بررسی روزنامه های صبح سه شنبه تهران – سی ام آذر
تیترهای اول
"معاون اول رییس جمهور متهم است" تیتر اول مردم سالاری از قول دادستان کل کشورست، قدس همین خبر را با عنوان "خبرهای داغ سخنگوی قوه قضاییه" منعکس کرده و تیتر روزنامه خبر "رحیمی به دادگاه فراخوانده می شود" نیز در همین باره است.
"خلیج فارس ناامن شود همه آسیب می بینند" به نقل از رهبر جمهوری اسلامی عنوان اصلی کیهان، خراسان، حمایت، آفرینش و جمهوری اسلامی است، رسالت و تهران امروز همین خبر را با تیتر "حکم دادگاه قتل رفیق حریری محکوم است" منعکس کرده اند.
"تکلیف روشن شود؛ تحریم یا گفتوگو" گزارش اصلی سیاست روز است و "رامین هم رفت" تیتر اول آرمان.
"آرامش در بازار" عنوان اصلی جام جم است، "پیام ویژه برای آغاز رابطه ویژه" تیتر ابتکار است، دنیای اقتصاد از "تحلیل رسمی از تورم یارانه ها" نوشته و جهان صنعت از "محدودیت شدید منابع بانکی" خبر داده است.
گزیده مقالات
سنگ اندازی در مذاکرات هسته ای
سیاست روز در گزارش اصلی خود نوشته ظاهرا قرار نیست راههای مذاکرات ایران و کشورهای 1+5 به یک نتیجه مشترک بین هر دو طرف برسد، در این مسیر هر اندازه که جمهوری اسلامی حسن نیت نشان داده و به هر نحوی برای شرکت در مذاکرات اعلام آمادگی کرده است از آن سو کشورهای مقابل از هیچ سنگ اندازی در این مسیر دریغ نکردهاند.
به نوشته این گزارش تصویب تحریمهای شورای امنیت یکی از بزرگترین سنگهایی بود که درست از سوی سران 1+5 در مسیر مذاکرات با ایران قرار داده شد؛ آنها که دم از مذاکرات میزدند درست پس از اولین مسیری که جمهوری اسلامی برای همراهی و اثبات حسن نیت خود باز کرد و بلافاصله پس از امضای بیانیه تهران که پذیرش شروط غرب و 1+5 برای تبادل سوخت هستهای بود اقدام به امضای قطعنامه و تشدید تحریمهای داخلی و بینالمللی کردند.
سیاست روز نوشته مذاکرات ژنو 3 نیز با وجود اینکه قرار بود جلسهای شود برای تعیین موضوع انجام مذاکرات در مراحل بعدی در شرایطی به پایان رسید که بنا به میل طرفین مذاکرات قرار شد تا دور بعدی در استانبول ادامه پیدا کند اما سنگ اندازی شروع شد. رسانههای خارجی خبر داده اند غرب قصد دارد تحریمها را علیه تهران تشدید کند، آن هم به فاصله یک ماه باقی مانده تا انجام مذاکرات بعدی؛ در شرایطی که هر دو طرف منتظر انجام مذاکرات بودند.
قهر و آشتی بر سر پستی که داوطلب ندارد
تهران امروز در گزارشی نوشته صبح خبر آمد که آقای رئیسجمهور برای خانم دکتر فرحناز ترکستانی حکم معاونی خود و ریاست سازمان ملی جوانان را فرستاده است و ایشان هم پاسخ گفته این حکم را نمیپذیرد و چندساعت بعد خانم ترکستانی گویا بعد از توصیه نزدیکان بله را داده و راهی ساختمان پلاک 4 شده است.
به نوشته علی هاشمی در این گزارش حتی مشاور خانم ترکستانی در وزارت بهداشت، دکتر مهدی هداوند هم خبر داد که «دکتر ترکستانی اکنون کسالت دارد و اعلام کرده است که این حکم رئیس جمهور را به همین دلیل نمیتواند بپذیرد.» آقای دکتر خبر داد که شاید حتی ترکستانی مجبور به ترک وزارت بهداشت نیز شود:«در مورد سرنوشت معاونت دانشجویی و فرهنگی وزارت بهداشت نیز دکتر ترکستانی اعلام کرده است که تابع تصمیم وزیر بهداشت است. »
تهران امروز با تاکید بر این که عصر، خانم ترکستانی از بستر نقاهت برخاست و شغل تازه را پذیرفت نوشته حکایت سازمان ملی جوانان هم حکایت همان 12 میلیون جوان ترشیده است، سازمانی که گویا کسی برای رئیس شدن در آن سر و دست نمیشکند، نه مهرداد بذرپاش این سمت را با رضا پذیرفت و نه خانم ترکستانی. هر دوی این پس زدنها و اکراه از پذیرش مسئولیت این سازمان ملی به نگرش مدیران منصوب شده باز میگردد،در این منظر سازمان ملی جوانان بیش از آنکه گره گشای مشکلات و گرفتاریهای جوانان باشد باید دید گرهگشای آینده سیاسی افراد هست.
