چهارشنبه ۲۷ خرداد ۱۳۸۸ - ۱۷ ژوئن ۲۰۰۹
مصاحبه کامل موسی قربانی : زنان ازدواج مجدد مردان را بپذیرند
ایلنا: وقتی لایحه حمایت از خانواده در مجلس مطرح شد، هیاهو و جنجال‌های زیادی حول و حوش این لایحه شکل گرفت، به‌طوری‌که مواد این لایحه موضوع بحث و جدل فعالان حقوق زن و برخی از نمایندگان مجلس شد.
موسی قربانی، عضو کمیسیون حقوقی و قضایی، برای فعالان حقوق زن نام آشنایی است، در زمانی که بحث و گفت‌و‌گوها حول محور لایحه حمایت از خانواده شکل گرفته بود، روزی نبود که نامی از این نماینده مجلس به میان نیاید.
نماینده مردم قائنات، ظاهرش بیشتر از سنش نشان می‌دهد، اما در واقع متولد بیستم شهریور ماه 1339 است، در روستای اکبریه ( کلاته‌خان قدیم) در 5 کیلومتری شهر قائن به دنیا آمده است.
با استقبال خوبی که از قربانی در شهرستان به عمل آمده او با رای بالای مردم قائنات، نماینده سه دوره مجلس شد. او اکنون 10 سال است که یکی از ساکنان خانه ملت است.
قربانی 5 فرزند دارد، به ازدواج در سن پایین اعتقاد دارد، «ازدواج موقت» را راهکار مناسبی در فرهنگ امروز ایران نمی‌داند، اما قصد دارد همه تلاش خود را برای تغییر فرهنگ زنان ایرانی برای پذیرش «ازدواج مجدد» انجام دهد:
این گونه تصور می شود که در حال حاضر به نوعی در کشور تبلیغ ازدواج موقت انجام می‌شود، به نظر شما این تبلیغات در زمینه ازدواج موقت مناسب است؟
ازدواج دو نوع است، ازدواج دائم و ازدواج موقت. بنابراین طبیعی است که در مورد ازدواج موقت قانون وضع شود، البته نباید این نکته را فراموش کنیم که وضع قانون در مورد چیزی هرگز به معنای این نیست، که دولت در حال تبلیغ آن است.
گاهی وقت‌ها قانونی که در جامعه وضع می‌شود، مخاطبان اندکی دارد، مثلا یک قانون می‌تواند فقط هزار نفر را پوشش دهد. چند وقت پیش در مجلس موضوعی به نام قانون تحصیل دختران در خارج از کشور مطرح شد، این قانون به طور قطع مخاطبان اندکی دارد و شاید در سال تعداد بسیار اندکی از دختران برای تحصیل به خارج از کشور بروند، اما جامعه نیاز دارد که در این رابطه قانون داشته باشد، بنابراین مجلس برای آن قانون وضع می‌کند.
نباید فراموش کنیم که ازدواج موقت یک واقعیت در جامعه ما است. از آنجایی که بسیاری از افراد نمی‌توانند ازدواج دائم داشته باشند، یا از همسر خود دور هستند، یا همسر آنها بیمار است، از ازدواج موقت استفاده می‌کنند بنابراین وضع قانون برای ازدواج موقت در همین راستا است.
اگر ما بتوانیم کاری کنیم که ازدواج موقت در جامعه ضابطه‌مند شود و چارچوب داشته باشد، کمک بزرگی به جامعه کرده‌ایم چون با ضابطه‌مند شدن ازدواج موقت تا حد زیادی از تبعات ناگوار این نوع ازدواج در جامعه کم کرده‌ایم. ما مبلغ ازدواج موقت در جامعه نیستیم، بلکه به ازدواج موقت به چشم یک امکان برای نوعی خاصی از ازدواج نگاه می‌کنیم که شرع آن را تایید کرده است و افراد در شرایط خاص می‌توانند از آن استفاده کنند.
ما هرگز مردان را تشویق نمی‌کنیم که به سراغ ازدواج موقت بروند و معتقدیم که ازدواج موقت در جهت تحکیم بنیان خانواده نیست و این احتمال وجود دارد که ازدواج موقت به بنیان خانواده لطمه بزند، البته ممکن است که این نوع ازدواج لطمه‌ای هم به ازدواج دائمی مرد وارد نکند. ازدواج موقت البته می‌تواند در جهت جلوگیری از فساد موثرعمل کند، ولی یک نسخه، یکنواخت و فراگیر هم نیست.
در حال حاضر برخی از مسوولان ازدواج موقت را برای جوانانی که هنوز ازدواج نکرده‌اند، توصیه می‌کنند و معتقدند از ازدواج موقت میتوان برای جلوگیری از شیوع فساد و روابط نامشروع استفاده کرد. این در حالی است که جوانان ازدواج نکرده کمترین مخاطب این نوع ازدواج هستند و بیشتر مردانی که ازدواج کرده‌اند، علاقمند به ازدواج موقت هستند، نظر شما در این رابطه چیست؟
من به جوانان توصیه می‌کنم که در سن پایین ازدواج دائم کنند و از ازدواج دائم هراسی به دل راه ندهند. ما در قرآن کریم داریم که به خاطر فقر، ازدواج را به تاخیر نیندازید. اگر کسی به خاطر مسائل اقتصادی از ازدواج فرار کند، اشتباه کرده است. خدا روزی‌رسان است. همان‌گونه که دختر و پسری که در خانه‌های جداگانه در کنار پدر و مادر خود زندگی می‌کنند، روزی‌شان می‌رسد، اگر ازدواج هم کنند بدون روزی نمی‌مانند، البته نباید توقع بالایی داشته باشند.
