بررسی روزنامه های صبح شنبه تهران – اول آبان
تیترهای اول
"تحول در حوزه اجتناب ناپذیرست" به نقل از رهبر جمهوری اسلامی در سفر قم تیتر اول روزنامه های جمهوری اسلامی و تهران امروز است، ابتکار نوشته "نسبت دادن "حکومت آخوندی "به جمهوری اسلامی تهمت است"، سیاست روز نوشته "تهمت افراطیگری به نیروهای انقلابی نزنید"،"حوزه علمیه قم مادر نظام اسلامی است" عنوان اصلی رسالت است.
ایران در عنوان اصلی خود از زبان آیت الله خامنه ای نوشته "تحرک و پویائی حوزه های علمیه و روحانیت انقلابی"، اعتدال از "وظایف متقابل روحانیت و نظام" نوشته، خبر در گزارش اصلی خود پرسیده "اسلام بدون روحانیت را چه کسانی دنبال می کنند" و کیهان از "منشور حوزه های علمیه در سخنرانی مهم رهبر انقلاب."
"حذف سرعتگیر از مسیر صادرات" به نقل از اتاق بازرگانی ایران تیتر اول دنیای اقتصاد است، جهانصنعت از قول رییس دولت نوشته "همراه قانون هدفمندی شوید تا درد حل شود" و "اصلاح طلبی و اصولگرایی حذف شدنی نیست" عنوان اصلی مردم سالاری است.
گزیده مقالات
توطئه ها علیه قم
کیهان در سرمقاله خود به مناسبت سفر رهبر جمهوری اسلامی به قم و سخنان وی در اهمیت حوزه علمیه این شهر نوشته در مقاطعی- پس از انقلاب- حدود 130 سازمان اطلاعاتی متعلق به غرب و بعضی کشورهای منطقه در قم مشغول فعالیت بوده اند دستور کار همه آنان این بوده که راز مرکزیت قم در تفکر اسلامی را دریابند و برای برهم زدن آن وارد عمل شوند.
به ادعای این روزنامه اسناد و دلایل زیادی وجود دارد که در این دوران دستگاههای سیاسی و اطلاعاتی غرب برای حاکم کردن نسخه های «مساجد محمدیه اندونزی»، «اندیشه فتح الله گولن در ترکیه» و... که اسلام غیر مبارز را ترویج می نمایند دست به کار شده اند. سازمان سیا کتب منتشره توسط این کانونهای به ظاهراسلامی را به زبانهای عربی، انگلیسی و فرانسه ترجمه کرده و در تیراژهای میلیونی در خاورمیانه- و بخصوص در حوزه عربی- منتشر نموده اند.
کیهان ادعا کرده علاوه بر این ها در داخل کشور هم توطئه هائی هست از جمله این که بعضی از نحله های فکری روز و شب به گوش موجهین می خوانند که تایید آنان از جمهوری اسلامی، حوزه و هویت آن را مخدوش می کند.
این روزنامه بدون روشن کردن این افراد نوشته آنان بخصوص در یکی- دو سال اخیر چندین دفتر فعال را در قم دائر کردند تا به نام نقد وضع موجود و تعیین تکلیف روحانیون با حکومت، حوزه ها را از نظام جدا کنند و در نهایت به سکولاریزه کردن قم نایل گردند.
تکلیف روحانیت در مقابل نسل بی تکلیف
ابتکار در سرمقاله خود نوشته فاصله سفر رهبر انقلاب به قم با سفر قبلی حدود 15 سال میباشد. در فاصله 15 سال،اتفاقات و تحولات مهمی در سطح ملی و در حوزهها را شاهد بودیم در سفر قبل مطالبات و مسائل مهمی توسط رهبر در خطاب به حوزویان مطرح گردید و در سفر اخیر نیز با تحلیل جامع و طرح پرسشهای محوری، باز شاهد تاکید رهبر بر ضرورت بروز رسانی نظام حوزوی و تبیین مناسبات حوزه و حکومت بودیم .
به نظر این روزنامه نسل امروز علاوه بر اینکه تجربیات نسلهای قبل از خودش را ندارد با یک تحول تکنولوژیکی مواجه شده است که اطلاعات گوناگون و متنوعی در اختیار دارد این نسل به دلیل دسترسی آسان به شبکههای اینترنتی و امکان استفاده از ماهواره گرفتار تغییر در گروههای مرجع است این نسل اکنون با بی تکلیفی و بی هنجاری در رنج مفرط است .
