مهین ترابی: تصمیم به مجرد ماندن سخترین تصمیم زندگی ام بود

 
مهین ترابی: تصمیم به مجرد ماندن سخترین تصمیم زندگی ام بود

سایت گروه مجلات همشهری: دلش پر است؛ نگاه‌های بی منطق جامعه به زن را می‌شمارد و به سنگ‌هایی می‌رسد که جلوی پای بازیگران زن است. دیروز از شهرت خوشش نمی‌آمد چون با طرز فکر مردم شهرش آشنا بود و امروز هم از شهرت بیزار است چون تغییری در دیدگاه مردم ندیده است. از مشکلاتی که جلوی راه بازیگران زن وجود دارد می‌گوید و به نقطه‌ای خیره می‌شود، عمق نگاهش حاکی از تجربه‌های تلخ و شیرین است. صدایش را رساتر می‌کند و پای زن بودنش را وسط می‌کشد و باز مقتدرانه به هدفش افتخار می‌کند و جسورانه ایده‌هایش را مرور می‌کند. با مهرانه مهین ‌ترابی از شکست گفتیم چون موفقیتش را باور داشتیم.

بخش‌هایی از گفتگوی همشهری مثبت با مهین ترابی در ادامه می‌آید:

• به یاد ندارم در زندگی‌ام تا به امروزطعم واقعی شکست را چشیده باشم. شکست‌ها و زمین خوردن‌ها نتوانست امیدم را کمرنگ کند. تنها یک بار با تمام وجودم غم را باور کردم و فکر کردم که زمین خوردم. قضیه بر می‌گردد به 13 سالگی‌ام؛ زمانی که پدرم را از دست دادم. دوره سختی بود اما حتی همین حس هم خیلی زود به یک امید تبدیل شد.

• مادرم زنی مقتدر و محکم بود. پس از مرگ پدر روی پای خودش ایستاد. همیشه با دیدن او محکم بودن را مرور می‌کردم. حتی اگر به بلوغی که شما می‌گویید نرسیده باشم اما سعی کردم محکم باشم. خب دیگر فقط یاد و خاطرات پدر بود. باید این قضیه را باور می‌کردم. افسردگی را دوست نداشتم و با کسانی که یاد گرفتند زندگی‌شان را با آه و گریه بگذرانند و یاد نگرفتند امید را ببینند نمی‌توانم کنار بیایم. حداقل در آن زمان سعی ام را کردم که شکست‌ها و غم‌ها زمینم نزنند.

• اگر نگاهی به جامعه بیندازیم باورمان می‌شود که دوست داریم زندگی‌مان را با گریه و ناله پیش ببریم. اگر اشتباهی می‌کنیم به جای اینکه با شجاعت اشتباهمان را بپذیریم و فکرمان را متمرکز کنیم به جای حل کردن اشتباهمان ناله و گلایه را ترجیح می‌دهیم.
• سال 58 وارد دانشکده هنر‌های دراماتیک شدم. شب‌ها در فرودگاه مهرآباد و ارزیابی گمرکی و روز‌ها دانشکده و درس. امروز از خودم راضی هستم چون کم نیاوردم و با تمام سختی‌ها هدفم را دنبال کردم.

• من در ظاهر آدم شوخ اما در باطن فوق‌العاده جدی هستم. کارم برایم جدی بود؛ مخصوصا تئاتر در زندگی‌ام پر رنگ‌ترین مساله بود. از همان روز اول سراغ تلویزیون نرفتم. راستش را بخواهید نمی‌خواستم وارد تلویزیون شوم و چهره‌ام شناخته شود. احساس می‌کردم سینما و تلویزیون به کشورمان وارد شده اما فرهنگش وارد نشده است. دیدم که به بازیگران به چشم مطرب نگاه می‌کنند و با بازیگران خانم هم در جامعه برخورد خوبی نمی‌شد. من جوشش هنر را دوست داشتم و دارم؛ برایم چهره شدن مهم نبود.

• نگاه جامعه به حرفه بازیگری نگاه مثبتی نیست. شاید به راحتی نتوانی خودت باشی و زندگی کنی. تنهایی، خودسانسوری و... باعث می‌شود نتوانی همیشه شاد باشی. انگار زیر ذره‌بین هستی. حالا اگر بازیگر زن هم باشی که مشکلات چندبرابر می‌شود.

• چند تن از بازیگران زن ما زندگی مشترک موفقی دارند؟ در اصل در زندگی مجردی‌شان موفق‌ترین هستند. اما وقتی ازدواج می‌کنند همسرانشان می‌خواهند که دور بازیگری را خط بکشند یا خواستگارشان از آنها می‌خواهد که کار را کنار بگذارند. حتی زمانی‌که با همکاران خود ازدواج می‌کنند یا کارشان به جدایی می‌کشد یا کارشان را کنار می‌گذارند. یکی از دوستان من با آقای کارگردانی ازدواج کرد وبا این حال که همکار بودند اما گاهی فرهنگ نادرست باعث شد از هم جدا شوند. این بازیگران خانم هستند که فقط به خاطر تاهل جلوی پیشرفتشان گرفته می‌شود. این همان فرهنگی است که جا نیفتاده است. انگار به خاطر بازیگری باید بهای زیادی پرداخت.

