مادر شبنم سهرابی : چطور توانستید از روی پیکر فرزندم بگذرید؟

مادر شبنم سهرابی : چطور توانستید از روی پیکر فرزندم بگذرید؟

مادر شبنم سهرابی، زن جوانی که ظهر عاشورا در زیر چرخ های ماشین نیروی انتظامی جان باخت، در مصاحبه با "روز" اعلام کرد که به او اجازه شکایت برای پی گیری شهادت  فرزندش را نمی دهند. در میان مصاحبه، صدای نگین، دختر خردسال این جان باخته مرتب به گوش می رسد که فریاد می زند: "مامان منو تنها نمیذاره خودش قول داده میدونم زنگ میزنه و..."

شبنم سهرابی، زن 34 ساله ای است که ظهر روز عاشورا توسط خودرو نیروی انتظامی زیر گرفته شد و شاهدان عینی این صحنه را چنین بازگو کردند: "ماشین نیروی انتظامی با سرعت به شبنم برخورد کرد و بعد از چندین بار رد شدن از شکم شبنم، او را زیر چرخ هایش له کرد."

وقتی تلفن کردم، نگین دخترک 6 ساله شبنم سهرابی در همان زنگ اول گوشی را برمیدارد. او با هیجان داد میزند: "مامان بالاخره زنگ زدی؟ من میدونستم بهشت تلفن داره و تو منو یادت نمیره و..."

صدای من همه هیجان دخترک را فرو می نشاند. این سوی خط خبرنگاریست که سراغ مادر بزرگ نگین را می گیرد و نگین که همچنان منتظر تلفن مادرش است از من میخواهد تلفن را زیاد اشغال نکنم چون ممکن است مادرش زنگ بزند و تلفن اشغال باشد و...

اما مادر شبنم سهرابی که به شدت تحت فشار است تا از دختر شهیدش حرفی نزند، می گوید او را به دادسرای جنایی راه نمیدهند و حتی امکان شکایت را از او گرفته اند.

گفتگوی "روز" با مادر شبنم سهرابی را در ذیل بخوانید.

خانم سهرابی، شما از بی نتیجه ماندن پی گیری هایتان برای معرفی قاتل دخترتان سخن گفته اید ممکن است در این زمینه توضیح دهید؟ آیا شما شکایت کرده اید؟

نه شکایت نکرده ام. یعنی نگذاشتند  شکایت کنم. رفتم دادسرای جنایی و گفتم میخواهم شکایت کنم و بدانم چه کسی دختر مرا زیر گرفته است. چگونه توانسته است چندین بار از روی دختر من رد شود و آیا اسم او را می توان انسان گذاشت؟ اما گفتند همین چیزهایی که میگویی که بچه ات اینگونه شده و.... شکایت است؛ تو برو ما پی گیری میکنیم. برگشتم اما بعد از آن بارها رفته ام دیگر اجازه ورود به دادسرا به من نمی دهند. هر بار می گویند شماره تلفنت را بده حاج آقا خودش به شما زنگ میزند. و من تا به حال بیش از ده بار شماره داده ام اما نه تماسی می گیرند و نه اجازه ورود به دادسرا را به من میدهند. تا به حال هم نه کسی به من سر زده و نه کسی در این مورد سئوالی کرده است.

شما چگونه متوجه شهادت دخترتان شدید؟

من 4 روز از دخترم بی خبر بودم. شبنم با دخترش، نگین زندگی میکرد و روز عاشورا از خانه خارج شده بود تا غذا بگیرد اما برنگشته بود. دوستانش که منزل او بودند نگران شده و دنبال او می روند که شاهدان شهادت دخترم به آنها قضیه را می گویند. آنها آدرس و شماره تلفن مرا نداشتند و نگین هم فقط خانه پدرش را بلد بود. نگین دوستان مادرش را به منزل پدرش می برد و از طریق او، خانه مرا پیدا کردند. به من گفتند تصادف کرده است. دوستان دخترم همه بیمارستان ها را زیر و رو و او را در بیمارستان رسول اکرم پیدا کرده بودند. رفتیم آنجا اما به ما گفتند که شبنم را فقط یک روز در این بیمارستان نگهداشتند و چون جا نداشتند او را به پزشکی قانونی کهریزک منتقل کردند.