وقتی کار و شغل نیست و جوانان بیکار هستند چگونه باید ازدواج کند؟
مگر دختر و پسر بالاخره خانه پدرشان غذا نمی‌خورند؟ اگر ازدواج کنند و شغل هم نداشته باشند من مطمئن هستم که پدر و مادر دختر و پسر آنها را کمک می‌کنند، تا بتواند حداقل زندگی را داشته باشند. هیچ اشکالی ندارد که پدر به فرزند ازدواج کرده خود که شغل ندارد، کمک کند.
پسر من هنوز دانشجو است و در حدود 20 سال سن دارد، یکی دو ماه پیش برایش رفتم خواستگاری، تا وقتی هم که پسرم کار نداشته باشد، من و پدر عروس از آنها حمایت می‌کنیم. اینکه حتما کسی که ازدواج کرد باید خانه خوب کرایه کند، سالن عروسی بگیرد، اشتباه است، مهم این است که جوانان ازدواج کند تا به گناه نیفتند.
خرج عروسی و مراسم‌های دست و پاگیر آن، پدر جوانان را درآورده است. والله هیچ پدر ومادری این‌طور نیست که اگر فرزندش ازدواج کند، به فرزندش بگوید از خانه من برو بیرون، جوانان می‌توانند ازدواج کنند اما در خانه پدر و مادرشان زندگی کنند.
دختر و پسرها باید عقد کنند، تا تحصیل تمام شود، سربازی تمام شود، کار پیدا شود. جوانان نباید منتظر بماند که همه موانع برطرف شود و شرایط ایده‌آل شود بعد عروسی کنند، این اشتباه است. من به جوانان توصیه می‌کنم، هر وقت که احساس کردند باید ازدواج کنند، بروند ازدواج دائم کنند، حتما خدا گشایش در کارها حاصل می‌کند. بالاخره پدر و مادرها از فرزندانشان حمایت می‌کنند تا زمانی که فرزندانشان بتوانند روی پای خود بایستند. بنابراین من هیچ وقت به جوانان توصیه نمی‌کنم که اگر شرایط آنها مهیا نبود، ازدواج موقت کنند. البته من نمی‌خواهم جوانان را از ازدواج موقت نهی کنم اما به این نوع ازدواج توصیه هم نمی‌کنم. چون ازدواج موقت تبعات دارد، به خصوص که ممکن است شرایط ازدواج موقت رعایت نشود.
به نظر من اگر کسی به هر دلیلی نمی‌خواهد و نمی‌تواند ازدواج دائم کند، اما شهوت در وجودش بیدار شده است و احساس می‌کند که نیاز دارد که رابطه جنسی داشته باشد، به سراغ حرام نرود، ازدواج موقت کند که حرام نباشد و به فساد گرفتار نشود.
اگر تشویقی هم در جامعه در رابطه با ازدواج موقت صورت می‌گیرد، برای این شرایط است، بعید می‌دانم کسی در جوانان بی‌دلیل به دنبال ازدواج موقت باشند.
سازمان ملی جوانان هم پیشنهاد ازدواج نیمه مستقل را مطرح کرده است که در این نوع ازدواج، دختر خانه خودش است، پسر هم خانه خودش، تا شرایط فراهم شود و بتوانند خانه‌ای را کرایه کنند، شما هم در واقع همین پیشنهاد را با تایید می‌کنید؟
بله خدا هم همین را گفته است. همانطوری که یکی از آقایان در نماز جمعه گفت: «خدا گفته، روزی می‌رسانم، نگفته چلو مرغ می‌رسانم». جوانان نباید در ابتدای زندگی خیلی متوقع باشند. بالاخره هر کسی روزی خود را به گونه‌ای کسب می‌کند. کسی می‌تواند روزی خودش را با حداقل تامین کند، یکی می‌تواند با حداکثر تامین کند. به هر حال مهم این است که همه روزی دارند.
وقتی من زندگی مشترکم را آغاز کردم در ابتدا در خانه‌ام نه تلویزیون داشتم، نه یخچال، نه فرش، با موکت زندگی می‌کردم و یک رادیو. آب گرم می‌خوردیم، چون یخچال نداشتیم. من و همسرم در قم زندگی می‌کردیم. پدر خانم من که گاهی به قم می‌آمد عادت نداشت آب گرم بخورد، برای او یخ می‌خریدیم. در آن موقع اگر گوشت می‌خریدیم، در یخچال خانه همسایه می‌گذاشتیم. بنابراین جوانان ببینند که این‌گونه هم می‌شود زندگی مشترک را شروع کرد و این‌گونه زندگی کرد فقط یک کم سخت است.
