بررسی روزنامه های صبح تهران – شنبه ۱۸ دی
تیترهای اول
"وقت وزرا را نگیرید" از قول دبیر شورای نگهبان تیتر اول مردم سالاری و آرمان است، حمایت از زبان رییس قوه قضاییه نوشته "دستگاه قضائی تسلیم جوسازی ها نمی شود"، همین خبر با عنوان "قضات تسلیم نشوند" در روزنامه جمهوری اسلامی آمده و آفرینش آن را با "برخورد قاطع با عوامل تجاوز به عنف" منعکس کرده است.
کیهان از قول یک روزنامه اسرائیلی نوشته "دانشمندان هسته ای ایران را موساد ترور کرد"، خراسان از "انفعال اروپا و آمریکا در برابر پیشنهاد تور هسته ای ایران" خبر داده و قدس به نقل از یک روزنامه نوشته "حضور با صلابت ایران در عراق، همزمان با خروج آمریکا".
"آنها دنبال کتمان حقایق هستند" عنوان گزارشی درباره مرگ علیرضا پهلوی است که در صدر اخبار سیاست روز آمده است.
"سرما هم مصرف گاز را افزایش نداد" عنوان اول جام جم است، "آیا اصلاح طلبان باید حذف شوند؟" گزارش اصلی ابتکار، خبر از "دلایل شکست سیاسی ورزشی ایران در قطر" نوشته و تهران امروز از "بازگشایی تلویزیونی پرونده فساد اقتصادی" خبر داده است.
"نتایج معکوس نرخ سود دستوری" عنوان اول دنیای اقتصاد است و "محاسبه زنان خانه دار و سربازان جزء شاغلان" در صدر اخبار جهان صنعت آمده است.
گزیده مقالات
شکست سازمان ورزش ایران
روزنامه خبر در گزارشی که تیتر اول این روزنامه را هم به خود اختصاص داده از شکست سیاسی و ورزشی ایران در قطر خبر داده و نوشته: اخم هایش در هم گره خورده بود. اصلاً شباهتی به لحظات شیرین انداختن مدالهای طالی گوانگژو به گردن قهرمانان ایران نداشت. باور شکست را نداشت و به همین دلیل بود که حتی تا آخر مراسم در سالن برگزاری مجمع نماند.
به نوشته این روزنامه او با اعلام آرای مربوط به نایب رئیسی منطقه مرکزی آسیا، دوئل را به رقیبی از نپال باخت که نه فقط فوتبالش که در همه زمینه های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی در برابر کشوری که چیزی نزدیک به هیچ محسوب میشود، حق داشت اینچنین برآشفته باشد. او پاک باخته بود، درست جایی باخته بود که منتقدانش هم باور نداشتند.
روزنامه خبر نوشته این وصف حال علی سعیدلو، رئیس سازمان ورزش ایران است که پس از سپری کردن روزهای موفق بازیهای آسیایی گوانگژو و درست در کشاکش جنگ سازمان ورزش با مجلس برای فرار از قانون تشکیل وزارت ورزش با اشتباه استراتژیکش خود را به گوشه رینگ فرستاد و خودش هم صاحب کرسی نایب رئیسی نهاد تصمیم ساز فوتبال آسیا نشد.
زیان فردگرایی
حمیدرضا طهماسبیپور در سرمقاله جهان صنعت نوشته آنجایی که میگویند منافع ملی، یعنی جایی که دیگر اشخاص اهمیتی ندارند و باید برای کشور و منافعی که به یک ملت باز میگردد از خودگذشتگی کرد. حال این تعاریف کلی را بدون توجه به تعاریف سرباز بودن برای وطن با شرایط کنونی و چند سال پیش ورزش کشور مقایسه کنید و در این میان قضاوت کنید که منافع ملی و جمعی ارجح بوده یا منافع شخصی؟
به نوشته این مقاله آنجا که مهندسی بیارتباط با ورزش در راس مسند ورزش کشور میل به قدرت میکند و یک تنه فوتبال ایران را طی سال 2006 به زیر تیغ تعلیق میبرد و اکنون در 2011 فرد دیگری به عنوان رییس ورزش ایران با ضعف دیپلماسی ورزشی به دنبال سمتی تشریفاتی چنان عمل میکند که پستی مهم و اجرایی از دست فوتبال ایران به در میرود، به واقع عملکرد سعیدلو و علیآبادی محصول چه نوع تفکری است که حاصلش جامعه ورزشی را ناراحت میکند. آیا اینها دلشان برای احساسات عمومی نمیتپد که به این سادگی ریاست فدراسیون فوتبال ایران از پست حقوقی برای ملت ایران که تنها برای شخص ایشان نیست، انصراف میدهد.
