محمد مصطفایی: احتمالا به نروژ می‌روم

 
محمد مصطفایی: احتمالا به نروژ می‌روم

محمد مصطفایی وکیل دادگستری،‌ روز جمعه پس از چند روز بازداشت در استانبول آزاد شد و  اکنون در ترکیه منتظر است تا مقدمات سفرش به اروپا فراهم شود؛ محمد مصطفایی پس از آن که از سوی دادسرا احضار شد، خاک ایران را ترک کرد؛ این درحالی است که  همسر وی هچنان در بازداشت به سر می‌برد.

محمد مصطفایی در گفت‌وگویی که با رادیو فردا انجام داده، از آخرین وضعیت خود می‌گوید.


محمد مصطفایی: من بعد از اینکه به صورت غیرقانونی وارد خاک ترکیه شدم،  این موضوع را هم به سازمان ملل و هم عفو بین‌الملل و چند تا از نهادهای بین‌المللی اعلام کردم و آنها هم به دولت ترکیه این موضوع را اطلاع دادند.

در شهر وان به سمت استانبول سوار هواپیما شدم. در فرودگاه استانبول اسم و فامیل مرا صدا کردند و من به پلیس رفتم. از روز جمعه پلیس مرا تحت نظارت خودش نگاه داشت .

من سه روز در پلیس فرودگاه استانبول بودم. به دلیل تعطیلاتی که وجود داشت؛‌بعد از سه روز مرا آوردند جای دیگری که پناهنده‌ها آنجا بودند. کلا چهار روز در آن مکان بودم. تا اینکه یکی از روزنامه‌های ترکیه به نام رادیکال خبر بازداشت مرا در ترکیه منتشر کرد.

وقتی این خبر منتشر شد، می‌شود گفت تمام روزنامه‌های ترکیه دیروز و امروز در مورد من نوشته بودند. تا اینکه از طرفی هم سازمان ملل و هم اتحادیه اروپا و هم سفارتخانه‌های مختلف به خصوص سفارت نروژ پیگیر کار من شدند و دولت ترکیه پذیرفت که من دیگر روز جمعه آزاد شوم.

در حال حاضر اتحادیه اروپا حالا خواسته که امنیت مرا حفظ کنند و آنها هم پذیرفته‌اند که امنیت مرا حفظ کنند. بنابراین مرا به یک محل دیگر آوردند تا اینکه تکلیف من مشخص شود.

ـخودتان می‌دانید که از ترکیه به کجا خواهید رفت یا هنوز روشن نیست؟
سفارت نروژ خیلی پیگیر بود که زودتر خارج شوم و چون ویزای من از سفارت نروژ بود، آنها پذیرفتند که مرا به نروژ ببرند. من فکر می‌کنم که نروژ خواهم رفت.

ـ آیا  متداول است که هر کسی که به صورت غیر مجاز وارد خاک ترکیه بشود، بازداشت بشود؟

وقتی کسی به صورت غیرقانونی وارد خاک ترکیه می‌شود، یک پروسه‌ای را باید بگذراند. این پروسه، پروسه خیلی طولانی است. ولی بعد از اینکه خبر من در روزنامه‌هامنتشر شد و سازمان‌ها و  کشورهای مختلف متوجه شدند که من در ترکیه هستم، پیگیری کردند، نامه‌نگاری کردند و در نهایت دولت ترکیه را مجبور کردند  کار مرا خیلی سریع انجام دهند که من زودتر کشور ترکیه را ترک کنم.


ـ آقای مصطفایی! شما چرا مجبور شدید این تصمیم را بگیرید که ایران را ترک کنید؟

من کارنامه‌ای که در این چند سال داشتم، کارنامه بدی نبود. لااقل این افتخار را کسب کردم که توانستم در حدود ۵۰ نفر را از اعدام و قصاص و سنگسار نجات دهم و تمام مدارکش هم وجود دارد. پرونده من همه‌اش هست. حتی اگر وکیل اولیای دم هم بودم، خواسته‌ام این بود که یک نفر از مرگ نجات پیدا کند.

