفی کردن دول و رسانه های خارجی به عنوان محرک به خیابان آمدن معترضان، کاری که بیانیهها و مصاحبههای مقامات دولتی مصر انجام می دادهاند؛ و
۷) معرفی تظاهرات حامیان طرفدار رژیم به عنوان تظاهرات میلیونی. تیتر اول روزنامهی دولتی الاهرام مصر در روز پنج شنبه ۳ فوریه ۲۰۱۱ آن بود که "میلیونها نفر به حمایت مبارک برخاستند." تیتر روزنامههای دولتی ایران نیز پس از تظاهرات دولتی ۹ دی ۱۳۸۸ چیزی شبیه به همین بود.
در استفاده از این الگو دیگر اهمیتی ندارد که حاکمان کشور با کدام ابر قدرت پیوند دیرینه دارند، کشور در کدام بلوک یا پیمان منطقهای قرار می گیرد، کدام سلاح نظامی و ساخت کدام کشور مورد استفاده قرار می گیرد یا مشاوران نظامی و امنیتی کدام کشورها به رژیم خدمات ارائه می کنند. گلولههایی که ندا آقا سلطان را در تهران از پای درآورد یا در دوم فوریه چندین نفر در قاهره را روانه ی خاک قبرستان کرد می تواند ساخت هر کشوری باشد. این الگو، محلی است و تنها موفقیت آن در یک کشور (مثل ایران ۱۳۸۸) باعث نسخه برداری دیگران از آن می شود.
برای یافتن الگوی جنبش امروز مصر علاوه بر وجوه مختلف جنبش های اجتماعی می توان به رفتار حکومتی که جنبش در پی سقوط آن است و ضد جنبش نیز توجه کرد. از این جهت رژیم مبارک و "ضد جنبش" حامی وی بسیار شباهت بیشتری به رژیم خامنهای و ولایت فقیه دارد تا رژیم پهلوی.
haghighatgo - آلمان - برلین
|
عجیب است که اینجا مبارک با ولایت فقیه مقایسه میشود !!. جای قدری فکر و خجالت دارد و نباید عجولانه آن چیز هائیکه که این روزها اروپائیان و امریکائی ها در قبال مبارک می گویند باور کرد ..این کفتارهای غربی مقصودی از این اعمال دارند و هیچگونه دوستی و رفاقتی با ملت هایی که به آن عقب مانده و شتر چرون و اسلام زده و تروریست می نامند ندارند ...بله ندارند !! مبارک شخصی است که صاحب کشور فقیر و بدون صادرات میلیارد دلاری نفتی است و برای پر کردن شکم مردمش به کمک های پولی غربی نیاز دارد و سی ویکسال یک طرف صورتش را غربیها و طرف دیگر صورتش را مردم شکم پرست و بی عار مصری سیلی میزنن و با این حال نگذاشته است اسرائیل خون مصری ها هم شیشه کند و مناطق وسعی را تسخیر کند!! ولایت فقیه سی ویکسال که میلیاردها دلار پول و جان و فرهنگ ملت ایران را چپاول کرده است و دار میزند شکنجه میدهد وقتل و غارت می کند و ثروت ملی کشور را بین اروپائیان و امریکائیان و روسیه و چین قسمت کرده است !!. در کجای مصر در این مدت اینقدر انسان ها را دار زده اند که تو ایران اتفاق افتاده است ؟؟؟ |
شنبه 16 بهمن 1389 |
|
iranking - المان - مونیخ
|
.....اما "ضد جنبش"ها که از سوی حاکمان هدایت می شوند متکی هستند بر تودههای بی شکل و لشکر بیکاران و فقرا که با اندک پرداختهای حکومت به خیابان آورده می شوند تا مبارزان علیه فساد و بیکاری و فقر را سرکوب کنند...... واقعا که تحلیل زیبایی است . همیشه بخشی از فقرای نادان و بیسواد تحکیم حکومت رو بر عهده دارند . قیافه این ادما رو که کتک میزنند ببینید ...مثل همین ساندیس خورای بدبخت رژیم ایران فقر و حماقت از همه وجناتشون پیداست و هیچ جایی در میلیاردها دلار چپاول رژیم و حاکمینش ندارند ولی میزنند و میکشند تا اونها بخورند و بنوشند و تجاوز کنند و بکشند و شکنجه کنند ....(البته این دو مورد شکنجه و تجاوز به دستور اونها و به دست همین فقرای نادان انجام میشه ) |
