کوفته ی سوئدی

 
کوفته ی سوئدی

مواد لازم:

شیر                         یک سوم پیمانه

مغز نان باگت             1 پیمانه

گوشت چرخ کرده       500 گرم

پیاز رنده شده            3 قاشق سوپ خوری

تخم مرغ                   1 عدد

جعفری خرد شده      2 قاشق سوپ خوری

نمک و فلفل              مقداری

آرد سوخاری                  یک دوم پیمانه

مواد لازم برای تهیه سُس کوفته:

کره                               50 گرم

آرد                                1 قاشق سوپ خوری

رب گوجه فرنگی            2 قاشق سوپ خوری

نمک و فلفل                  مقداری

آب گوشت                     2 پیمانه

آبلیمو                           1 قاشق سوپ خوری

جعفری ریز خرد شده    2 قاشق سوپ خوری

روش تهیه:

شیر را به مغز نان باگت اضافه کنید و به مدت 30 دقیقه در یخچال قرار دهید.

سپس گوشت چرخ کرده، پیاز رنده شده، تخم مرغ، جعفری، نمک و فلفل را نیز با هم مخلوط کنید و خوب ورز دهید.

از این مایه، توپ های کوچکی بردارید و در آرد سوخاری بغلتانید.

سپس آن ها را در روغن سرخ کنید تا طلایی رنگ شوند.

اکنون کوفته ها را در سُس قرار دهید تا مزه دار شوند.

روش تهیه ی سُس کوفته:

کره را در ظرفی روی حرارت قرار دهید.

سپس آرد را اضافه نمایید تا رنگ آن تغییر کند.

اکنون رب گوجه فرنگی را همراه با کمی فلفل به مواد فوق بیفزایید و هم بزنید.

آب گوشت را نیز کم کم اضافه نمایید و مرتب هم بزنید تا آرد گلوله نشود.

زمانی که آرد در آب گوشت کاملا حل شد، آبلیمو و جعفری خرد شده را بیفزایید و حرارت را ملایم کنید تا سُس جا بیفتد.

انرژی کل: 2800 کیلو کالری

wildpiony - هند - بمبیی
دنی بگو مامانت درست کنه بخوری حالشو ببر:)
پنج‌شنبه 8 مهر 1389

zagros_finland - فنلاند - هلسینکی
این شبیه کوفته فنلاندیست. هاهاها
پنج‌شنبه 8 مهر 1389

مهرداد2538 - ایران - تهران
تکلیف اون شیر و مغز نان باگتی که گذاشتیم توی یخچال چی میشه؟
پنج‌شنبه 8 مهر 1389

dokhtare_ariaei - ایتالیا - میلان
از بس که این کوفته خوشمزه و طرفداره زیادی داره الان 2 روز پی در پی وب سایت uk داره اموزش کوفته میده...کوفته با سبزی خوردن و ترشی بادمجان یا هفت بیجار خیلی خوشمزه تر میشه...
پنج‌شنبه 8 مهر 1389

shiva safapour - ایران - تهران
سلام خوشگلم .اخرین روز کاری هم بهت خوش بگذره و همچنین تعطیلات اخر هفته عشق من . یک لحظه از من جدا نیستی قلب من ..ایران تهران
پنج‌شنبه 8 مهر 1389

naslesookhteh - ایران - تهران
مهرداد2538 - ایران - تهران. اون نکته انحرافیش بود.
پنج‌شنبه 8 مهر 1389

delmorde - سوئد - یوتوبوری
مهرداد2538 - ایران - تهران . بارک الله خیلی خوب توجه داری مترجم اشتبا ترجمه کرده و جا انداخته من متاسفانه دستور انرا به سوئدی ندارم اما میدانم مترجم جا انداخته قسمتی از متن رو
پنج‌شنبه 8 مهر 1389

dannni - سوئد - استکهلم
. wildpiony - هند - بمبیی ///من خیلی از این غذا Köttbullar و کلا غذاهای سوئدی بدم میات
پنج‌شنبه 8 مهر 1389

yool - انگلستان - لندن
shiva safapour - ایران - تهران, اینجوری داری قربون صدقه کوفته میری؟
پنج‌شنبه 8 مهر 1389

homa-ir - المان - هامبورک
دوستان - میگم بهتره کوفته سوئدی را Danni - سوئد این بار بپزه . میترسم همه ماسراز بیمارستان دربیاریم . نه danni
پنج‌شنبه 8 مهر 1389

be man megan khoda - کویت - کویت
سلام به دوستان گلم امیدوارم که همتون خوب خوش و سرحال باشید..راستش من از این اتفاقی که افتاده واقعلا غمگین هستم اخه من اینجا که میام شعر مینوسم یا باهتون درد دل میکنم فقط یه خاطر گل روی تک تک شماها هستش اخه شماها تو ذهن من مثل اونای هستید که هیچ وقت نداشتم شماها همتون اونقدر برام خوب بودید که من از همتون یه تصویر خوب تو ذهنم دارم..اصلا نمیتونم اینو باور کنم که جایی که ادماش دوستم دارن داره از دستم میره از همتون خواهش میکنم . Esfahan Nesfe Jaha. pahlavi100 . homa-ir - المان - هامبورک iranazadiran - ایران - تهران . hamidTANTAN - اتریش - وین . . mohsen_raja - ایران - تهران . wildpiony - هند - بمبیی بیاد مثل سابق با هم دوست باشیم نزاریم جمع صمیمانمون از هم بپاشه
پنج‌شنبه 8 مهر 1389

be man megan khoda - کویت - کوبت
چقد عطرت نفس گیره .. تو این شب پرسه ی اخر .. من از این جاده می ترسم .. بگیر دستامو محکم تر..
پنج‌شنبه 8 مهر 1389

asir@.P - فرانسه - پاریس
به قول بعضی ها جل الخالق!!!!! این کامنت ها چه ربطی به کوفته سوئدی داره؟!!
پنج‌شنبه 8 مهر 1389

wildpiony - هند - بمبیی
be man megan khoda - کویت - کویت نخیرم...چون اسم منو آخر نوشتی اصلا من قهرم:)
پنج‌شنبه 8 مهر 1389

homa-ir - المان - هامبورک
@ asir - فرانسه - پاریس. عزیزدلم اینها دسر بعد از کوفته است . ناراحت نباش . انوقت کوفته زهرمون میشه - باشه
جمعه 9 مهر 1389

katrina - اسکاتلند - گلاسکو
dannni - سوئد - استکهلم-عزیزمن ابروی سمت چپ ات رو بزن چون میخوام شوهرکنم عروسی هم دعوتی جدی میگم ..حالا یکروزم باشوهردلبندم میایم سوئد این کوفته رودرست کن گل پسر..
جمعه 9 مهر 1389

babre mazand - هلند - امستردام
مهرداد2538 - ایران - تهران . دوست خوبم زدی به هدف . ول یاین فکر کنم همون فوت وفن اخره که میگن که برا یمن ناشی بکار میبرن استادان
جمعه 9 مهر 1389

