کباب مرغ با رزماری

کباب مرغ با رزماری

مواد لازم برای چهار نفر:
سینه مرغ 800 گرم
هویج و ذرت از هر کدام چهار عدد
زعفران دم‌کرده یک قاشق غذاخوری
ماست یک پیمانه
زیره و فلفل قرمز و زنجبیل تازه رنده شده از هر کدام یک قاشق چایخوری
ساقه رزماری تازه 12 عدد
نمک، فلفل و روغن به میزان لازم


طرز تهیه:
ذرت‌ها را با آب و مقداری نمک بپزید و اجازه دهید کاملا نرم شود. برگ‌های ساقه رزماری را به غیر از چند تای انتهای ساقه بگیرید. سینه مرغ را به صورت مکعبی برش داده و در مایه‌ای که شامل ماست، زیره، زنجبیل، زعفران، فلفل و نمک ریخته و اجازه دهید به مدت دو ساعت مزه‌دار شود. سپس مرغ‌ها را خارج کرده و در سیخ‌های رزماری فرو کرده و لابه‌لای آن هویج خردشده بگذارید. تابه را با روغن چرب کرده و کباب‌ها را در آن قرار دهید. بعد از مدتی برگردانده تا تمام اطراف سیخ پخته شود و سپس با ذرت پخته و حلقه شده سرو کنید.

dokhtare_ariaei - ایتالیا - میلان
خیلی خوشمزست من خوردم
یکشنبه 10 مرداد 1389

dokhtare_ariaei - ایتالیا - میلان
دوستان عزیز اشپزخانه esfahan nesfe jahan, pahlavi ,sargalesh va .. من میخوام این غذا رو درست کنم همگی با هم بریم پیک نیک میل کنیم.قبوله؟!!
دوشنبه 11 مرداد 1389

pahlavi100 - آمریکا - کالیفورنیا
dokhtare_ariaei - ایتالیا - میلان --- نیکی‌ و پرسش، خانم؟ با کمال میل، فقط اگر آقای سر گالش هوس کردند سر به سر من بذارند، بلاجبار بجای "شما" آنقدر "تو" بهش بگم که پیک نیک‌ زهر هممون بشه.
دوشنبه 11 مرداد 1389

shiva safapour - ایران - تهران
عشقم روزت بخیر باشه . سالهاست که روزم رو با تو شروع میکنم و وشب رو هم به امید روز بعد با تو به فردا میرسونم . همه وجود منی .عاشقتم خوب . میدونی که عشق یعنی سوختن تا ساختن . .عشق یعنی عقل و دین را باختن . عشق یعنی تو ملامت کن مرا . عشق یعنی می ستایم من تو را. عشق یعنی تو بران از خود مرا . عشق یعنی باز می خوانم تو را . عشق یعنی با تو گشتن هم کلام . عشق یعنی انتظار یک سلام . عشق یعنی سروهای سربلند . عشق یعنی خارها هم گل کنند . عشق یعنی تو بسوزانی مرا . عشق یعنی سایه بانم من تو را . .عشق یعنی بشکنی قلب مرا . عشق یعنی می پرستم من تو را ..ایران تهران
دوشنبه 11 مرداد 1389

shiva safapour - ایران - تهران
بله عزیزم . عشق یعنی یاد آن روز نخست . عشق یعنی هر چه در آن یاد توست. عشق یعنی بگذری از هفت خان . عشق یعنی آرش و تیر و کمان. اینو میدونم که با تمام وجودم میپرستمت .هیج کس و هیچ چیز قبل از تو نمیاد . با تو همیشه . بی تو هرگز . ایران تهران
دوشنبه 11 مرداد 1389

sargalesh - ایران - شیراز
کیجا جان, اگه قول بدی که منو مسموم نکنی, چشم حتما با کمال میل و دوست دارم نصفهای هموطنی ام را بو بکشم, که اصلا میتونند بوی گاوی سرگالش را تحمل کنند ?! رزماری با سیب زمینی + ماهی سرخ شده + لبو + قلیان !
دوشنبه 11 مرداد 1389

sargalesh - ایران - شیراز
shiva safapour - ایران - تهران: شیوا خانم, خوشبحال عزیز شما , چقدر لذت میبرم, چنین احساسی واسه دوستت / شوهرت داری ! افرین , بلکه 100 افرین بر شما که با ابراز عشق و صفا, منو به عشق امیدوار میکنی و امیدوارم بپای هم خوشبخت و پیر بشید !
دوشنبه 11 مرداد 1389

