بررسی روزنامه های صبح تهران - پنجشنبه ۳۱ تیر
تیترهای اول
"درخواست آمریکا و انگلیس برای مذاکره با ایران" تیتر اول آرمان است. تهران امروز در گزارشی مربوط به همین موضوع تیتر "دعوت به مذاکره با کارت تهدید" را برجسته کرده و خراسان در یکی از عناوین خود از "اولین واکنش پاکستان به انفجارهای تروریستی زاهدان" خبر داده است.
"استخدام در تهران ممنوع" تیتر اول ابتکار است، مردم سالاری به نقل از رییس سازمان خصوصی سازی نوشته "فروش سایپا مثل قصه ملانصرالدین شده است" و جام جم در گزارشی "ارزیابی روحانیون مجلس از صدا و سیما " را منعکس می کند.
"پول نداریم قانون را اجرا کنیم" نقل قولی از معاون پارلمانی دولت درباره عدم اجرای قانون کمک دولت به مترو تیتر نخست جهان صنعت است. همشهری هم در گزارشی مشابه این گفته میرتاج الدینی را برجسته کرده که " دولت قانون کمک به مترو را قبول ندارد" و دنیای اقتصاد با روتیتر "حمایت قانونی از پیش فروش مسکن کلید خورد" این پرسش را مطرح می کند که آیا "بازار پیش فروش رونق می گیرد"؟
"مقابله قاطع قوای سه گانه با دشمنان وحدت و امنیت" نقل قولی از آیت الله خامنه ای تیتر اول روزنامه های ایران و جمهوری اسلامی است. کیهان ، رسالت و سیاست روز هم با برجسته کردن همین اظهارات رهبر جمهوری اسلامی از قول او نوشته اند "همه مسئولان حکومتی موظفند فتنه گران را به سزای اعمال خود برسانند".
گزیده مقالات
کارت دعوت برای کدام مذاکره؟
تهران امروز در سرمقاله خود مجموعه تحولات ایران و گروه 5+1 را مورد توجه قرار داده و نوشته مذاکرات هستهای ایران و گروه 5+1 ماههاست که زیرسایهای از کارشکنیها و عدم پایبندی به اصول و روش مذاکره قرار دارد. از زمان حضور سعید جلیلی در ژنو – سال گذشته – تاکنون سه اتفاق مهم در این عرصه رخ داده که نشانگر کارشکنی یک طرف مناقشه و عدم پایبندی آن به نقشه راه برای گشودن زمینههای مذاکره است.
حسن وزینی در این مقاله سپس سراغ سه اتفاق مورد نظر رفته و اضافه کرده در دورانی که ایران فعالیتهای هستهای را خود به نشانه حسن نیت و برای جلب اعتماد بینالمللی - برخلاف عرف حقوق بینالمللی و حقوق مسلم خود - به تعلیق درآورده بود و در آن دوره سیاست نظام براساس استراتژی متانت و بردباری در قبال مخالفتهای غرب بود، مذاکره بهعنوان ابزار و اهرمی برای وادار کردن ایران به چشمپوشی از حقوق انکارناپذیرش در دستور کار آنها قرار داشت. صحت این ادعا نیز آن است که تیم هستهای سابق به دلیل نتیجهبخش نبودن مذاکرات، اقدام به فک تعلیق از فعالیتهای غنیسازی اورانیوم کرد.
نویسنده این مقاله ادامه داده آن زمان مذاکره با هدف عدم کسب نتیجه مطلوب برای ایران، از سوی غرب پیگیری میشد. در دوره دوم مذاکرات هستهای که با ابتکار پاسخ به سوالات و خاتمه دادن اختلافات همراه بود، گفتوگوها و مکاتبات زیادی بین ایران و اروپا در قالب مدالیته صورت گرفت که هر چند از لحاظ حقوقی نتایج خوبی داشت اما در بعد سیاسی این مناقشه راهگشا شد.