• تصمیم به مجرد ماندن سخت‌ترین تصمیم زندگی‌ام بود. ازدواج را دوست داشتم اما باید تنها می‌ماندم. من هم عاشق فرزند هستم و دوست دارم برای افراد خانواده‌ام آشپزی کنم. اما از آنجا که بازیگری وجودم را ساخته بود نمی‌توانستم به راحتی از حرفه‌ام بگذرم.

• باید نگاهمان را تغییر دهیم. خیلی راحت درباره دیگران قضاوت نکنیم. باور داشته باشیم که هر کسی شخصیت مستقلی دارد و حرف زور نزنیم. اگر به این باور رسیدیم،می‌توانیم زندگی مشترک داشته باشیم. از انتخابمان نخواهیم آنچه شود که ما می‌خواهیم. به او و خواسته‌هایش احترام بگذاریم. کسی که قصد ازدواج دارد باید به سطح فکری برسد که پیشرفت همراهش را دوست داشته باشد و برای انتخابش شرط و شروط نگذارد. قبول کنیم ازدواج یعنی همراه بودن، نه محدود کردن یکدیگر. هیچ‌کس با محدود کردن همسرش به موفقیت نرسیده.

پدرام-اهواز - ایران - اهواز
بازیگر خوبیه اما دیگه نمیدونم چرا بازی نمیکنه؟
جمعه 23 مهر 1389

yashasinazarbaijan - امریکا - نیویورک سیتی
یکی از هنرپیشه های خوب باکلاس و دوست داشتنی. ارزوی موفقیت برات دارم
جمعه 23 مهر 1389

NaFaS_SaBz - انگلیس - لندن
عشق منه,بازی,ظاهر و مخصوصا صداشو خیلی دوست دارم.حیف که پسر نیستم:( ارزو میکنم همیشه پایدار,موفق و خندان باشه. دوشت دالم مهییییین:x.
جمعه 23 مهر 1389

Dokhtare_ariaei - ایتالیا - میلان
قربون مردهای امروزی که یکی از یکی دیگه زن ذلیل ترن مهین خانم رک و راست بگو بختم بسته شده چرا بهونه میاری و به این مردهای بیچاره که بدون اجازه زنها آب نمی خورن ایراد میگیری loooool
جمعه 23 مهر 1389

mohsen_raja - ایران - تهران
2) مردها با یک بیماری وراثتی متولد می‌شوند. روانشناسان در تعریف این بیماری می‌گویند: ترس از اینکه اگر به زنی وابسته شوی، مرد مجردی در جای دیگری ممکن است از زندگی بیشتر از تو لذت ببرد!( دیو باری) مردها از صفت " جوان " برای زنهای زیر 18 سال و مردهای زیر 80 سال استفاده می کنند !!!(نانسی لین دزموند) اگر زنی رنگ شاد بپوشد رژ لب بزند، و کلاه عجیب و غریبی سرش بگذارد، شوهرش با اکراه او را با خودش به کوچه و خیابان می‌برد. ولی اگر کلاه کوچکی بر سرش بگذارد و کت و دامن خیاط دوز تن کند شوهرش با کمال میل او را بیرون می‌برد و تمام مدت به زنی که لباس رنگ شاد پوشیده و کلاه عجیب و غریب سرش گذاشته و رژ لب زده است خیره می شود !!!(بالتیمور بیکن)
جمعه 23 مهر 1389

katrina - اسکاتلند - گلاسگو
دوستش داارم..
جمعه 23 مهر 1389

طاطا - ایران - ایران
خیلی چهره مثبتی داره . همیشه دوستش داشتم از زمان همسران تا خانه سبز و ....
جمعه 23 مهر 1389

1k adame sadegh - کانادا - تورنتو
خانم ترابی شما یکی از بهترین و مجرب ترین بازیگر هستید و من خیلی از بازیگری شما لذت میبرم و نظر شما را در مورد ازدواج و حرفه تون خواندم اما شما خودتون را فدای حرفه تون نکنید چون در ایران هیچ ارزشی برای بازیگران قائل نیستند شما هم خانم زیبا هستید هم بسیار هرمند پس به ازدواج بیشتر فکر کنید با ارزوی خوشبختی شما در کنار همسر و فرزندان صالح سربلند باشید
جمعه 23 مهر 1389

