محاکمه مردی که رقیب عشقی خود را به قتل رساندمتهم به قتل گفت: در ابتدا قصد کشتن او را نداشتم ولی وقتی به من گفت باید همسرت را طلاق بدهی تا من با او ازدواج کنم، تصمیم به قتلش گرفتم.
عصر 11 شهریور سال گذشته کشف جسد سوخته مردی که در حاشیه جاده ساوه رها شده بود، از طریق مرکز فوریتهای پلیس به مأموران پلیس تهران بزرگ مخابره شد.
پس از حضور مأموران در محل کشف جسد و انجام اقدامات لازم، جسد به پزشکی قانونی منتقل و مشخص شد حدود یک هفته از وقوع قتل مرد جوان به نام حامد گذشته است.
مدتی بعد از آغاز اقدامات فنی و پلیسی، مرد جوانی به اتهام ارتکاب قتل حامد دستگیر شد و در اولین مرحله بازجویی وقتی با شواهد روبرو شد، لب به اعتراف گشود.
قرار مجرمیت متهم به قتل به نام مهران صادر و بعد از ارسال پرونده به دادگاه کیفری، جلسه رسیدگی صبح امروز در شعبه 71 و به ریاست قاضی نورالله عزیزمحمدی برگزار شد.
ذبیحزاده، نماینده دادستان با اشاره به مدارک موجود در پرونده، خواستار مجازات متهم شد. اولیایدم نیز خواسته خود را قصاص متهم عنوان کردند.
در ادامه جلسه مهران در جایگاه قرار گرفت و با بیان اینکه اتهام قتل را قبول دارد ادعا کرد: روز حادثه در محل کارم بودم که خواهرم با من تماس گرفت و گفت مرد غریبهای وارد خانه من شده است. با لگد در را باز کردم و وقتی وارد خانه شدم، همسرم را با جوانی داخل خانه دیدم. بدون معطلی هر دوی آنها را به زیر کتک گرفتم و همسرم را به خانه مادرم که در طبقه بالا بود بردم و به پدرش زنگ زدم تا به خانه بیاید.
مهران مدعی شد: وقتی به خانه خودم برگشتم متوجه شدم، حامد از طریق پنجره فرار کرده است. با پلیس تماس گرفتم ولی موضوع را سرقت اعلام کردم. وقتی از کلانتری برگشتم، حامد روبروی خانه ما ایستاده بود و کلید همسرم در دستش بود. او را گرفتم و به خانه بردم. با چوب انقدر او را زدم تا بیهوش شد. با طناب او را خفه کردم و جسدش را کنار جاده ساوه سوزاندم.
متهم در پاسخ به سؤال قاضی مبنی بر علت تناقضگوییهایش در روند تحقیقات گفت: نمیخواستم موضوع رابطه همسرم با مقتول را فاش کنم ولی در نهایت مجبور به گفتن حقیقت شدم و امروز همهچیز را گفتم. در ابتدا قصد کشتن او را نداشتم ولی وقتی به من گفت باید همسرت را طلاق بدهی تا من با او ازدواج کنم، تصمیم به قتلش گرفتم.
بعد از اظهارات متهم، به دستور قاضی عزیزمحمدی و برای رسیدگی به موضوع ارتباط پنهانی همسر متهم و مقتول ادامه جلسه به صورت غیرعلنی برگزار شد.
قاضی عزیزمحمدی ختم جلسه را اعلام و صدور حکم را به بعد از مشورت با مستشاران دادگاه موکول کرد.
قیصرمنم - ایران - اصفهان
|
جمهوری اسلامی این چیزها را هم دارا است، در ایران روزی چند تا از این اتفاقات می افتد کسی خبر دار نمی شود. فقط 2 ساعت کافی در دادگاه قدم بزنی و به درد دل مردم گوش کنی..... |
سهشنبه 12 مرداد 1389 |
|
kambiz2222 - هند - دهلی
|
آدم چی بگه.اینقدر عقل نداره که بفهمه عشق زوری نیست.و اینکه عقل نداشته همسرشو طلاق بده.و اون زن هم چقدر هرزه بوده که با داشتن همسر رابطه برقرار کرده. |
سهشنبه 12 مرداد 1389 |
|
khanoom - کویت - کویت
|
زن باید کشته میشده نه مرد مفلوک. dokhtar _ariaei حرفت کاملا درسته . 100باهات موافقم . |
چهارشنبه 13 مرداد 1389 |
|
Garfieldx - ایران - تهران
|
dokhtare_ariaei - ایتالیا - میلان حرف درستی زدی. ولی توی ایران کسی به خاطر عشق واقعی ازدواج نمیکنه. الان خیلی وقته که بیشتر مردم وقتی عقده های جنسی شون سر باز میکنه فکر میکنن عاشق شدن. خاک بر کسی که شهر نو رو تعطیل کرد و همه کشور رو تبدیل به شهر نو کرد. |
چهارشنبه 13 مرداد 1389 |
|
سر خلوتیان - انگلستان - لیدز
|
چه زن شجاعی.با اینکه مادر شوهرش در طبقه دوم بوده و شوهر غیرتی و غل چماغی هم داشته دست طرفو گرفته و آورده تو خونه هیچ .کلید هم بهش داده.باور کردنی نیست |
چهارشنبه 13 مرداد 1389 |
|
iranazadiran - ایران - تهران
|
کاش کمی از غیرتی که آقایون در مواجه با این مسایل بروز داده و از خود بیخود میشدند خانمها انجام می دانند ما خود جنس خودمان را بهتر می شناسیم حداقل 80 در صد آقایون در زندگی مشترک خیانت جز ابتدایی ترین اعمالشان است و چنان سر افرازند از این موضوع که به راحتی به فراموشی سپرده و وجدان درد نمی گیرند اما وقتی این عمل از سوی یک خانم صورت می گیرد رگهای گردن متورم شده و به قتل و هوار میکشد. چقدر زیر بنا و ساخت جامعه ما منصف است کار بد بد است از هر سو که می خواهد باشد. |