در هر حال اگر کسی می‌خواهد هم گناه نکند، هم ازدواج کند، خدا می‌رساند، همانطور که به من و خیلی کسان دیگر رساند. خدا به من رساند و همه چیز برای زندگی‌ام خریدم، اول زندگی نباید خیلی توقع داشت. من الان در قوم و خویش‌های خودم می‌بینم، طرف می‌خواهد از همان اول همه چیز داشته باشد، این البته چیز خوبی است اما در این شرایط نباید توقع زیاد داشت، اگر توقع زیاد دارید نباید بگویید که چرا ازدواج من دیر شد.
به نظر شما دولت نباید از جوانان حمایت کند تا جوانان بتواند ازدواج کنند؟ در کشورهای دیگر وقتی جوانان می‌خواهند ازدواج کنند، این‌قدر مشکل ندارند.
در کشورهای دیگر صد اتفاق دیگر هم هست، در کشورهای دیگر مالیات‌شان را درست و حسابی می‌دهند یک جوراب هم می‌خرند سه هزار تومان، مالیات‌اش روی آن هست، هیچ چیزی بدون مالیات نیست. در کشورهای دیگر همه خودشان را بیمه کرده‌اند، در کشورهای دیگر، همه خیلی کارهای دیگر هم می‌کنند، شما همه چیز را ول می‌کنید فقط به این موضوع می‌پردازید و می‌گویید دولت از جوانان برای ازدواج حمایت نمی‌کند؟
ولی در جمع سطح زندگی آنها از سطح زندگی مردم در ایران بالاتر است.
بالاتر است، اما چرا؟ من چند وقت پیش رفته بودم مکه. وقتی به عربستان می‌روید یک کارمند زن نمی‌بینید. اگر فقط همین مساله را در ایران عملیاتی کنیم، بسیاری از مشکلات حل می‌شود. اگر فقط از هر خانواده‌ای فقط یک نفر سر کار برود، مشکل اشتغال در ایران حل می‌شود.
شما یک خانواده را تصور کنید، زن، مرد، پسر، دختر، همه شاغل هستند، یک خانواده دیگر همه بیکار. ما باید از یک جایی شروع کنیم، باید کاری کنیم که از هر خانواده فقط یک نفر سر کار برود. باید از آنها خواست که خودشان تعیین کنند که چه کسی از خانواده می‌خواهد سر کار برود.
اگر فقط یکی سر کار برود که چرخ زندگی نمی‌چرخد
اتفاقا خیلی خوب چرخ زندگی می‌چرخد، این تصور شما اشتباه است. اتفاقا وقتی زن سر کار می‌رود، خرج اضافی به وجود می‌آید. وقتی زن سر کار می‌رود، آن وقت باید کلی پول کودکستان بدهند برای بچه خانواده. باید غذای آماده بخورند، که این خودش کلی خرج دارد. شما فکر اینها را نمی‌کنید. اخوی‌ها و برادر خانم‌های من هیچ‌کدامشان خانم‌هایشان سر کار نمی‌روند زندگی‌شان هم می‌چرخد، اشتباه می‌کنید که می‌گویید چرخ زندگی نمی‌چرخد. درست است که درآمدی با اشتغال زن ایجاد می‌شود، اما خرج زندگی هم به همان میزان بیشتر می‌شود، خرج بیخود تراشیده می‌شود.
شما باید به این نکته هم توجه کنید که من نمی‌گویم این وضعیت ایده‌آل است، من می‌گویم در شرایطی که مشکل بیکاری داریم باید یک قانون وضع کنیم، بگوییم ای مردم ما می‌خواهیم برای هر خانواده‌ای یک نان‌آور درست کنیم یا دولتی یا خصوصی، اطلاع‌رسانی کنیم که دو نفر شاغل در یک خانواده ممنوع است. آن وقت خانواده خودش تصمیم بگیرد که چه کسی می‌خواهد سرکار برود.
اگر بتوانیم برای هر خانواده‌ای یک نان‌آور بیاوریم، زندگی برای کسانی که هیچ یک از اعضای خانواده شاغل نیستند، بهتر می‌شود. به گونه‌ای می‌شود که در این خانواده‌ها هم ماهی 500 هزار تومان پول می‌آید و این یعنی یک پله رشد کردیم. بعد وقتی شرایط طبیعی شد، این قانون را حذف می‌کنیم و آن وقت از هر خانواده‌ای هر چند نفر که خواستند می‌توانند سر کار بروند.
با این وضعیت آن کسانی که از بازار کار حذف می‌شوند، زنان هستند؟
نه، خیلی جاها، لزوما باید خانمها سر کار بروند، در بخش‌هایی از آموزش و پرورش، بهداشت و درمان و خیلی از جاهای دیگر ایجاب می‌کند که زن‌ها به سر کار بروند، حالا من نمی‌گویم که مرد سر کار برود یا زن سر کار برود. زن و مرد باید سر این موضوع با هم به توافق برسند. این اتفاق اگر بیافتد، حتما کلی از مشکلات کشور حل می‌شود. زن و مردی که الان هر دو بیکار هستند، یک امنیت خاطری پیدا می‌کنند.
