حکومت جمهوری اسلامی همواره بر اسلامی کردن همه امور جامعه اصرار داشته است، از هنر و فرهنگ تا دانشگاه و اقتصاد، و از ورزش و سرگرمی تا ازدواج و خانواده. اسلامی کردن امور به معنای بازگرداندن جامعه به دوران پیش از مدرنیزاسیون و سکولاریزاسیون دوران پهلوی و زدن رنگ دینی به همهامور با اسامی و ظواهر دینی و نیز اجرای احکام به زمین مانده و حتی مهجور، مهم ترین برنامه ایدئولوژی اسلامگرایی در پنج دهه اخیر بوده است. روحانیت بلافاصله پس از کسب قدرت این برنامه را به اجرا گذاشت.
ماهیت این برنامه یا پروژه چه بوده است؟ این برنامه خود را در حوزههای مختلف چگونه ظاهر کرده است؟ نهادهای دینی در این میان چه کارهاند؟ این پرسشها را با تمرکز بر موضوع ازدواج موقت که یکی از ارکان شیعی گرایی است به خوبی میتوان پاسخ داد.
رعایت ظواهر و درونی کردن ریاکاری
اسلامی کردن به معنای رعایت ظواهر دینی و اجرای اجباری احکام حتی بدون باور افراد به این احکام بوده است. مهم نیست افراد قلبا به روزه اعتقاد داشته باشند؛ آنها باید در ماه رمضان در ملا عام روزهخواری نکنند و گرنه مجازات خواهند شد (خودروی روزه خواران توقیف میشود: تابناک، ۱۷ مرداد ۱۳۸۹؛ حداکثر مجازات روزهخواری،۱۰ روز تا ۲ ماه زندان است و دیگر مجازات روزهخواری در ملاعام، ۷۴ ضربه شلاق است اما به علت این که مجازات روزهخواری جنبه بازدارندگی بیشتری به خود بگیرد، معمولا شلاق تعیین میشود، تبیان، ۳۱ مرداد ۱۳۸۸).
مهم نیست زنان اعم از مسلمان و غیر مسلمان یا باورمند و غیر باورمند به حجاب باور داشته باشند؛ در ملا عام باید به این باور تظاهر کنند. اهمیتی ندارد افراد در سبک معماری داخل خانه از روحانیت پیروی کنند و مهم نیست که به این سبک باور دارند یا ندارند یا با این سبک احساس راحتی میکنند یا خیر؛ آنها باید زنان را به اندرونی بفرستند: «باید اندرونی و بیرونی در ساخت خانهها احیا شود. تاکید دارم مدل آشپزخانه اپن با فرهنگ ایرانی همخوانی ندارد.» (علی نیکزاد، وزیر مسکن و شهرسازی دولت احمدی نژاد، ۱۹ مرداد ۱۳۸۹)
در موضوع رابطه جنسی نیز ماهیت این رابطه برای حکومت چندان مهم نیست؛ افراد باید یاد بگیرند چطور ظواهر را درست کنند و شواهد و اطلاعات نشان میدهند که دارند یاد میگیرند. بنیانهای روابط دیرپای صمیمی یعنی اختیار، اعتماد، وفاداری، امانت و صداقت، و عاطفه اهمیت چندانی از نگاه حکومت ندارند؛ امضای حکومت دینی و روحانیت است که یک رابطه را علیرغم فقدان شرایط فوق مشروعیت میبخشد. ایدئولوژی اسلامگرایی این بنیانها را به یک صیغه شرعی تقلیل داده است و این تقلیل را با قوای قهریه اعمال میکند. اگر صیغه خوانده شود دیگر نیازی به هیچ یک از شرایط فوق نیست.
به همین دلیل اصرار زیادی بر ثبت ازدواج موقت از سوی اقتدارگرایان دینی دیده میشود و در نهایت علیرغم مخالفت عمومی این نوع ازدواج بر اساس مصوبه مجلس در سه مورد ثبت خواهد شد: «در موارد ذیل ثبت نکاح موقت یا بذل آن الزامی است: ۱- توافق زوجین؛ ۲- باردار شدن زوجه؛ ۳- شرط ثبت ضمن عقد». (ماده ۲۲ لایحه خانواده، تابناک، ۱۴ شهریور ۱۳۸۹)
ازدواج موقت یک ساعته یا فحشا
بنا به گزارش پژوهشگران مطالعات زنان در ایران، دو خصوصیت در ازدواجهای موقتِ واقعا موجود قابل مشاهدهاند: هر چه کمتر شدن زمان این ازدواجها تا حد یک ساعت، و انگیزه اقتصادی برای ورود به این نوع رابطه. (ازدواج موقت به شغل تبدیل شده است، تابناک، ۱۷ مرداد ۱۳۸۹) در عرف روابط اجتماعی در ایران، عنوان مناسب برای رابطه زن و مرد ۱) با انگیزهی لذت جنسی مرد، ۲) اکراه زن و ورود او به این رابطه علی رغم میل باطنی فقط برای کسب درآمد، ۳) زمان بسیار کوتاه، و ۴) فقدان رابطه احساسی، همان فحشاست. از همین جهت ازدواجهای موقت یک ساعته تفاوت ماهوی با فحشا ندارد. به همین دلیل است که در عرف جامعه ایران همواره ازدواج موقت همانا رابطهای با محوریت لذتجویی مردان و فحشای مشروع تلقی شده است. بنا به نظر سنجیهای مختلف، حتی اکثریت زنان باورمند شیعه در ایران ازدواج موقت را پذیرا نیستند.
