عتیقه تقلبی جان فروشنده آن را گرفت


عتیقه تقلبی جان فروشنده آن را گرفت

خریدار یک «پارچ مسی» وقتی از تقلبی بودن آن باخبر شد، بعد از اینکه نتوانست پول خود را پس بگیرد، فروشنده را به قتل رساند.

 شامگاه 24 شهریور سال 88،‌ ساکنان یک مجتمع مسکونی در سعادت‌آباد مأموران پلیس را از فقدان مشکوک همسایه خود باخبر کردند.

مأموران پلیس به همراه عوامل آتش‌نشانی به محل موردنظر رفتند و بعد از ورود به منزل، با جسد غرق در خون مرد صاحبخانه به نام علیرضا روبرو شدند.

با اظهارات نگهبان مجتمع و انجام تحقیقات لازم،‌ مدتی بعد یکی از آشنایان مقتول به اتهام قتل دستگیر و بعد از چند مرحله تحقیقات به قتل اعتراف کرد.

متهم به قتل،‌ ابتدا قصد داشت قتل را گردن زنی که با مقتول رابطه داشت بیاندازد اما در نهایت اعتراف کرد که مقتول را به علت اینکه حاضر نبود بدهی‌اش را بپردازد به قتل رسانده است.

قرار مجرمیت متهم در دادسرای جنایی تهران صادر و به دادگاه کیفری استان تهران ارجاع داده شد که صبح امروز در شعبه 113 دادگاه کیفری استان تهران و به ریاست قاضی محمدسلطان همتیار به آن رسیدگی شد.

ذبیح‌زاده نماینده دادستان با اشاره به مدارک موجود در پرونده مانند شکایت اولیای‌دم، نظریه‌ پزشکی قانونی، کشف خون متهم در محل قتل و اعتراف متهم بزه انتسابی به متهم را محرز دانست و خواستار مجازات وی شد. اولیای‌دم نیز خواستار قصاص وی شدند.

در ادامه، متهم در جایگاه قرار گرفت و با بیان اینکه انگیزه قتل نداشته است، گفت: با مقتول آشنا بودم و هر از گاهی برای او وسایل مصرف «شیشه» می‌بردم. چند ماه قبل از قتل، او یک «پارچ» مسی به من نشان داد و با بیان اینکه عتیقه است قیمت آن را 300 میلیون تومان عنوان کرد ولی گفت به خاطر مشکلات مالی حاضر است آن را به قیمت 70 میلیون تومان به من بفروشد.

وی ادامه داد: بافروش 2 ماشین و قرض از پدرم و خواهر همسرم، پارچ را به قیمت 63 میلیون تومان از او خریدم و قرار شد خودش برای آن مشتری پیدا کند تا من بدهی‌هایم را بپردازم.

متهم گفت: مدتی بعد، پارچ را به خیابان منوچهری بردم و به یک عتیقه‌فروش نشان دادم اما او گفت این پارچ نه عتیقه است و نه قدمت و قمیتی دارد. اما به خاطر ترسی که از علیرضا داشتم، نتوانستم این موضوع را به او بگویم و فقط از او خواستم یا پول من را به من پس بدهد یا یک مشتری برای آن پیدا کند.

وی در ادامه اظهاراتش افزود: حدود 7 ماه از این موضوع گذشته بود که یک روز علیرضا از من خواست برایش«پایپ» ببرم. با هماهنگی نگهبان مجتمع به خانه او رفتم. وقتی به او گفتم پول را به من برگرداند، امتناع کرد و در همان لحظه موضوع تقلبی بودن پارچ را به او گفتم.

متهم ادامه داد: علیرضا از حرف من عصبانی شد و شروع به فحاشی کرد. به سمت من آمد و بعد از اینکه با اسپری اشک‌آور به من حمله کرد، ضرباتی هم با چاقو به سر و گردنم زد. من هم یک لحظه متوجه شدم که یک چاقو در دستم است و با آن مقتول را زدم. با حوله سرم را بستم و بعد از خروج از خانه، لباس و حوله خونی را به همراه پارچ و چاقو داخل جوی آب انداختم.

بعداز اظهارات متهم، وکیل مدافع وی در جایگاه قرار گرفت و با استناد به حمله مقتول به متهم، اقدام متهم را دفاع مشروع از خود عنوان کرد و خواستار تبرئه وی از این اتهام شد.

قاضی همتیار ختم جلسه را اعلام و صدور حکم را به بعد از مشورت با مستشاران دادگاه موکول کرد.

i.am.the.world - لوکزامبورک - اش
چرا ما برای عتیقه ادم میکشیم؟! برای اینکه خودمان نیز عتیقه و وحشی مانده ایم. نه؟! کشتن ادم برای یک پارچ مسی!!! عالمی در سر ما انسانها میگذرد. عجیب! عجب! پارچ مسی!! قتل ادم!! شادباشید.
شنبه 30 مرداد 1389

+0
رأی دهید
-0

نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.