یکی از دلایلی که اکنون امنیت خاطری برای مردم بسیاری از کشورهای خارجی وجود دارد به خاطر این است که همه بیمه هستند. اما در ایران کسی ماشین می‌خرد، ماشین‌اش را بیمه نمی‌کند، تصادف می‌کند، می‌رود گوشه زندان، همه اشک می‌ریزند. من می‌گویم وقتی با 200 هزار تومان در سال می‌توانم ماشین‌ام را بیمه کنم و نمی‌کنم، بعد از تصادف حق‌ام است که به زندان بروم.
به نظر من ما اشتباه کردیم که کمیته امداد و بهزیستی پول به مردم می‌دهند، کمیته امداد و بهزیستی باید می‌آمدند حق بیمه این افراد را پرداخت می‌کردند، تا بعد از 20 سال و 25 سال، 30 سال حقوق‌بگیر درست و حسابی می‌شدند. در این صورت بسیاری از دغدغه‌ها و نگرانی‌ها برطرف می‌شد، نصف بازاری‌ها حاضر نیستند ماهی 80هزار تومان حق بیمه بدهند، بعدا دچار مشکل که می‌شود داد و هوار می‌کنند که اوضاع کشور خراب است.
در خارج از کشور، بسیاری از این موارد مانند بیمه و مالیات اجباری است، از آن طرف، توقعات را همانطور که در خارج از کشور وجود دارد، فرض می‌کنیم و مردم انتظار خدمات‌رسانی زیاد از دولت دارند. اینجا مردم انتظار دارند هزینه آب و برق و دارو و همه چیز را دولت بدهد، و از طرف دیگر انتظار دارند در زمینه ازدواج جوانان دولت خدمات زیادی به جوانان ارائه کند، اما واقعیت این است که این امکان‌پذیر نیست، دولت از کجا بیاورد؟ وقتی ما همه چیز را از دولت می‌خواهیم، آن وقت دولت به هیچ‌کدام به طور کامل نمی‌رسد.
در ایران خیلی وقت‌ها معافیت مالی به مردم می‌دهیم و از طرف دیگر خیلی‌ها هم از زیر مالیات فرار می‌کنند، الان در کوچه‌های تهران، چقدر شرکت در واحدهای مسکونی راه‌اندازی شده که هیچ‌کس هم نمی‌داند، مشتری‌های آن هم مشتری‌های محدود است. وقتی شرایط این‌گونه است، دولت درآمد کافی ندارد. در حالی که اگر وضعیت مالیاتی کشور مساعد بود، دولت خیلی از کارهایی را که الان نمی‌تواند انجام دهد، به درستی انجام می‌داد. آن وقت دولت می‌توانست کمک‌های مناسبی برای ازدواج به جوانان بکند، نه اینکه الان دولت پول بنزین و غذای مردم را هم می‌دهد و نمی‌تواند کاری‌های بزرگتری انجام دهد. برای اینکه دولت از پس همین خرج‌ها هم بر بیاید مجبور است در برخی جاها درآمدهای خود را افزایش دهد، که اینها را تامین کند.
شما در صحبت‌های خود گفتید که با ازدواج در سن پایین هم موافق هستید، یعنی با ازدواج دانش‌آموزان هم موافق هستید؟
پسرهای دانش‌آموز که هنوز به سن ازدواج نرسیده‌اند. در رابطه با دختران هم به این اعتقاد دارم که اگر احساس می‌کنند که باید ازدواج کنند و شرایط لازم را دارند، اشکالی در کار نیست. من از کسانی هستم که بدون چون و چرا احکام شرع را قبول دارم، کسی که توانایی جنسی داشته باشد، اگر حداقل شرایط اقتصادی‌اش فراهم باشد، اشکالی ندارد، ازدواج کند.
من معتقدم که مقررات شرع را نمی‌توانیم کنار بگذاریم. زمانی که طرف احساس می‌کند که غریزه جنسی به او فشار می‌آورد اگر ازدواج نکند، به گناه می‌افتد، بنابراین باید ازدواج کند.
ازدواج در سنین پایین توسط روانشناسان و جامعه‌شناسان توصیه نمی‌شود، نظر شما در این باره چیست؟
یک دختر در سنین راهنمایی که ازدواج نمی‌کند، ازدواج دانش‌آموزان هم منظور دختران دبیرستانی است که آنها هم خیلی سن کمی ندارند.
چرا این‌طور می‌گویید؟ در سایت سازمان ثبت احوال 5 درصد کل ازدواج‌هایی که انجام می‌شود مربوط به کودکان 10 تا 14 سال است.
پسر 10 تا 14 ساله که نمی‌تواند ازدواج کند، حتما شناسنامه‌اش مشکل داشته است. دختران هم اگر به توانایی جنسی لازم رسیده باشند، می‌توانند ازدواج کنند. اگر بخواهیم واقع‌بینانه نگاه کنیم، بیشتر ازدواج‌های دختران در شرایط عادی مربوط به دختران دبیرستانی است که دختران در این شرایط کاملا توانایی ازدواج را دارند.