همان شد که گفتیم
مدیر روزنامه کیهان با اشاره به مقاله سه ماه و چند روز قبل خود که در آن با انتقاد از گفته های رحیم مشائی پیش بینی هائی درباره آینده دولت کرده بود نوشته متاسفانه با حوادث اخیر معلوم شد پیش بینی کیهان درست بود "ماموریت این حلقه ها ترور و انفجار نیست، بلکه دور کردن نیروهای کارآمد از کنار مسئولان اصلی ترین محور ماموریت آنهاست."
به نوشته حسین شریعتمداری: چند روز قبل، احمدی نژاد در اقدامی تعجب برانگیز و به دور از روال تعریف شده و پسندیده دیپلماتیک، آقای منوچهر متکی را در حالی که به عنوان وزیر امور خارجه در ماموریت رسمی خارج از کشور به سر می برد از وزارت عزل کرد، در فاصله کوتاهی پس از آن بذرپاش، معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان ملی جوانان را عزل کرد چند ساعت قبل، خبر رسید که آقای رامین معاون مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز عزل شده است و برخی شنیده های نه چندان غیر موثق از ادامه این عزل و نصب ها حکایت دارد.
یادداشت روز کیهان سرانجام پرسیده چه کسانی اصرار داشته اند که با عزل وزیر خارجه در سفر رسمی، علاوه بر آسیب رساندن به حیثیت رئیس جمهور و ضربه زدن به اعتبار بین المللی نظام، در داخل نیز حاشیه سازی کنند؟! آیا این نکته برای ریاست جمهور تأمل برانگیز نیست؟ و آیا نباید در هویت حلقه یاد شده بازنگری کنند؟
وزیری توهین به دانشگاه ها
عبدالجبار کرمی در مقاله ای در خبر با اشاره به اقداماتی که وزیر علوم انجام می دهد آن ها را به دور از شان دانشگاه ها و مراکز علمی کشور دانسته و از جمله نوشته ایشان چندی پیش اعلام کرد دانشگاهی که تفکر بسیجی نداشته باشد را با خاک یکسان می کنیم. این لحن و ادبیات شایسته فردی که بر اریکه علم است نیست و در شان نظام جمهوری اسلامی نیست که یک چنین وزیر علومی داشته باشد.
به نظر نماینده سنندج در مجلس شایسته نیست که کسی را جز خود ملامت کنیم، باید به جای تخریب دانشگاهها به عملکرد غلط خود بازگشته و بنگریم چگونه نتوانستهایم بر دانشجو تاثیر گذار باشیم و بیکفایتی خودمان را به بیتعهدی دانشجویان و اساتید تفسیر نکنیم و تقصیر را به گردن دانشجو و اساتید نیانداریم تا مجبور شویم نقش آلکاپون را با تخریب دانشگاهها ایفا کنیم.
مقاله خبر به این نقطه رسیده که برخورد کامران دانشجو وزیر علوم با اساتید است که ایشان بارها عنوان کردند اساتیدی که دین آور نیستند از گردونه نظام خارج شوند که این صحبت ایشان مصداق بارز مخالفت با آموزه های دینی است. این نوع صحبت کردن به فرار نخبگان و فرار مغزها دامن می زند و اصلا به صلاح نظام نیست. و به طور کلی اظهارات کامران دانشجو زمینهساز بدبینی و بیاعتمادی علما و دانشمندان کشور به جامعه علمی میگردد.
سلام بر نظارت قیمتی؟
جواد صالحی اصفهانی در سرمقاله دنیای اقتصاد نوشته در آنچه که میتوان «شب تاریخی اقتصاد» نامید، آقای احمدینژاد در تلویزیون حاضر شد تا اجرای قریبالوقوع قانون اصلاح یارانهها را چند ساعت پیش از آغاز، به اطلاع مردم برساند. او مجموعه چشمگیری از ارقام و واقعیات اقتصادی را ارائه کرد تا علاوه بر برطرف ساختن نگرانیها درباره پیامدهای منفی این اصلاحات، نشان دهد که دولت کنترل امور را در دست دارد. تاکنون به نظر میرسد که دولت در کاهش نگرانی مردم در زمینه افزایش قیمت انرژی موفق بوده است:
به نظر این کارشناس اقتصادی پیشبینی واکنش تولیدکنندگان به افزایش قیمت انرژی البته کمی دشوارتر است. دولت به سختی تلاش می کند که از افزایش تورم جلوگیری کند و از تولیدکنندگان خواسته که قیمتها را افزایش ندهند. وجود کمی تورم بهتر از کنترل قیمتی است که میتواند به اختلال عرضه کالاها و خدمات منجر شود.
