ماکارونی با پنیر به سبک ایسلندی
چه فلفل قرمز و سبز در این غذا ریزتر شوند ماکارونی، خوش طعمتر خواهد شد
زمان تهیه: 15 دقیقه
زمان پخت: 55 دقیقه
مواد لازم برای 8 نفر:
ماکارونی فرمدار: نیم کیلوگرم
پنیر چدار: نیم کیلو، رنده شود.
فلفل سبز: نصف پیمانه، کاملا ریز شود.
پیاز: یک پیمانه، ریز شود.
تخممرغ: 2 عدد
فلفل قرمز: یک قاشق چایخوری، کاملا ریز شود.
شیر: یک و نیم پیمانه
نمک: نصف قاشق چایخوری
کره: 2 قاشق غذاخوری
طرز تهیه:
• ماکارونیهای فرمدار را درون قابلمهای به مدت 5 دقیقه یا تا زمانی که نرم شوند بجوشانید، سپس درون آبکش بریزد و دوباره آنها را درون قابلمه برگردانید.
• پنیر، فلفل سبز و پیازها را به ماکارونیها اضافه کنید و آنها را خوب با هم مخلوط کنید.
• در ظرف کوچکی، فلفل قرمز، شیر، تخممرغها و نمک را با هم مخلوط کنید و آنها را به مخلوط ماکارونی اضافه کنید و خوب با هم ترکیب کنید.
• مخلوط را درون ظرف مخصوص لازانیا که از قبل چرب شده، بریزید و سطح آن را با کفگیر صاف کرده و روی سطح در نقاط مختلف، مقدار کمی کره بریزید.
• ظرف را درون فر با حرارت 350 درجه فارنهایت، به مدت 45- 30 دقیقه حرارت دهید.
• 10 دقیقه صبر کنید تا غذا کمی خنک شود، سپس آن را درون ظرف به قطعات مربع شکل برش دهید.
• تا سرد نشده میل کنید.
khosh bavar - ایران - یزد
|
خوشبحالم که شمالی هستم و مجبور خوردن پنیرماکارونی نیستم °! فقط برای 1 بار در سال خوشمزه هست ! بیاد داستان اولین غذای ماکارونی که تازه در ایران مد شده بود میافتم, که مهمانیهای خانوادگی میدادیم. ایندفعه دعوت خانه عموی بزرگوارمان بودیم, که گفتیم, مثل همیشه امشب شام مفصلی میخوریم, که متاسفانه خانم عموجون بسیار عزیزمان برایمان ماکارونی سرو کرد, که نمیدونستیم و نمیتونستیم این ماکارونی 20 سانتیمتری را چگونه باید خورد °!° که با هزار و یک بدبختی با قاشق, چنگال و چنگ دندان پایین دادیم و گرسنه به خانه برگشتیم که مادر عزیز مجبور شد باز برایمان شام درست کنه °! اخه, شمالی و ماکارونی !? از دیدنش ترسیده بودیم, که چرا تکان میخوره و زنده است مثل ........ ! قربون ترش تره و میرزا قاسمی من برم °! |
سهشنبه 16 آذر 1389 |
|
be man megan khoda - کویت - کویت
|
سلام من همیگی شما رو مثل خواهر برادرام میدونم..من یه ادم روشنفکری هستم خوب و بد رو از هم تشخیص میدم..درسته سن زیادی ندارم ولی تو زندگیم برای داشته هام زجر کشیدم..شماهای که امروز از داشتن ادمی که اعتقاداتش رو قبول داره بدتون میاد..فقط یه جیز بگم بهتون ابجی اصفهان خبر داره همه دکترا از من قطع امید کرده بودن..نزر کردم خوب بشم هرسال نوکری امام حسین رو بکنم..خوب شدم حالا هم نوکریشومیکنم کاریم هم به حرفای اخوندا نیست من نه حزب اللهی هستم نه بچه بسیجی..یه ادم هستم مثل همه شما(ولی عمرعاص سفت نیستم)اگر هم از وجود کسی مثل من رنج میبرید دیگه نمیام مطمن باشید |
سهشنبه 16 آذر 1389 |
|
raha1984 - المان - هامبورگ
|
khosh bavar اونجای داستان که مامانت شام رو درست کرد منتظر بودم که بگی مامان هم ماکارونی درست کرد :) وای من عاشق مرغ ترش و ماهی سفید با سس نارنج شمال هستم ! |
سهشنبه 16 آذر 1389 |
|
klopatra7 - آلمان - دوسلدورف
|