Esfahan Nesfe Jahan - آلمان - برلین
dokhtare_ariaei - ایتالیا - میلان .. مرسی از دعوتت ولی ناراحت نشو من باید دعوتتو به خاطر وجود نفر اول از سمت راست در کامنتت رد کنم.
دوشنبه 11 مرداد 1389

sargalesh - ایران - شیراز
dokhtare_ariaei - ایتالیا - میلان: منظور شون منم, کیجا. جنگ usa و ویتنام تمام شد, و جنگ صدام و اخوند. بگو از چه شرابی خوشت میاد که خدای شراب web site هر نوع شرابی که بخوای واسومون میاره. حالا دیگه قهر و ناز نکن.
دوشنبه 11 مرداد 1389

sargalesh - ایران - شیراز
pahlavi100 - آمریکا - کالیفورنیا: میگم , این خانمهای سایت اشپزی را که خوب اشپزی رو یاد گرفتند, بگذاریم بحالشون, که هر کدامشون هنر اشپزیشون رو بنمایش بگذارنند و ما اقایان به پشتی لم داده و با سربسر گذاشتن 2/1 پهلوی تا بحث وجود خدا با zebelkhan و iranazadiran و پک زدن به قلیان طعم پرتغالی کیجا جان در باغ زیبا ایشان و بعد از چاشت خواب و خانمها را بحال خودشون گذاشتن ( نقشه میکشند کی رو با کی وصلت بدهند ) موقع ظرفشویی. به این میگن زندگی بی غل وغش ...........
دوشنبه 11 مرداد 1389

dokhtare_ariaei - ایتالیا - میلان
sargalesh - ایران - شیرازنه بابا واسه چی مسموم کنم مرسی از اینکه دعوتم و قابل دونستی
دوشنبه 11 مرداد 1389

dokhtare_ariaei - ایتالیا - میلان
sargalesh - ایران - شیرازنه بابا واسه چی مسموم کنم مرسی از اینکه دعوتم و قابل دونستی
دوشنبه 11 مرداد 1389

dokhtare_ariaei - ایتالیا - میلان
-esfahan nesfe jahan آلمان - برلین اما بازم میل شما عزیزم هر جور راحتین.شاد و موفق باشید
دوشنبه 11 مرداد 1389

dokhtare_ariaei - ایتالیا - میلان
pahlavi100 - آمریکا - کالیفورنیا سلام مرسی از اینکه دعوت من رو پذیرفتی.دوست عزیز مطمئن باشsargalesh سر به سرتون نمیزارند من خوش سفرم کاری میکنم که خوش میگذره
دوشنبه 11 مرداد 1389

dokhtare_ariaei - ایتالیا - میلان
-esfahan nesfe jahan آلمان - برلین خواهش میکنم عزیزم نمیشه حالا گذشته ها رو فراموش کنید؟؟من این پیک نیک رو بیشتر به خاطر اشتی دادن شما با سرگالش فراهم کرده بودم
دوشنبه 11 مرداد 1389

wildpiony - هند - بمبیی
Esfahan Nesfe Jahan - آلمان - برلین هیچ وقت تو زندگیم انقدر هویج نشده بودم!!! میگم بیا منو شما باهم بریم اون فلافل بدمزه ای که من دیشب درست کردمو بخوریم:)
دوشنبه 11 مرداد 1389

hamidTANTAN - اتریش - وین
به نظر من اگه کباب کبری رز (ماری) یا چلو مار بود ارزش خوندن و یاد گیری را داشت. بسکه تو خونه به من مرغ و تخم اش را دادن خوردم دارم پر در میارم.تازه بد تر از اون دیگه شبها مثل ادم خرو پف نمی کنم. بلکه قد قد میکنم. ارادتمند شما حمید بوشن.
دوشنبه 11 مرداد 1389