سرمقاله جهان صنعت نتیجه می گیرد بعد از تکرار دوباره یک اشتباه باید از مسوولان ارشد و نظارتی پرسید که چه می خواهند انجام دهندزیرا حرف از امنیت ملی و سیاست هایی نیست که باید در چارچوب خطوط قرمز رعایت شود. پس حداقل انتظاراین است که با چنین مدیرانی برخورد شود تا ماجرای 2006 در 2011 تکرار نشود. اینجاست که ناگزیر به طرح ناقص وزارت ورزش دلخوش میمانیم و فکر میکنیم اگر اینگونه شود، اندکی نظارت بیشتر و شاید فردگرایی در منافع جمعی تمام شود.
فشار بر قوه قضاییه
روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله خود نوشته اشخاص و رسانه ها، با گفتن و نوشتن و انواع و اقسام ورودشان به صحنههای سیاسی، جریان سازی میکنند و با این کار، بخش رسمی را تحت تأثیر قرار میدهند. این، حق بخش غیررسمی جامعه است و لذا با جریانسازی و جهت دهی مخالفتی نیست، لکن اقتضای نظام جمهوری اسلامی اینست که همهی اقدامات از جمله جریان سازیها و جهت دهیها در چارچوب اخلاق و قانون باشد.
به نظر این روزنامه در شرایط کنونی کشور، بخش غیررسمی جامعه نه تنها به این وظیفه بزرگ، مهم و اثرگذار خود عمل نمیکند بلکه آشکارا به انحرافات خطرناکی دچار شده است که اگر ادامه یابد نتیجهای جز هرج و مرج و حاکمیت زور و قلدری نخواهد داشت. چرا بعضی محافل سخنرانی و مداحی به محکمه قضائی تبدیل و در آنها اشخاص گوناگون به فساد، وابستگی، خیانت، براندازی و... محکوم میشوند و حکم صادره توسط سخنران یا مداح، لازم الاجرا قلمداد میگردد؟ عجیبتر اینکه همین صحنهها بارها از رسانه ملی پخش میشوند! بعضی افراد به خود اجازه میدهند در همهی زمینهها تعیین تکلیف کنند؛ برای دستگاه قضائی، برای مراجع تقلید، برای نمایندگان مجلس، برای مسئولان ردههای مختلف، برای مردم .
سرمقاله روزنامه جمهوری اسلامی تاکید می کند هر کسی و هر گروهی را مهلتی است که باید خود را نشان دهند و امتحان پس بدهند، در برابر ضایعات جبران ناپذیری که این روشها به اعتقادات مردم به ویژه نسل جوان وارد میکند چه کنیم؟ خسران بزرگی را که به بزرگترین سرمایه جامعه یعنی نیروی انسانی وارد میشود چگونه میتوان جبران کرد؟
اصلاح طلبان بر می گردند
محمدعلی وکیلی در سرمقاله ابتکار نوشته بعد از سخنان هفته گذشته محمد خاتمی در دیدار با اقلیت مجلس واکنشهای زیادی را در محافل سیاسی و رسانه ای برانگیخته شده . گروهی از اصلاح طلبان معتقدند باید با تلطیف فضا، امکان سازش ملی را فراهم آورد. این روایت تکیه بر نوع نگاه آقای هاشمی رفسنجانی دارد و تصویرش از آینده هم برخاسته از نقشی است که هاشمی در ساختار قدرت ایران دارد. روایت دوم اصلاح طلبانه مبتنی بر عدم سازش و طرح مطالبات حداکثری است در شرایط فعلی این گروه هیچگونه امکانی برای بازگشت خویش به عرصه قدرت رسمی قائل نیست.
به نظر این روزنامه روایت اصولگرایان نیز دوگانه است. یک روایت از آن جریان سنتی اصولگرایان است که معتقدند که میبایست امکان حضور حداقلی اصلاح طلبان در شکل مجلس هشتم را فراهم آورد. روایت دوم اصولگرایانه، روایتی رادیکال و مبتنی بر عدم تفکیک بین رهبران اصلاح طلب و عدم تمایز بین لایههای مختلف اصلاح طلبی است. در نگاه این گروه میزان گناه اصلاح طلبان یکسان است.
