کمدین های آمریکایی از صحبت های احمدی نژاد استفاده می کنند


کمدین های آمریکایی از صحبت های احمدی نژاد استفاده می کنند

محمود احمدی نژاد

رادیو فردا : دولت آمریکا می گوید به دنبال یافتن راه حلی دیپلماتیک برای حل مناقشه هسته ای ایران است. همزمان از سوی دیگر، شماری از کارشناسان آمریکایی و اسرائیلی با نوشتن مقاله هایی به ویژه در مطبوعات و نشریات آمریکایی، حمله نظامی به ایران را توصیه می کنند. برداشت این کارشناسان اینست که ایران کماکان فعالیت های خود را برای دستیابی به سلاح هسته ای ادامه می دهد و قطعنامه های سازمان ملل و تحریم های اعمال شده علیه ایران راه به جایی نخواهد برد.

یکی از این مقاله ها را آمیتای اتزیونی در مجله بررسی های نظامی آمریکا نوشته است. او در مقاله خود حمله به تاسیسات هسته ای و زیربنایی ایران را توصیه کرده است و درباره پیامدهای ناشی از این حملات احتمالی می گوید اگر آمریکا می خواهد ابرقدرت باقی بماند و مهمترین بازیگر سیاسی در صحنه بین المللی باشد، باید عواقب حمله به ایران را هم بپذیرد و با آن کنار آید.

نقطه بی بازگشت، عنوان مقاله جفری گلدبرگ در نشریه آمریکایی آتلانتیک است. او می گوید احتمال حمله اسرائیل به ایران تا ده ماه دیگر بیش از ۵۰ درصد است. علاوه بر این مایکل آیزن استات و دیوید کریست از موسسه مطالعات خاور نزدیک در واشنگتن مقاله ای در مجله Foreign Policy (سیاست خارجی) چاپ آمریکا نوشته اند مبنی بر اینکه ایران ممکن است در حمله به منافع آمریکا در خاورمیانه پیش دستی کند و از این رو واشنگتن باید مماشات با ایران را کنار بگذارد و به اقدام های جدی علیه ایران دست بزند.

این نمونه ای است از خیل نوشته های اخیر درباره حمله نظامی به ایران در مطبوعات آمریکایی که توجه آگاهان سیاسی ایران را برانگیخته است. پیام و پیامد این نوشته ها چه می تواند باشد؟ میهمان گفت و گوی ویژه این هفته منصور فرهنگ، سفیر ایران در سازمان ملل در دوران دولت موقت انقلاب و استاد علوم سیاسی در دانشگاه بنینگتن در ایالت ورمونت آمریکا از جمله به این پرسش پاسخ می گوید.

آقای فرهنگ! درباره این اظهار نظر که گفته می شود تعداد نوشته ها درباره حمله احتمالی نظامی به ایران اخیراً در مطبوعات انگلیسی زبان و مطبوعات آمریکایی افزایش یافته، چه فکر می کنید؟

منصور فرهنگ: در دو سه ماه اخیر، تهدیدات، شایعات و گمانه زنی های مربوط به حمله نظامی اسرائیل و آمریکا و یا مشترکاً به ایران گسترش پیدا کرده است. تردیدی نیست که این بحث ها بیش از گذشته در آمریکا در گروه های مربوط به سیاست خارجی مقاله نویسان، کارشناسان زیاد تر شده است. یک دلیل اصلی این موضوع اینست که بخش عمده ای از کسانی که این بحث ها را مطرح می کنند، مخالفین آقای اوباما هستند.

امروز آقای اوباما مورد انتقاد شدید گروه های دست راستی قرار گرفته و فکر می کنند که در شرایطی پرزیدنت اوباما ضعیف شده باید فشار بیشتری به او آورد که بخواهد با مسئله ایران به طور جدی تری برخورد کند. دو تفسیر مختلف می توان داشت. اول اینکه آمریکا و اسرائیل نیت حمله نظامی به ایران ندارند، بلکه هدف از تبلیغات اخیر و تشدید تبلیغات حمله نظامی به ایران ایجاد ترس و نگرانی در سطح بالای رهبری رژیم ایران است، به این امید که در آنجا تغییری در موضع ایران ایجاد شود.

