مرد ۶ زنه توسط پسرش به قتل رسید


در حادثه تصادف ساختگی

مرد «6 زنه» توسط پسرش به قتل رسید

عصر روز 4 آبان سال 87، مأموران مرکز فوریت‌های پلیسی 110 تهران بزرگ از وقوع مرگ مشکوک یک پیرمرد 78 ساله باخبر شدند.

مأموران با حضور در صحنه متوجه شدند پیرمرد 78 ساله‌ای به نام رامین بر اثر اصابت جسم نامعلومی در حالی که بر روی بدنش آثار ضرب و جرح وجود دارد فوت کرده است.

تحقیقات از پسران متوفی آغاز شد تا اینکه مشخص شد فرزند بزرگتر وی به نام کامران مدعی ‌است پدرش بر اثر تصادف فوت کرده است.

کامران مدعی شد زمانی که به همراه خانواده در یکی از باغ‌های اطراف تهران در حال استراحت بوده‌اند برای رفتن به بیرون از منزل در حال جابه‌جا کردن خودرو بوده است که پدرش به زیر ماشین رفته و فوت کرده است.

تحقیقات از فرزند دیگر این مرد و همچنین همسر وی نیز آغاز شد اما همگی یک فرضیه را عنوان کرده و مدعی شدند علت فوت پدرشان صرفاً برخورد با خودرو بوده است.

با انجام تخقیقات از افراد دیگر و همچنین همسایه‌های مقتول در باغ محل استراحت، کارآگاهان پلیس، به این نتیجه رسیدند که این فرد به قتل رسیده است؛ قرار مجرمیت متهم از سوی دادسرای جنایی تهران صادر و برای رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران ارجاع داده شد.

صبح امروز، جلسه محاکمه، در شعبه 74 دادگاه کیفری و به ریاست قاضی حسن تردست برگزار شد؛ اصغری روشن، نماینده دادستان با اشاره به مدارک موجود در پرونده مانند شکایت اولیای‌دم، نظریه پزشکی قانونی، اظهارات مطلعان و اظهارات فاقد وجاهت متهم،‌ خواستار مجازات متهم شد.

در ادامه، دختر مقتول که یکی از فرزندان 6 همسر مقتول بود، به عنوان شاکی در جایگاه قرار گرفت و با اعلام شکایت گفت: وقتی 2 ساله بودم، پدرم بعد از پنج ازدواج با مادر کامران ازدواج کرد؛ کامران وقتی بزرگ شد به دام اعتیاد افتاد و پرونده‌های زیادی در خصوص درگیری او با پدرم وجود دارد.

وی ادامه داد: روز حادثه لاهیجان بودم و از طریق خواهرم در جریان موضوع قرار گرفتم؛ اما وقتی از جزئیات حادثه و تناقض‌گویی آنها شدم، مطمئن شدم که پدرم به قتل رسیده است.

بعد از اظهارات شاکی، متهم که به گفته خودش در پرونده وی سوابقی مانند، مصرف مشروبات الکلی، حمل و مصرف موادمخدر وجود دارد، در جایگاه قرار گرفت و با بیان اینکه اتهام قتل پدرش را قبول ندارد، گفت: روز حادثه پدرم از من خواست خودروی وانت را که مقداری هیزم برای ویلا در آن قرار داشت، جا به جا کنم؛ جا برای این کار مناسب نبود و با توجه به اینکه سمت شاگرد، آینه نداشت، از پدرم خواستم از پشت ماشین مرا راهنمایی کند.

وی ادامه داد: بعد از چندین بار عقب و جلو رفتن، در یک لحظه وقتی پدرم در زاویه دید من نبود، صدای آهی شنیدم؛ وقتی پیاده شدم پدرم را ندیدم، خواستم دوباره سوار ماشین شوم که متوجه شدم که او زیر ماشین رفته و در حال دست و پا زدن است.

کامران با بیان اینکه موقعی که از روی پدرش عبور کرده، متوجه عبور از روی بدن او نشده است، درباره درگیری قبل از قتل گفت: این درگیری فقط یک درگیری لفظی بود.

وی همچنین اظهارات افرادی را که مدعی بودند متهم آنها را برای به قتل رساندن پدرش تطمیع کرده بود، دروغ خواند و گفت: این فرد هم اعتراف کرد که با تحریک افرادی علیه من حرف زده است.

