بررسی روزنامه های صبح تهران - شنبه ۲۲ خرداد
تیترهای اول
مردم سالاری از قول محمود احمدی نژاد نوشته "هیچ مانعی برای توسعه روابط ایران و چین وجود ندارد"، "سرسپردگی شورای امنیت به آمریکا و اسرائیل" تیتر اول حمایت است، "قطعنامه جدید تیرخلاص به شورای امنیت و اوباما است" عنوان اصلی ایران، کیهان نوشته "تحریم با هدف حمایت از فتنه" و سیاست روز از " تواناییهای ایران عامل بازدارنده تحریمها".
"قطعنامه جدید غیرقانونی و بی ارزش است" عنوان اصلی رسالت است، ابرار و دنیای اقتصاد نوشته اند"قطعنامه کاغذی بی ارزش است" خراسان و پول از "واکنش ها به تصویب قطعنامه 1929 علیه ایران" خبر داده اند، "طرح دو فوریتی تجدید نظر در همکاری با آژانس انرژی اتمی" عنوان اصلی روزنامه جمهوری اسلامی است.
ابتکار از "ابراز تاسف کلینتون از لغو راه پیمایی 22 خرداد" خبر داده، آرمان از قول استاندار تهران نوشته "هیچ مجوزی برای راهپیمائی صادر نشده است"، جام جم نوشته "انتخابات به پالایش انقلاب منجر شد".
"اولتیماتوم بانک مرکزی برای کاهش نرخ سود" تیتر اول تهران امروز است، جهان صنعت در عنوان اصلی خود نوشته "صادرات گندم نابود می شود".
گزیده مقالات
تحلیل قطعنامه
روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله خود نوشته حالا که چین و روسیه هم با آمریکا و بریتانیا و فرانسه علیه ما همداستان شده اند همهی کسانی که در مورد مسائل داخلی حرفی دارند نیز باید با درک حساسیت زمان و شرایط خاص کشور، این اقدام را با صراحت محکوم کنند.
دوم نکته ای که این مقاله تاکید کرده این است که تصمیم سازان و تصمیم گیرندگان در حوزههای اقتصادی و مدیریتی در شرایط کنونی میتوانند نقش مهمی برای عبور دادن کشور از تنگناها، کاستن از بار مشکلات، بهره برداری از ابزارهای موجود و ایجاد ابزارها و امکانات تازه برای تبدیل نمودن تهدیدها به فرصتها ایفا کنند. مردم هم برای تطبیق دادن وضعیت خود با شرایط جدید آمادگی دارند.
سرمقاله روزنامه جمهوری اسلامی نتیجه گرفته قطعنامه چهارم در شورای امنیت سازمان ملل نشان داد واقعیتهای موجود در صحنه بین الملل با آنچه در تحلیلها و ارزیابیهای متولیان سیاست خارجی ما وجود دارد متفاوت است. تعدادی از کشورهای آفریقائی و آسیائی، که دولتمردان آنها خود را دوستان صمیمی وانمود میکنند، علیرغم برخورداریهائی، به قطعنامه رأی موافق دادند.
صادرات برای مقابله با تحریم
مهدی راسخ در سرمقاله روزنامه پول به مردم کوبا، کره شمالی زیمبابوه که گرفتار تحریم هستند اشاره کرده تا نشان دهد تحریمهای اقتصادی دربرخی زمینهها ضربههایی به اقتصاد یک کشور میزنند و زندگی مردم آن کشور را نابسامان میکنند.
نویسنده اقتصاددان پرسیده اما باید دید چنین نتیجهای برای مردم ایران هم قابل تصوراست؟ پاسخ مشخص است که چنین نتیجهای برای مردم ایران قابل تصورنیست به این دلیل که ایران دولت ثروتمندی دارد و پایههای تولید در ایران بسیار قدرتمندتر از کشورهایی نظیر کرهشمالی و کوباست. ایران قدرت قابل توجهی در ذخیره کالا دارد و جنگ تحمیلی هم قدرت خلاقانهای برای این کشور ایجاد کرده است.
مقاله پول نتیجه گیری کرده که تحریمها، هزینههای اقتصادی را افزایش میدهند و باعث میشوند بازارهای هدف کالاهای صادراتی کشورها از بین برود که چنین تاثیری میتواند منجر به ازدست رفتن بازارهای صادراتی شود اما همه فعالان سیاسی واقتصادی کشور باید از بروز تنش چه درداخل وچه در خارج پرهیز کنند و همه سیاستهای کشور به گونهای تعیین شود که بازارهای صادراتی تقویت شود.