رهبران ایران انعطافی نشان دهند و امکان دست یابی به توافقی که برای طرفین قابل تحمل باشد، بیشتر شود. این یک برخورد منطقی با این گسترش تهدیدات است. ولی برخورد منطقی دیگر که وجود دارد، اینست که آمریکا و اسرائیل هیچ امیدی به تغییر موضع ایران ندارند و فکر می کنند که حمله نظامی دارد روز به روز ضروری تر می شود و بنابراین باید با جنگ تبلیغاتی و بزرگ کردن تهدید ایران برای موجودیت اسرائیل و ثبات و امنیت خاورمیانه، افکار عمومی دنیای غرب، آمریکا و اروپا را آماده کرد که حمله نظامی به ایران را به عنوان یک ضرورت بپذیرند. در این رابطه نیز تردیدی نیست که مبلغین بسیار زیادی حتی قبل از ماه های اخیر همیشه دنبال این گزینه بودند و امروز فرصت بیشری پیدا کرده اند که بتوانند این گزینه را به سطح افکار عمومی و به طور کلی محافل سیاست خارجی بکشانند.

آن دسته از کسانی هم که فکر می کنند با حمله نظامی به ایران نمی شود کاری را از پیش برد و اوضاع ممکن است پیچیده تر شود، آیا درباره احتمال حمله نظامی به ایران می نویسند؟

تردیدی نیست مخالفانی هم دارد. ولی این مخالفان هیچ کدام ارتباط نزدیکی با دولت و یا کنگره و کاخ سفید ندارند. اینها منتقدان سیاست خارجی آمریکا هستند غالب شان و فکر می کنند که این جنگ فاجعه ای برای منافع آمریکا در منطقه خواهد بود و به هیچ وجه نمی تواند نتیجه دلخواه را بدهد.

آنها می گویند که حمله نظامی بمباران تاسیسات هسته ای ایران یعنی یک جنگ دیگر منطقه، خروج ایران از عهدنامه منع گسترش تسلیحات هسته ای و به طور کلی می تواند در بهترین شرایط ممکن امکانات ایران را برای دستیابی به سلاح هسته ای یا توانایی ساخت سلاح هسته ای به تاخیر بیاندازد ولی به هیچ وجه مسئله را حل نمی کند. بنابراین آنها روی گزینه دیپلماسی و مذاکره تاکید می کنند.

آنها هم هستند. ولی وقتی به کنگره آمریکا می رویم و یا به سیاست گذاران موثر در حریم سیاست خارجی آمریکا می رویم، تاکید روی خطر ایران خیلی بیشتر است ولی در کنار تمام این مسائل کسانی که به طور کلی در ایران تغییر رژیم می خواهند، فکر می کنند ایران به عنوان یک کشور غیر عرب خاورمیانه می تواند مثل گذشته ها، دوره قبل از انقلاب با اسرائیل روابط حسنه ای داشته باشد، آنها برنامه تهدیدات خودشان را ادامه می دهند و در این رابطه بهترین یار و بهترین حامی آنها پرزیدنت محمود احمدی نژاد ایران است به دلیل زبان گستاخ و تهدیداتی که او در سخنرانی های خودش نسبت به صلح و امنیت، اسرائیل و یهودیان و غیرذلک مطرح می کند.



در عین حال در خود ایران محمود احمدی نژاد از جانب منتقدانش در جناح اصول گرا انتقاد می شود به او که گاهی وقتها نرمش نشان می دهد در برابر آمریکا. از لابلای این نوشته ها که در مطبوعات غربی و انگلیسی زبان منتشر می شود، چه می شود فهمید درباره درک دولت باراک اوباما درباره سیاست های دولت محمود احمدی نژاد و جمهوری اسلامی ایران؟

از ایران صداهای متضادی شنیده می شود و اگر کسی بخواهد موضع ایران را بر مبنای مواضع و گفته های احمدی نژاد تحلیل و تفسیر کند، خیلی قابل فهم است که آنها به این نتیجه برسند که در ایران عقلانیت وجود ندارد و چون عقلانیت وجود ندارد، ایران دنبال منافع ملی و امنیت خودش نیست. یعنی مذاکرات دیپلماتیک، بده بستان ها در مناقشات بین المللی بر این فرض استوار است که هر کشوری دنبال منافع امنیتی و خواسته های اقتصادی رفاهی خودش است و در این چارچوب می توانند با بده بستانهای سیاسی و اقتصادی امنیتی به راه حلی برسند که برای طرفین قابل قبول یا تحمل باشد.

ولی وقتی می گویم عقلانیت وجود ندارد، یعنی آن دولت دنبال منافع ملی و امنیتی خودش نیست، در این رابطه تاکیدی که احمدی نژاد روی مسئله وحدانیت می کند که در اینجا ایران از جهت ایدئولوژیک یا بینش های مذهبی در جایی قرار دارد که هر هزینه جنگ و حتی کشتار دسته جمعی اهمیت ندارد برای اینکه روز قیامت، روز آخرت، بازگشت مهدی و غیرذلک... این حرف های احمدی نژاد چه در سازمان ملل متحد و چه در مصاحبه ها و غیره بهره برداری های جالبی از آن می شود.