برای تحویل پیکر شبنم، مشکلی پیش نیامد؟

رفتم پزشکی قانونی کهریزک و عکس شبنم را نشان دادم. گفتند باید نامه قانونی بیاورید تا تحویل دهیم. رفتم کلانتری محل و بیمارستان و 5 روز طول کشید تا روال اداری طی شود. نامه را گرفتیم و رفتیم پیکر بچه ام را تحویل گرفتیم.

وقتی پیکر شبنم را تحویل گرفتید چه وضعیتی داشت؟

22 روز از شهادت شبنم می گذشت و صورتش را که دیدم انگار زجر کش اش کرده بودند. خیلی غم انگیر بود اما فقط همین صورتش را دیدم یعنی فقط  گذاشتند صورتش را ببینم. بقیه پیکر  دخترم را ندیدم. حتی موقع خاکسپاری هم جز صورتش، چیزی ندیدم اما میدانم که له شده بود شکم دخترم له شده بود و.....

در برگه پزشکی قانونی، علت مرگ را چه چیزی نوشته اند؟

در برگه پزشکی قانونی نوشته اند مرگ بر اثر اصابت جسم سخت و عوارض ناشی از آن. من هم رفتم شکایت کنم اما نگذاشتند. در حالیکه دختر بیگناه من را زیر ماشین له کرده اند نمیگذارند من پی گیری کنم من میخواهم بگویند که اسم این جسم سختی که پزشکی قانونی نوشته چیست و چگونه توانستند چند بار از روی دخترم با ماشین رد شوند. خب به او خوردند چرا نگه نداشتند کمکش کنند چرا...

خانم سهرابی، نگین بعد از این با شما زندگی خواهد کرد؟

بله نگین پدر پیری دارد که دخترم به خاطراعتیاد او، از او جدا شد. او در شرایطی نیست که بتواند از دخترش نگهداری کند. از طرفی، نگین به من عادت دارد. شبنم که رفت، من نباشم نگین نیز از دست می رود.

نگین هنوز منتظر تلفن مادرش است و...

به او گفته ام که مادرش به بهشت رفته است میداند که دیگر مادرش بازنخواهد گشت اما او فقط 6 سال دارد مدام می گوید: "مادرم همیشه می گفت مرا تنها نمیگذارد برای همین میدانم که به من زنگ میزند و..." نمی توانم زیاد به او فشار بیاورم داد میزند و گریه میکند و دلم برایش می سوزد. سعی میکنم کم کم به او بفهمانم که مادرش شهید شده و دیگر نمی تواند تلفن هم بزند و صدایش را نیز نخواهد شنید و...

با توجه به اینکه  به شما اجازه نمی دهند شکایت کنید چگونه می خواهید شهادت دخترتان را پی گیری کنید؟

دختر من شهید شده و شهدا پیش خدا روزی میخورند و در آرامش هستند. مطمئن هستم که دخترم پیش خدا در آرامش است اما ما آرامش نداریم؛ نه نگین و نه من هیچ آرامشی نداریم و تنها زمانی که قاتل دخترم را معرفی کنند و محاکمه او را ببینیم به ارامش می رسیم. حتی نمیدانم دخترم در کدام نقطه شهید شده و کجا ماشین او را زیر کرده است که بروم حداقل دو رکعت نماز آنجا بخوانم. زمینی که دخترم جان داد را ببوسم و گریه کنم. این مدت هم مرا خیلی تهدید کردند که حرف نزنم. من هم ساکت شدم؛اما الان هم بعد از این مصاحبه با شما معلوم نیست باز چکار کنند اما دیگر نمی توانم ساکت بمانم. جگرم می سوزد. مدام تصور میکنم چگونه توانستند از روی دخترم چند بار رد شوند. من پی گیری خواهم کرد. خدا نمی گذارد خون بی گناه زمین بماند و دامانشان را خواهد گرفت.