wildpiony - هند - بمبیی
dannni - سوئد - استکهلم هاها بدون ابروی چپت خیلی شیک میشی!!! مامان جووووون/ حالا یه چیزی برات تعریف کنم...شوهرخاله ی من از زمانی که یادم میاد سیبیل داشت درحد تیم ملی...بعدزمانی که من میخواستم از ایران بیام تو گودبای پارتی من سیبیلشو زده بود...ازدرکه واردشدهمه شکه شدن...یهو من گفتم عمو جان مادرت بیا با این مدادابروی من واسه خودت سیبیل بکش...هه هه حالا شده چریان تو...:))
جمعه 9 مهر 1389

pahlavi100 - آمریکا - کالیفورنیا
be man megan khoda - کویت - کویت --- 1) (خدا جان، شما را همه خواستیم --- همه رو به قبلهٔ تو راستیم) (ز خورد و کلان ، محترم داننت --- تو را دوست و هموطن خواننت) (مبادا ز هجران تو دلخور شوی --- ز شادی بری گشته، غمخور شوی ) (گمانم همه دوستان شما --- هر از چند، سر میزدندی به ما) ( ولیکن به یکباره ساکت شدند --- ز اعجاب ، چون آب راکد شدند ) (تو دیدی که در مطبخ آتش فتاد --- دل دشمنان غذا گشت شاد!) ( کسیکه کلامش سیاسی نمود --- ز شخص عزیزی گلایه نمود ) (اگر چه گلایه، به لحن ادب --- شود دوستی‌‌های بهتر سبب) ( ولیکن، عزیز دل حامله --- بسی‌ با خشونت نمودی گله) ( به جای شنود صحیح سخن --- غلط فرض کردی سخن، دائما ) (مرتب به یاران، پرخاش کرد --- و اسرار یاران خود فاش کرد) ( نباید میان عزیزان سایت --- بدین گونه بر پا شود جنگ و fight)
جمعه 9 مهر 1389

pahlavi100 - آمریکا - کالیفورنیا
be man megan khoda - کویت - کویت --- 2 ) (بیایید تا دست در دست نهیم --- به از این که مطبخ به دشمن دهیم!) ( حمید خان و محسن ، جناب خدا --- هما جان و ایران آزاد ما ) (دخ آریایی و کاترین ناز --- دنی، مرد خوش خلق، آقای راز ) ( خوش اخلاق بانوی غمخوار ما --- که نامش بود دختر عمو طلا) (پریها خانم ، محترم، با ادب --- شقایق ، همیشه هویج ، روز و شب!) (عزیزی که نامش بود اُشکلات --- ز زیبایی‌ خصلتش، بنده مات) ( اگر شد فراموش نام کسی‌ --- اضافه کنید موقع بررسی) (گمانم که این جمع اضداد ما --- بود محفلی ساده و بی‌ ریا) ( هر آنکس که از دیگران عذر خواست --- نباید که عذرش رو از اینجا خواست)
جمعه 9 مهر 1389

dannni - سوئد - استکهلم
pahlavi100 - آمریکا - کالیفورنیا / ای ول باهال بود خصوصا هویج شقایق
جمعه 9 مهر 1389

dannni - سوئد - استکهلم
wildpiony - هند - بمبیی/ اسم درکه اوردی دلم گرفت شقایق/ وقتی تابستون 2 ماه تهرون بودم چند بار درکه رفتم ادمهای اومدن اونجا قیافشون به کوه نمیخوره یک خرابکاری کردن طبیعت درکه رو بهم زدن درکه فقد شبهاشو قشنگ بود/ راستی یک شوهر عمه دارم سیبلاش قبلا در حد بوندسلیگا بود این دفه رفتم سیبلاشو در حد لا لیگا کرده بود//کاترین شوهر دوست کوجای نکنه باورت نشده
جمعه 9 مهر 1389

wildpiony - هند - بمبیی
pahlavi100 - آمریکا - کالیفورنیا دست شما درد نکنه.با این چیزی مه تو شعرتون واسه من زدید برام مسجل شد که من اینجا اضافیم...دوستان خوبم همتونو دوست دارم و دلم براتون تنگ میشه.. این آخرین کامنت من در این سایت خواهد بود. دلم تنگ میشه ولییی بدجور دلم شکست...خداحافظ
جمعه 9 مهر 1389

be man megan khoda - کویت - کویت
wildpiony - هند - بمبیی راستش تا اونجای که من فهمیدم شما با کسی دلخوری نداشتی اسمتم که نوشتم سر جریان اون موقع که من از مسافرت اومده بودم و واقعلاهم یادم رفته بود اسمتون رو تو لیست بنوسیم اینبار دیگه ترسیدم اگه ننویسم با گوشت کوب پریا بزنی بلا ملا سرم بیاری
جمعه 9 مهر 1389

be man megan khoda - کویت - کویت
pahlavi100 - آمریکا - کالیفورنیا پهلوی دادا یه پا مولوی هستی شما رو به جون اونی که دوسش داری فقط ما رو از نون خوردن ننداز
جمعه 9 مهر 1389

iranazadiran - ایران - تهران
be man megan khoda - کویت - کویت. آقای خدا ارادتمندم. شاید تنها در تمام زندگیم به یه چیز تونستم افتخار کنم و بی برو برگرد با اطمینون در موردش یقین داشته باشم اونم سر فرود آوردن در برابر خواسته خدا بوده هر چند که با خواسته یا احساسات خودم حتی فرسنگها فاصله داشته. از این بابت هم پشیمان نیستم چون آن را فدای او که برایم بالاترین است کردم. اینبار هم همان بنده ارادتمند خدا هستم و تابع فرمان و خواست او. این است که از سوی خودم از همه ی دوستان برای ایجاد تنش عذر خواهی کرده و از همه دعوت میکنم دوباره با هم جمع شویم. زندگی بسیار کوتاهتر و فرصتها بسیار محدودتر از این است که دوستان همدل از هم دور شده و این فرصت مغتنم را از دست بدهند. از سرور جون به خاطر ذوق همیشگی و طبع لطیف شعریشون تشکر میکنم و از اینکه پیش قدم این کار نیک شدند. از هماجون یا الماس خودمون هم مجدد عذرخواهی میکنم از اینکه آزرده خاطرش کردم از کوچکتر خطا و از بزرگتر بخشش. از طلای بی غش و خالص عیار بالا هم که سنگ صبور و غمخوار همه هست میخوام که دوباره با گفتار نمکین و شیرنش . دلمون رو شاد و لبمون رو به خنده باز کنه......
جمعه 9 مهر 1389