اگر پدر و مادر شناخت لازم را نسبت به طرف مقابلی که فرزندشان می‌خواهد با او ازدواج کنند به دست بیاورند و این گونه نباشد که دختر و پسر سر خیابان همدیگر را دیده باشند و پسندیده باشند، چرا باید ازدواج منجر به طلاق شود؟
به نظر شما یک دختر دبیرستانی آنقدر آگاهی دارد که بتواند همسر آینده خود را انتخاب کند؟
به طور قطع توانایی دارد. درست است که هر چه سن و سال بیشتر شود، عقل و شعور افراد افزایش می‌یابد، اما نکته‌ای که شما به آن توجه نمی‌کنید این است که سن دختر و پسر اگر از یک حدی بگذرد، دیگر رغبتی به ازدواج باقی نمی‌ماند.این خیلی طبیعی است چون میل جنسی پس از مدتی کور می‌شود و دیگر رشد نمی‌کند.
به نظر شما سن ازدواج از چه زمانی دیگر گذشته است؟
این در افراد مختلف، متفاوت است. قوای جسمانی که بعد از بلوغ در انسان ایجاد می‌شود و رشد می‌کند یک نقطه اوج دارد و بعد دوباره سیر نزولی پیدا می‌کند. شما فرض کنید تشنه هستید، اگر تا مدتی خود را تشنه نگه دارید بعد از مدتی تشنگی فروکش می‌کند، میل جنسی هم همین‌طور است.
نظر شما در رابطه با ازدواج موقت دانش‌آموزان چیست؟
ازدواج موقت دانش‌آموزان را توصیه نمی‌کنم، چون مشکلات فراوانی به دنبال دارد.
در لایحه حمایت از خانواده آمده است که ازدواج موقت، نیاز به ثبت ندارد شما با این مساله موافق هستید؟
به نظر من حتما نیاز به ثبت دارد. منتهی این ثبت لزوما نباید در شناسنامه باشد. اگر اصلا ثبت نکنند خودش یک ضرر دارد و ضرر آن این است که بالاخره بچه اگر آمد و طرف زد زیرش، تکلیف چیست؟ از همان اول باید یک ورقه جداگانه‌ای در محضر درست کنند هر دو امضاء کنند تا خاطر جمع شوند. من می‌گویم ثبت ازدواج موقت در شناسنامه نرود، ولی یک ورقه‌ای جایی ثبت شود، چون در غیر این صورت اثرات منفی دارد. برای اینکه حقوق طرفین حفظ شود، برای اینکه آثار اجتماعی ازدواج موقت روشن باشد، خوب است که ثبت و سندی وجود داشته باشد.
اگر ازدواج موقت ثبت نشود، تکلیف دخترهایی که ازدواج موقت می‌کند چیست؟ از یک طرف می‌گویند اجازه پدر برای ازدواج موقت شرط است، از طرف دیگر می‌گویند ازدواج موقت ثبت نشود
دختر اگر باکره باشد نمی‌تواند ازدواج موقت کند، به خاطر اینکه اجازه پدر می‌خواهد و هیچ پدری چنین اجازه‌ای به فرزندش نمی‌دهد. ازدواج موقت برای دختر فقط باید در صورتی اتفاق بیفتد که خانواده‌ای مقید هستند و دختر و پسر آنها می‌خواهد با هم ازدواج کنند، ابتدا ازدواج موقت می‌کنند چون می‌خواهند رفت و آمدی داشته باشند دختر و پسر شناختی نسبت به هم پیدا کنند، ازدواج موقت می‌کنند که اگر خواستند با هم حرف بزنند خلاف شرع نباشد.
پس شما با ازدواج موقت دختران مخالف هستید؟
من می‌گویم که خیلی بعید است که پدری راضی به ازدواج موقت دخترش شود.
اگر ازدواج موقت قانونی شود، مرد حق خود می‌داند که ازدواج موقت داشته باشد
بله مرد حق خود می‌داند، اما آن طرف هم زن هست، زن اگر راضی نیست نباید قبول کند، یعنی در جایی قبول کند که منافع‌اش تامین شود و وقتی منافع طرفین تامین شود نمی‌توان گفت به کسی اجحاف شده است.
من می‌توانم درک کنم که چرا زنان در ایران مهریه بالا برای خود در نظر می‌گیرند، چون وقتی قوانین کشور از آنها حمایت نمی‌کند، وقتی من می‌خواهم طلاق بگیرم اجازه ندارم، بنابراین باید یک اهرم فشار داشته باشم که برای رسیدن به حقوق‌ام از آن استفاده کنم.
زن‌ها در خانه کار می‌کنند و می‌توانند در ازای کار خود از شوهرشان پول طلب کنند، اما این کار را نمیکنند، زنان حق دارند شروط ضمن عقد را از مرد طلب کنند اما نمیکنند. این مشکل زنان است که حقوق خود را مطالبه نمیکنند، قانون این امکان را فراهم کرده است اما زنان از آن استفاده نمیکنند. زنان خودشان کوتاه می‌آیند.