وضعیت بعد از قطعنامه
ابتکار در سرمقاله خود نوشته بیانیه تهران مشروط به عدم تصویب قطعنامه بود اکنون دیگر دلیلی برای عمل به بیانیه تهران وجود ندارد حال که ایران مطابق بیانیه تهران مبادله سوخت را پذیرفت، نشان داد که آمریکابه هیچ وجه به دنبال حل مسئله هستهای نیست و موافقت اولیه آن کشور با مبادله تنها یک بهانه بود و امید داشتند که با مخالفت ایران راه برای ادامه زنجیره تحریمها فراهم آید اما با قبول ایران و مخالفت آمریکا و دیگر اعضاء شورای امنیت، معلوم گردید ارادهای بر حل مسالمت آمیز پرونده هستهای وجود ندارد.
به نوشته این روزنامه گام بعد تجدید نظر اساسی در رابطه ایران با npt است و دیگر این که گروههای سیاسی کشور باید یکصدا شوند چرا که از ابتدای بحران هسته ای گروه های سیاسی تعابیر متفاوت و تفسیرهای حزبی از مواضع دولتهای وقت داشتند و سعی کردند از آن به عنوان یک اهرم و ابزار سیاسی در رقابتها بهره جویند در ابتدا متولیان پرونده متهم به سازشکاری و کوتاه آمدن و در نهایت هم خیانت شدند همه توافقات آنان با این عناوین تفسر گردید.بعد که ورق برگشت و منتقدین خود متولی امور شدند حال آنان به بی تدبیری و ضعف در تصمیم متهم میشوند.
سرمقاله ابتکار نتیجه گرفته در خصوص خواست دوم غرب یعنی تاثیرگذاری برتحولات و معادلات سیاسی داخلی یک صدای لازم وجود ندارد بنابراین تفسیر قطعنامه چهارم به بی لیاقتی و ماجراجویی دولت و تبدیل آن به اهرمی برای فشار علیه نظام مطابق خواست آمریکاست.
انحراف خواص
کیهان در تحلیل حوادث یک سال گذشته نوشته در 22 خرداد پارسال مردم سخن خود را به صراحت گفتند و بعد کناری نشستند تا ببینند خواص - خواصی که رای مردم نزد آنها امانت است- با آن چه خواهند کرد؟ اکنون پس از یک سال می توان گفت که متاسفانه برخی خواص خوش سابقه از این آزمون مردود بیرون آمده اند اگرچه افزایش بصیرت و غنای عمل و اندیشه مردم مومن این سرزمین برکتی است که می توان همه این هزینه ها را در مقابل آن ناچیز انگاشت.
به نوشته این روزنامه دروغ تقلب فقط آغاز یک بازی بود. بازی که تصور می کردند می توانند در آن مردم را مقابل هم قرار داده و بعد همگان را به جنگ علیه نظام جمهوری اسلامی بفرستند. این دروغ بیش از هر جای دیگر توسط اشرافی ساخته شد که خود را همواره از رای جمهور مردم بالاتر دانسته اند و این بار فراتر از فخر فروشی، قصد داشتند به زور آشوب آفرینی و اغتشاش، خواسته خود را به اکثریت مردم تحمیل نمایند.
به نظر روزنامه کیهان نکته مهم تر این است که البته بسیاری از خواص خیلی زود دریافتند که راه را اشتباه آمده اند. هم اقتدار نظام و باج ندادن به اقلیت خودخواه و هم آشکارشدن این نکته که انتهای این بازی، دشمن کینه توز خارجی ایستاده است که اگر غلبه کند به خادم و خائن رحم نخواهد کرد - و بلکه خائنان را زودتر از پیش پا بر خواهد داشت.
کودکان خیابان بچه های فقر
حمیدرضا طهماسبیپور در سرمقاله روزنامه جهان صنعت از فراوانی کودکانی نوشته که از آن ها بهعنوان کودکان کار یاد میشود.گلفروشی، فالفروشی، واکسی یا بادکنکفروشیدر خیابانها و مراکز تردد عمومی نمونههای عیانی هستند که جملگی هر روز میبینیم اما زبالهگردیهای شبانه، کارگری در کورهپزخانه، مزارع و کارگاههای نمور و مخفی نمونههای تاسفبار دیگری هستند که همه نمیتوانیم ببینیم اما یک حقیقت است.
