مادربزرگ ۸۲ ساله برای نوشتن سه رمان قرارداد بست


مادربزرگ ۸۲ ساله برای نوشتن سه رمان قرارداد بست

این مادربزرگ در پاییز امسال تئاتر ریچارد سوم را روی صحنه خواهد برد

زن ۸۲ ساله ای که برای نوشتن سه رمان به هم پیوسته قرارداد بسته است، شاید بیش از هرکس دیگری باور دارد که " هیچ وقت برای هیچ کاری دیر نیست."

میرا استنفورد اسمیت قرارداد نوشتن یک سه گانه داستانی را با انتشارات هونو (Honno) امضا کرده است.

او در این سه رمان به نقل داستان رقابت میان ویلیام شکسپیر و کریستوفر مالرو، شاعر و خالق منظومه دکتر فاستوس که همدوره شکسپیر بوده، می پردازد.

این مادربزرگ که متولد شهر برایتون است و در هولیهد، در شمال ولز زندگی می کند، گفت که از شنیدن خبر تمایل ناشر با بستن این قرارداد زبانش بند آمده بود.

خانم اسمیت که همیشه به داستان نویسی علاقه داشته، بعد از اینکه داستان کودکانه کوتاهی را برای رادیو بی بی سی در ولز فرستاد و بازخورد مثبتی از آن گرفت، برای نوشتن رمان انگیزه پیدا کرد.

میرا استنفورد اسمیت گفت که بعد از اینکه دستنویس اولین رمانش را برای ناشر فرستاده، انتظار شنیدن واکنش مثبت ناشر را نداشته است.

او گفت: "منتظر بودم دستنویسم را رد کنند و برایم پس بفرستند."

"وقتی زنگ زدند و گفتند حاضرند قرارداد ببندند، مجبور شدم گوشی را بگذارم و دوباره بهشان زنگ بزنم چون خیلی جا خورده بودم."

جلد اول این سه گانه دروغ بزرگ نام دارد.

دروغ بزرگ داستان پسری ۱۶ ساله به نام نیک است که همراه گروهی بازیگر تئاتر به لندن می آید، آنجا از گروه جدا می شود و مورد توجه کریستوفر مالرو قرار می گیرد.

خانم استنفورد اسمیت در مدرسه موسیقی و هنرهای نمایشی گیلدهال تحصیل کرد و سپس به دنیای تئاتر پا گذاشت. در لندن با کارگردان هایی از جمله سر تایرون گاتری همکاری کرد.

او سپس مدتی به تدریس و کارگردانی روی آورد و وقتی به قول خودش "بازنشسته" شد، در انگلسی ولز موسسه ای تاسیس کرد و به تدریس و کارگردانی پرداخت.

حالا نخستین جلد از این سه گانه چاپ شده است.

این زن ۸۲ ساله می گوید: "خیلی لذتبخش بود وقتی کتابم را توی دستم گرفتم."

"دوباره خواندمش. این بار برای اینکه لذت ببرم. اینکه کتاب خودم را در دست گرفته بودم، و اینکه کلمه های خودم توی دستم بود، شگفت زده ام کرده بود."

میرا استنفورد اسمیت هنوز در موسسه اش تدریس و کارگردانی می کند و پاییز امسال نمایشنامه ریچارد سوم را روی صحنه خواهد برد.

او می گوید: "حالا کتابم را گذاشته ام توی کتابخانه ام، کنار کتاب های نویسندگان محبوبم، و جای دو کتاب بعدی ام را کنارش خالی نگه داشته ام."

porharfi - هلند - آرنم
حوش به حالت !!...بتو میگن زن!!!!...
چهار‌شنبه 9 تیر 1389

niagara - ایران - تهران
آفربن به این مادربزرگ باهوشو استعداد.خرمنه ای خجالتم خوب چیزیه یاد بگیر.تازه مادربزرگ10 سالم از تو پیرتره.پیرای کشورای ذیگه ترویج فرهنک میکنن مال ما حروم خوری و قتل و جنایت
چهار‌شنبه 9 تیر 1389

robinhoodd - استرا لیا - ملبورن
میام میگیرمت خودم جیگر طلا...lol
چهار‌شنبه 9 تیر 1389

Rohan_samandari - سوئد - مالمو
دمت جیزززززززززززززز.
چهار‌شنبه 9 تیر 1389

اینترنت ندیده - ایران -
ای ول به ولت . نشون میدی که زنان این چیزی نیستن که تو اسلام کنیزی میکنند
--------------
کاربر گرامی
لطفا نام شهر محل زندگی خود را بنویسید , در غیر این صورت از درج نظرات شما در آینده معذور خواهیم بود.
با تشکر
چهار‌شنبه 9 تیر 1389

+0
رأی دهید
-0

نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.