dokhtare_ariaei - ایتالیا - میلان
sargalesh - ایران - شیراز سلام و خسته نباشی من ازویسکی سفید اسکاتلندی خوشم میاد پس زحمت بکش برام بیار (پیک نیک)
دوشنبه 11 مرداد 1389

homa-ir - المان - هامبورک
EsfahanNesfeJahan-المان- برلین. طلا نمکی , جریان شما با sargalesh چیه , اگر مایل بودی میتوانی درتبادل نظر برایم بنویسی , درضمن من وقت نکردم دستورات ارسال پیام را امتحان کنم . چون دو هفته بمسافرت میرم فعلا خیلی کاردارم . امان ازخرید . درضمن ازایران چهاربسته حرفهای فارسی روی لاپ تاپ امده پس از مسافرت. لاپ تاپ خودم را میبرم اینترنت کافه که مال ایرانیهاست کاری میکنند که راحت فارسی به همه جابزنم . چون قبلا که بااینترنت کافه صحبت کرده بودم. بمن گفت فقط حرف فارسی راباید داشته باشم که حالا چهاربسته دارم که. میگذارم برای لاپ تاپ مدل بالاتر که میخواهم بخرم. فدای تو هما
دوشنبه 11 مرداد 1389

Esfahan Nesfe Jahan - آلمان - برلین
dokhtare_ariaei - ایتالیا - میلان ... مرسی از حسن نیتی که داری. ولی بگذار یک کوتاهی از شخصیت خودم بگم باورت نمیشه تا این سن که رسیدم هیچوقت هیچگاه من با کسی سر بحث و مجادله دعوا و قهر را شروع نکردم همیشه نظرم را میدم کسی بدش امد اونو بخیر و منو بسلامت اگر هم منطقی و اهل بحث کردنه بحث و تبادل نظر می کنم در چارچوب منطق و احترام. اگر اهل منطق نباشه و اهل دادو فریاد بازم بهش شانس میدم تا شاید به ارامش برسه و صحبت کنیم ولی اگر ببینم ادمی هست که روی مرز خودش نمیشینه محال دیگه تا اخر عمرم باهاش حرف بزنم میدونی چرا چون اینطور افراد با عرض معذرت میگم زیر خط دیسیپلین من هستند.شاید بگی اوه چه سر سخته ولی "نه" پیش من به معنی " نه " دیگه بله نمیشه!!! قربانت.
دوشنبه 11 مرداد 1389

Esfahan Nesfe Jahan - آلمان - برلین
wildpiony - هند - بمبیی .. حدس زدم باید امتحان داشته باشی خسته نباشی حالا تموم شدند یا نه? امیدوارم همشون را با موفقیت پشت سر بگذاری.(هیچ وقت تو زندگیم انقدر هویج نشده بودم)یعنی چی ? منظورت را نفمیدم اخه دو زاری من گاهی وقتها دو دور کج میشه!! کجا فلافل درست کردی ? سعی کن یکبار که خوشمزه است دعوتم کنی که ابروریزی نشه.در ضمن اگه ایمیل منو دریافت کردی یک خبری بده و در ضمن در قسمت ( 8 باور غلط درباره خواب کودکان) برات کامنت نوشتم.
دوشنبه 11 مرداد 1389

Esfahan Nesfe Jahan - آلمان - برلین
iranazadiran--1 جنتلمنم Hamid جون هیچوقت نمیتونه پس کامنتهای Pahlavi جون بر بیاد چونکه : 1- صابون من و پهلوی جون به جامه هردومون خورده پهلوی جون کم بیاره من هواشو دارم من کم بیارم پهلوی جون هوامو داره2- بعد از تازه کردن ملاقات Hamid جون با افراد قبیله اش, سبک حرف زدن سابقش یادش رفته دیگه نه سوره و ایه در ور میکنه و نه اینکه میتونه مثل سابق متن بنویسه و بگه خوب حالا دوستان اینجا را به سبک اخوندی بخونید/ خوب حالا دوستان اونجا را به سبک داش مشدی بخونید/ خوب حالا این قسمت شو به سبک و ضرب شش و هشت بخونید ووو.. Hamid جون نوشته بودی ( راستی یک سوال چرا شما نصف جهانی ها اینجوری هستید.این یک مرض هستش یا یک عادت?یکی بود می گفت: تو هیچ جای دنیا مثل اصفهان انقدر زیاد عتیقه وانتیک مانتیک پیدانمی شه. زیر خاکی هم وجود ندارد همه چی رو هستش.علتش هم این هست که هیچ وقت چیزی را دور نمی ریزند.برای همین بهش میگن نصف جهان.یعنی اینکه نصف جهان را توش جمع کردند)
دوشنبه 11 مرداد 1389