چهارشنبه 13 مرداد 1389 |
|
iranazadiran - ایران - تهران
|
سر خلوتیان - انگلستان - لیدز. محترم موضوع بغرنج تر از این قضاوتهاست. متاسفانه در ایران استاندارد ازدواج و هدف از اجرای آن بسیار سطحی و سنتی ست. دو نفر که باید یک عمر زیر یک سقف زندگی کرده و در بد و خوب زشت و زیبا غم و شادی یکدیگر شریک بوده و یک عمر از بود هم لذت ببرند یا با چند جلسه دیدن موضوع ختم میشود و یا نوع جدیدترش با یک مدت دوستی کردن و اکثریت نمی دانند چرا ازدواج می کنند تنها این را می دانند که جامعه اینگونه می پسندد. یک انسان نه از سنگ ساخته شده و نه مانند ماشین است او رشد می کند دیدش تغییر می کند قلب و منطق دارد بنا براین احتمال عوض شدنش در هر لحظه میرود. اگر به ازدواج عمیق توجه نشود هر آن خطر خیانت از هم پاشیدگی و سردی وجود دارد. چرا انسانی که تنها یک بار زندگی کرده و می تواند برای خود لحظات شیرین بیافریند باید مجبور شود در خفقان یا سردی و یا اکراه زندگی کند. کجای این منصفانه است. چرا سنتها و دید افراد تا این حد محدود است که به همه چیز باید مانند معادله نگاه کنند.چرا ما انسانها الخصوص ایرانی ها تا این حد انعطاف پذیریمان را از دست داده ایم..... |
چهارشنبه 13 مرداد 1389 |
|
iranazadiran - ایران - تهران
|
.....چون اسممان شده مرد و هزار کار نامردی می کنیم و ککمان نمی گزد و یا چون اسممان شده زن باید تحمل و گذشت همراهش باشد. اگر این زن به همسرش عشق می ورزید که به کس دیگری . نگاه نمی کرد حالا اشتباه کرده به تعهد خود وفادار نشده چرا او را به حال خود نگذاری و اینقدر مردانگی و شرف داشته باشی که برای خودت عزت قائل شوی و یک نه بزرگ هم تو به او بگویی. آخر از این ببعد این زندگی ادامه پیدا می کند؟ تو که قاتل هم شدی او بیچاره رو هم که کشتی بهت پیشنهاد داد طلاقش بده این راه حلش بود؟ دنیا که به آخر نرسیده بود فکر کن در این مقطع یک بازنده بودی و به راحتی خود را از این فضای مسمومی که در زندگیت ایجاد شده کنار کشیده و راه حلی انسانی برایش پیدا کن... |
چهارشنبه 13 مرداد 1389 |
|
iranazadiran - ایران - تهران
|
...زندگی همواره برد و باخت دارد چه بسا بسیار زنانی که رفتار ناشایست مردان را تحمل کرده و حتی به نزدیکترین خویشان خود بروز نداده اند. مگر کم دخترانی داشته ایم که هیچگاه خانواده شان نفهمیدند چه بر سر آنها آمده. این چه فرهنگ متعفن وحشی ست که این حکومت قرون وسطی ای به جامعه ما تحمیل کرده و اکثریت در این دام هولناک افتاده اند. افسوس و صد افسوس از اضمحلال فرهنگی جامعه ما از هر نظر. |
چهارشنبه 13 مرداد 1389 |
|
ساعت 12 - ایران - تهران
|
باید آن زنیکه عفریته ی پر رو که تازه آن مردک هیز را به خانه شوهرش آورده را هم مجازات کنند. |
پنجشنبه 14 مرداد 1389 |
|
iranazadiran - ایران - تهران
|
ساعت 12 - ایران - تهران. قطعا به قول شما آن زنیکه عفریته را که آن مردک هیز را به خانه شوهرش آورده را باید مجازات کنند چون با جان آن جوان بازی کرده ممکن است مادر همسرش و همسرش زندانبان او بوده اند اما حق نداشته با شناختی که از همسری که می توانسته قاتل باشد داشته و طرف را اینقدر با چوب بزند تا بمیرد آن جوان به قول شما هیز را به خطر بیاندازد. اما بدبختی اینجاست که جو جامعه بقدری بسته و هراس انگیز است که این دو می توانسته اند معقول تر رفتار کرده و به گونه ای دیگر یکدیگر را ملاقات کنند هیچ انسانی تمی تواند انسان دیگری را وادار به زندگی اجباری با خود کند. تنها تعهد بزرگ همانا عشق است که طرفین را بدون هیچ اما و اگر بهم متعهد می کند باقی آن کشک است و بس. |
پنجشنبه 14 مرداد 1389 |
|
sawalana - آلمان - برلین
|
ازکجا معلوم که طبق قوانین عقب مانده اسلامی زن را در سن کم و با زور به این نره غول نداده باشند البته چاره کار هم خیانت زن نیست و اگر مرد بجای کشتن ان جوان که بخاطر جوانی وعشق جانش را ازدست داد زن را رها میکرد حد اقل زندگی خودش وان جوان وچندخانواده نابود نمی شد |
پنجشنبه 14 مرداد 1389 |
|