دست راستی های جنگ طلب در آمریکا و اسرائیل از این گفته ها بهره برداری می کنند که بگویند ایران تهی از عقلانیت و خرد ورزی است بنابراین برای تئوری جنگ پیشگیرانه توجیهی درست کرده اند. دوم اینکه کمدین های آخر شب آمریکایی از همین صحبت های احمدی نژاد و زبانی که به کار می برد، استفاده می کنند که او را به عنوان یک دلقک معرفی کنند.

خیلی جالب است که بخش عمده ای از مردم آمریکا اطلاعات خود را راجع به مسائل سیاست خارجی از این شوهای آخر شب تلویزیون های آمریکایی می گیرند. و احمدی نژاد امروز با نهایت تاسف شده چهره جمهوری اسلامی. این چهره مورد استفاده کسانی قرار می گیرد که می خواهند بگویند جنگ پیشگیرانه تنها راه برخورد با ایران است برای اینکه ایران در چارچوب منافع ملی و رفاهی خودش عمل نمی کند.

بر مبنای آنچه در این مقاله های انگلیسی زبان منتشر می شود در آمریکا و کشورهای دیگر غربی، چه نوع سیاستی در ایران می تواند احتمال حمله نظامی را کم کند؟

اگر ایران به راستی به آن چیزی که بارها و بارها تکرار کرده که نیت ساخت سلاح هسته ای ندارد و فقط می خواهد غنی سازی اورانیوم را در حد سه و نیم تا چهار درصد برای سوخت داخلی و در حد بیست درصد برای اهداف پزشکی و پژوهشی استفاده کند، این می تواند مبنای گفت و شنود بسیار منطقی باشد که طرفین را به راه حل برساند. به این شکل که ایران بیاید تعهد بدهد که غنی سازی اورانیوم را تا سه و نیم درصد نگاه می دارد و این اورانیوم را برای استفاده داخلی تعویض می کند با اورانیوم بیست درصد و بعد اجازه می دهد که کارشناسان آژانس بین المللی انرژی هسته ای بدون قید و شرط و چون و چرا به همه تاسیسات هسته ای ایران دستیابی داشته باشند.

اگر ایران این موضع را بگیرد، حق ایران برای غنی سازی اورانیوم تایید شده و ایران توانایی ایجاد سوخت داخلی را خواهد داشت و می تواند مبنایی باشد برای حل و فصل اختلافات بیشتری که بین ایران و آمریکا یا ایران و اروپا وجود دارد. یعنی اگر ایران آن موقع که اوباما اول آمد به کاخ سفید و ایران را دعوت کرد به مذاکره، اگر در آن موقع رژیم ایران یک هیات پنج نفری و ده نفری از دیپلماتهای ایران را انتخاب می کرد و می گفت بیایید بنشینیم دور میز مذاکره و ما همه مطالبات و خواسته های خودمان را می گذاریم روی میز و شما هم بگذارید و وارد گفت و شنود شویم.

ولی ایران این کار را نکرد. امروز هم احمدی نژاد اصلا و ابدا از این طریق حرکت نمی کند و وقتی صحبت از مذاکره می کند می گوید من می خواهم با آقای اوباما بیایم جلوی رادیو تلویزیون مناظره کنیم راجع به مسائل جهانی. که این موضوع باز یک سوژه ای می شود که این آدم اصلاً ارتباطی با عقلانیت و خردورزی ندارد در آن حریم مورد بهره برداری قرار می گیرد. وگرنه این نوع مسائل بین المللی اول در سطح دیپلمات ها و هیچ بعید نیست که واقعاً اگر روزی بین دو کشور تفاهم قابل توجهی ایجاد شود رهبران دو کشور برای تایید آن عهدنامه ملاقاتی با هم بکنند. این ایران بدون اینکه کوچکترین تغییری در توانایی خودش بدهد، فقط بر مبنای این ادعا که اصلاً سلاح هسته ای نمی خواهد وارد مذاکره شود، به نظر من می تواند تمام فعالیت های دست راستی ها و تهدیدات علیه ایران را به راحتی و به تندی خنثی کند.