Esfahan Nesfe Jahan - آلمان - برلین
2-- نخیرم نه مرضه و نه عادته . واقعیته حقیقت و Royal هست چیو نصف جهانو توش جمع کردند!! یعنی اینکه اگر هر کشوری و یا شهری معروفیت به یک چیز داره مثلا معماری روم یا ایتالیا, انضیاط المانیها , مهربونی فرانسویها, خساست اسکاتلندیها, مودب بودن ژاپنیها , موسیقی روسها و یا بوشمن بودن حمید تهرانی را و خوردنیها و پوشیدنیها و خیلی موارد دیگه را انسان میتونه در اصفهان یکجا ببینه . باور کن اصفهانیها خسیس نیستند اگه خساست توشون دیدی من بهت قول میدم اصفهانی اصیل نیست مگه نه pariha جون خب تو هم اصفهانی هستی یک چیزی بگو. Hamid جون تازه چرا خودت پخت و پز نمی کنی کم ما اینجا یادت دادیم یکیشو بپز دیگه. pahlavi جون gulugen , fulugen دیگه چیه هان فهمیدم میخواهید دیکشنری جدید بنویسید. Homa جون خوش به حالت که تو داری امریکا میری شانس دیدن اون چشمهای ابی دریاچه ای را داری اینقدر ابیه که رقیه را تو خودش غرق کرد . من توصیه میکنم Raz_uk نجات غریق گروهمون را هم با خودت ببر.
دوشنبه 11 مرداد 1389

Esfahan Nesfe Jahan - آلمان - برلین
Homa جون برای دونستن جریان در قسمت دیدنیها و شنیدنیها بخش خبری : (عکس‌های خانوادگی سیدحسن خمینی با فرزندانش) همه کامنتها را بخون . در ضمن بیخیال کامنت گدا علی شو کامنتت را خوندم.
دوشنبه 11 مرداد 1389

pahlavi100 - آمریکا - کالیفورنیا
Esfahan Nesfe Jahan - آلمان - برلین --- همراه مهربان، نزدیک بود بالای بام رفته فریاد بزنم "دختر عموی با غیرت، حمایت --- حمایت" ، که خودتان سر رسیدید و روسفیدم کردید. یک دریاچه سپاس تقدیم شما.
سه‌شنبه 12 مرداد 1389

wildpiony - هند - بمبیی
Esfahan Nesfe Jahan - آلمان - برلین دوست عزیز شرمنده م وقت نکرده بودم خصوصیمو چک کنم...الان چک کردم و حتما در اسرع وقت همه چی و تمام و کمال بهت میگم. فلافل هم تو خونه با bf گل منگولیم درست کردیم کلی خندیدیم آخرشم خوب نشد سفت شد...من اصلا آشپزی دوست ندارم ولی خیلیی استعداد دارم. منظورم از هویج این بود که دختر آریاییی همه رو دعوت کرد منو دعوت نکرد من این وسط هویج شدم:))
سه‌شنبه 12 مرداد 1389

pahlavi100 - آمریکا - کالیفورنیا
iranazadiran - ایران - تهران --- درودی گرم تقدیم استاد ارجمندم. استاد من حتی به مخیله‌ام هم خطور نمیکرد که از سر رقابت با استاد دیگرم حمید الله خان بر آیم. بسیار کوچک تر از آنم که در حضور بزرگانی چون شما بخواهم عرض اندام کنم ، باور بفرمائید که اینرا از سر صداقت عرض می‌کنم. خورد به دنیا آمده‌ام و خورد تر خواهم رفت. آنچه در این میان از سرورانم میاموزم، توشهٔ راهم خواهد بود.
سه‌شنبه 12 مرداد 1389