سرمقاله دنیای اقتصاد نتیجه گرفته وقوع چنین تحولی، بدون پذیرفتن مقداری آثار تورمی، ممکن نخواهد بود. باید امیدوار بود که دولت درباره هدف «تورم صفر درصدی» اش زیاد جدی نباشد و با کنترلهای قیمتی شدید، تولیدکنندگان و خردهفروشان را در مضیقه نگذارد. به نظر من اگر طرح فعلی، حتی با ایجاد مقداری تورم، موفق شود ایران را از چنگال یارانههای عظیم انرژیاش خلاص کند، باز هم دستاورد خوبی است
قصد مجلس چه بود
علی محمد نمازی در مقاله ای در آرمان نوشته هدفمند کردن یارانهها دارای دو بخش است: یکی واقعی کردن قیمتها و دوم جبران قدرت خرید شهروندان. واقعی کردن تدریجی قیمتها پس از جنگ تحمیلی و با شروع کار دولت سازندگی آغاز و در دولت اصلاحات نیز ادامه یافت. حتی قانون واقعی کردن قیمتهای بنزین، نفت گاز و نفت کوره درمجلس ششم نیز تصویب گردید و قرار بود با آغاز برنامه چهارم کالاهای مذکور با قیمت تمام شده به بازار ارائه و درآمد حاصل از محل مذکور صرف حمایت مستقیم از اقشارآسیب پذیر، توسعه ناوگان حمل و نقل عمومی، اصلاح محلهای خطرخیز جادهها، اصلاح الگوی مصرف انرژی شود امّا مجلس هفتم مانع شد.
نماینده سابق مجلس در این مقاله یادآوری کرده دولت نهم پس از کش و قوسهای زیاد قانون فعلی را به تصویب رساند و قرار شد دولت در عرض 5 سال قیمتها را واقعی کند به نحوی که سالانه بین ده هزار تا بیست هزار میلیارد تومان درآمد از این محل درآمد کسب و 50% درصد آن را به عنوان یارانه به صورت مستقیم (نقدی) به مردم پرداخت و 50 درصد باقیمانده را نیز به مراکز تولید کننده و ارائه کننده خدمات پرداخت کند.
نویسنده مقاله آرمان با محاسبه ارقام پیش بینی شده قانون به این جا رسیده که قصد مجلس از واقعی کردن قیمتها در طول 5 سال، انجام این کار با شیب ملایم بوده است از طرفی اگر دولت از ابتدا خواهان اصلاح قیمتها به شیوه فعلی بود میبایستی با ارائه لایحه به مجلس نظر موافق مجلس را جلب مینمود.
و خلاصه این که به نظر این اقتصاددان به هر حال برای اجرای موفقیت آمیز این تحول بزرگ اقتصادی لازم است: واریز 70 درصددرآمد حاصل از اصلاح قیمتها به حساب مردم، ب- تسریع در خصوصی سازی واقعی، ج- تعیین نرخ ارز بر اساس عرضه و تقاضا .
دورکاری با 2 چشمانداز
رامین فروزنده در سرمقاله جهان صنعت نوشته اگر گفته معاون رییسجمهور را مبنی بر هدفگذاری دورکاری 30 درصد مشاغل عمومی مبنا بگیریم، بخش قابل توجهی از کارمندان دستگاههای اجرایی مشمول این طرح خواهند شد. اما آیا واقعا دورکاری در حال اجرایی شدن است؟ و آیا زیرساختها و هزینههای احتمالی آن مد نظر قرار گرفته است؟
نویسنده مقاله بعد از تاکید بر لزوم وجود زیرساخت های لازم فنلاند را به عنوان پیشگام دورکاری در میان کشورهای دنیا معرفی کرده و نوشته تعداد کارمندان در ایران بیش از دو میلیون نفر تخمین زده میشود این در حالی است که کل جمعیت فنلاند حدود 3/5 میلیون نفر است. از سوی دیگر (به عنوان نمادی از توسعه زیرساختهای ارتباطی) رتبه فنلاند در جدول سرعت اینترنت در بارگیری 23 و در بارگذاری 32 است. این در حالی است که ایران از میان 185 کشور جهان به ترتیب رتبههای 174 و 171 را داراست.
سرمقاله جهان صنعت نتیجه گیری کرده شیوه اجرایی برخی مشاغل هم در چارچوب دورکاری نخواهد گنجید. با در نظر گرفتن موارد یادشده و این نکته که تاکنون نیز اجرای طرحهایی همچون دولت الکترونیک و انتقال کارمندان به خارج از تهران به نتیجه از پیش تعیینشده منتهی نشده است، میتوان به دو نتیجه مهم دست یافت؛ نتیجه اول آنکه دورکاری را شاید بتوان ایدهای جدید در راستای هدف ناتمام کاهش رفتوآمد کارمندان در پایتخت دانست و دوم آنکه این طرح بیش از آنکه دارای چشماندازی به وسعت یک طرح فراگیر جهت تحول در سیستم اداری باشد، عملا بخش کوچکی از دولت را درگیر سازد.