be man megan khoda - کویت - کویت اعتقادات شما به خودت ربط داره و مساله شخصیه و فکر نمی کنم که نیاز باشه که ما ازت سوال کنیم تا شما خودت رو توجیه کنی هر جور راحتی |
چهارشنبه 17 آذر 1389 |
|
khosh bavar - ایران - یزد
|
raha1984 - المان - هامبورگ : رها جون, اخ که گفتی ! مخصوصا ماهی سفید شکم پر با ادوایه جات شمالی + پلوسبزی + اب نارنج و یا با ترش تره !° به امید روزی در خدمتتان باشم °! |
چهارشنبه 17 آذر 1389 |
|
katrina - اسکاتلند - گلاسگو
|
درودبرهمه عزیزانم ..دلم براتون تواین چندروزه کلی تنگ شده بود بابدبختی اومدم به سایت سرزدم بدترافسرده شدم بااین لینکهای چاقوکشی ,اعدام ...ازهمه عزیزان ودوستان مهربانم بسیارسپاسگذارم خیلی به من لطف داشتید حمیدخان عزیز-پهلوی 100- ایران ازاد-اصفهان نصف جهان -محسن خان-شقایقم -به من میگن خدا-پاندورا-ببرمازند-فلفل قرمز-وسپهرعزیز-خیلی دوستتون دارم .مرسی ازکامنت / |
چهارشنبه 17 آذر 1389 |
|
hamidTANTAN - اتریش - وین
|
be man megan khoda - کویت - کویت من نتنها از وجود شما دوست عزیزم رنج نمیبرم بلکه لذت هم میبرم. چرا باید این حرف را بزنی?تمام مشکل من و رنج بردن من از خرافات هستش.حالا فرقی هم نمی کنه که کی باشه. حتی اگر همسر خود من یا فرزندم باشه فرقی نمیکنه. اعتراضم رامی کنم. در ضمن از اینکه حالتون خوب شده خیلی خوشحالم. ولی نمیتونم قبول کنم که امام حسین شما را شفا داده.اگه قرار بود امام حسین شفا بده. دیگه به دوا دکتر احتیاجی نداشتیم.تازه کسی هم از مریضی نمیمرد.اگه امام حسین کاری از دستش بر می امد. بمب تو قبرش منفجر نمیشد. و هزاران نفر به خاک و خون کشیده نمی شدند.اگه امام حسین قدرت داشت خودش. صدام را نابود می کرد و نمی گذاشت که امریکایها این کار را بکنند.اینجوری جون ملیونها ادم هم توی این جنگ خانمانسوز از بین نمی رفت. (امید وارم که من را همیشه دوست خودت بدانی) |
چهارشنبه 17 آذر 1389 |
|
Felfel GHermez - جمهوری چک - پراگ
|
raha1984 - المان - هامبورگ منم مثل شما عاشق نارنج ترش و مرغ ترشم به همراه سیر ترشی و کل ترشیجات در کل فقط ترش و تند خوشمزست.نوش جونت عزیزم khosh bavar - ایران - کرمان خوش باور جان کشک بادمجان رو یادت رفت بگی در هر صورت داستان خیلی جالب و شیرینی تعریف کردی من کلی خندیدم از دستت جالب تر اینجا بود که نمی دونستی چطور باید ماکارانی روخورد؟و دلم برات سوخت که فکر میکردی غذاشون ترشی تره یا میرزا قاسمی باشه اما اشتباه از اب در اومد.. |
چهارشنبه 17 آذر 1389 |
|
shiva safapour - ایران - تهران
|
سلام عزیزترینم . صبحت بخیر باشه و روز خوبی داشته باشی و جاشون سبز باشه ..دوست دارم هر فرصتی که پیدامیکنم بهت بگم که چقدر عزیز هستی برام . اخه زندگی آنقدر ابدی نیست که هر روز بتوان مهربان بودن را به تاخیر انداخت،" شاید این فرصتهایی که امروز داریم فردا نداشته باشیم ..و شاید فرصت تقدیم یک نگاه مهربان،یا یک کلام زندگی بخش،و یا یک لبخند که روح و دل کسی رو که برامون همه چیز هست هرگز نداشته باشیم . زمان در گذر است و حتی یک ثانیه از فرصتی که دارم برای ابراز عشقم به تو غفلت نیکنم . ایران تهران |
چهارشنبه 17 آذر 1389 |
|
pandora - آلمان - کلن
|
katrina - اسکاتلند - گلاسگو . توی ایران بودن و به سایت سر زدن کار واقعا سختیه!جات اینجا به قدری خالیه که من نتونستم توی این 10 روز حتی یک کامنت هم بدم.زندگی جریان داره کتی,زودتر از این حال و هوا خارج شو و به خاطر همه عزیزانت که زنده هستند و دوستت دارند,همون دخترخوشحال و شاد همیشگی باش |