Esfahan Nesfe Jahan - آلمان - برلین وای خدای من جگرم خون شد. چطور میتونه کسی اینطور بیرحم و قسی القلب باشه. امیدوارم نگین کوچولو زیر سایه مادر بزرگش یک شیر دختر بشه . سه‌شنبه 4 خرداد 1389

iranazadiran - ایران - تهران لعنت به خامنه ای و اعوانش موش فاضلاب احمدی نژاد و نوچه هایش و تمساح یزدی و نوکرانش. ننگ بر شما که کثیفتر از میکرب و حشره اید تنقس در هوایی که شما مصرف می کنید شرم آور و ننگین است. سه‌شنبه 4 خرداد 1389

Azadikhah - هلند - تکسل ننگ به جنایتکاران سه‌شنبه 4 خرداد 1389

Iran.dokht - ایران - تهران لعنت به این حکومت فاسد سه‌شنبه 4 خرداد 1389

arashfarnod - کانادا - ونکور ای مادر مهربان مارا در غم خود شریک یدانید .و آرزو می کنم فرزند این شهید در سایه لطف و مادرانه شما موفق و تندرست باشد. ننگ و نفرین بر خودفروختگان و وطن فروشان اعم از بسیج , سپاه , نمایندگان مجلس , شورای نگهبان , شورای مصلحت نظام و تمامی ایادی. ناپاکشان باد .و شرم بر خانواد ه های این بیشرمان که می بینند و سکوت می کنند. و خوشا به سعادت محسن روح الامینی که مرده و لبخند پدرش را به قاتلش ندید.و درود بر مادر سهراب و فرزندش و تمامی کسانی که به هر شکلی در این سی سال برای آزادی وطن تلاش کردند. سه‌شنبه 4 خرداد 1389

aria-aria-nl - هلند - روتردام فقط افسوس اه اه سه‌شنبه 4 خرداد 1389

amoo uk - انگلستان - لیدز در دیاری که نیست کسی یاره کسی /یا رب نیفتد به دست کسی کاره کسی سه‌شنبه 4 خرداد 1389

pandora - آلمان - آلمان نمیدونم تلفن جواب دخترش واقعی بوده یا ساختگی اما ....)):سکوت و سکوت و سکوت.روحش شاد سه‌شنبه 4 خرداد 1389

mahtabam - آلمان - آلمان و باز هم تف و لعنت و نفرین به این نظام شیطانی! سه‌شنبه 4 خرداد 1389

zartusht67 - المان - المان مادر عزیز این حروم زادها کثیف ترین جانی ترین حیوانات روی زمین هستن مطمئن باشید انتقام تمام عزیزان را خواهیم گرفت سه‌شنبه 4 خرداد 1389

minna - فنلاند - هلسینکی اخی. این دختر بچه سرنوشتش چی میشه? خدا کمکش کنه. :-( سه‌شنبه 4 خرداد 1389

جام جم - ایران - تهران یاد بچگیهای خودم افتادم .یه روز یه دفه همه خونمون پر ادم شد . همه سیاه پوشیده بودن . مامانم گریه میکرد . مادر جونم خشکش زده بود .بهم گفتن بابات رفته بهشت و دیگه نمیاد من گفتم پس اون برام دوچرخه نمیخره . اگه به خاطر دوچرخه منه من نمیخوام . اما بعد 22 سال نه از بابام خبریه نه از اون دوچرخه . دلم به حال دخترک سوخت چون سالها باید صبر کنه تا بفهمه در بهشت رو ازبیرون قفل کردن و هر کی بره تو بیرون نمیاد سه‌شنبه 4 خرداد 1389

tala2010 - بلزیک - بروکسل مادرعزیزخدا صبرتان بدهد انشالله خون دختر بیگنهتان وهمه شهیان بیکناه گریبانگیرشون بشه سه‌شنبه 4 خرداد 1389

sepidar11 - کانادا - تورنتو ای خدا از ته دل سوختم سه‌شنبه 4 خرداد 1389

بانو شجاع - امارات - دبى نمیدونم چه باید بکم بس خدا بهت صبر بده مادرم وخدا نگین را براى شما نگه داره سه‌شنبه 4 خرداد 1389