iranazadiran - ایران - تهران
......حمید جون دلم برا خودت و شیطونیات تنگ شده کجایی. محسن خان شما هم که باز حرف از مهریه و پول زدی مگه تجربه قبلی همه چیو بهم نریخت پریا از دستت بره دیگه نمیتونی لنگشو پیدا کنی. کاترینا و شقایق و دخت آریایی و راز و شکلات و دنی هم که مثه همیشه کبکشون خروس میخونه و شقایق هم ناز میاره. در هر صورت آقای خدا من برای خواست خدا ارزشی مافوق همه چی قائلم اینه که حرفتون رو گوش میکنم و هر مدل که جمع تصمیم بگیرن در حد توان در خدمتم.
جمعه 9 مهر 1389

homa-ir - المان - ّهامبورک
Wilpiony - هند - بمبئی. خواهشن منو ناراحت نکن , باندازه کافی کمی غصه دار ودرگیری سربچه . خداحافظی بدونه خداحافظی - یعنی چه مگر ما بچه هستیم - بمحض یک شوخی تند و بی نمک قهر کنیم - ترابخدا نرو - من دوستت دارم همچون گل. شقایق ولی عمرگل نداشته باشی با ارزوی بهترینها و تندرستی و نامت ماندگاردرسایت ok
جمعه 9 مهر 1389

pariha - کویت - کویت
pahlavi100 - آمریکا - کالیفورنیا - دوست گرامی (شاعر معاصر ) در مقابل شما من باید سر تعطیم فرود بیارم بعد شکسته نفسی میکنی میگی ( بند تبنان ) بهش میگن دیوان (فخر الدین خوش بیان ) شما یک در 1 ملیون هستند اصلا واجب الزیاره شدی - ولی جدا جای حمید گل- محسن بامزه - ایران آزاد نازنین و محترم - و نصف جهان خودم - خیلی خیلی خیلی خالیه حمید جان ما امیدومون به شما بود داشتیم سرو سامان میگرفتیم یک دفعه خواهرت رو تنها گذاشتی . .
جمعه 9 مهر 1389

homa-ir - المان - هامبورک
Pahlavi100 - امریکا - کالیفرنیا. پهلوی جون - بخوبی میدانی که من خیلی دوستت دارم - ولی عزیزدلم کمی. بی انصافی است . که بنویسی من باخشونت گله کردم - پهلوی جون بخدا قسم میخورم - نه بخاطر سایت و خبر و نه بدونه مقدمه که شروع کننده اش. خود جنتلمن عزیز بود من راجع به حمید گلم صحبتی نکردم - چه برسد به اینکه و بیشترازهمه مرا متعجب و عصبانی کرد. اینکه درتلفن بگم برای همین است حمید بمن میگه هما تو نفس منی - بجان تنها فرزندم اگرمن چنین حرفی زده باشم - و من حتی ازجنتلمن جون خواستم بحث راادامه ندهد ومن. فقط یک کامنت نوشتم . بهرحال من نمیخواهم شما وسایر دوستانم مرا مقصر. بدانند . من دفاع از 4 کامنت جنتلمن جون کردم که واقعیت نداشت. پهلوی جون با این طنزو گفتار بالاخره مراراهی امریکا میکنی - من شوهر بعدازماه عسل رفت امریکا وهرشب بمن زنگ میزنه ودیشب گفت نصف خانه زیر اب رفته ودر مسافرت هم حدودیکماه پیش سیل امده بود درنیویورک وماشین نو شورلت زیراب رفت .وبیمه از 30000 هزاردلارماشین ازکمپانی بیرون کشیده شده رافقط 18000 هزاردلار تقبل کرده .
جمعه 9 مهر 1389

dokhtare_ariaei - ایتالیا - میلان
pahlavi100 - آمریکا - کالیفورنیا ای ول به شما با این شعر بسیار زیباتون خیلی خوشم اومد موفق باشی
جمعه 9 مهر 1389

katrina - اسکاتلند - گلاسکو
Wilpiony - هند - بمبئی-ای وااای خوشگل خانم کجا کجا???مگه ازروی جنازه من ردبشی بذارم بری به جان اتاق فرمان اگه بری قهرمیکنم عزیزه دلم این حرفهاچیه ?یادت باشه ازهرنظرتک هستی فدای 2مترقدوبالات بشم بابایک شوخی بود,,بازارخداحافظی داغ شده منم باخودم قهرم :(
شنبه 10 مهر 1389

pahlavi100 - آمریکا - کالیفورنیا
از عزیزانی که من رو مورد لطف و محبتشون قرار دادند، کمال تشکر و سپاسگزاری رو دارم. از آقای خدا که نباید نگران باشند که من بازار شعر‌های قشنگشون رو کساد کنم. از جناب iranazadiran که همیشه من رو مورد لطف و تفقد خودشون قرار دادند. و من سر تعظیم در مقابل شخصیت والا و گذشت و بزرگواریشون فرو میارم. از آقای دنی که جوک‌هاشون حتی خنده به لب‌های اخمو‌ترین کاربر‌ها میاره. از خانم دختر آرایی که با صفا و اهل بزم و مهمون نوازی هستند. از خانم پریا که همیشه به من محبت داشتند (محسن خان، عکس‌العمل؟) و من رو مورد تشویق قرار دادند. از دوست عزیز و همسنگرم هما خانم که همانطور که روز به روز اضافه وزن پیدا میکنند، امیدوارم اضافه لطف هم نسبت به همهٔ دوستانشون پیدا بکنند. از خانم کاترینا، که اومدن، دیدن چقدر زحمت کشیدم، احساساتم رو به نظم در آوردم، ولی‌ انگار نه انگار که اسم ایشون هم تو شعرم بود! و در نهایت از دختر عموی گلم که اگر امروز نیست، ولی‌ با تلاش و دلسوزی برای همه، سعی‌ میکنه گذشت روزگار رو برای همه دلنشین تر کنه. سپاسگزارم.
شنبه 10 مهر 1389

pahlavi100 - آمریکا - کالیفورنیا
pariha - کویت - کویت --- محترم، بنا به پیشنهاد سرکار، به دفتر سجل احوال رجوع کرده اصرار ورزیدم که اسمم را به (فخر الدین خوش بیان) عوض کنید. کشیده‌ای بیخ گوشم خواباندند و گفتند برو و از پیشنهاد دهنده خواهش کن که فرم درخواست رسمی‌ پر کنند! قربانتان گردم، شما که میدانستید این‌ها به نام پهلوی حساسیت دارند، چرا نگفتید درخواستم را با پست ارسال کنم؟!.
شنبه 10 مهر 1389

pahlavi100 - آمریکا - کالیفورنیا
wildpiony - هند - بمبیی --- لطفا قهر نکنید، دندونامون میپوسه. (شما را، همه چون عزیز داشتیم --- ز آنرو هویجت بپنداشتیم ) ( اگر از هویج و کلم عاجزی --- تو باغچه برات جعفری کاشتیم!)
شنبه 10 مهر 1389