سرمقاله نویس تهران امروز در بخش پایانی مقاله خود نیز نوشته اکنون در دوره سوم مسائل هستهای ایران و غرب، گرچه در روساخت این دیالوگ تغییراتی صورت گرفته - از جمله اینکه آمریکا از دوران اوباما حضور پررنگتری در عرصه گفتوگوها داشته و در ایران استراتژی متانت و بردباری جای خود را به استراتژی ایستادگی و نتیجهگرایی داده است - اما در زیرساخت الگوی مذاکره اتفاق تازهای رخ نداده است. دلیل آن است که مذاکره سطح رویین یا گام نهایی یک رویکرد تعامل گرایانه است.
زمانه بیم و امید
آرمان در مقاله ای به مشکلات پیش روی اصلاحات در ایران پرداخته و نوشته اصلاحات ایرانی در همه این سالها با دو مشکل بزرگ مواجه بودهکه اولین آن ساختارهای سنتی است. ساختارهای سنتی در جامعه ما همواره بازتولید میشوند و اجازه کمترین تغییری را نمیدهند. مسئله دیگر، رادیکالیسمی است که همواره حرکت های اصلاحطلبی ایران به دام آن میافتند و همین نیز سرآغاز کشمکشها ی داخلی میشود که با آرمان اصلاحات در تضاد است. با همه این احوالات میباید بر اصلاحات تاکید کرد. انقلاب ما نیز به خاطر اصلاحات رخ دادهاست. برای پرهیز از هرگونه هرج و مرجی میباید ساختارها را به تدریج اصلاح و دوباره اصلاح کرد.
دکتر غلامعباس توسلی در این مقاله افزوده اصلاحات در هرجامعهای و خاصه در جوامع توسعهنایافته ضرورت دارد و تحقق آن نیز در گرو مشارکت و صبر مردم است. مردم میباید بپذیرند که نمیتوان چند شبه ره صد ساله را طی کرد و تنها در اینصورت است که از شکستهای احتمالی مایوس و دلسرد نمی شوند. اما اصلاحات در ایران گاه به اصلاحات اداری تقلیل یافتهاست و گاه به اصلاحات سیاسی یا اقتصادی و یا فرهنگی. به گمانم هیچ کدام اینها از یکدیگر جدا نیست. اصلاحات سیاسی، جامعه مدنی را درپی دارد و موجب مشارکت مردم در تصمیمگیریها میشود، اصلاحات فرهنگی اعضای جامعه را در مسیر فکری صحیحی قرار میدهد و... همه اینها بر یکدیگر تاثیر میگذارند.
این جامعه شناس در ادامه با اشاره کوتاهی به دوم خرداد 76 و اصلاحاتی که امکانش را نیافت تا آخر طی مسیر کند، نوشته این حرف به معنای آن نیست که آرمان اصلاحات در ذهن کسی نماندهاست. نه، مردم هنوز هم به آن باور دارند، هر چند که گاه مایوس میشوند. در شرایط امروز، نیازمند امید هستیم. در اسلام نیز «خوف» و «رجا» توصیه شدهکه به معنای "نگرانی" و "امید" توامان است. امید از ضروریات اصلاحات است. اینگونه نیست که اگر زمانی اصلاحات متوقف شود، همه چیز پایان یافته است. می توان آن را ادامه داد که این البته به خود و تلاشی که میکنیم بستگی دارد.
اصولگرایی و ضرورت پرهیز از سیاست زدگی
رسالت در سرمقاله امروز خود شرایط جریان اصولگرایان کشور را حساس دانسته و نوشته جریان اصولگرایی در ایران به واسطه اقبال عمومی در داخل و خارج از کشور وارد مرحله ای حساس از حیات سیاسی خود شده است. مرحله ای که انتظار تحول آفرینی از آن بیش از گذشته است. مردم توقع دارند مطالبات اساسی آنها با این نگرش پیگیری و مرتفع گردد.