ابتکار نوشته ماموریت امروز روحانیت در پی پاسخ به پرسشهای مهمی باید تعریف شود رسالت اولی و با لذات او در این شرایط چیست؟ نسبت روحانیت و سیاست چگونه میبایست باشد؟ و در نهایت سوال مهم و محوری این است که جایگاه روحانیت در فرهنگ عمومی و پروسه فرهنگ سازی در کجا قرار دارد؟آیا به جایگاه امروز خود قانع است؟ دهها سوال بنیادی دیگری وجود دارد که تا به آنها پاسخ داده نشود امکان طرح ماموریت جدید وجود ندارد.
مهاچرت نخبگان واقعیت یا توهم
آرمان در مقاله ای نوشته باوجودی که نمایندگان مجلس، استادان دانشگاه، صاحبنظران و آمار از پدیده مهاجرت نخبگان از ایران ابراز نگرانی میکنند و برای مقابله با عوارض سوء این پدیده، کمیته جلوگیری از مهاجرت نخبگان در مجلس تشکیل شده، وزیر علوم معتقد است این سخنان، جنجال رسانهای است و ارتباطی با واقعیت ندارد.
به نوشته این مقاله با این همه کارشناسان و وکلای مردم در مجلس میگویند ایران دارای رتبه اول جهانی در فرار مغزهاست. ولی دلیل این امر چیست؟ مسایلی که دکتر سعداله نصیری قیداری، نماینده مجلس، آنها را «بدسلیقگی» مینامد، عامل اصلی مهاجرت نخبگان از ایران است.
مقاله آرمان سپس گفته داریوش قنبری، نماینده مجلس را نقل کرده که بیتوجهی به اجرای قوانین مرتبط با نخبگان را عامل اصلی مهاجرت نخبگان می داند و می گوید در مقابل توجه ویژه به نخبگان که در قالب قوانین وضع شده انجام میگیرد، عامل تشویق آنها در خدمت به کشور است که متاسفانه این قوانین بعضا از سر تفنن اجرا نمیشود. بحثهای زیادی در زمینه نخبهپروری و جذب نخبگان انجام میشود که در همین راستا دستورالعملها، آئیننامهها و بخشنامههای زیادی هم صادر شده که در صورت اجرا، نکات خوبی در پیشبرد اهداف خواهد داشت، ولی متاسفانه سیستم آموزش عالی ما بیشتر شبیه دکوری است که مدارک نامتناسب با عناوین ارائه میدهد.
اصل صادرات است
محمدصادق جنانصفت در سرمقاله دنیای اقتصاد نوشته ایرانیها، مثل همه شهروندان جهان در سرزمینهای گوناگون، ژاپن را با نام کالاهای آن میشناسند. این اتفاقی است که در دهههای اخیر برای کرهجنوبی هم رخ داده و نام سامسونگ، هیوندایی، الجی و... تداعی کننده نام کرهجنوبی است که توسعه صادرات به مثابه متغیری سرنوشتساز در دستور کارشان قرار دارد.
به نوشته این مقاله ایران نیز میتواند و باید از الگوی ژاپن و کرهجنوبی استفاده کند و توسعه صادرات را به مثابه استراتژی تغییرناپذیر در دستور کار قرار دهد. این خواسته، اما نیاز به فراهم شدن چند عامل دارد. عامل اول در حوزه سیاسی و پدیدار شدن اراده سیاسی در جامعه ایرانی است. به این معنی که در تصمیمگیریهای مربوط به توسعه صادرات، علاقه و خواستههای سیاسی در مناسبات با سرزمینهای دیگر باید جایش را به متغیرهای اقتصادی بدهد و نقش تعیینکننده از حوزه سیاست به حوزه کسب و کار محول شود.
سرمقاله دنیای اقتصاد به این جا رسیده که تصحیح سیاستهای ارزی و دست برداشتن از دخالت در بازار ارز شرط اول است. تا زمانی که قیمت ارز با دستکاریهای بانک مرکزی تعیین شود و قیمت واقعی آن معلوم نباشد، صادرات شفاف نخواهد بود. انداختن چرخ صادرات در جادهای که قرار است توسط جایزه صادراتی هموار شود، کمکی به گردش شتابان آن نخواهد کرد. مهار نرخ تورم در یک دوره معین و رساندن آن به میانگین نرخ تورم جهانی، شرط دیگر توسعه صادرات است.
توازن برقرار نشود، افزایش واقعی و مستمر صادرات، بسیار دشوار و در حد آرزو خواهد بود. توسعه صادرات کار کوچکی نیست که فقط آرزوی آن به عمل منجر شود و نیازمند تحولات ساختاری در بازارهای گوناگون و فراهم شدن بسترهای لازم در داخل است.