dannni - سوئد - استکهلم
Wilpiony - هند - بمبئی-ای /تا شقایق هست زندگی هست/katrina - اسکاتلند - گلاسکو / اگر جشن کریسمس بندازی من اونجا هستم چون من کریسمس لندن هستم/homa-ir // به خدا بعضی وقتها اونچنان اشپزی میکنم بابام و خواهرم به مامانم میگن فعلا مرخصی از اشپزخونه بگیر
شنبه 10 مهر 1389

iranazadiran - ایران - تهران
pahlavi100 - آمریکا - کالیفورنیا. پهلوی جون من نه قصد تبرئه یا محکوم کردن خودم را دارم و نه هماجون را. تنها برای روشن شدن موضوعی که باعث سوء تفاهم شده بود مطالبی را مطرح کردم که اشتباه محض بود چرا که من کارهای بدون تعقل یا از سر بیفکری کمتر انجام میدهم. اینبار هم از سر تعجب بود. مهم برای من یک قضاوت است و آن هم خود واقعیت است. برای روشن شدن قضیه ای که حقیقت ندارد تلاشم را انجام داده و دفاعم را میکنم اما برای قضاوت دیگران که بر خلاف حقیقت باشد حتی به اندازه سر سوزن اهمیت قائل نیستم. دزدی نمیشود پشت خم پشت خم باشد در این قضیه یکی دروغ میگوید و بدتر از آن تهمت میزند و با نظری که هماجان داد آن شخص من هستم. من اینرا به حساب حواس پرتی و بی دقتی هماجان میگذارم و گرنه به گمانم . ما اینقدر از یکدیگر شناخت داریم که این نظرات را نسبت به هم نداشته باشیم....
شنبه 10 مهر 1389

iranazadiran - ایران - تهران
2-....چون هما جون قضیه رو خیلی جدی گرفته بود و از من و طلا جون برای اینکه چه کند کمک خواست من هر چه بود را به او یاد آوری کردم که ذهنش روشن شده و از سر گردونی در بیاد. همانطور که هماجون میگه ما در مورد زندگی خودمون هر دو صحبت کردیم و بعد صحبت حمید شد که هر دو بر این نظر بودیم که خیلی بامعرفته و آقاهست و بعد صحبتهایی که قبلا مطرح کردم وقتی هماجون اینو گفت من تازه یادم اومد که تو سایت حمید گفته تو نفس منی و اینقدر زیاد هم نبود که من بلافاصله برایم یاد آوری شود . من به هما جون گفتم وای من که عاشق حمیدم و بعد هم بهش گفتم گمونم . شوخی میکنه تو محیط مجازیه و اصلا زن و بچه نداره یادم نیست هما جون چه جوابی داد ولی نه مثبت بود و نه منفی بعدا تو سایت خطاب به من در کامنتی عنوان کرد که اون زن و بچه داره ( یه جاهای کامنت هم نقطه چین بود) .... 
شنبه 10 مهر 1389

iranazadiran - ایران - تهران
3-....( یه جاهای کامنت هم نقطه چین بود) من حقیقتا تعجب کردم که چقدر راحت هماجون حرفهایی رو که بین خودمون به طور خصوصی عنوان کردیم را در سایت ادامه میده چون ذهنیت بیخودی برای دیگران بوجود میاد و در همه صحبت ما نبودند که بدانند چگونه جلو رفته و اصلا چگونه ییش اومده و فکر میککند ما سرمون تو زندگی و نخ دیگرانه کاری که با تمام وجودم ازش دورم و بیزار. (این سری که در مورد حرف در آوردن شما برای خودش و حمید از سوی من باز تو سایت مطرح کرد و قضیه حمید و تعجب از احساس اون رو از من سوال کرد لازم دیدم قضیه را روشن کنم تا سوءتفاهم جدیدی بوجود نیاید. )بعد یه مدت هم که یادم نیست یا اصفهان جون و یا خود هماجون تو یه کامنت نوشتند که یه خوابی از حمید دیدن که داشته تو یزد شیرینی میخریده و این حرفا من از سر ناراحتی از اینکه حمید زن داره اما به بقیه میگه نفس منی سر بسته نوشتم حمید خوب زیر آبی میره و زبله....
شنبه 10 مهر 1389

iranazadiran - ایران - تهران
4-....قطع یقین بین حمید جون و هما جون تنها رابطه دوستانه و سالم برقرار بوده چرا که حمید چندین بار به این نوع رابطه برادرانه اشاره کرده بود و هماجون هم خانم با شخصیت و متعهدی ست اما طرز بیان کردن هما جون این ذهنیت اشتباه رو برا من بوجود آورد زمانی که از من برای احساس حمید و چگونگی بر خورد با آن سوال کرد به یادش آوردم. من از استفاده نکردن صحیح از کلمات و مفهوم آنها شاکی هستم که به کار بردن نا بجا و نسنجیده آنها باعث سوء تفاهم میشود و شایدبه خیلی جاها بر بخورد یا مفاهیم وارونه جلوه داده شود. وگرنه من به برادر خودم در روابط شخصی اش کار ندارم و زندگی خودش میدانم چه برسد به حمید که من بخواهم روابطش را زیر ذره بین بگیرم . برادرم اگر چیزی نباشد که مییسندم میتواند تنها برادرم باقی بماند و روابط دوستانه با او بر قرار نکنم اما چون دوستانم با انتخاب خودم هستند و اختیارش با خودم معمولا آنها را از بین انسانهای متعهد و یک رو انتخاب میکنم و زمانی که عکسش ثابت شود به راحتی از آنها دوری میکنم این بود که رفتار دوگانه حمید آزارم داد نه نوع روابطش.....
شنبه 10 مهر 1389

iranazadiran - ایران - تهران
5-....در هر صورت روحم از گیر کردن در این موضوع آزرده شده و موضوع کدورت را نه دوست دارم و نه توان گیر کردن بیشتر در آن و دیگر نمی توانم در موردش . بحث کنم به همین خاطر هم از همه عذر خواهی کردم و خواستم قضیه را ختم کنیم اما چون هما جان شما را حکم قرار داد و نظراتش را برای شما عنوان کرد بنده هم مزاحم اوقات شریفتان شدم وگرنه خر ما از کره ای دم نداشت. از هما جون هم خواهش میکنم تمومش کنه و به جای آن تمرکز حواس و دقتش را بیشتر کند و شوخی و جدیش را مشخص کند تا طرف درست تفهیم شود. شاید درک مطلب طرف مانند بنده اشکال داشته باشد. با احترام.
شنبه 10 مهر 1389

katrina - اسکاتلند - گلاسگو
pahlavi100 - آمریکا - کالیفورنیا-فدای شمابشوم sorryهمش داشتم به این فکرمیکردم که چطوراینقدرزیباقافیه بندی کردی ولی اون هویج رونفهمیدم !!اگرعسل استفاده میشد به شقایق میخورد ..به هرحال من همیشه به شماعزیزدل ارادت خاصی داشته ودارم همراه باcmهای دلنشین شما..
شنبه 10 مهر 1389