چهارشنبه 17 آذر 1389 |
|
pandora - آلمان - کلن
|
katrina - اسکاتلند - گلاسگو . توی ایران بودن و به سایت سر زدن کار واقعا سختیه!جات اینجا به قدری خالیه که من نتونستم توی این 10 روز حتی یک کامنت هم بدم.زندگی جریان داره کتی,زودتر از این حال و هوا خارج شو و به خاطر همه عزیزانت که زنده هستند و دوستت دارند,همون دخترخوشحال و شاد همیشگی باش |
چهارشنبه 17 آذر 1389 |
|
hamidTANTAN - اتریش - وین
|
katrina - اسکاتلند - گلاسگو با درود. همه مشکلاتی که گفتی بماند. بگو ببینم ,با اون اب و هوای الوده چکار میکنی ?برای کسی مثل شما که اب و هوای سالم اسکاتلند را خورده باشه .هوای تهران میتونه خیلی مشکل ساز باشه.امید وارم که سالم و بدونه هیچگونه مشکلی برگردی.و کارت به دکتر نکشه. از طرف ما دوستانت تو سایت برو یک چلو کبابی و یک سلطانی بزن. تا روح حمید الله خان پرواز کنه.فقط یادت نره که دوتا زرده تخم مرغ هم قاتیش کنی. اخه من اینجوری بیشتر دوست دارم. نوش جونت |
چهارشنبه 17 آذر 1389 |
|
sepher - استرالیا - سیدنی
|
katrina - اسکاتلند - گلاسگو . خوش امدی, اره چاقوکشی ,اعدام و غیره خیلی تو گلاسگو زیاد شده بخصوص: و غیره! :-) ادم دیپرس میشه ,بیشتر میخورهlool, من با شیر درست کردم این پستارو اما کلاماکارونی 6 ماه یه بار!. سعی کنید کلانخورید چون چاق بشین از چشمم میافتین, حتی اگه بعدشم لاغره کنین بازم بهتون میگم چاقاله looll. |
چهارشنبه 17 آذر 1389 |
|
Esfahan Nesfe Jahan - آلمان - برلین
|
be man megan khoda - کویت - کویت .. سلام کامی جان ، نمی دونم الان که این کامنت را می فرستم کویت هستی یا به ایران مسافرت کردی؟ بهرحال آرزوی بهترینها را برات دارم . درمورد اعتقادات تو و دیگران ، من فکر می کنم دوستان آشپزخونه در عین اینکه بسیار شوخ طبع و با حال هستند ولی در قبال اشخاص، با طرز ِ فکر ِ متفاوت با خود، صبر ، بردباری ، گذشت و اغماض می کنند. بنابراین کامنتهای ما نظرات شخصی بود و با شناختی که من از شخصیت متواضع تو دارم دلیلی برای ناراحت شدنت نمی بینم . آنچه را انجام بده که قلب و ذهنت به تو میگند. مطمئن باش تا زمانیکه نه به خودت و نه به دیگران آزاری برسانی و اجباری نداشته باشی نه تنها کسی نمیتونه تو را مواخذه کنه بلکه امنیت جانی و روانی خود را هم تضمین کردی .تندرست و پاینده باشی . |
چهارشنبه 17 آذر 1389 |
|
Felfel GHermez - جمهوری چک - پراگ
|
katrina - اسکاتلند - گلاسگو سلام کاترینای عزیز خیلی خوش اومدی به جمع ما دوستان و به وب سایت خودت ..خیلی خوشحالم از اینکه حضور سر سبزتو در بین خودمون میبینم ..امیدوارم که هیچ وقت غم نبینی و غم آخرت باشه و از این به بعد پیامهای شادی آفرینی از شما ببینیم..شاد و تندرست باشی |
چهارشنبه 17 آذر 1389 |
|
iranazadiran - ایران - تهران
|
katrina - اسکاتلند - گلاسگو. خوش اومدی عزیز. دلخسته نباشی بقای عمر تو و خانواده محترم باشه. |
چهارشنبه 17 آذر 1389 |
|
wildpiony - هند - بمبیی
|