خارج از چارچوب حکومت و دولت ایران، اگر بخواهیم برای نمونه جنبش سبز را نگاهی کنیم، آیا در چارچوب تحول خواهان ایران کاری هست که اگر آنها بکنند یا نکنند روی این احتمال حمله نظامی به ایران تاثیری بگذارد؟ مثلاً اگر یک سیاست روشن درباره مسئله هسته ای ایران ارائه دهند یا اینکه این مسئله فرقی نمی کند؟

فرق زیادی نمی کند. موضوع اینست که اینها با دولت ایران طرف اند. اینها با قدرت طرف اند. می خواهند ببینند چه کسی منابع ایران را، پول ایران را دارد. اگر در ایران محیطی بود که جنبش سبز یا حتی یک بدیل سیاسی این امکان بود که موضع آنها به رای مردم گذاشته شود، بله. ولی ایران یک کشور استبدادی است که اصلاً این نوع صداها می بینیم که هرکس که صدایش در رابطه با انتقاد از دولت بلند می شود، امنیتش مورد خطر قرار می گیرد. در چنین جامعه ای برای حامیان حقوق بشر، قربانیان نقض حقوق بشر، حمایت هست ولی این حمایتها الزاماً اهمیت سیاسی و به طور کلی تاثیری روی مواضع سیاست خارجی دولت ها نسبت به آن کشور ندارد.
امیر مصدق کاتوزیان
pelle - سوئد - استکهلم
مموتی از حق خودت نگذر ، کمدینها باید حق الزحمه تو را بهت بپردازند ، سوژه مفتی که نمیشه .
سه‌شنبه 26 مرداد 1389

khosh bavar - ایران - کرمان
جوسازی برای روز X که مردم usa دچار شوک نشند که اوباما( روزولت سیاه ) با احمدینژاد ملاقات کرد, مانند پوستر خنده رو احمقینژاد در اتوبوسهای NY . و شاید تقلید چارلی چاپلین که از هیتلر انتقاد میکرد, اما این کجا و ان کجا ?!
سه‌شنبه 26 مرداد 1389

ahmad shah niazy - افغانستان - کابل
کمدین ها از هر چیزی برای خنداندن مردم استفاده می نمایند.
چهار‌شنبه 27 مرداد 1389

Atheist-0 - کانادا - ونکوور
بهتر است شومن های امریکائی علاوه بر احمدی نژاد نام حسین اوباما را نیز به لیست دلقکها اضافه کنند. دلقکی که قبل از همه ماه رمضان را تبریک میگه و روز اول ماه رمضان افطاری میده و بیش از هر کسی از ساخت مسجد در نیویورک و نزدیک برجهای دو قلو حمایت کرده. من ملاقات قریب الوقوع این دو دلقک را غیر ممکن نمی بینم.
چهار‌شنبه 27 مرداد 1389

mashkok - ایران - ایران
اگر امریکا و اسرائیل وجود داشتند تا الان حمله کرده بودند
چهار‌شنبه 27 مرداد 1389

فاتح - ایران - تهران
اگر دشمنان جرات داشتند ، اولین گزینه که جنگ است انتخاب می کردند و تاریخ گواه این سخن است .
چهار‌شنبه 27 مرداد 1389

ali203 - ایران - بوشهر
فاتح - ایران - تهران فاطی جون کلاغ سیاهای بسیجی را میفرستی جلو چند سالته جنگ جنگ میکنی اگه امثال تو شرف دارن همون خرابیهای خوزستان را درست کنی بفیه اش پیش کش بیشرمی هم حدی داره
چهار‌شنبه 27 مرداد 1389

alexxx - اتریش - وین
واقعا جای تاسف ماست که هنوز مردم اوامی مثل همین دوستان نوعی که همینجا کامنت گذاشتن توی کشورمون زیادن. واقعا متاسفم. ببینید اینا جدا" باور دارن امریکا از ترس ارتش ایران حرکت نظامی نمیکنه. بابا اینقدر ساده نباشید ادم دلش میسوزه به حالتون. امریکا اگه حمله نظامی نمیکنه فقط و فقط بخاطر منافع خودش در منطقه است . عزیزان من یادتون نره دنیا داره قرن بیست و یکم رو طی میکنه ولی شما طفلکیها وسطهای قرن چهاردهم راهتون رو گم کردین. بمیرم الهی , چقدر مظلوم و سادگی?
پنج‌شنبه 28 مرداد 1389

ساعت 12 - ایران - تهران
alexxx - اتریش - وین ،ali203 - ایران - بوشهر ،ای کاش مزدوران رژیم حداقل یک هزارم عقل و فهم شما را داشتند ،با شماها صد در صد موافقم.لمپن های بسیجی فکر می کنند دشمن آنها مثل شمر با شمشیر و خنجر میاد جلو.
شنبه 30 مرداد 1389

+0
رأی دهید
-0

نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.