طاطا - ایران - ایران تازی های وحشی. ننگ به کتابتون که اینهمه خشونت توشه ننگ به مذهبتون که با قتل و خونریزی عجین شده.ننگ به رهروان این مذهب غیرانسانی. سه‌شنبه 4 خرداد 1389

nader46 - انگلیس - لندن من که طاقت تااخر خواندن این مصاحبه را ندارم.فقط برای این مادر وخانواده اش وهمه مادران داغدار ارزوی صبر وبردباری دارم. باید جای این جور خانواده ها بود تا با تمام وجود وپوست گوش این مصیبت را درک کرد.خیلی خیلی دردناکه .کاش دیگه هیچ مادری داغ عزیزش رو نبینه. سه‌شنبه 4 خرداد 1389

gistala - انگلستان - لندن مادر عزیز و داغدار مرا در غم دختر شهیدت شریک بدان .خدای من با. خواندن این گزارش قلبم پاره پاره شد و غم از دست دادن برادر بزرگ و پدر از. جان عزیزترم را که امروز سالگرد ان عزیز هست را از یاد بردم . نگین گلم مامان گلت الان پیش خداس تو هر روز دعا کن که خدا قاتل واقعی را به زودی نابود کنه عزیزم تمام شیرزنان ایرانزمین مادر تو هستند روی ماهت را از راه دور می بوسم. مادر عزیز خدا به شما صبر و سلامتی عنایت کنه که بتوانید اول به خواستتون که همان پیدا کردن قاتل یا قاتلین دختر شهیدتان هست برسید و اینکه بتوانید از نگین عزیز مراقبت کنید. سه‌شنبه 4 خرداد 1389

sarbaz007 - المان - المان روحش شاد نمدونم چی بنویسم خودمون کردیم که لنعت به خودمون باد سه‌شنبه 4 خرداد 1389

partiman - ایران - ایران مرگ بر خامنه ای جلاد سه‌شنبه 4 خرداد 1389

ashozartusht - آلمان - برلین جام جم - ایران - تهران .. واقعا متاسم دوست من خیلی ناراحت شدم امیدوارم پدرت غرق رحمت اهورامزدا باشه و مطمئنم که هست من هم براش دعا می کنم سه‌شنبه 4 خرداد 1389

zartusht67 - المان - المان komeyl المان -هامبورگ وبقیه مزدوران جمهوری اسهالی بیاین نظر بدین دیگه کدام ... هستید چهار‌شنبه 5 خرداد 1389

ukguy4u - بریتانیا - لندن دلم کباب شد اینم از اسلام جکومتی بسیجی ها کجایید ؟ برای اون بچه چه جوابی دارید بدید؟ چهار‌شنبه 5 خرداد 1389

mehdi_30ya30 - ایران - تهران بچه ها من این جنایتو شنیدم که اتفاق افتاده اما نتونستم هیچ وقت ببینمش کسی ادرسه سایت یا میتونه اپلودش کنه؟ ممنون چهار‌شنبه 5 خرداد 1389

ARTEMIS-SW - فرانسه - پاریس در کدام نقطه ی جهان چنین ظلم وحشتناکی را شاهد بوده اید??مرگ بر اسلام.مرگ بر طرفداران رژیم. و شورش ننگین 57 . چهار‌شنبه 5 خرداد 1389

omid norway - نروژ - اسلو به عذاب خداوند گرفتار شوند,خون بیگناه خداوند نمیزاره رو زمین بمونه.در این 70 .80 سال زندگی ادمها چه جنایتهایی میکنند,وقت مردن شماها هم میرسه, چهار‌شنبه 5 خرداد 1389

omidefarda - استرالیا - ملبورن جام جم - ایران - تهران - دوست عزیز, من همیشه کامنتهای قشنگ شما رو دنبال میکنم, ولی این یکی یه حس غم انگیزی به من داد. امیدوارم در پناه خداوند موفق, پیروز, شاد و سلامت باشی. مطمئن باش شما دوستان زیادی اینجا دارید. درود برشما. چهار‌شنبه 5 خرداد 1389