وکیل شاکی پرونده در اظهارات خود مدعی بود که متهم بعد از قتل پدرش،‌ کارگر افغانی باغ را اخراج کرده و این کارگر به یکی از اهالی گفته که شاهد قتل بوده است؛ وکیل شاکی همچنین گفت این شاهد تنها در صورت احضار از سوی دادگاه حاضر به بیان اظهارات خود است.

متهم در خصوص اخراج کارگر باغ گفت: کارگر باغ باید به افغانستان می‌رفت و به همین دلیل با او تسویه حساب کردیم.

در ادامه جلسه، فردی که در همسایگی باغ مقتول حضور داشته، در جایگاه قرار گرفت و گفت: روز حادثه برای چیدن میوه از مقابل باغ مقتول عبور می‌کردیم؛ وقتی به محل موردنظر که نزدیک محل قتل بود رسیدیم، همسر و پسرانم به من گفتند مقتول با پسرش درگیر شده است.

وی ادامه داد: من خودم هم شنیدم که متهم از پدرش درخواست می‌کرد ماشین یا موتورسیکلت را به او بدهد اما مقتول با بیان اینکه پسرش حال مساعدی ندارد، از این کار خودداری می‌کرد. صدای ضرب و شتم می‌آمد تا اینکه بعد از اینکه مقتول 3 بار گفت «آخ» سکوت کامل همه جا را فرا گرفت. به خاطر اینکه با مقتول اختلاف ملکی داشتم، نخواستم وارد این اختلاف خانوادگی آنها بشوم.

کامران در واکنش به اظهارات متهم گفت: 99 درصد اظهارات او دروغ است.

در ادامه جلسه، خواهر کامران در جایگاه قرا گرفت و درباره اتفاقات روز حادثه گفت: روز حادثه به برادرم زنگ زدم که او به من گفت به ست تهران در حال حرکت هستیم. وقتی علت را پرسیدم گفت با ماشین به پدر زدم که پاهایش شکسته است.

قاضی اظهارات قبلی این فرد مبنی بر اینکه در تماس بعدی با متهم، متهم به او گفته پدرش را بین ماشین و دیوار مضروب کرده، برای وی قرائت کرد که وی این اظهارات را تأیید کرد.

خواهر متهم همچنین مدعی شد که از برادرش پرسیده آیا پدر را عمدا زدی که متهم گفته خیر.

نفر بعدی همسر مقتول بود که در جایگاه قرار گرفت و گفت: داخل ویلا در حال تهیه غذا بودم که کامران وارد شد و از من سراغ پدرش را گرفت اما من گفتم خبری ندارم. او از ویلا خارج شد و دقایقی بعد با فریاد از ما خواست کمکش کنیم، وقتی بیرون رفتیم او را در حال بیرون کشیدن جسد نیمه‌جان رامین دیدیم.

کامران، اظهارات مادرش درباره اینکه وارد ویلا شده و سراغ پدرش را گرفته، اشتباه خواند و مدعی شد که مادرش حضور ذهن ندارد.

اظهارات متهم مبنی بر اینکه 2 ماه قبل از قتل اعتیاد را کنار گذاشته، در حالی بود که خواهر و مادر وی مدعی شدند که او نهایتا دو هفته قبل از قتل اقدام به انجام این کار کرده است.

متهم در بیان آخرین دفاع گفت:‌ من انگیزه‌ مالی و معنوی برای قتل پدرم نداشتم و با او بسیار صمیمی بودم.

بعد از بیان آخرین دفاع از سوی کامران، قاضی تردست و مستشاران دادگاه، وارد شور شدند و در نهایت با توجه به اظهارات متهم، مطلعان و شواهد و مدارک موجود در پرونده، متهم را به قصاص محکوم کرد.
بهار سبز - ایران - تهران
چنین پدری ایکاش زودتر کشته شده بود، کسی که به جای رسیدگی و تربیت فرزند مدام در حال هوسرانی باشد ارزش زیستن ندارد. ایشان مشغول تعویض زن بوده و فرزندش معتاد می شود. چه کسی مقصر است؟
جمعه 10 دی 1389

Atheist-0 - کانادا - ونکوور
بهار سبز - ایران - تهران/ دوست عزیز اگر قرار باشد فردی را به جرم داشتن شش تا زن بکشند پس تکلیف محمد رسول الله چی میشه که هیجده تا زن عقدی و صدها زن صیقه ای به اضافه کنیزان که غنائم جنگی بودن داشت و ادعا داشت که همه را میخواهد براه راست هدایت کنه.
یکشنبه 12 دی 1389

+0
رأی دهید
-0

نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.