به نوشته این مقاله تجربه کار سخت و مزد اندک، حکایت معاش سخت و فقر است که با اجبار خانوادههای کمدرآمد به معضل اجتماعی تبدیل شده است چراکه به شهادت آمارهای غیررسمی، حدود یکتا دو میلیون کودک زیر 15 سال در ایران شاغل هستند تا به یاد آوریم که وظیفه دولتبرای شادی و بهره بردن کودکان از زیباییهای دوره رشد آنها انجام نمیشود و به قانون بی توجهیم.
نویسنده سرمقاله جهان صنعت با اشاره به این درد اجتماعی گلایه کرده که انگار این کودکان را چشمها هم نمیبیند و هیچ مسوولی پاسخگو نیست و نمیگوید که این کودکان زجر کشیده پس از گذر از ایام نوجوانی در ایام جوانی چه نگاهی به زندگی و چه سرنوشتی خواهند داشت.شاید به همین دلیل است که حتی آماری نیز وجود ندارد که بتوان با استناد به آن حقایق را منعکس کرد.
نمایشگاه شانگهای
اسدالله عسگر اولادی در مقاله ای در روزنامه پول به هیات بلند پایه ای اشاره کرده که همراه رییس دولت به نمایشگاه شانگهای رفته اند و نوشته حتی اگر به صحبتهای آقای احمدینژاد در این نمایشگاه هم توجه کنیم باز هم میبینیم که بر زبان راندن این گونه صحبتها و گلایه و خطونشان کشیدنها در حاشیه همایشی اقتصادی، پیام بهتری به مردمان جهان مخابره میکند.
به نوشته این بازرگان هر نمایشگاهی درجهان میتواند فرصتی برای اقتصاد ایران باشد والبته بسیار بهتر این است که همیشه از ایران و ایرانی صدای دوستی و مهربانی شنیده شود وچه بهتراست که همواره از این سرزمین صدای تحکیم روابط شنیده شود اما سخن ما این است که حتی برای اعتراض و گلایه و حتی برای خطونشان کشیدن، صدای ما از همایشها و جشنهای جهانی بهترشنیده میشود.
در پایان مقاله پول آمده رییسجمهور باید هرزمان که پا به رکاب هواپیمایی میگذارد، 200 بازرگان و تاجر را همراه خود کند. 200 تاجر و بازرگان بخش خصوصی که در معیت رییس دولت به رقابتهای جهانی پا میگذارند، قویتر از همیشه پشت میز مذاکره مینشینند و قدرتمندتر از گذشته قرارداد امضا میکنند. گمان ما این است که هم در عرصه سیاست و هم در زمینه اقتصاد مشغول آموختن تجربههای تازه هستیم .
واردات به جای تولید
دکتر فرخ قبادی در سرمقاله دنیای اقتصاد به کارخانههایی اشاره کرده در شمال شرق استان تهران که تا همین اواخر فعال بودهاند و اشتغالزایی قابل توجهی هم داشتهاند اما حالا فعالیت خود را متوقف ساخته یا به شدت کاهش داده و انبارهای خود را به انبار اجناس چینی مبدل کردهاند.
به نوشته این اقتصاددان یکی از صاحبان این کارخانه که حاضر به مصاحبه شده گفته است بازار نامطمئن امروز کشورمان اجازه تولید انبوه را به صاحبان صنایع نمیدهد؛ زیرا مشخص نیست که این کالای تولید شده آیا فردا نیز جایگاهی در عرصه فروش خواهد داشت؟.... به همین جهت، نمیتوانیم در زمان کسادی بازار تقاضا، بر تولید خود بیافزاییم و مبادرت به جمعآوری کالای تولید شده در انبار کارخانه نماییم.
نویسنده سرمقاله دنیای اقتصاد نتیجه گرفته بسیاری از تولیدکنندگان داخلی، تا آنجا که میتوانند – یعنی تا آنجا که صورت ظاهر حفظ شود – تولید خود را کاهش داده، تعدیل نیرو کردهاند و بخش اعظم تولیدات خود را به خارج سفارش میدهند.