homa-ir - المان - هامبورک
دوستان خوبم - بازهم دروغ و پشت دروغ - عین کامنت iranazdiran درسایت. پاستاو میگوی پرادویه بعداز کامنت hamidTANTAN - کامنت دوم Iranazad بمن گفتم حالا خودت............ توگفتی اره اون چه شیطونه که منوکشته و..... که گفتی چرااما می بینی که همه اش توی سایت بمن میگه تو نفس من بودی - قسم میخورم بخدائی که میپرستمش و تنهافرزندم که چشم و قلب من است . چنین حرفهائی بوده فقط جنتلمن بمن گفت پهلوی100 برای تو و حمید تن تن حرف دراورده خودت بیا ببین تنها حرفی که راجع به سایت و. من راجع به شیواصفرپورزدم . همین . بخدا به ارواح خاک پدرومادرم چیزهائی که درقبل و حال جنتلمن نوشته صحت ندارد. من غلط کردم که زنگ زدم . حالا. می فهمم Dionaysos ترا دروغگو مینامد. کامنتها هست . من تنها چیزیکه زبانزد دوستانم است هوش وحافظه فکری ام هست . من دیگر بهیج عنوان جوابگوی جنتلمن نخواهم بود. و بازغلط کردم بحساب شوخی و دوستی سابق نوشتم اگرمیدونستی چرابمن نگفتی ویا از جنتمن و nesfe jahan کومک خواستم . چون من خیلی حساس و نوار محسن چاوشی رویم اثر ناراحتی گذاشت ولی نوشتم میدانم حمید شوخی کرده و من جدی نگرفتم.
شنبه 10 مهر 1389

pahlavi100 - آمریکا - کالیفورنیا
katrina - اسکاتلند - گلاسگو --- وای که چقدر سؤ تفاهم زیاد پیش میاد این روز ها. کاترینای عزیز قضیه " هویج" این بود که خود Wildpiony جان چند بار گفته بود "باز من هویج شدم" و وقتی‌ کسی‌ از ایشون پرسیدند "منظورتون چیه" . جواب این بود که "همیشه اسم من رو از قلم میندازند و من به این میگم هویج شدن". من هم از روی شوخی‌ همین کلمه رو استفاده کردم و الان هم یقین دارم که شقایق جان از روی شوخی‌ خداحافظی کرده اند. به هر حال از تذکر دادن شما متشکرم. همیشه باید همینطور رفع سؤ تفاهم کنیم. ممنون.
شنبه 10 مهر 1389

pariha - کویت - کویت
Esfahan Nesfe Jahan - آلمان - برلین جیـــــــــــــغ میزنم اگه جوابمو ندی موهام می کشم تازه رو فرم اومدم اون 30 کیلو اضافی رو با هزار بدبختی رسوندم به 28 کیلو یعنی 2 کیلو وزن کم کردم - کمی هم قد کشیدم چشمامم هم لیزک کردم - حیف نیست حیف نیست این همه آمادگی بعد همه چیز کشک شد - کجاییییییییی دلم گـــــــــــــــــــــــــــرفـــــــــــــــــــت اون از محسن - اون از حمید - حالا نصف ای خودم - خودمو از الاغ پرت میکنم پایین خونم میفته گردنت زود بیا - پهلوی جان بدادم برس تا دیر نشده فقط شما این سنگر رو حفظ کردید فکری به حال این عروس بی داماد بکنید .iranazadiran - ایران - تهران من که شانس ندارم معلوم نیست داماد کجا فرار کرده.
شنبه 10 مهر 1389

hamidTANTAN - اتریش - وین
(فاتحه یک)ranazadiran- ایران - تهران (رفتار دوگانه حمید آزارم داد نه نوع روابطش)اولاکه سلام و الیکم و رحمت الله .ببین ایران جان:کدام رفتار? از کدام روابط حرف میزنی? بیا و بیخیال شو. به قول بچه مسلمونا صلوات ختم کن.بنده اگه بخواهم زیر ابی بروم ,یا دنبال چیزی باشم .از تو سوال می کنم ,چرا تو این سایت سیاسی باید دنبالش بگردم?مثل اینکه خبر نداری که تو اینتر نت چه خبره.من اگه به هما گفتم که تو نفس من هستی. فقط بخاطر این بود که در هر کامنتی که من می گذاشتم به من لطف می کرد.و با مهربانی در همه شرایت و درگیریهای که با کاربران به وجود می امد از پشت من در می امدند.جریان از این قرار بودکه: سر یک در گیری با شخصی به نام فریدون هما جان حسابی برای من سنگ تمام گذاشتند.اون خانم نصفه اصفهانی و محسن اواره هم تو جریان هستند.
شنبه 10 مهر 1389

hamidTANTAN - اتریش - وین
(فاتحه دو )( خوب چی داشتم می گفتم)اهان یادم امد.(اره)درست از اون تاریخ به بعد من به هما (خانم) گفتم که: تو نفس من بودی.به موسی ابن جعفر قسم که من مغز خر یا الاغ نخوردم که با چهارتا کامنت عاشق کسی بشم اصلامن (گ) خوردم که عاشق کسی بشم.حالا هم میگم که اگر کسی از حرفهای من چنین استنباطی کرده.و برداشت کرده که من مجنون هستم و هما خانم هم لیلی من می باشد . سخت در اشتباه بوده.و اگر هم کسی حرفی و سخنی را گفته شکر زیادی خورده است. هدف من تو این قسمت از سایت فقط شوخی کردن و مزاح بوده . البته خیلی خرسندم که با انسانهای با معرفت و مهربانی هم اشنا شدم.مثل خودت,و اصفهان همه جهان.و خیلی های دیگه .که انقدر تعدا دشون زیاد است که نمیشه اسم اورد.ولی خوب دلم نمیاد که اسمی از wildpionyکه مثل دخترم هستش و یاپریا و محسن را نیاورم .ویا پهلوی عزیز که هر چند گاهی میاد یادی از من میکنه واتشی هم به هوا.
شنبه 10 مهر 1389

hamidTANTAN - اتریش - وین
(فاتحه سه به روح همتون)دوستان و هموطن های خوب و عزیزم.شما ها همتون نفس من هستید.همتون را دوست دارم. چرا که من (عاشق خاک پاک ایرانم هستم) اخه بدون ایران نفس کشیدن خیلی سخته , فکر کردم که میتونم از شما هااکسیژن روحیه بگیرم.(چقدر هم گرفتم)دستتون درد نکنه. تو روح همتون صلوات
شنبه 10 مهر 1389

katrina - اسکاتلند - گلاسگو
pahlavi100 - آمریکا - کالیفورنیا-فدای شماعزیزم بشوم خیلی ماهیx../شقایق بیادددددددییگه همه رفتندچرا?
یکشنبه 11 مهر 1389