نویسنده سرمقاله ابتکار تاکید می کند بازیگران سیاسی ظاهراً به چند نکته توجه ندارند . اول این که کشمکش و جدال را نمیتوان برای همیشه از جامعه حذف کرد سیاست ورزی، کنش پر نزاعی است که در متن جامعه رخ میدهد از طرفی یکی از تجربههای بشر این است که نمیتوان در آرزوی حذف رقیب بود چرا که چنین آرزوی با پروسه کمال انسانی در تضاد است. سیاست جام حذفی ندارد. در انتهای این مقاله آمده جام سیاست اگر حذفی شود، جاذبه خود را از دست خواهد داد و میزان مشارکت کاهش پیدا خواهد کرد و به دلیل خشونت بار بودن، غیر قابل تحمل و تداوم خواهد شد.
زنان خانهدار و سربازان میان شاغلان
حمید باستانی در سرمقاله گزارش اصلی جهان صنعت نوشته پس از آخرین جلسه شورای عالی اشتغال بود که باز هم دست خبرنگاران در مورد نرخ بیکاری خالی ماند و این نکته را به یاد آورد که رییسجمهور در روز آمار اعلام کرده بود هر آماری که احساس بدبختی بدهد نباید منتشر شود.
به نوشته این مقاله رییس سازمان آمار که پیش از این جلسه اعلام کرده بود نرخ بیکاری تابستان و پاییز با هم اعلام خواهد شد با چرخشی محسوس تنها روند نرخ بیکاری در تابستان و پاییز را کاهشی دانست اما از اعلام نرخ و زمان ارایه آن به رسانهها خودداری کرد تا این به ذهن رسانهها متبادر شود که آمارها آنگونه هم که میگویند خوب نیست و مشکلاتی در این بین وجود دارد.
سرمقاله جهان صنعت پرسیده اگر ایشان آماری ندارند چگونه میگویند روند مثبت است و اگر آماری دارند چرا اعلام نمیکنند و میگویند نمیتوان زمان دقیقی برای این موضوع اعلام کرد! آنجا شک پیدا میشود که نمایندهای از مجلس هم تزریق اطلاعات در بخش اشتغال و بیکاری را دچار ابتلایاتی میداند.او میگوید در محاسبهها نوع شغل و نحوه محاسبه آن ابهامهایی دارد و مدعی میشود دولت زنان خانهدار و سربازان را هم جزو شاغلان آورده که این روند مثبت نتیجهگیری شده است.
دو مصوبه متناقض
پویا جبل عاملی در سرمقاله دنیای اقتصاد نوشته مصوبه تازبه تازه مجلس در مورد بانک مرکزی، پرسشهای بسیاری را برای ناظران ایجاد کرده است. چگونه میتوان شاهد دو مصوبه متضاد در مورد یک موضوع معین بود، آن هم از یک مجلس و در مدت زمانی قریب دو ماه؟ نمایندگان محترم مجلس به مصوبه ای رای دادند که به اعتقاد تمامی- نه اکثریت- کارشناسان برعکس مصوبه اول بود. بدون شک میتوان مصوبه جدید بانک مرکزی را مصوبه وابستگی تمام و کمال بانک مرکزی به سیستم سیاسی نامید.
نویسنده کارشناس تاکید کرده تنها کشوری که در این عصر به وابستگی بیشتر بانک مرکزی رای میدهد، ما هستیم. البته آنقدر هم شاید جای نگرانی نباشد؛ چون این موارد تکبودن و عکس عمل کردن، بسیار است. مثلا تنها در کشور ما این زمزمه وجود دارد که تقویت پول ملی موجب افزایش صادرات است یا تنها در کشور عزیز ما برخی معتقدند که در حالت عدم ارتباط با دنیا، میتوان پیشرفت کرد یا تنها در کشور ما میگویند برای کنترل تورم باید نرخ بهره پایین بیاید.
به نوشته سرمقاله دنیای اقتصاد کمتر اقتصاددانی را میتوان سراغ گرفت که از این مصوبه حمایت کند، زیرا این مصوبه موجبات ادوار تجاری اقتصادی- سیاسی را فراهم میآورد و سیاستهای پولی را که اکنون نیز از کارآیی لازم برخوردار نیست، ناکارآمدتر میکند. شاید بهتر آن باشد تا نمایندگان مکانیسمی را برای خود تعریف کنند که هم از یک سو خروجی مصوبات در تناقض با هم نباشند و هم کار کارشناسی شده در مصوبات نمودی داشته باشد.