قرآن تصریح کرده است که مردها نباید به زن فشار بیاورند، مهریه به او ندهد، اگر خواست طلاق بگیرد، طلاق‌اش ندهد، قرآن این را نهی کرده، حرام کرده است. اما از طرفی زن‌ها هم به مردها اجحاف می‌کنند، یک آدم آسمان جلی که خرج‌اش را باید پدرش بدهد، 2هزار سکه را به عنوان مهریه نمی‌تواند پرداخت کند اما زنان این موضوع را گویا درک نمیکنند. من به خانمها مکرر گفته‌ام که بعضی چیزهایی که شما به عنوان دفاع از حقوق خانمها می‌گویید، به مصلحت خانمها نیست. اشتباه می‌کنید، چون اینها مرد را وادار به لجبازی می‌کند.
بنابراین شما معتقد هستید زنان برای دفاع از حقوق خود شروط ضمن عقد را از همسر خود طلب کنند؟
بله، خیلی راحت باید این کار را انجام دهند. ببینید ما اینطوری هستیم که وقتی با هم خوب هستیم، معامله‌ای می‌کنیم بعد فردا که مشکل پیش می‌آید، از نوع معامله پشیمان می‌شویم. قرآن به صراحت گفته است اگر به کسی پول قرض می‌دهیم، وثیقه بگیریم. دختر و پسر چون سر و ظاهر هم را پسندیده‌اند و می‌خواهند با هم ازدواج کنند، در تعارفات از همه چیز می‌گذرند، درحالی که باید بنشینند، دعواهایشان را اول بکنند و هر توقعی از هم دارند مطرح کنند.
اوایل انقلاب یک استفتایی شورای نگهبان از امام کرد، وقتی که قانون مدنی را بعد از انقلاب می‌خواستند اصلاح کنند، شورای نگهبان از امام سئوال کرد که زن می‌تواند حق طلاق داشته باشد؟
امام فرمودند که بله می‌تواند موقع عقد شرط بگذارد. بعد از پاسخ امام، طلاق به عنوان یکی از شروط ضمن عقد مطرح شد. یک جمله‌ای امام بعد از تایید حق طلاق به عنوان یکی از شروط ضمن عقد فرمودند، ایشان گفتند: «اگر جرات بود، امر از این آسان‌تر بود». البته من معتقدم که در یک شرایط عادی در شرایطی که ازدواج فرد براساس چارچوب عقلایی است و با بررسی و شناخت صورت گرفته و انتخاب با عقل و منطق انجام شده است نه از روی شهوت و احساس، و طرفین در زندگی قناعت را پیشه خود کرده‌اند، ازدواج به هم نمی‌خورد و طلاق صورت نمی‌گیرد. اما در صورتی که چنین اتفاقی هم بیفتد، اگر مهریه واقعی باشد، مشکل خاصی پیش نمی‌آید. زنان هم باید خودشان مراقب حقوق خودشان باشند، هم زیاده‌خواهی نکنند و هم در عین حال شروط ضمن عقد را مطالبه کنند.
همزمان با طرح لایحه حمایت از خانواده نام شما زیاد شنیده می‌شد، و در عین حال شخصیت محبوبی هم برای فعالان حقوق زن نبودید، علت چه بود؟
لایحه حمایت از خانواده باعث شد که من موبایل‌ام را عوض کنم. لایحه به مجلس داده شد، بعضی از فمینیست‌ها و طرفداران حقوق زن، شماره تلفن ما را روی سایت‌ها گذاشتند و گفتند این شماره نماینده مجلسی است که در رابطه با لایحه می‌تواند تاثیرگذار باشد به او تلفن کنید و مخالفت خود را با لایحه حمایت از خانواده اعلام کنید و همین امر باعث شد که دیگر نتوانم موبایلم را نگه دارم.
اما اگر نظر واقعی من را می‌خواهید، نظر من این است که در شرایط فعلی کشور ما، اگر هر مردی بخواهد، ازدواج مجدد داشته باشد، به آسانی می‌تواند این کار را انجام دهد. نه اینکه مجاز باشد بلکه توانایی‌اش را دارد.
می‌رود خودش عقدش را می‌خواند نهایتا یک کار خلاف قانون انجام داده است بعد شاهد می‌گیرد. بعد می‌رود دادگاه درخواست ثبت واقعه ازدواج می‌دهد. دادگاه با یک عمل انجام شده، مواجه می‌شود و به ناچار می‌پذیرد و ازدواج را ثبت می‌کند.
راه دوم‌اش هم این است که فردی می‌خواهد به هر دلیلی ازدواج مجدد کند، سعی می‌کند دادگاه را راضی کند که بالاخره دادگاه هم می‌پذیرد البته کمی دوندگی دارد.
بنابراین در شرایطی که ضابطه‌ای در کشور در رابطه با ازدواج مجدد نداریم، مردها راحت‌تر به خواسته خود می‌رسند. پس باید تلاش کنیم ازدواج مجدد ضابطه‌مند شود. این مهم نیست که این شرایط چه باشد. هر شرطی که بگذاری، یک محدودیت برای مرد ایجاد می‌کنی، هر چقدر که شما ضابطه برای ازدواج مجدد بگذاری، مرد را محدود کرده‌‌ای. خانمها خیال نکنند که اگر ماده 23 در رابطه با ازدواج مجدد از لایحه حمایت از خانواده حذف شود، اتفاق خوبی است، خانمها فکر نکنند اگر ماده 23 به تصویب برسد ازدواج مجدد برای مردان تسهیل می‌شود. بلکه دقیقا برعکس است.