hamidTANTAN - اتریش - وین
pahlavi100 - آمریکا - کالیفورنیا میگم که:خوش می گذرونی نه? بگذاز از سفر برگردم.من یک کالیفورنیای اسفالت کنم که تو تاریخ امریکا بنویسند. راستی یک سوال? در کامنت بعضی از کار بران سایت مشاهده شده که برای شما حرفهای عشقولانه ای از قبیل(فدای شمابشوم) (قربونتون برم)و از همه نا راهنجتر اینکه(دوست دارم) (روح منی) ( زندگی من) و از همه بدتر اینکه در جای نوشته بودن که:(بدون پهلوی زندگی هرگز) دوست دارم بدونه اینکه برام شعر بگید .با صراحت کامل بیان کنید که شما با افراد مانند(ق-پ)(پ پ -ته)(ش-چ)(ک-ب)(تن- تن) (ن-صفه)(س-ک)(k-a-t-r-i-n-a - )چه ارتباطی دارید?لطف کنید اگر میشه یک توضیحی در این رابطه بدهید. چرا که خیلی مشکوک میزنید.(حالاکارت بجای رسیده که داری خدا وندگار خودت را دور میزنی?)دارم برات بدجور. ارادتمند شما حمید تن تن (شما نفس من بودید)اوا خاک عالم بر سرم دیگه این مدلی اش را تو این سایت نداشتیم.که به حمدالله از این ببعد داریم. (خوبش هم داریم)محسن کجای که داداشت را کشتن.
یکشنبه 11 مهر 1389

katrina - اسکاتلند - گلاسگو
hamidTANTAN - اتریش - وین-درودبرشمابزرگوارواقعا * بدون پهلوی زندگی هرگز*شادوسربلندباشید..
یکشنبه 11 مهر 1389

pahlavi100 - آمریکا - کالیفورنیا
hamidTANTAN - اتریش - وین --- یادش به خیر، سنّ شما که قد نمیده، ولی‌ حتما فیلم هاش رو دیدین. صمد آقا اگر اینجا بود الان با صدای بلند میگفت "سؤ تفاهم میندازُم آی سؤ تفاهم میندازووووم". پروردگارم، با یک عبارت " حمید خان و هما خانم همزمان غیبشون زده " زدم کل این سایت رو ریختم به هم ، حالا شما من رو تهدید به آسفالت کالیفورنیا می‌کنید؟ حالا این یک طرف قضیه، از اونطرف سعی‌ در مقابلهٔ به مثل دارید و می‌خواهید برای من و هما خانم شایعه پراکنی کنید. دوست و استاد محترم، من رو هنوز نشناختید، بنده امروزی تر و روشنفکر تر از آنم که گمان می‌کنید. با صراحت کامل اعلام می‌کنم که چنانچه عزیز دلم و همسنگرم مایل باشند، حاضرم به عنوان هووی مذکر وارد زندگی‌ ایشان شده، دل بدم و قلوه بستانم!.
یکشنبه 11 مهر 1389

pahlavi100 - آمریکا - کالیفورنیا
iranazadiran - ایران - تهران --- دوست گرامی‌، با پوزش از تاخیر در پاسخ به کامنت شما. سعی‌ در این داشتم که، این واقعیت را که چرا نوع برداشت‌ها اینقدر متفاوت شده که، باعث ایجاد سؤ تفاهمات میشود را برای خودم تجزیه و تحلیل کنم و بعد پای صحبت با شما بنشینم. اما هرچه بیشتر به آن فکر می‌کنم، کمتر به نتیجه میرسم. اینست که به صحبت آنروزم برمی‌گردم و از شما می‌خواهم که اگر قصد رفع کدورتی دارید و می‌خواهید به نوعی سبوی شکسته را ترمیم کنید، هر چه کوتاه تر و خلاصه تر بنویسید، موثر تر خواهد افتاد. چنانچه روز دیگر هم اشاره کردم، من به تلاش صادقانهٔ شما برای رفع اتهام کاملا واقفم. اما چون به قول خودتان با کوچکترین تفاوت در حتی تلفظ لغات نوع برداشت ها از منظور نویسنده تغییر خواهد کرد، پس بهتر است که خیلی‌ خلاصه سعی‌ در رساندن قصد و منظور و انتقال افکارمان بکنیم. و از هما خانم هم میخواهم که ، لطف کرده، کامنت‌ها را با دقت مرور کنند، و با متانت و بزرگواری که همه ما در ایشان سراغ داریم با مسائل برخورد بکنند.
یکشنبه 11 مهر 1389

wildpiony - هند - بمبیی
hamidTANTAN - اتریش - وین بابا داداش حمید جان من که قرار بود عروست باشم:) من خودم بابا دارم به چه ابهت! نمیشه عروست باشم؟ :) homa-ir - المان - هامبورک بابا هما جون بیخیال دیگه...ببین من و تو روز روشن این پهلوی جون بی تو هرگز ..جلو چشم همه هویج کرد هیچی نگفتم...به خدا من میگفتم چقدر همه ی بچه ها خوب و صمیمی ان...بیخودی خودتونو اذیت نکنید...آهان فهمیدم شوهرتون پیشتون نیست میخواید ناراحتیتونو سر ما خالی کنید؟:)) لووول شوخی کردم
یکشنبه 11 مهر 1389

wildpiony - هند - بمبیی
homa-ir - المان - هامبورک اینجا یه خانمی هست شوهرش پارسال درسش تموم شد برگشت ایران...این خانمه تنها شد...اخلاقش شده واه واه بلا نسبت مثل سگ...همچین که چند ماه یه بار شوهرش میخواد بیاد بهش سر بزنه انقدر مهربون و ناز میشه اعصاب آدم خرد مبشه:))))) ااااههههه چرا همه باهم دعوا دارن/ Esfahan Nesfe Jahan - آلمان - برلین طلا جون پس چرا نمیای؟ بیا اینجا همه از شما جرف شنوی دارن این قائله رو ختم به خیر کن:(
یکشنبه 11 مهر 1389

hamidTANTAN - اتریش - وین
Esfahan Nesfe Jahan - آلمان - برلین این همه فاتحه فرستادم پس کجای ?(عجب روحی داری شما, یکم دیر میگیره نه?عصبانی نشو فاتحه را گفتم)اخه بعضی از ارواح طول می کشه که فاتحه را زود دریافت کنند.حالامیشه لطف کنی و سکوت را بشکنید و برگردید به سایت?تمام دلگرمی بچه های سایت شما هستید.جایتون خیلی خالی هستش.واقعا که ادم با مرام و با معرفتی هستید این را جدی میگم .شما و محسن عزیز بد جوری من را شرمنده خودتون کردید.(خواهش می کنم برگردید) واین سکوت راجانانه بشکنید https://www.youtube.com/watch?v=58jQE_9Ji2U
یکشنبه 11 مهر 1389