شنبه 16 بهمن 1389 |
|
hasti.farzin - ایران - تهران
|
به به چه شود حالا فهمیدید احمدی بامبول خان با خامنه و جنو پری ها چطوری با ملت ایران بر خورد کردن راستی دیروز گوسفند ها را ندیدی خامنه عربی می گفت و انها بدون این که بهفهمند نگاه می کردن اخرش یکی تکبیر نگفت می خواد بگه من عربی بلدم تازه داشت تقلب می کرد راستی زمان امام علی و پیامبرام ما هم اینگونه خطبه می خوندن پس وا مصیبتا انموقع هم تقلب بود تازه یه بار نشده در نامز جمعه راجبع مسایل روز ایران حرف بزنند یا بیان بگن کدام شخص مشکل داره هی می گن فتنه فتنه بابا خودتون فتانه هستید اون احمدی در بدر که تو استانها دنبال باباش می گرده..اخه نمی دونم اینا دیگه کین. می گن از قدیم هر که---داد مرد میدان شد هر که---کرد خانه ویران شد اینم نتیجه اش |
شنبه 16 بهمن 1389 |
|
aria-aria-nl - هلند - روتردام
|
دیکتاتورها از روی دست هم تقلب میکنند بعد رهبر مسلمین جهان این اقارو نامبارک خطاب میکنه تو خودت تمام راههای سرکوب رو یاد این بابا دادی حالا بهش میگی نامبارک برید بابا فیلم بازی نکنید همه تون سر و ته یک کرباسید دیکتاتور که شاخ و دم نداره یکی مثل تو رهبر مسلمین جهان ویکی هم اون البته اون شرفش از تو بیشتره چون خونریزی واقعی راه ننداخت مثل تو. |
شنبه 16 بهمن 1389 |
|
بی خیال - ایران - کرمان
|
اینجا حکومت انقدر ترسیده که در هر اس ام اسی که کلمه مصر باشه با فیلترینگ روبه رو میشه و مخابرات اجازه ارسال پیامک رو نمی ده |
شنبه 16 بهمن 1389 |
|
اتیلا - ژاپن - توکیو
|
این خامنه نبود که جنبش مردمی را سرکوب کرد ،! سرکوبگر از بدنه جنبش اعتراضی سبزها بود .! کسی که با افتخار خود را نخست وزیر امام تلقی میکرد ! امامی که هشت سال جنگ را به ایران تحمیل کرد امامی که تشنه خون جوانان ایران بود امامی که دیوانه وار جنگ را نعمت الهی میدانست !!؟با تمامی این تفاصیل باز هم جوانان آزادیخواه وطن گوش به فرمان جناب نخست وزیر زمان خمینی شدند ،! و در نهایت وقتی که آقای موسوی احساس خطر کردند ترمز دستی قطار نجات وطن عزیزمان را دو دستی کشیدند ،.! پس نتیجه میگیریم که .!؟ از ماست که بر ماست .!؟ |
شنبه 16 بهمن 1389 |
|
mashady - انگلیس - منچستر
|
باید ضربتی و سریع همون روزای اول کارشونو تموم میکردن . اسلحه هاشونو میگرفتند و توخیابون سنگر بندی میکردن . پنج میلیون ادم تو خیابون بودند قدرت هر کاری رو داشتن میتونستن جمع شن و حمله کنند به خود سپاه یا صدا و سیما ولی افسوس و افسوس و افسوس |
یکشنبه 17 بهمن 1389 |
|
hashamdar - ایران - تهران
|
haghighatgo - آلمان - برلین. دوست عزیزم بسیار منطقی و شفاف سخن گفتید. کاملا با شما هم عقیده هستم. |
یکشنبه 17 بهمن 1389 |
|
م ر - ایران - تهران
|
بنظرم اصلا قابل قیاس نیستن قساوت و سنگدلی که اینها در برابر معترضین انجام دادند طی این ده و دوازده روز تظاهرات برای مصریان بوجود نیامده الان چند روز تمام معترضین قرارشان در میدان تحریر قاهره است که تجمع کنند و به راحتی هم کل تظاهر کنندگان اونجا جمع میشوند ولی کجا در ایران این وضعیت وجود داشت از این طرف و اون طرف میشنیدند که قراره میدون ولیعصر تجمع بشه مثل وحشی ها تمام خیابانها را پر از ارازل اوباش و بسیجی میکردند و به جان مردم می افتادند من قبول ندارم و فکر میکنم یه تفسیر سر انگشتی بیش نباشه . |
یکشنبه 17 بهمن 1389 |
|