شوخی بانک مرکزی با اصل 44
سیدجواد سیدپور در سرمقاله تهران امروز نوشته تب بانکداری در ایران بدون اینکه زمینه لازم وجود داشته باشد رو به افزایش است و این نشانه خوبی برای اقتصاد کشور نیست. در تازهترین اتفاق دبیرکل بانک مرکزی از موافقت این بانک با پیشنهاد وزارت نفت برای تاسیس بانک نفت خبر داده این در حالی است که مبتنی بر سیاستهای کلی اصل 44 قانون اساسی که از سوی رهبر معظم انقلاب ابلاغ شده، دولتها برای تاسیس چنین بنگاههایی با موانع قانونی مواجه هستند.
به نوشته این مقاله یک حرکت پارادوکسیکال در جریان است؛ از سویی دولت با زحمت بسیار بزرگترین بانکهای دولتی را در راستای اصل 44 قانون اساسی واگذار میکند و از طرف دیگر بدون رعایت همین اصل به تاسیس بانک دیگری میپردازد. در این بین این سوال پیش میآید که اگر بانکداری دولتی خوب است پس چرا بانکهای دولتی یکی پس از دیگری در صف فروش قرار گرفتهاند و اگر بد است چرا برای تاسیس بانکهای تازه مجوز صادر میشود؟
تهران امروز با اشاره به بانک های متعدد دولتی پرسیده آیا بانک رفاه که به مرور عنوان «کارگران» را از خود حذف کرد توانست مشکلات کارگران را رفع کند؟ و آیا با تاسیس بانک کشاورزی مشکلات آن بخش هم برطرف شد؟ این در حالی است که اکثر این بانکها در هنگام تاسیس چنین ادعایی داشتند و برای چنین هدفی بهوجود آمدند. حال چه تضمینی وجود دارد که بانکی جدید با سرمایهای محدود بتواند مشکلات صنعت عظیم نفت و گاز را برطرف کند؟ چگونه میتوان با آورده 200 تا 400 میلیون دلاری به صنایع وابسته به نفت و گاز جان تازه داد؟ مشکل صنعت نفت نداشتن بانک نیست، بلکه نداشتن عزم مدیریتی برای ابتکار عمل در پروژههاست.
حذف یارانه ها پنهان از مردم
میرزا بابا مطهری نژاد در سرمقاله مردم سالاری نوشته موضوع رسیدن به جامعه توسعه یافته و حذف برنامه ای و هدفمند یارانه ها را همه قبول دارند و از برنامه اول دغدغه آن در بین مدیران و سیاستگذاران کشور مطرح بوده و هست و هیچ مخالفت عقلانی با آن نیست، بحث روی روش رسیدن به این مقصود متعالی است
در ادامه این مقاله آمده گفتند مجلس نمی داند دولت می خواهد چه بکند، نگران است به نیمه دوم سال محول شد، نیمه دوم آمد و از اجرای این قانون خبری نشد و دراول مهر ماه با اعلام 60 لیتر بنزین سهمیه ای همه فهمیدند در مهر اتفاقی نخواهد افتاد ، چنین بود در آبان و آغاز نوسان بازار طلا و ارز و آهن و فولاد و مسکن ... تا این که هفته گذشته بعد از مدت ها انتظار واریز یارانه های مربوط به هدفمند کردن یارانه ها به حساب مردم از خراسان شروع شد و در چند استان دیگر کشور هم انجام شد و ادامه دارد.
به نوشته مردم سالاری تا این لحظه نه مجلس و نه مردم و نه ظاهرا آنها که قرار است سکاندار این کشتی در دولت باشند نمی خواهند بگویند که قرار است چه اتفاقی بیفتد. برخی قیمت ها مثل آب و برق و... افزوده شده است می گویند این افزایش ربطی به این قانون ندارد، در قبض های آب و برق و گاز و... از دوسال پیش می نویسند که مصرف شما فلان قدر است و شما فلان مبلغ را بدهید بقیه آن یارانه است که قرار است بر داشته شود، مردم یارانه تخصیصی را با آن ارقام می سنجند و نگران می شوند. مسوولین موضوع را منکر شده و وزیر نیرو اعلام می کند قیمت بعد از هدفمندشدن ارتباطی با این ارقام ندارد و همه را رد می کند.
در پایان این مقاله آمده به راستی اطلاعات صحیح چیست؟ چرا گفته نمی شود؟ کما اینکه معاون وزیر اقتصاد می گوید زمان دقیق اجرای هدفمندسازی مشخص نیست!