pariha - کویت - کویت
hamidTANTAN - اتریش - وین -هورااااااااااااااا. خوش آمدی قدم بر دو چشم سر پا دست بینی گذاشتی - دادش جان من به صراحت و جرات میگم واقعا نبودنت محسوس میشه یا مثل اصفهانیها خسیس شدی یا مثل تهرانی چپ وراست میخوای کلاس بزاری ولی نه دلم نمیاد هیچکدوم نیستی همون ( گل و آقا و نفسی )( صفای ما پابرهنه ها میدونی چیه؟ اینه که هیچ ریگی به کفشمون نیست ) پس دوستت داریم و وجودت با ارزش برامون دیگه غیبت نزنه وگرنه !!!!!!!!
یکشنبه 11 مهر 1389

hamidTANTAN - اتریش - وین
(((قانون جدید))) از این به بعد هرکس غلط غلوط بنویسه جریمه می شود. جریمه اش هم این است که باید ده بار اون کلمه غلط را بدرستی کامل بنویسد.استثنا هم برای کسی قایل نمی شویم. حالا می خواهد هر کس باشد. برای شروع قانون من از خودم شروع می کنم.شرایط +نوه تا شرایط دیگه. (حالا اینکه چیز خیلی مهمی نبود.چرا که یک بار ضایع را زایع نوشتم.بعدش هم جلوی بچه های سایت خیلی ذایع شدم)(بسکه ادم را هول می کنید)
یکشنبه 11 مهر 1389

iranazadiran - ایران - تهران
hamidTANTAN - اتریش - وین. حمید جان یک ضرب المثل ایرانی هست که احتمالا جدیدا مثل بقیه چیزها از چین سر در آورده تا دوباره به خودمون صادر شه و در مورد یه چیزایی هست که نمی خوام تو آشپزخونه بوش رو بلند کنم اینجا جایی که آدم باید ریلکس باشه و بوهای خوشمزه به مشامش برسه البته گاهی بعضی از بوها هم تلخه مثلا وقتی آدم جوشونده درست میکنه اما گند نیست چون تو آشپزخونه آدم آشغال نمی پزه. در هر صورت خوشحالم که اینجایی اما ناراحتم که همه جهانمون نیست تا زمانیکه اونو با سلام صلوات نیارین من در اعتصابم بزرگ ما در معرفت و مرام غیبت طولانی دارد و این به مذاق من و دوستانش خوش نیست. فاتحه چهارم هم رو برای خودت بفرست اگه موفق به آوردن طلا جون و محسن خان داماد فراری که ببینیم بلاخره دلو به دریا میزنه یا نه و یه پیوند قشنگ رو با پریا گله یا گل سر سبد عروسهای هنرمند و با کلاس میبنده یانه. ضمنا من به طناب پوسیده خلق از خودم ناتوانتر در چاه نمیرم از زمانی که خودم رو شناختم به ریسمان محکم الهی دستم بند بوده تا همین الان که در خدمتتونم حتی اگه تو عمق چاه هم رفتم به اتکا و محکمی اون ریسمان بالا اومدم.....
یکشنبه 11 مهر 1389

iranazadiran - ایران - تهران
....به همین خاطر معمولا افسارم تنها دست خداست و بس و سریع در مورد مردم نظریه نمیدم و به قضاوت نمیشینم تا برای خودم ثابت بشه این هم نمونه . به گمونم از حالا فقط باید با ارائه مدرک و سند حرف زد جامعه ایرانی هستیم دیگه و سی سال بهمون سم جدایی و نفرت و عقده های فراوان تحمیل شده که دو کلام حرف حساب نمی تونیم تحویل هم بدیم. یه سر به املت ایتالیایی بزن خودم هم یک نمونه . برات اینجا میذارم تا دلیل ادعام باشه. هر چند همواره از اینکار بیزارم و اینکه در گذشته رد پای محکوم کردن و یا تبرئه شدن را جستجو کنم و تنها درسها و خاطرات گذشته برایم اکتفا می کند اما زندگی نود درصدش جبر است و این هم یک نمونه از جبر آن. ضمنا به اعمال پهلوی جون گیر نده نوبت ایشون شده . مثل اینکه دلت شوخی شوخی کتک میخواد :-) شقایق گلم دلمون همینجوری گرفته و آسمونش ابری شده تو بیشترش نکن. 
یکشنبه 11 مهر 1389

iranazadiran - ایران - تهران
homa-ir - المان - هامبورک. iranazadiran-ایران-تهران. راستی این نکته رافراموش کردم بنویسم. دو تا تلفن موبایل من باید ازاد باشد . برای تلفن طرف که به ماموریت رفته است . نکته دیگر به Dionysos- فرانسه اطمینان نکن . اوبه هر ترقندی دست زد. و موس, موس دنبال یارگیری است. اینطور که اوراشناختم, صد تا سور به این اخوندها است. وکمی به اوشک دارم . طرفداران پادشاهی راببادمسخره ویا دستبند سبز شاهزاده رضاپهلوی را مسخره میکند. فدای تو تا تماس تلفنی. یکشنبه 2 خرداد 1389.......
یکشنبه 11 مهر 1389

iranazadiran - ایران - تهران
..... iranazadiran- ایران - تهران. homa-ir - المان - ّهامبورک. نازنینم منم دلم تنگ شده. منظورت رو هم نفهمیدم من یه خورده خنگم. در مورد Dionysos- فرانسه هم حسم بهش بد نیست. من بشدت تابع حسم هستم چون تنها چیزیه که میتونم بهش اطمینون کنم البته همواره درصدی رو برای ردش باقی میذارم. گمونم مثل فریدونه که اول دعوا داشت اما نیتش خیر بود. بعدشم من با اون صنمی ندارم یعنی با هیچ کس ندارم اگر ملاحظاتی باعث نمیشد و روزگار ما امین تر و بهتر از این روزگار بود از گفتن هیچ چیز در اینجا و جمع ابا نداشتم. اما چه میشود کرد باید با شرایط خود را وفق داد. منتظر تماست هستم. کارت دارم تماس گرفتی خودم شمارت رو میگیرم. مواظب خودت باش. به گلت هم سلام برسون. دوشنبه 3 خرداد 1389.
یکشنبه 11 مهر 1389

homa-ir - المان - هامبورک
Wildpiony- هند - بمبئی. عزیز ماهم - همسر من درامریکا زندگی میکند و قبلا هم نوشتم که در برنامه ام هست که برای همیشه برم امریکا بخصوص فرزندم درامریکا اما دردوایالت مختلف و لی مرتباباهم درتماس و اگر فرزندم فرصت داشته باشد همدیگر را می بینند. ولی هرروز هم فرزندم و هم همسرم ساعتها تلفنی صحبت میکنیم. و من نه دوری همسر ونه فرزند مرا ناراحت وچه برسد به بد خلقی کند. من همیشه شاد و خندان هستم فقط انی از حرف دروغ ناراحت و فورا جواب میدهم و هرگز درسینه نگه نمیدارم و زود هم بفراموشی میسپارم . کلا. ادم راحتی هستم و کوچکترین سختی راازخود دور میکنم . زندگی ارزش این . حرفها راندارد و کلا سخت نمیگیرم . ویک لحظه زندگی ام را سعی میکنم هرچه بیشتر ازطبیعت زیبا بهره ببرم. درضمن ماه دیگر یک سفر 15 روزه به جای خوب که همسر و فرزندم هم هست داریم . باهزاران بوس بوس بوسی. برای شقایق خوشگلم
یکشنبه 11 مهر 1389