به هر حال خیلی دوست داشتم در ایران کار کنم. ولی متاسفانه عده‌ای مانع شدند. اگر خانم من دستگیر نمی‌شد، روز بعد من خودم می‌رفتم به بازپرسی، پاسخ می‌دادم. هیچ واهمه‌ای هم از زندان نداشتم. قبلاً هم رفته بودم زندان. هیچ ترسی هم نداشتم که بخواهم محاکمه شوم. ولی وقتی دیدم که این روند رسیدگی در این قسمت از دادگستری که مجزا است از دستگاه قضایی ولی به اسم دستگاه قضایی دارد کار می‌کند، من ترجیح دادم که خودم را معرفی نکنم و حاضر شدم که حتی خطرات آمدن به اینجا را بپذیرم، چندین ماه هم اینجا بمانم و در زندان اینجا هم بمانم ولی نروم در مرجع قضایی محاکمه شوم که بازپرس آن مرجع متاسفانه بدیهی‌ترین اصول اولیه دادرسی را اطلاع نداشته باشد و بر خلاف قانون حکم جلب مرا صادر کند و متعاقب آن بیاید همسرم و برادرشان را دستگیر کنند. بدتر از همه اینست که وقتی که پدر خانمم رفت برای اینکه بچه‌اش را ملاقات کند، ایشان را هم بازداشت کنند.

زیتون بهبهان - ایران - بهبهان
بافرارت هم معروف شدی هم تحت الحمایه قرارگرفتی.ازاین ببعدهی مصاحبه کن وبیشترمعروف بشو.بعدهم برودرکنارگنجی عضوهمجنس بازان بشو.
یکشنبه 17 مرداد 1389

sargalesh - ایران - شیراز
خوش امدید ! ولی چه کسی جای ایشان را پر خواهد کرد و عزیزان را از اعدام کردن نجات خواهد داد? و ایا رژیم ضحاکی "خواهان" چنین تصمیمی از ایشان را نبود ?
یکشنبه 17 مرداد 1389

Atheist-0 - کانادا - ونکوور
درود بر تو وکیل سبز برایت ارزوی سلامت و موفقیت میکنم.
یکشنبه 17 مرداد 1389

afsaneh555 - ایران - تهران
پس چرا خانمت را جا گذاشتی؟ سیاستت بود یا ؟!
یکشنبه 17 مرداد 1389

ARTEMIS-SW - فرانسه - پاریس
عزیز جان اسکاندیناوی هوای جالبی ندارد حال که اواره شدی کشور بهتری را انتخاب کن.
یکشنبه 17 مرداد 1389

kaj1383 - نروژ - لینگدال
ARTEMIS-SW - فرانسه - پاریس ..به جای هوا پول خوبی داره..
یکشنبه 17 مرداد 1389

naslesookhteh - ایران - تهران
زیتون بهبهان - ایران - بهبهان. همینکه جون 50 نفر رو از دست این شیاطین نجات داده ، یک فرشته به حساب میاد. حالا تو هی بالا پایین بپر.
یکشنبه 17 مرداد 1389

senator7 - آلمان - برلین
مصطفایی نرو نروژ از چاله درآمدی میخوای بیافتی تو چاه؟ من سالها در نروژ بوده ام کشوری سرد و بدآب و هوا با مردمانی دورو و نژادپرست و راسیست، اگر برای آینده فرزندانت ناراحتی هرجای دیگری برو به غیر از اسکاندیناوی و خصوصاً نروژ این راسیست خونه پر از آدمهای روانی که به قرص و مشروبات الکلی معتادند.
یکشنبه 17 مرداد 1389

ukguy4u - بریتانیا - لندن
زیتون بهبهان - ایران - بهبهان. بکوری جشمت این کارها رو میکنه تا توی خرافاتی اسلامی آرزوی قورت دادن ایران رو بگور ببری.
یکشنبه 17 مرداد 1389

rezanl - هلند - امستردام
جالبه که نمونه امثال تو زیاد نیستند و فقط هرچند صباحی تغییر نام میدن. من از زمان قوزفیش عضوم اون هم مثل تو فکر میکرد و چون تاب دفاع از خودش رو نداشت و گاهگاهی وجدان درد میگرفت رفت !
یکشنبه 17 مرداد 1389