katrina - اسکاتلند - گلاسگو عزیز دلم همه ی مارو در غمت شریک بدون. امیدوارم که غم آخرت باشه و همیشه لبت خندون باشه عزیزم. جای مادربزرگ عزیزت هم همیشه سبز خواهد بود. be man megan khoda - کویت - کویت دوست عزیز اعتقادات شخصی هرکس فقط مربوط به خود اوست. کما اینکه ما اینجا در این مورد وارد بحث نمیشیم و شما هم از دوستان عزیز و قابل احترام همه ی ما هستید پس زود برگردید که اعصاب مصاب نداریم:) |
پنجشنبه 18 آذر 1389 |
|
katrina - اسکاتلند - گلاسگو
|
hamidTANTAN - اتریش - وین-درودحمیدخان عزیز..مرسی ازلطف شما عزیزم راستش هوای تهران باهمه الودگی هاش بازخاک وطن هست درسته به محض اینکه پاتوازفرودگاه بیرون میگذاری پشیمون میشی ازاومدنت دلت واسه غربت تنگ میشه به خاطربی نظمی ها ترافیک وازهمه بدتردیدن قیافه های خشن وپشمالوهای ساندیسی ها...ولی دوست داشتنی هست ..این چندروزه که اشتهایی به غذاخوردن نداشتم ولی سلطانی روچشم حتما جاتون روخالی میکنم{ فقط اون زرده تخم مرغها واااییی }شادباشی. |
پنجشنبه 18 آذر 1389 |
|
katrina - اسکاتلند - گلاسگو
|
Esfahan Nesfe Jahan - برلین- iranazadiran-تهران -Felfel GHermez - پراگ-وwildpiony - هند - بمبیی گل شقایقم ..درودبرهمه شماخانم های عزیزم مرسی ازاین همه لطف ..خیلی ماه هستید دوستتون دارم خیلی زیاد.... |
پنجشنبه 18 آذر 1389 |
|
katrina - اسکاتلند - گلاسگو
|
pandora - آلمان - کلن-سلام خوبی? من? نه خوب نیستم داشتم به این فکرمیکردم بیشترین انگیزه به ایران اومدن همیشه دیدن مامان بزرگم بود حالا دیگه این انگیزه روندارم دیگه فکرنمیکنم هیچ ذوق وشوقی واسه دوباره اینجااومدن داشته باشم دیگه اون صدای مهربون که ساعتها منوباحرفهاش اروم میکردنصیحت میکرد روندارم دلم براش تنگ شده ایکاش مرگ وجودنداشت :(روح همه رفتگان شاد- عزیزم ممنون میدونم الان مثل من ناراحتی اینقدرگریه کردم چشمام خشک شده اومدم سایت کامنتهای دوستان رو توبخش اشپزی خوندم روحیه ام یکم عوض شد خصوصا کامنتها ی iranazadعزیزم ..چشم سعی میکنم ریلکس باشم ../sepher - استرالیا - سیدنی-درودسپهرجان مرسی ازخوش امدگویی ..گلاسگو غلط بکنه اعدام چاقوکشی ...من که دیپرسم برعکس هیچ میلی به غذاندارم حتی اگه لازانیا یادلمه باشه ..اینقدرسخت نگیر امیدوارم یکی هم وزن رضازاده گیرت بیاد هی بهش بگی: مادام چاقاله بادام.... |
پنجشنبه 18 آذر 1389 |
|
pandora - آلمان - کلن
|
katrina - اسکاتلند - گلاسگو. کتی تو هم خوب بلدی دل آدم رو ریش کنی ها.اون از میل و آف ها اینم از کامنتت .. :(( من خوب میفهممت...من عاشق مامان بزرگم هستم,حتی بیشتر از مادرم دوسش دارم,همیشه به عشقه دیدنش میرم ایران.حتی 1 لحظه نمیتونم به نبودنش فکر کنم.وااای نمیخوام جای تو باشم...از روزی که مامانی تو, فوت کردند من خودم رو جای تو گذاشتم,اخه میدونستم خیلی دوستش داشتی...درکت میکنم ناز بانو ولی غصه دیگه بسه,حیف اون چشمهای زیبا و نازنینت نیست که خشک باشه?چشمهات واسه خیلیها معنای زندگیه....لابد بازم لاغر شدی?تازه داشتی چاق میشدی و به وزن اولت برمیگشتی که .. کتی زندگی کن,نه اینکه فقط زنده باشی,زندگی کن نازنینم |
جمعه 19 آذر 1389 |
|
katrina - اسکاتلند - گلاسگو
|
pandora - آلمان - کلن-بله مداح خوبی شدم نمیدونی چیکارمیکردم !باشه عزیزم زندگی میکنم ممنونم همیشه خوب ارومم میکنی ارزومیکنم مامان بزرگ ات سالیان سال درکنارت باشه خیلی قدرش روبدون خیلییی... |
جمعه 19 آذر 1389 |
|