hamidTANTAN - اتریش - وین
iranazadiran - ایران - تهران جنتلمنم جان عزیزم:حق باEsfahan Nesfe Jahan - هستش.راست میگه بد جوری کلک و پرم ریخته.اصلا دیگه دستم به نوشتن نمیره. بد جوری احساس خستگی می کنم.pahlavi100 پهلوی جان:اقا شما کارتان خیلی درسته.من یکی که خیلی مخلصتم.این فروتنی تو من را کشته.خیلی اقای,خیلی هم کارت درسته.من که خیلی دوست دارم.و با اون کامنت های که میگذاری کلی حال می کنم.این موزیک ویدیو بسیار زیبا را هم تقدیم به شما دوستان عزیزم ,مخصوصا اون ابجی اصفهانی گلم میکنم.شاد و خرم باشید https://www.youtube.com/watch?v=0k4ZQ0q8cy8NR=1
سه‌شنبه 12 مرداد 1389

iranazadiran - ایران - تهران
sargalesh - من پا هستم اما شرط داره لطفا نی قلیون مرا چوبی انتخاب کنید که اگر خواستید به اصفهان جون که چشم و چراغ سایت هست بی احترامی کنید با ان محکم در فرق سرتان بکوبم اگر این شرط را می پذیرید من هم دعوت شما را می پذیرم.
سه‌شنبه 12 مرداد 1389

iranazadiran - ایران - تهران
hamidTANTAN - نشنوم این حرفها رو کی بال و پر حمید گلمون رو کنده کی بهش مدام مرغ میده کی خستش کرده. نه دیگه نداشتیم ما دوستای بی غیرتی نیستیم که اجازه بدیم سر دوستمون این بلاها بیاد. حمید جون همه با هم میدزدیمت و بین خودمون تقسیم میکنیم هر هفته یکی ازت مراقبت می کنه هر چی هم که هوس کردی به دو شماره برات درست می کنیم. خلاصه بگیم تهدیدمون جدیه با کسی هم شوخی نداریم. حمید جون وضع منم بهتر از تو نیست البته جدیدا یه خورده گرد و خاک هوا کردم و طرف رو یه کم سر جاش نشوندم که از ترس غبار آلود نشدن هوا دندون رو جیگر میذاره اما به مرحله شکوندنی هنوز نرسیدم. البته درسته که مردی گفتن و زنی گفتن یه خورده جربزه و فیل هوا کردن لازمه ولی این کارا تو ذاتم نیست چه کار کنم فقط بلدم تو خودم بشکنم و دم نزنم. حالا تو نه خودتو بشکون و نه لپ تاپت رو . که هر دوش بده. صبوری کن خدا بزرگه به داد آدمای نامهربون میرسه چه رسه به آدمای مهربونی مثل تو.
سه‌شنبه 12 مرداد 1389

iranazadiran - ایران - تهران
pahlavi100 - پهلوی جون سرورم شکسته نفسی می فرمائید شما بزرگزاده به دنیا آمده اید و بزرگ زاده هم بعد از صد و بیست سال خواهید رفت. ما همه از هم می آموزیم من شاگرد کوچک همه بزرگانی چون شما ها هستم .
سه‌شنبه 12 مرداد 1389

iranazadiran - ایران - تهران
Esfahan Nesfe Jahan - طلا جون بمیرم حمیدمون رو چیکار کردن که اینهمه دمغه. هواشو داشته باش از تو حرف شنویی داره خودت گفتی. راست میگی اگه همینجوری جلو بره نه میتونه حریف تو بشه نه پهلوی جون . حال حرف معمولی رو. نداره چه رسه به مزاح کردن اما اینقدر شیرین و نمکیه تو همین حالش هم از شوخی و شاد کردن بقیه دست نمیکشه. خدا حفظش کنه.
سه‌شنبه 12 مرداد 1389

sargalesh - ایران - شیراز
iranazadiran - ایران - تهران : خوش باشید , جمع تون جمع !
سه‌شنبه 12 مرداد 1389