حیات حاشیهای و پنهانی
ازدواج موقت در ایران هیچگاه راهحلی برای حل مشکلات جنسی بالاخص برای زنان و جوانان نبوده است، به سه علت: ۱) مشکل موقعیت یعنی سفر بودن یا همراهی کاری در اقشار تحصیل کرده و تکنوکرات هیچ گاه افراد را به ازدواج موقت در عین قانونی بودن سوق نداده است؛ ۲) جوانانی که امکان ازدواج ندارند به ازدواج موقت نیز دسترسی ندارند، چون خانوادهها این نوع ازدواج میان جوانان را نپذیرفتهاند؛ و ۳) ازدواج موقت در اکثر موارد در جنب ازدواج دائم قرار داشته و مردان متمول از این نوع خدمات استفاده میکردهاند؛ ازدواج موقت به شکل نهادی مستقل در جامعه ایران هویت نیافته است تا بدیلی برای ازدواج دائم یا روابط جنسی آزاد باشد. این ازدواج عمدتا به صورت حاشیهای و پنهانی صورت می گیرد.
اسلامی کردن توسط بخش غیر دولتی
پروژههای اسلامی کردن دانشگاهها، مدارس، بیمارستانها، اتوبوسها و نیز اسلامی کردن علوم انسانی و هنر و فرهنگ با صرف صدها میلیارد تومان بودجه در سه دهه اخیر توسط حکومت دنبال شده است اما اسلامی کردن فحشا یا صورت اسلامی بخشیدن به آن توسط بخش غیر دولتی به اجرا در آمده است. مردانی که میخواهند از بازار سکس با پوشش شرعی استفاده کنند و زنانی که میخواهند در بازار سکس (عمدتا به دلیل فقر و فقدان شغل و سرپرست خانوار) بدون دردسر قانونی حضور داشته باشند راههای اسلامی کردن عمل خود را یافتهاند: صیغههای یک ساعته. اسلامی کردن در این مورد دقیقا به معنای دادن یک پوشش شرعی به این عمل است، معنایی که حاکمیت دقیقا در اسلامی کردن دیگر امور اراده و دنبال کرده است.
تعیین زمان ازدواج موقت در اختیار دو طرف است و هیچ منع شرعی برای کاهش آن به یک ساعت وجود ندارد. همچنین هیچ دستگاه دولتی نمیتواند بر این که زنان پس از یک ازدواج عده نگاه میدارند یا نه نظارت کند. از همین جهت، درست کردن ظواهر اسلامی برای فحشا بسیار آسان شده است و کسانی که بخواهند از دردسر مواجهه با ماموران و محتسبان دولتی پرهیز کنند این راه را در پیش میگیرند.
سهم نهادهای دینی
تنها عایدات بخش مذهبی از صورت اسلامی دادن به فحشا یا اسلامی کردن آن، وجهی است که برای ثبت ازدواج موقت به روحانیونی که صیغه را میخوانند یا مینویسند پرداخت میشود. مصوبه مجلس در این مورد آن سهم را افزایش خواهد داد. بدون این وجه، رابطهای که موارد بسیاری از آن در عرف فحشا تلقی میشود رسمیت نمییافت و در پناه حاکمیت دینی قرار نمیگرفت. در دیگر وجوه اسلامی کردن، این حکومت است که هزینه را برای پیاده کردن اسلام فقهی (از خزانهی مردم) میپردازد اما در این مورد خاص این افراد درگیر هستند که باید هزینهها را متقبل شوند.
بازار سکس تعطیل بردار نیست
بازار سکس از قدیمیترین بازارهای جوامع انسانی است. جمهوری اسلامی در این حوزه نیز مثل قلمروهای دیگر زندگی مردم دن کیشوتوار به جنگ واقعیت رفت. جمهوری اسلامی می خواست بازار سکس را در جامعهای با هزاران دشواری و مسئله، تحت کنترل شریعتی که جامعهای قبیلهای را سامان می داده در آورد. در برابر این پوستین تنگ، جامعه واکنش نشان داده و در عین فرار رفتن از آن، بخشهایی از آن را (مثل ازدواج موقت) در چارچوبی تازه و بر اساس نیازهای روز (که تن فروشی نیز بخشی از آن است) پوششی برای کارکردهای معمول نهادها (مثل نهاد سکس) قرار داده است.
اما جوانان کشور در عین بالا رفتن سن ازدواج اکثرا حاضر نبودهاند این نوع ازدواج را بپذیرند. آنها که از شریعت و مذهب گذشتهاند روابط آزاد و بدون قید و شرط را بر هر گونه قید و شرط شرعی ترجیح میدهند. آنها ترجیح میدهند روابطی عرفی را بر اساس اختیار، اعتماد، وفاداری، امانت و صداقت، و عاطفه متقابل شکل دهند، خواه با رسمیت دولتی یافتن در قالب ازدواج و خواه بدون آن. در این میان روابط عرفی بدون این اصول و مبانی نیز در بازار آشفته روابط صمیمی و جنسی در ایران رواج یافته است.
مجید محمدی - جامعه شناس
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|