mohsen_raja - ایران - تهران
1)خانم‌های گرامی بخوانند ولی جدی نگیرند، اگر خواستند هم بگیرند: ازدواج با یک مرد مثل خریدن کالایی است که مدت ها مشتاقانه از پشت ویترین تماشایش کرده‌اید به خانه می‌رسید از خریدنش پشیمان می شوید..( جین کر) مرد با ازدواج روی گذشته‌اش خط می‌کشد ولی زن باید روی آینده خود خط بکشد.( سینکلر لوییس) قبل از ازدواج، مرد قبل از خواب به حرف‌هایی می‌اندیشد که شما گفته‌اید اما بعد از ازدواج ، مرد قبل از این که شما حرف بزنید به خواب می‌رود!(هلن رولان) شوهرم گفت به فضای بیشتری احتیاج دارد، من هم او رابه بیرون خانه فرستادم و در را پشت سرش قفل کردم !(رز آنی)پرسش: وقتی شوهرت با عصبانیت از خانه بیرون می‌رود چه کار می‌کنی ؟پاسخ : در را پشت سرش می بندم!( آنجلا مارتین)
جمعه 23 مهر 1389

zayandehroodi - دانمارک - کبنهاک
عاشق بازیشم خاطرات به یاد ماندنی ازش دارم/سریال همسران سریال زیبا و خنده داری بود/با دیدن مهرانه مهین ترابی که الان پا به سن گذاشته براش ناراحتم که تشکیل خانواده نداد.
جمعه 23 مهر 1389

porharfi - هلند - آرنم
مهرانه نازنین ..اگرچه ازراه سایت.سریال.فیلم..و.و. اما باز هم خوشنودم که: پس از سالها خوشگل خانم میبینمت..درضمن. نقش مامان !!!رو باورم نمیشه که به این زودی بهش رسیده باشی..خانم ِ. جوان....
جمعه 23 مهر 1389

sapho - ایران - اصفهان
چقدر هم که من دوستش ندارم. خانوم چه حرفای گنده تر از دهنشون هم زدند اگه راست می گید سریالای ضد زن و مبلغ خرافات جمهوری اسلامی رو بازی نکنید
جمعه 23 مهر 1389

pelle - سوئد - استکهلم
خانم مهین ترابی زن زیبائی است همچینین بازیگری خوب با صدائی مخصوص .
شنبه 24 مهر 1389

پاندورا - آلمان - کلن
katriiiiiiiiiin با این جمله اتتتتتتت lo0o0o0l
شنبه 24 مهر 1389

bita tehrani - کانادا - ونکوور
mohsen_raja - ایران - تهران .مرسی جالب بود.من از ایشان خوشم میاید.ولی چند سال پیش که ایران بودم دیدم توی یک سریال ضد زن بازی میکرد.راستش خیلی توی ذوقم خورد...هر چند همه سریالهای تلویزیون ضد زن شدند.
شنبه 24 مهر 1389

salarkhan - آلمان - هامبورگ
تصمیم به مجرد ماندن بزرگترین کار درستی که کردی!
شنبه 24 مهر 1389

safih - اصفهان - ایران
صداش جالبه !
شنبه 24 مهر 1389

juvel - نروژ - اسلو
خیلی دوستت دارم . موفق و سلامت باشی.
شنبه 24 مهر 1389

سید ابوالقاسم واعظ - اندونزی - جاکارتا
مگر بازیگران بزرگی مانند نادره و شهلا و جمیله شیخی و ... ازدواج نکردند. چه ربطی به ادامه بازیگری دارد؟
شنبه 24 مهر 1389

sheikhatar - ایران - تهران
من عاشق بازیشم و یگانه بازیش اون لوکیشن تو سریال خانه سبز با زنده یاد خسروی عزیز که خسرو مریضی داشت که 1 ماه بیشتر زنده نبود و اون مکالمه بین مهرانه و خسروی عزیز با اون موسیقی متن بی همتا که اشک همه رو در آورد.. عاشق بودن به معنالی واقعی در اون صحنه دیدنی بود....یادش بخیر....درست داریم مهرانه
شنبه 24 مهر 1389

raha1984 - المان - هامبورگ
وای که چقدر دوست داشتنی و مهربونه ! موفق باشی
شنبه 24 مهر 1389

طراوت - ایران - تهران
mohsen_raja - ایران - تهران ...خیلی زیبا بود..این جمله( اگر زنی رنگ شاد بپوشد رژ لب بزند، و کلاه عجیب و غریبی سرش بگذارد، شوهرش با اکراه او را با خودش به کوچه و خیابان می‌برد. ولی اگر کلاه کوچکی بر سرش بگذارد و کت و دامن خیاط دوز تن کند شوهرش با کمال میل او را بیرون می‌برد و تمام مدت به زنی که لباس رنگ شاد پوشیده و کلاه عجیب و غریب سرش گذاشته و رژ لب زده است خیره می شود !!!(بالتیمور بیکن) )رو دوست داشتم واقعا همینطوره ...راستی چراااا؟؟؟؟
یکشنبه 25 مهر 1389

mohsen_raja - ایران - تهران
طراوت - ایران - تهران// اولش گفتم؛ جدی نگیرید. من خودم حرفی ندارم زنی که رنگ شاد پوشیده، رژ لب زده و کلاه عجیب و غریبی به سرش گذاشته رو با کمال میل همراه خودم به کوچه و خیابون ببرم و قول بدم تمام مدت به هیچ زنی هم خیره نشم، البته فعلا که زن ندارم:-))
یکشنبه 25 مهر 1389

+0
رأی دهید
-0

نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.