hamidTANTAN - اتریش - وین
iranazadiran - ایران - تهران ایران جان عزیزم:از اینکه انقدر به من لطف داری ازت تشکر می کنم.ولی واقعیت این است که,بعضی موقعها شرایتی توی زندگی ادمها پیش میاد که باعث بهم خوردن سیستم فکری و روحی میشه. ولی خوب حلال اینگونه مشکلات ها گذشت زمان و برد باری است.(معجزه عشق را هم نمی شه دستکم گرفت)ایران عزیزم:تو خیلی خوبی,خیلی هم با احساس هستی.فکر می کنم که خیلی خوب درک می کنی که چی دارم میگم .دلت شاد و لبت همیشه خندان باشه.
سه‌شنبه 12 مرداد 1389

wildpiony - هند - بمبیی
pahlavi100 - آمریکا - کالیفورنیا بابا دیگه حوری های پشمالوی سایت رفتن bay رو باز کنین بریم آقا حمیدم ببریم یکم سر حال بیاد راستی داداش حمید خیلی ممنون از توجهت...اون همه وقت گذاشتم جواب ایمیلتو دادم حداقل یه ایمیل خالی میدادی بفهمم رسیده به دستت:)
سه‌شنبه 12 مرداد 1389

iranazadiran - ایران - تهران
sargalesh - آقاجان چرا قهر کردید. به انگشت کوچکتان نگاه کنید قطر نی قلیون اون اندازه است نخواستم که خدای ناکرده با گرز بزنم. اما میدونم حق دارین درد. خودش زیاد نیست درد تحقیر کردنش بده. وقتی ادم به کسی توهین ناروا میکنه دل طرف هم بشدت درد می گیره اما متاسفانه دیده نمیشه. حالا که اینطوری شد و ناراحت شدین هم شما و اصفهان جون باید تو جمع باشین و با هم دوستانه بگو مگو کنین منم قول میدم اصلا دنیا نی چوبی نباشم. شما به کار باغ و راغ واردین و باید برامون میوه از درخت بکنین و به اتفاق همه چای قند پهلو تو استکان کمر باریک بخوریم البته عزیزی که ترک بود و چای لیوانی میخورد میگفت این انگشتونه هست نه استکان. حالا بگیم دختر آریایی یه چای زغالی روبه راه کنه که حرف شما رو خوب میخونه تا همه جمع شیم. خودتونو هم لوس نکنین بی شما و اصفهان جون با هم و دیگران صفا نداره.
سه‌شنبه 12 مرداد 1389

iranazadiran - ایران - تهران
hamidTANTAN - خوبی از خودته گلم. حق با توست حمید جون اگه عشق چاشنی زندگیمون نباشه به جان عزیزت نفس کشیدن سخته. ضمنا کاملا به این امر یقین دارم که زمان حلال مشکلاته و تغییر اونها . بردباری و صبوری تحمل گذشت زمان و لحظات را آسانتر میکنه. در هر صورت مواظب خودت باش و روحیه ات را حفظ کن همه چی به امید خدا درست میشه و روی غلطک می افته. (زندگی چیست خون دل خوردن اولش رنج و آخرش مردن) البته به این مصرع توجه نکن یک تک مضراب الکی بود. شاد باشی و سلامت.
سه‌شنبه 12 مرداد 1389

pahlavi100 - آمریکا - کالیفورنیا
wildpiony - هند - بمبیی --- خواهرم من حرفی‌ ندارم، خوش حال هم میشم همه بیان آب تنی و روز خوبی‌ رو با هم کنار دریاچه داشته باشن. هم اعصاب‌ها آرومتر می‌شه، هم آدم دیگه مجبور نیست اینهمه تایپ کنه، میشینن همه حرف‌هاشون رو، رو در رو میزنن. حمید خان هم سرور من هستن، میگم فقط چهار سیخ جوجه کباب مخصوص ایشون آماده کنن. نمیدونم ، جایی‌ خوندم که مدتی‌ هست گوشت مرغ نخوردن حتما می‌چسبه. اصلا جهنم، حالا که همه مهمون من هستین سنگ تمام میذارم و یک سالاد الویه ناب که هم تخم مرغ داره و هم مرغ خودم براشون درست می‌کنم. Yum Yum.
چهار‌شنبه 13 مرداد 1389