زیتون بهبهان - ایران - بهبهان
afsaneh555-ایران.تهران/چه سوال بیربطی کردی.آدمهایی که وطن براشون مهم نیست وبه آن خیانت میکنن زن وبچه پشیزی ارزش نداره.نوکرشدن راعشقه.
یکشنبه 17 مرداد 1389

nikiniki12 - المان - ماینز
هرکجاهست موفق باشه سالهاجنگیدن بامزدوران ج.ا. جداانرزی وشجاعت میخواد به امیدازادی ایران!!!!
یکشنبه 17 مرداد 1389

surena1611 - آلمان - اشتوتگارت
هر جا دوست داری برو تا چشم ولی وقیح و ساندیس خورهاش در بیاد. از اینکه یک ایرانی دیگه جون سالم بدر برده و از دست جنایتکارهای ولی وقیح فرار کرده خیلی خوشحالم. به امید روزی که سرنگونی رژیم رو توی ایران جشن بگیریم. پاینده ایران
یکشنبه 17 مرداد 1389

sheler-s2 - امارات - دبی
ukguy4u - بریتانیا - لندن با حرفت موافقم خوب جواب این ساندیس خورو دادی ا
یکشنبه 17 مرداد 1389

pelle - سوئد - استکهلم
زیتون بهبهان - ایران - بهبهان. آخه بیچاره این انسان با نام نیکش باندازه کافی معروف است،وای بحال ارباب تو که بخاطر قتل وبیدادش معروف شده. راستی از چاه ماستت چه خبر ،بخاطر تحریمها که بتو ضرر وارد نشده.
دوشنبه 18 مرداد 1389

unitedstats - ناروی - نامسوس
اقا محمد از اینکه جان سالم بدر بردی از حکومت فاسد اسلامی خشنودیم .. ولی هیچ دلیلی نمی توانی داشته باشی که چرا همسرت را جا گذاشتی .. در هر صورت هر جای دنیا می خواهی برو ...فقط NORWAY نرو چون این دهاتیا رفتار خوبی با ایرانیها ندارند.
دوشنبه 18 مرداد 1389

homa-ir - المان - هامبورک
زیتون بهبهان - ایران - بهبهان. راستی از کی تابحال اکبر گنجی همجنس باز( هموسکسوئل) بوده ? مگر تو امتحان کردی و چنین با قاطعیت مینویسی . حالا فهمیدم - زمانی اکبر گنجی. سپاهی بود و تو گفتی اگرسربازان امریکائی قبل ازاینکه دستشان بما برسد ضامن نارنجک بغل کمر خودرا می کشیم . پس بااکبر گنجی همکاربودی . که. اینطور- چه عالی دست خود و ماهیت خود را برملا میکنی - نمونه همجنس باز بودن اکبر گنجی - برای همین بود توی اشپزخانه امدی ?
دوشنبه 18 مرداد 1389

homa-ir - المان - هامبورک
Pelle- سوئد - استکهلم. به به چشمم به جمال نام شما روشن - کجا بودی - دلم تنگ شده بود. غیبت کبری بود . بهرحال خیلی خوشحال که برگشتی .
دوشنبه 18 مرداد 1389

pelle - سوئد - استکهلم
homa-ir - المان - هامبورک. با درود به مهربان بانوهما خانم عزیز ،با اجازه شما مدتی در سفر بودم . من هم دلم برای شما تنگ شده بود، با آرزوی موفقیت برای بانوی گل سایت.
سه‌شنبه 19 مرداد 1389

shahrzadee - هلند - آمستردام
درود بر محمد مصطفایی امیدوارم که هر چه زودتر خانم شما هم به شما ملحق شود. ولی یادتان باشد که هنوز موکلان شما چشمشان به فعالیتهای آتی شماست. سبز باشید وسرفراز
چهار‌شنبه 20 مرداد 1389

+0
رأی دهید
-0

نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.