نصرت الله حیدری درادامه این مقاله اضافه کرده اثر بخشی جریان اصولگرا در داخل و خارج باعث وحشت و نگرانی مخالفان نظام اسلامی گردیده است و لذا توقف این حرکت و اخلال در این گفتمان به وجه مشترک مخالفان داخلی و خارجی نظام تبدیل شده است. ایجاد تنش و التهاب آفرینی در داخل از سوی جریان سبز و افزایش فشارهای غرب و آمریکا از مسیر تحریم ها با این رویکرد طراحی شده است، لذا ما برای اولین بار شاهد همگرایی جریان برانداز داخلی و خارجی بدین شکل روشن و شفاف بوده ایم که هر دو جریان از طرح آن ابایی ندارند و آشکارا از مخالفت با نظام و آرمان های ملت ایران سخن می رانند.
نویسنده این مقاله سپس با اشاره به این که انتظار این است جریان اصولگرا بیش از گذشته متحد و هوشیار باشد، نوشته به نظر می رسد برخی در داخل و دشمن در خارج برآنند تا برای ضربه زدن به جریان اصولگرا او را دائم به امور بی حاصل سیاسی مشغول کرده و مانع خدمت رسانی دولت به ملت شوند. لذا این جریان استراتژی ایجاد اختلاف و تفرقه در میان جریان اصولگرا خاصه در قوای سه گانه را در دستور کار خود قرار دادند. اصولگرایان و بویژه رهبران و روسای محترم قوا باید با تدبیر با چنین شیطنت هایی برخورد نمایند.
دولت و مطبوعات
کوروش شرفشاهی امروز در مردم سالاری مسایل و مشکلات پیش روی مطبوعات از جمله قطع سفارش آگهی های دولتی به روزنامه ها را دستمایه سرمقاله خود قرار داده و نوشته در حالی که ایران اسلامی به وسیله رسانه های بیگانه مورد هجمه قرار می گیرد و در بسیاری از موارد شاهد هستیم که رسانه های آن طرف آب به صورت گسترده علیه نظام سرمایه گذاری کرده و به تولید خبر می پردازند تا واقعیت ها را بنا بر امیال و اهداف خود نشان دهند کم لطفی به روزنامه ها و خبرگزاری ها به معنای خالی کردن صحنه مقابله خبری است.
نویسنده در ادامه به اقدام اخیر دولت پرداخته و نوشته مدتی است که یکی از شریان های اقتصادی روزنامه ها که همان آگهی های دولتی است قطع شده و البته فراموش نکنیم که یارانه های نقدی و غیر نقدی نیز پرداخت نمی شود یا کاهش داشته است و در آخرین اقدام، دولت اعلام کرد که آگهی هایش را فقط به روزنامه دولتی "ایران" می دهد و این با واکنش روزنامه ها حتی روزنامه های حامی دولت روبرو شد. البته برخلاف نظر آقای احمدی نژاد، روزنامه ها فقط وابسته به آگهی های دولتی نیستند هر چند که جذب آگهی از حوزه های دیگر هم دشوار است چرا که در ایران اقتصاد به شدت دولتی است و اقتصاد خصوصی به آن معنا نداریم که روزنامه ها به اقتصاد خصوصی دل خوش کنند.
سرمقاله نویس درپایان با انتقاد از رای نیاوردن اصلاح این طرح دولت در مجلس و این توضیح نایب رییس مجلس که دولت در این طرح تجدید نظر می کند، افزوده فراموش نکنیم که در برنامه چهارم توسعه، قرار بود نظام جامع اطلاع رسانی از سوی دولت ارایه شود تا بسیاری از سوءتفاهم ها پایان یابد که آن نیز هنوز ارایه نشده و در حالی که لایحه پنجم توسعه در دست بررسی است خبری از نظام جامع اطلاع رسانی نیست. نکته مهمتر آن است که اگر دولت مصوبه خود را پس گرفت نباید این طرح به فراموشی سپرده شود بلکه باید قانونی تا زمان ارایه نظام جامع اطلاع رسانی بر مطبوعات کشور سایه افکند تا سوء تفاهم ها را به حداقل کاهش دهد.