مردها با تصویب این ماده برای ازدواج مجدد دچار مشکل می‌شوند و ماده 23 در مقام ایجاد محدودیت برای وضعیت موجود است.
من حرف شما را قبول ندارم. براساس قانون سال 53، ازدواج مجدد مردان بدون اجازه همسر جرم است.
نخیر، شورای نگهبان گفت که مجازات برای ازدواج مجدد خلاف شرع است، بنابراین لغو شد. پس ضمانت اجرایی برای آن قانون وجود ندارد. واقعیت خارجی این است که الان هر کسی که می‌خواهد، می‌تواند ازدواج مجدد کند.
البته شورای نگهبان شرط گذاشتن برای ازدواج مجدد را قبول نمی‌کند چون شورای نگهبان می‌گوید مرد در صورتی که مشکل داشته باشد در زندگی خانوادگی‌اش می‌تواند ازدواج مجدد کند و ممنوع کردن آن خلاف شرع است.
پس با این شرایط اگر شورای نگهبان محدودیت برای ازدواج مجدد را نپذیرد چه باید کرد؟ پیشنهاد شما چیست؟
نظر من این است که ما در ماده 23 لایحه باید برای ازدواج موقت ضوابطی را تعیین کنیم تا ازدواج موقت محدود شود. شورای نگهبان قطعا این مساله را رد می‌کند و موضوع به مجمع تشخیص مصلحت نظام می‌رود و در آنجا تلاش کنیم که این ماده ازدواج مجدد مردان با قید محدودیت‌هایی تصویب شود. این به نفع خانمها است.
البته این نکته را هم باید اضافه کنم که به نظر من ازدواج مجدد اگر در جامعه وجود داشته باشد بهتر از آن است که ازدواج موقت ترویج شود. مشکل اصلی که در جامعه ما برای محدود کردن ازدواج مجدد مردان وجود دارد این است که فرهنگ جامعه به‌گونه‌ای است که نمی‌تواند بپذیرد مردان ازدواج مجدد داشته باشند، در حالی که در کشورهای عربی ازدواج مجدد مردان امری طبیعی است و ازدواج مجدد یک مرد، مشکلات و دعواهای خانوادگی را ایجاد نمی‌کند. فرهنگ موجود در کشورهای عربی این موضوع را به شهروندان خود پذیرانده است. اما در ایران مدام با ازدواج مجدد مردان مخالفت می‌شود در حالی که به هر حال بهتر است. اگر مردی می‌خواهد با زن دیگری رابطه داشته باشد با آن زن ازدواج مجدد داشته باشد و این به نفع زن هم است، اما فرهنگ ایرانی با این موضوع مخالفت می‌کند.
به نظر من اگر فرهنگ‌سازی درستی در این زمینه صورت گیرد که زنان ایرانی هم مانند زنان کشورهای عربی بتوانند این موضوع را بپذیرند، بسیار بهتر از این است که مردان بخواهند ازدواج موقت داشته باشند.
| elham1360 - ایران - |
باشه بهشون بگم
---------------------------
کاربر گرامی
لطفا نام شهر محل زندگی خود را بنویسید.
با تشکر |
پنج‌شنبه 13 خرداد 1389 |
|
| diaco321 - ایران - شیراز |
حال می کنم که نا خواسته دارین میر.. تو این خرافات ! تبلیغاتتون رو گسترش بدین که خوب داره نتیجه عکس میده ! به امید روزی که این خرافات از زندگی مردم بره تو همون دیاری که اومده .. |
پنج‌شنبه 13 خرداد 1389 |
|
| green wave - فیلیبین - مانیلا |
بابا این مرتیکه هم مثل علی گدا دیوونس.تورو خدا نماینده های مجلسمونو ببین چه کسایین.... |
پنج‌شنبه 13 خرداد 1389 |
|
| ayatollah ozma haghighat - امریکا - لاس وکاس |
تو ننگ ایرانی |
پنج‌شنبه 13 خرداد 1389 |
|
|
ekman - ایران - شیراز
|
این مردکه الندگ باید برگردد به روستای خودش گاو و گوسفند بچراند ن اینکه بیاد تو مجلس جفنگیات بگوید.احمق ها |
پنج‌شنبه 13 خرداد 1389 |
|
|
ehsan_2nd_time - یوکی - لندن
|
میگم مردان هم ازدواج مجدد زنان رو بپذیرند. بعدش کلا این کاغذ بازی و امضا کردن های ازدواج رو هم برداریم و چه حالی بکنیم ما! قول میدم از همه دنیا پناهنده بگیریم |
پنج‌شنبه 13 خرداد 1389 |
|
| NEDER - کانادا - ونکوور |
خاک تو اون سرت که الگوت کشورای عربی اند |
پنج‌شنبه 13 خرداد 1389 |
|
| haghighatgo - آلمان - برلین |