hamidTANTAN - اتریش - وین
iranazadiran - ایران - تهران homa-ir - المان - هامبورک این اهنگ را گوش کنید و بعد هم نظرخودتون را بدید. (ولی این بار با عشق, مثل گذشته).حالا من که خدا ندارم. شما که دارید چرا ?(((((((((خواهش می کنم))))))))) https://www.youtube.com/watch?v=h2OEoLlL8vg
یکشنبه 11 مهر 1389

iranazadiran - ایران - تهران
pahlavi100 - آمریکا - کالیفورنیا. سرور جون به عقیده بنده اگه معظل باز شه حتی به این قیمت و رفع سوء تفاهم بشه بهتره از اینه که روشو پوشوند و به ظاهر به فراموشی سپردش اما وقتی که سر باز کرد قادر به کنترلش نبود. اما چون بنده به تجارب شما اهمیت داده و شخصیت محترمی بریم هستید با کمال میل توصیه شما را به گوش گرفته و به روی چشمم. حتما به این مورد توجه می کنم. با احترام.
یکشنبه 11 مهر 1389

iranazadiran - ایران - تهران
hamidTANTAN - اتریش - وین. حمید جان مطمئن باش من از زخمهای کاری تر و عمیق تر جون بدر بردم البته جاش مونده اما به سلامت از اونا عبور کردم و در نهایت خودم رو به انتقاد کشوندم و خودم را به خاطر اشتباهات کوچک و بزرگ بخشیده ام به همین خاطر به راحتی از دیگران گذشته و اشتباه را جز لاینفک زندگی بشر می دانم. این زخم هم برای خوب شدن نیاز به زمان داره. من از هیچ کس بیش از خودم در این مواقع دلخور نمیشم. خوشحالم که حضور داری.
یکشنبه 11 مهر 1389

mohsen_raja - ایران - تهران
1)بسم‌الرب قهر و اشتی‌و از این‌چیزا....سلام‌علیکم همگی درد نکنه! بابا شماها دیگه شورش رو در اوردید، ادم وقتی قهر می‌کنه حداقل تا دو سال نباید با کسی حرف بزنه، وقتی هم می‌گه من از اینجا(سایت و قسمت اشپزی) رفتم، دست‌کم چهار سال نباید افتابی بشه! چهار روز بود داشتیم مثل ادم زندگی می‌کردیم، صبح بلند می‌شدیم یه سر به سایت می‌زدیم، کسی نبود با خیال راحت می‌رفتیم پی یه لقمه نون حلال تا فردا که زنمون رو اوردیم خونه با ده دوازه تا بچه بی‌زبون شکم گرسنه نرن به رختخواب...ادامه
دوشنبه 12 مهر 1389

mohsen_raja - ایران - تهران
2) شب هم برمی‌گشتم باز کسی نبود( قسمت اشپزی) با خیال راحت می‌رفتم قسمت خبرهای سیاسی چهار تا فحش می‌دادم به مقام معظم رهبری، رییس جمهور مردمی و نظام مقدس اسلامی، بعد که اعصابم می‌اومد سر جا به هزار کار دیگه می‌رسیدم. حالا دوباره از امروز برگشتیم سر خونه اول، این از این .....و اما یه تبریک ویژه به حمید جان بخاطر برپایی اتیش که حتی وقتی نیست هم می‌تونه به پا کنه. یه خسته نباشید به جناب پهلوی نه بخاطر شعرهای زیباشون، بخاطر پشتکاری که در امر شعله‌ورتر سازی دارند( اقا! جدن شما عجب دل شیری دارید، باز هم چوب تو خونه زنبور!) خلاصه اگر می‌شه دست ما رو هم بگیرید، بذارید در رکابتون خدمت کنیم.
دوشنبه 12 مهر 1389

mohsen_raja - ایران - تهران
Esfahan Nesfe Jahan - آلمان - برلین// دلم می‌خواد بگم "فدای شما" دخترخاله مهربون که اینقدر با محبت هستید ولی می‌ترسم، جناب پهلوی فردا اتیش بپا کنه بخاطر همین نمی‌گم. ضمنا من همیشه بچه درسخونی بوده‌ام. تا یادم نرفته این رو هم بگم که خر شما از همون بچگی دم نداشت، من خیلی خوب یادمه!
دوشنبه 12 مهر 1389

mohsen_raja - ایران - تهران
pariha - کویت - کویت// اولا که یادتون باشه شما فقط باید در مقابل شوهرتون سر تعظیم فرو بیارید ولاغیر، دوما این که چشمهات رو لیزک کردی یعنی چی کار کردی؟ یه موقع خرج نداشته باشه؟! غیراسلامی و غیر شرعی هم نباشه که به شدت باهات برخورد می‌شه! خلاصه زودتر مشخص کن این لیزک دیگه چی‌چیه! سوما هم مگه اونجا تو کویت، ملت کفش پاشون نمی‌کنند که شما پا برهنه‌اید؟! حالا گیرم عربها بخوان به سبک ابا و اجدادشون پابرهنه برن شکار سوسمار، ریشه خار مغیلان رو بخورند وبا شتر برن مهمونی مگه شما هم بخاطر اینکه اونجا زندگی می‌کنید باید از اونها پیروی کنید؟!
دوشنبه 12 مهر 1389

hamidTANTAN - اتریش - وین
mohsen_raja - ایران - تهران با درود فراوان به محسن جان عزیزم:خوشم میاد که اخلاقت مثل خودمه.بامعرفت,مهربون,و با صفا.البته ما ابانی ها(عقربها) صفت های خیلی خوب و اخلاقی بی شمار داریم .لاعقل از اون یازده تا حیون دیگه به مراتب دل رحم تر هستیم.علت اینکه اسم من را دوباره اینجا دیدی فقط به فقط این بود که من یک عقرب اصیل هستم,مثل خودت.و تعصب زیادی به اخلاقیات و پیوندهای دوستی دارم.درست مثل خودت.از ما عقربها بهتر تو هیچ باغ وحشی پیدا نمیشه. این حرفهارا هم زدم که بعضی هامثل (pariha) بدونند که چه شانسی اوردن.محسن عزیز :فقط سعی کن که هیچ وقت تو زندگیت زود هل نشی.حتی جلوی پدر زن اینده ات.
دوشنبه 12 مهر 1389

+0
رأی دهید
-0

نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.