سیمای بی نشاط
رضا عموزادی در سرمقاله امروز ابتکار با انتقاد از برنامه های کسل کننده شبکه های تلویزیونی عزت الله ضرغامی رییس سازمان صدا و سیما را مخاطب قرار داده و نوشته جناب آقای ضرغامی، من و خانواده من و مردمان جامعه من تا کی باید بنشینیم و نظاره گر برنامههای کسل کننده و ملال انگیز از صدا و سیما باشیم... سهم شما و مدیران شما در ترویج فرهنگ شادی و نشاط در جامعه چقدر است؟ چرا صدا و سیما از فرصتها ی پیش رو در اعیاد ملی و مذهبی به خوبی استفاده نمیکند؟ ایام ماه شعبان، ماه شادی، شور، شعف و شادمانی شیعیان است. فرصتی بسیار مغتنم پیش روی مدیران سازمان صدا و سیما که متاسفانه به راحتی با ساخت چند برنامه روتین تکراری و کسل کننده وبدون هیچ گونه خلاقیت و جاذبه هنری از دست میرود .
نویسنده این مقاله خطاب به رییس صدا و سیما ادامه داده پخش گفتگویهای دو نفره و چند نفره و بعضاً خسته کننده در ایام عید آن هم در تمامی شبکهها برای آحاد مردم خارج از حوصله بوده و شادی آفرین نیستند. مخاطبی که در ایام عید پای گیرنده تلوزیون مینشیند حوصله وعظ و خطابه و سخنرانی را ندارد. بلکه او به امید پخش تصاویری شادی آفرین، موسیقیهای زیبا، آوازهای دلنشین و برنامههای مفرح و سرگرم کننده پای گیرنده خود مینشیند. بارها و بارها اتفاق افتاده است افراد در یک روز تعطیل و عید ترجیح میدهند دور هم پای برنامههای رسانه ملی بنشینند ولی متاسفانه چون در هیچ شبکه ای نیاز خود را نمییابند با عصبانیت گیرنده خود را خاموش میکنند و در پی سرگرمیهای دیگری میروند.
نویسنده سرمقاله مردم سالاری در پایان نوشته چرا رسانه ملی ما در گریاندن و یا نشان دادن غم ومصیبت به وظایف خود به شایستگی عمل میکند اما در پرداختن به شادی و نشاط در اعیاد دینی و مذهبی بسیار ناتوان است. ریاست محترم سازمان صدا و سیما، در عصری که دنیا اسب ماهواره را زین کرده و چهار نعل میتازد و در برههای که بر روی هر بام و تراسی بشقابهای آهنین، جهان را در جعبه کوچک تلوزیون خانهها به نمایش میگذارد. باید فکر ی جدی و عاجل به حال رسانه ملی شود.
شوی دستوری
مریم باستانی طی یادداشتی در جهان صنعت انتقاد و اعتراض وزیرنیرو به رسانه ها درباره پرداختن به موضوع آلودگی آب تهران را مورد توجه قرار داده و نوشته هنوز در دولت برای اینکه اعلام شود بالاخره آب تهران آلوده است یا نه، توافق نشده و صداهای مختلفی به گوش میرسد. خانم دستجردی (وزیر بهداشت و درمان) یک تنه ایستاده و میگوید آب تهران آلوده است؛ مردم ننوشید. حالا آقای نامجو، وزیر نیرو علاقه ندارد که به حوزهاش ایرادی وارد شود، موضوع دیگری است اما این وسط رسانهها چه گناهی دارند که باید حملات دو طرف را تحمل کنند.
نویسنده این یادداشت در ادامه از این روش برخورد با رسانه ها انتقاد کرده و نوشته اگر وظیفه رسانهها انتقال درست اخبار و اطلاعات است؛ در رابطه با موضوع آلودگی همین رسالت را اجرا کردهاند. چگونه است که رسانهها نباید سخنان وزیر بهداشت را منتشر کنند و فقط حرفهای آقای نامجو را باید منتشر کنند؟ بهتر نیست حضرات اول اختلافهایشان را در دولت حل کنند و بعد نوک پیکان حمله را متوجه رسانهها کنند تا ما هم به اصطلاح شو اجرا نکنیم؟
|