pahlavi100 - آمریکا - کالیفورنیا
sargalesh - ایران - شیراز --- جناب سرگالش، میخواستم این گلایه رو با پیغام خصوصی بفرستم، ولی‌ چون دوستان ما اینجا بلا استثنا بی‌ غل و غش هستند، منصرف شدم و صلاح دیدم همینجا مطرح کنم. تا اونجایی که من از کامنت‌های تو برداشت کردم، سنّ و سالی‌ کمتر از بقیه ما ها نداری و بعضی‌ از اظهاراتت رو واقعا نمی‌شه به حساب بی‌ تجربگی گذاشت. وارد جزئیات نمیشم و قبول دارم که هر کسی‌ اشتباه میکنه، نمونه‌اش خودم. اما من اگر حس کنم کسی‌ رو رنجوندم، باور کن غذا از گلوم پایین نمیره تا به نوعی از طرف مقابل دلجوئی کنم. فکر نکنی‌ که از جانب خانم اصفهان نصف جهان ماموریت دارم که وادارت کنم عذرخواهی کنی‌، نه. هیچکدوم ما رو عقدهٔ خود بزرگ بینی‌ نکشته. اما در جمع دوستان، و محترمانه بهت بگم که هیچ لذتی بالا تر از این نیست، که آدم احساس کنه دل کسی‌ رو به دست آورده. کمی‌ رعایت حال دیگران رو کردن، خروار‌ها عزت و احترام برای آدم میخره.
چهار‌شنبه 13 مرداد 1389

Esfahan Nesfe Jahan - آلمان - برلین
pahlavi جون ادیب سخنور و پسرعموی عزیز....iranazadiran جنتلمنم.. Hamid جونی بوشمنم... pariha جون عروس گلم.. wildpiony جون دختر سختکوش و درسخوان.. Raz_uk جون نجات غریقم.. من همه ایمیلها و کامنتهای شما را خوندم و از اینکه هنوز موفق به جواب دادن نشدم معذرت میخواهم میدونم که بی ادبی شده ولی به من فرصت بدهید تا بعضی از پیامها را حذف کنم چون میدونم که نسخه ای از انها به ادرس ایمیلم فرستاده و بایگانی شده . .Homa جون الماس خانم ...dokhtare_ariaei جون دختر پر شور و احساس .. کامنتهای شما را هم خوندم.همتون را دوست دارم و میخواهم فریاد بزنم که من چقدر خوشبختم که دوستان خوبی مثل شما را اونهم یکجا پیدا کردم مطمئن باشید در غم و شادی شما همراهتون هستم و با شما در این مسیر قدم میزنم اگر چه فرسنگها از شما دور باشم.
چهار‌شنبه 13 مرداد 1389

iranazadiran - ایران - تهران
Esfahan Nesfe Jahan - طلا جون من از شما خواهش می کنم حداقل برای من خود را موظف نکرده و بنا به تکلیف جواب مرا نده. این رسم من است. حتی نزد خدا خودم را موظف به تکلیف نمی کنم اگر حالشو نداشتم نمازمو نمی خونم اینقدر مخلصش هستم و بهش ارادت دارم که اگر اجرای امر مرسومش رو نکنم بهم خرده نگیره اون با من مثل دو تا دوست رفتار میکنه نه برده و زر خرید. تو این رابطه هم تنها نظری که برام مهمه نظر خودشه و بس نه آخوند و گفته های اونا و یا هر کس دیگه. یه رابطه خالص و بی واسطه. البته واسطه برای نزدیک کردن خوبه اما چون متاسفانه واسطه ها به جای نزدیک تر کردن دور می کنن انسان خودش باید آستینهاشو بالا بزنه و روی رابطه اش کار کنه. حالا هم طلای بی غل و غش هر زمان عشق داشتی پا داد جواب بده اگه هم پا نداد و جواب ندادی بدون که در رابطه نون خللی ایجاد نمیشه. اون چیزی رو که من باید از تو درک کنم فهمیدم و اونه که برام با ارزشه. از محبت و صفات ممنونم و خوشحال.
چهار‌شنبه 13 مرداد 1389

+0
رأی دهید
-0

نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.