این آقا ریشو که سابقا چوپان بوده و تو دهات دنبال گوسفنداش راه می افتاده به هرمت انگلیس ها سر از مجلس در آورده و همان عادت گله داری سابق را دارد و بعد از خوردن یه لیوان ماست دوباره افکار اختراعانه چوپونیش گل می کنه و مردم ایران رو گوسفندانش میدونه..---ببین اونجا رو ..اون بزه خیلی قویه.....با جند تا میش خیلی خوب نتیجه میده ..برو بیارش..- حالا که گرانی و بیماری و بیکاری و اعتیادو تحریم بیداد می کنه حالا آقایون بفکر سرگرم کردن مردم افتادن ..که بیا چند تا زن بگیر و یا شوهرش بیکاره و تریاکی بیا زنش رو ببر !! جانم جان بنازم به اون اسلامت که واقعا حقیقتش نمایان شده و پرده خوشگل جلوی اسلام کنار رفت.. |
پنج‌شنبه 13 خرداد 1389 |
|
| Pezhman - اتریش - وین |
خانمها لطفا"قبول کنید ما مردها حق داشتن چند فقره از شما ناقص العقها را داریم.هرچه باشد خدا گفته:شماباغ و ما مردها باغبان هستیم. شما مال وما مالدار. شما خ. وماخرسوار هستیم. از نظر من که حزب الهی ومعتقد به مرد بودن خدا هستم. زنان دو دسته هستند. آنهایی که برقه وچادر داشته.و میتوان چندتاچندتا از این زینبها را در خانه داشت واز فرط عصمت ونجابت زبان درازی نمیکنند.درنتیجه پاکدامن هستند.گروه دوم آنهایی هستند.که خواهان برابری با ما اشرف المخلوقات هستند.!(زهی خیال باطل).که البته این ها را زنان خیابانی وهرزه مینامیم.آدم شوید و به جمع گروه اول به پیوندید.و خود را از آتش جهنم که الله مدینه(قربونش برم)برای زنانی که همسرشان را با زنان دیگر تقسیم نمی کنند.مهیا نموده,برهانید. شعار برابری زن ومرد خلاف خواست الله است. چرا درک آن برای شما حیوانات سخت است.؟زینب شوید وعصمت برگزینید. |
پنج‌شنبه 13 خرداد 1389 |
|
| borzoopersia - انگلستان - بیرمنگهام |
به این میگن مغز اقتصاد و قانون بشمار3مشکل بیکاری را حل کرد زنهای ایرانی هم که باید پیرو زنهای عرب باشند. هر کس هم زیر سن ازدواج کرده شناسنامش اشکال داره. اصلا مخ که نیست ....خه. اگر صدتا ازاینها را با یک خر عوض کنی توهین بزرگی به شخصیت جناب خر است. |
پنج‌شنبه 13 خرداد 1389 |
|
| Raz_uk - انگلیس - کمبریج |
حالا از پس یکیش بر بیا سوپرمن, بعدش از حول حلیم بیفت تو دیگ ای تازی وحشی متجاوز شترباز....!@@! |
پنج‌شنبه 13 خرداد 1389 |
|
| sam-antwerpen - بلژیک - انتورپن |
خفه! |
پنج‌شنبه 13 خرداد 1389 |
|
| black chador - امریکا - ولدن |
بله جناب اگر همه مردم ایران قوم و خویش شما کثافتها ی اسلامی بودند زنهاشون مجبوربه کار کردند نبودند. |
پنج‌شنبه 13 خرداد 1389 |
|
|
pandora - آلمان - آلمان
|
komeyl - آلمان - هامبورگ . نه بااا باااا یکم تغییر کردی کمیل !!!!!!!!! |
پنج‌شنبه 13 خرداد 1389 |
|
|
black chador - امریکا - ولدن
|
از یک لحاظ درست میگه. اگر زنی خودش رو مسلمان میدونه باید توی سری خوردن اسلامیش هم قبول کنه. |
پنج‌شنبه 13 خرداد 1389 |
|
|
black chador - امریکا - ولدن
|
ازیک طرف میگه دختر 10 و 14 ساله اگر توانایی جسمی داشته باشه میتونه ازدواج کنه و از طرف دیگر میگه دختر دبیرستانی توانایی فکری لازم برای انتخاب شوهرش نداره. یادم افتاد به کتاب کثافت خمینی که نوشته یک مرد میتونه با یک نوزاد دختر ازدواج کنه و باید مواظب باشه که ظرر جسمی به اون نوزاد نرسه چون باید غرامت به خانواده نوزاد صدمه دیده بده. |
پنج‌شنبه 13 خرداد 1389 |
|
| fadayeiran - امریکا - امریکا |
کثافت اشغال لجن ....بگذارید مردم بدانندکه چقدرما ازاینها متنفرهستیم |
پنج‌شنبه 13 خرداد 1389 |
|
| vezveznazi - ایران - ایران |
تف به ذات کثیفت اخوند تازی |
پنج‌شنبه 13 خرداد 1389 |
|
| ARTEMIS-SW - فرانسه - پاریس |
وقتی زنی ننگ 1400 ساله و جنس صدم بودن را پذیرفت و با حجابش به خدای تازیان اری گفت دیگر اعتراض بیهوده است زنی که قبول می کند پیغمبرش 40 زن ازاد و بی نهایت کنیز داشت دیگر چرا ناراحت باشد شوهرش زن دوم و سوم بگیرد. |
پنج‌شنبه 13 خرداد 1389 |
|